eitaa logo
°•♡‌کافه‌عشق♡•°
6.6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
361 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
You can reach to anything by lie , but cant hold them. با دروغ میشه خیلی چیزارو بدست آورد ، ولی نمیشه نگهشون داشت. ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
[ هدف از آفرینش بعضی ها فقط اینه که با بودنشون به ما ثابت میکنن که تنهایی چه نعمت بزرگیه ✨ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
°•♡‌کافه‌عشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #پارت_256 لبام مثل يه خط صاف شد و چند لحظه بعد جواب دادم: _توام كه تابع
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 و انقدر حرص درار خنديد كه دستش و محكم تو دستم فشار دادم تا صداي خنده هاش قطع بشه و همينطور هم شد: دستم شكست! و تقلا كرد تا دستش و بكشه اما موفق نشد و من با پررويي گفتم: _كه خدا به من هيچي نداده؟! در حالي كه ميدونستم دستش داره درد ميكنه اما دوباره خنديد: _داده بابا داده! دستش و ول كردم و چشم ى ابرويي براش اومدم كه مشغول ماساژ دادن دستش شد: در عوض همه ي نداشته هات من و بهت داده!يه شوهر همه چي تموم كه بدجوري از سرت زياديه! و قبل از اينكه موفق بشم با مشت بكوبم تو سرش در ماشين و باز كرد و پريد بيرون! داشتم ميتركيدم از خنده كه با فاصله از ماشين وايساد و گفت: خانم چه بستني اي كوفت ميكنن يه لبخند دندون نما تحويلش دادم: هرچي كه آقا كوفت كنن! با خنده سري تكون داد: فالوده بستني! خيلي طول نكشيد كه عماد با دوتا ظرف پر از رشته هاي فالوده و اسكوپ بستني برگشت و الحق كه چه بستني اي بود! عينهو قحطي زده ها داشتم بستني ميخوردم كه متوجه زنگ گوشيش شدم، منتظر نگاهش كردم كه نگاهي به صفحه گوشي انداخت: بابامه! 🌸 🌼🌼 🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
[ بدترین نوع دلتنگی اونیه که دلت نمیخواد باهاش حرف بزنی ولی جز خودشم هیشکی و هیچ چیز نمیتونه آرومت کنه:)🥀🖤] ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
به تو ثابت میکنم از همه مهم تری 🧿😻✨❤ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
سر و جانم به فدایت که چنین ناز سرشتی 😘🍃🌸 ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
بــهتـریـن لحظـات من ... در کـــنـــار تو سپری میشه♥️ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
°•♡‌کافه‌عشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #پارت_257 و انقدر حرص درار خنديد كه دستش و محكم تو دستم فشار دادم تا صد
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 و در حالي كه چهره متفكري به خودش گرفته بود گوشي رو جواب داد: _ جونم بابا؟ اما نميدونم بعد از اين حرف چيا شنيد كه هر لحظه رنگش بيشتر پريد و ساكت شد! گيج شده بودم و حتي يادم رفته بود كه قاشق بستني تو دهنم مونده و منگ نگاهش ميكردم كه زير لب 'باشه'اي گفت و گوشي رو قطع كرد! با همون قاشق تو دهنم شروع كردم به حرف زدن: _چيشده؟ نيم نگاهي بهم انداخت و نفسش و فوت كرد تو صورتم: تو اول اون قاشق و از تو دهنت در بيار بعد حرف بزن! با اينكه زورم گرفته بود اما تازه متوجه شدم و قاشق و از تو دهنم بيرون آوردم كه دستي تو موهاش كشيد و ادامه داد: _رژِ لبت! متعجب نگاهش كردم و بعد انگشتي روي لبام كشيدم كه با كلافگي سري تكون داد: _خنگول،رژ لبت جامونده خونه دماوند! و عميق نفس كشيد! انقدر عميق كه باد داشت من و ميبرد! با اين حال هنوز لال بودم و حرفي نميزدم كه با حرص چرخيد سمتم و انگشت اشارش و محكم كشيد روي لبم: _نميدونم حالا تو اين و نزني ميگن لب نداره؟ ديگه بهم برخورده بود كه دستش و هول دادم و جدي جواب دادم: _چته؟رژ لبم نزنم؟ 🌸 🌼🌼 🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
تو که کنارم باشی هوا را هم نمیخواهم ... وجودت را "نفس" میکشم ♥️ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
✧همـہ حـال خوشـمـ از ❣ ✧ 😍😘💕❣💕 ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave