eitaa logo
سیر الی الله
159 دنبال‌کننده
237 عکس
280 ویدیو
7 فایل
ارتباط با مدیر @tavakol220
مشاهده در ایتا
دانلود
14.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻آیت‌الله انصاری همدانی: حتماً زیارت آل یاسین بخوانید و از حضرت بخواهید مشکلات دنیا و آخرت و سیر و سلوک شما را برطرف کنند چون الان اختیارات با حضرت است. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈  https://eitaa.com/joinchat/2311979523C1875178f02
تربیت دینی کودک ۲.wav
28.36M
✅آموزش حلال وحرام به کودکان ✅خدا ترسی والدین https://eitaa.com/joinchat/2311979523C1875178f02
از لطف و نعمت الهی شاکریم الحمدلله🙏
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸تواضع، کفش جفت کردن نیست!🔸 تواضع، کفش جفت کردن نیست. این کارها تکلّف در تواضع است! این کارها، تواضع‌نمایی است. تواضع حقیقی، «قانع به حق بودن» است. مثلاً من اگر حرفی زدم و بعد فهمیدم باطل است، راحت بتوانم بگویم «من اشتباه کردم». این تواضع است. https://eitaa.com/joinchat/2311979523C1875178f02
🌼رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد ✍جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند، شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند.شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد ... ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید: میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟ شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد. روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که‌ رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است ... با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند ... از شیخ محمد علی پرسیدند: چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟ شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود. 📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ✍یکی از راههای نزدیک شدن به وجود مقدس امام زمان علیه السلام عمل کردن به این دستور الهی است یعنی: احسان به والدین https://eitaa.com/joinchat/2311979523C1875178f02
در ميان فرزندان امام حسن مجتبى عليه السلام كه منصور دوانيقى آنها را زندانى كرد و در زندان فوت شد يكى على عابد 《على بن حسن مثلث》 بود، كه از نظر عبادت و ياد خدا و صبر ممتاز بود. هنگامى كه منصور سادات و بنى الحسن را در زندان حبس كرد، به قدرى زندان تاريك بود كه روز و شب معلوم نمى شد مگر به واسطه اذكار و مستحبات همين على عابد بود، زيرا چنان مرتب و متوالى بود كه دخول وقت نمازها را مى فهميدند. يك روز عبدالله بن حسن مثنى از سختى زندان و سنگين بودن زنجير بى اندازه ناراحت شده و به على عابد گفت : ابتلاء و گرفتارى ما را مى بينى ، از خدا نمى خواهى ما را از اين بلاء نجات دهد؟ على عابد كمى مكث كرد و آنگاه فرمود: عمو جان براى ما در بهشت درجه اى است كه به آن نمى رسيم مگر صبر به اين بلاها و يا شديدتر از اينها؛ و براى منصور جايگاهى است در جهنم كه به آن نمى رسد مگر آن چه درباره ما روا مى دارد. اگر بر اين گرفتارى و شدائد صبر كنيم ، به زودى راحت خواهيم شد، چون مرگ ما نزديك شده است . اگر ميل دارى ، براى نجات خود دعا مى كنيم ، لكن منصور به آن مرتبه اى كه در جهنم دارد نخواهد رسيد، عبدالله گفت : صبر مى كنيم . سه روز نگذشت كه على عابد در حال سجده از دنيا رفت. عبدالله گمان كرد در خواب است ، گفت پسر برادرم را بيدار كنيد، همين كه او را حركت دادند ديدند بيدار نمى شود و فهميدند از دنيا رفته است . 📚يكصد موضوع ۵۰۰ داستان:سيد على اكبر صداقت https://eitaa.com/joinchat/2311979523C1875178f02
*💎 سید بن طاووس به فرزندش محمد می‌نویسد* *🔸مبادا فکر کنی امام زمان علیه السلام به دعای تو محتاج است،* *🔸هرگز چنین نیست و هرکس چنین فکری کند بیمار است* ، *🔸این که می‌گویم برای حضرت دعا کن، فقط برای این است که حضرت حق بزرگی بر تو دارد و بسیار در حق تو احسان نموده است،* *🔸و اگر قبل از برای خودت برای حضرت دعا کنی، ابواب اجابت زودتر به رویت گشوده می‌شود،* *🔸زیرا تو با گناهت باب دعا را بر روی خود بسته‌ای، ولی هنگامی که برای آن مولایی دعا کنی که از خواص درگاه خداست* ، *🔸به احترام حضرت باب اجابت به رویت گشوده می‌شود و آنگاه خود و همه‌ی کسانی که در حقشان دعا می‌کنی بر خوان و احسان او می‌نشیند و مشمول رحمت، کرم و عنایت الهی می‌شوید، چون خود را به حضرت مرتبط کرده‌اید!* 📚فلاح السائل، بن طاووس https://eitaa.com/joinchat/2311979523C1875178f02
سالک واصل مرحوم حاج عبدالزهراء گرعاوی ( ره)  از تلامذه آیت الحق و العرفان حاج سید هاشم حداد (ره) بود . باب مکاشفات صحیحه برایش باز و می گفت : در نماز هم وقایع کربلا را می بینم . بسیار اهل گریه بود و علت مکاشفاتش هم همین بود . رابطه قلبی شدیدی با حضرت آقای حداد (ره) داشت . آیت الله کمیلی می فرمودند : یک زمانی حاج عبدالزهرا خدمت مرحوم آقا (سیدهاشم) امد و گفت : دیگر نمیتوانم ذکر یونسیه بگویم . آقا فرمودند : چطور ؟ عرض کرد : وقتی به سجده می روم دیگر لبهایم تکان نمی خورد . ذکر همینطور در قلبم تکرار می شود . آقا از اینکه ذکر یونسیه حاج عبدالزهراء قلبی شده خوشحال شدند . می گویند حاج عبدالزهراء آینده را هم در مکاشفات بین الصلات می دیده و همه چیز مثل فیلم از جلوی چشمش عبور می کرده است . ظاهراْ با توسلاتی که به حضرت ارباب(ع) داشته این مشکل مرتفع می شود و دیگر رویت مکاشفات اختیاری شده بود و حرقت زائد الوصفی از ناحیه ابی عبدالله (ع) شامل حالش شده بود . شبهای چهارشنبه به مسجدسهله مشرف می شد . مرحوم عبدالزهراء خیلی آتش درونی داشت . مرحوم حداد (ره) یکبار به علامه طهرانی (ره) فرمودند : این آتش عبدالزهراء را می بینی .. من چندین برابر این را دارم ولی مشخص نمیشود . یک ماشین استیشن داشت که همان حسینیه سیار معروف است . نقل است : مرحوم حاج عبدالزهرا گرعاوي گوشت گرفته بودند كه بروند منزل چشمشان به ضريح حرم سيدالشهدا (ع) مي افتد وبه داخل روضه شريف مي روند و بعد از زيارت به منزل مي روند وقتي گوشت را مي پزند دو سه ساعت بعد كه مي خواستند گوشت را ميل كنند مي بينند كه گوشت نپخته است ناراحت مي شوند پيش قصاب مي روند مي گويند اين چه گوشتي بود كه به من دادي. وقتي قضيه را تعريف مي كنند قصاب مي گويد كه گوشت را با خودتان به حرم برديد ديگر گوشت را ببريد وجلوي حيوانات بياندازيد اين گوشت ديگر پخته شدني نيست پخته نخواهد شد!!! علامه طهرانی(ره) می فرمود : حاج عبدالزهر ا گرعاوی اصالتاْ عرب بود و مردی متدین و روشن ضمیر و ساکن کاظمین و گهگاهی به کربلا بخصوص در شبهای جمعه برای زیارت مشرف می شد، و برای آنکه روزه اش نشکند همان شب پس از زیارت مراجعت می کرد؛ یکی از روزها که من بر حسب عادت از خواب بیدار شدم و وضو ساختم که به حرم مطهر سیدالشهدا(ع)مشرف گردم ، دیدم حالم سنگین است و قبض عجیبی مرا گرفته است ، با مشقت و فشار زیاد تا صحن مطهر آمدم ولی هیچ میل به تشرف نداشتم ، مدتی در گوشه صحن نشستم ، هیچ میل به تشرف پیدا نشد، تا نزدیک ظهر شد.در این حال ، ناگهان یک حال نشاط و سرور زائد الوصفی در خود مشاهده کردم ، برخاستم و با کمال رغبت مشرف شدم و کماکان به توسلات و زیارت و نماز مشغول شدم . همان شب مرحوم حاج عبدالزهراء از کاظمین به کربلا مشرف شد، و گفت : سید محمد حسین ! این چه حالی بود که امروز داشتی ؟! قریب ظهر بود که من در حجره خود در بغداد بودم ، و دیدم که حال تو بسیار سخت است و در قبض شدید بسر می بری ! فوراً سیاره خود را سوار شدم و به کاظمین آمدم و برای رفع این حال تو حضرت موسی بن جعفر (ع) را شفیع در نزد خدا قرار دادم ، حضرت شفاعت فرمودند و حال تو خوب شد. https://eitaa.com/joinchat/2311979523C1875178f02
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر قشنگ « حفظه الله» تبیین می کنند...👌 شاید اگه تو این چند روز فقط همین یک کلیپ رو دیده باشید، کافی باشه ✌️