eitaa logo
°•♡‌کافه‌عشق♡•°
6.6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
362 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
°•♡‌کافه‌عشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #پارت_287 _من از اينطور آشنا شدنا خوشم نمياد! بدون مكث جوابش و دادم: _از
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 هيني كشيدم كه خبيثانه لبخند زد: _فكر نميكنم اوني كه زنده بمونه تو باشي! و قبل از اينكه جوابي بدم هولم داد و من در عين ناباوري با ما تحتم نشستم تو آب! شوكه شده بودم و عماد داشت غش ميكرد!با حرص نگاهش كردم و دماغم و تو صورتم جمع كردم: _ميكشمت! و بدون اينكه بلند شم شروع كردم با دست آب پاشيدم روش و حالا با ريختن آب تو سر و صورتش چشماش و بست و غر زد: _آروم باش ديوونه و تو همين حال كه چشماش بسته بود از فرصت استفاده كردم و نيم خيز شدم و با كشيدن يكي از دستاش پخشش كردم تو آب و خودمم قهقهه زدم: _خيلي كه خيس نشدي؟ همينطور كه با زانو نشسته بود تو آب دهن باز كرد تا فحشم بده كه سري تكون دادم: _هوم؟برا زبونت مشكلي پيش اومده؟ مثل ماهي دهنش و باز و بسته ميكرد كه شونه اي بالا انداختم: _همين و كم داشتيم! با شنيدن با حرفام پوكي زد زير خنده و سرش و تكون داد: _لعنت بهت! بيخيال نفس عميقي كشيدم: _آره بگو ،هرچي دلت ميخواد بگو! گيج شده بود از اين مشنگ بازياي من كه روبه روم نشست و از چونم گرفت: _ ميخوام بگم دوستدارم! گل از گلم شكفت و لبخند بامزه اي زدم: _بگو! با خنده سرش و كج كرد : _پررو نشو! دوباره سرش و صاف كرد كه مشتي زدم به سينش و اين بار ابرويي بالا انداخت: _خيلي دست دراز شدي بايد آدمت كنم! و آروم گلوم و گرفت: _آدم ميشي يا بكشمت! سرسخت تر از اين حرفا بودم: _بكش! نفسش و فوت كرد تو صورتم و خواست بياد جلوتر كه با شنيدن صداي يه مرد همونجا خشك شد: _آي آقا اينجا خانواده نشسته ها.... 🌸 🌼🌼 🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
•••Mistakes are meant for learning not repeating. اشتباهات براى درس گرفتن هستن نه تكرار شدن. ┄•●❥ @Cafe_Lave
•••Do not idolize people,they do not have the capacity بعضیا جنبه ارتفاع رو ندارن ،اینقدر بالا نبریمشون ┄•●❥ @Cafe_Lave
اگـہ تـموم 💌 دوست دارم هـای دنیـــا رو هم جـمع کننـد باز مـن یـه جــور دیگـه ای دوست دارم ┄•●❥ @Cafe_Lave
اگــھ تـموم ‌‌‌❤️ دوست دارم های دنیارد جمع کنن باز من یہ جـور دیگہ ای دوست دارم ┄•●❥ @Cafe_Lave
°•♡‌کافه‌عشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #پارت_288 هيني كشيدم كه خبيثانه لبخند زد: _فكر نميكنم اوني كه زنده بمونه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 همزمان با برخورد مج آرومي بهم،عماد آب دهنش و با سر و صدا قورت داد و بالاخره جرئت كرد تا گردنش و بچرخونه به سمت مردي كه صداش و شنيده بوديم: _بله؟ مرد ميانسال و به نظر مذهبي كه همراه با خانوادش به تماشاي ما ايستاده بودن جواب داد: _بله نداره پسرِ من! و بعد سري تكون داد و همراه با خانوادش راه افتادن كه عماد فقط نگاهشون كرد و روبه من گفت: _بنده خدا حالش خوب نبود انگار با پايين تنه اي كه بخاطر خيس بودن سنگين شده بود بلند شدم و همزمان با فاصله گرفتن از عماد و دريا جواب دادم: _خب اونطور كه تو داشتي حمله ميكردي فكر يارو هزار جا رفت،اينجا كه آنتاليا نيست! و شروع كردم به خنديدن كه اومد طرفم: _آنتاليا هم ميبرمت شونه به شونه هم راه افتاديم و ادامه داد: _ديگه كجا ببرمت؟! زدم زير خنده و چپ چپ نگاهش كردم: _يه مسافرت يه روزه اومديم حسابي جو گرفتت ها! قشنگ خورده بود تو ذوقش كه با بيخيالي ادامه دادم _اول ببين بابام به غلامي قبولت ميكنه بعد منو ببر سفر دور دنيا! نفس عميقي كشيد و جواب داد: _معلومه كه قبول ميكنه كجا ميخواد مثل من پيدا كنه؟ به شوخي گفتم: _پره عزيزم!پر! كه پريد جلوم: _ مثل من پره؟ 🌸 🌼🌼 🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🤍•••𝕴 𝖋𝖔𝖚𝖓𝖉 𝖕𝖆𝖗𝖆𝖉𝖎𝖘𝖊 𝖎𝖓 𝖞𝖔𝖚𝖗 𝖍𝖊𝖆𝖗𝖙••• من بهشت را در چشم‌ ها یت یافتم^-^ ┄•●❥ @Cafe_Lave
پـادشاه من شمایی شما ملـکه زنـدگیمی 😍 ┄•●❥ @Cafe_Lave
Y̸o̸u̸ w̸i̸l̸l̸ s̸t̸a̸r̸t̸ l̸o̸s̸i̸n̸g̸ t̸h̸e̸m̸, w̸h̸e̸n̸ y̸o̸u̸ s̸h̸o̸w̸ t̸o̸o̸ m̸u̸c̸h̸ r̸e̸s̸p̸e̸c̸t̸! وقتی زیادی بهش احترام بذاری، از دستش میدی! ┄•●❥ @Cafe_Lave
+ بیا بہ چیزای قشنگ فکر کنیم _ مثل چی ؟ +چشمات 🥺 ┄•●❥ @Cafe_Lave