#شاهزاده_ای_در_خدمت
قسمت صد و بیست وششم🎬:
روزگار شتابان در گذر بود و دور دور خلیفهٔ خود خوانده دوم بود و هر روز داستانی از شاهکارهای این شخص به گوش فضه می رسید که هر کدامش تاسف برانگیز بود.
فضه مشغول آسیاب کردن گندم بود ، او می خواست نان داغ بپزد و به بهانهٔ این نان به خانه مولایش علی علیه السلام سری بزند و با دیدن جگر گوشه هایش که همان فرزندان بانویش زهرا سلام الله بودند رفع دلتنگی نماید.
در همین احوالات بود که درب خانه را زدند ، ثعلبه هوار کشان سوار بر چوبی که به عنوان اسب از آن استفاده می کرد ، نزدیک درب شد و در را گشود.
زن همسایه وارد خانه شد و همانطور که لپ کودک را در دست میفشرد ، به سمت جایی که صدای آسیاب کردن گندم از انجا بلند بود رفت و نزدیک فضه شد ، روبنده را بالا داد و سلام کرد.
فضه همچون همیشه با ایات قران جواب سلام زن را داد و او را تعارف به نشستن کرد.
زن بر روی زمین خاکی در کنار فضه نشست و همانطور که زانویش را می مالید گفت : از مسجد می آییم...نمی دانی عمربن خطاب چه غوغایی به پا نمود.
اصلا عالم و آدم از کارهای این مرد انگشت به دهان مانده اند و تندخویی او بر زمین و زمان آشکار شده ، من نمی دانم ابوبکر چه در او دید که زمام امور مملکت را به دستش داد و او هم افسار شتر خلافت را بی هدف به هر کجا می کشاند.
فضه آهی کشید و با خود اندیشید :ملتی که پا روی سخن و حکم خدا گذارند بی شک گرفتار چنین آدمی می شوند که نه دنیا داشته باشند و نه آخرت...
زن بی خبر از افکار فضه ادامه داد:
در مسجد نشسته بودیم که ناگهان پسر نوجوان عمر در حالیکه لباس نو پوشیده بود وارد مسجد شد.
عمربن خطاب مشغول سخنرانی بود ، تا چشمش به فرزندش با ان سرووضع مرتب افتاد ، مانند تیری که از چله کمان می گریزد ، سخنانش را نصفه و نیمه گذاشت و از منبر پایین پرید و با تازیانه ای که همیشه در دستش بود و گویی با این تازیانه همزاد است ،به جان پسرک بی نوا افتاد...
صدای گریه و زاری پسرک و داد و هوار ملت بر هوا بلند شد و همگان گمان می کردند این پسر خطایی سخت کرده که پدرش چنین حرکت زشتی انجام میدهد...
عده ای به سمت او رفتند تا مابین او و پسرش قرار گیرند و شفیع پسرک شوند که....
ادامه دارد...
📝 به قلم :ط_حسینی
💖 کانال توسل به شهدا 💖
/eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#پیام_ارسالی
با سلام
و درجوار شهید والامقام گودرزی ، قرائت زیارت عاشورا به نیابت همه عزیزان جهت برآورده حاجات و در راس آن ظهور حضرت امام مهدی هستیم
دو دوره برای حاجت ام دست به دامان شهدا شدیم.و دیروز مصادف با تولد امام حسین و روزی که چله به اسم ایشون بود حاجتم برآورده شد و من امروز به اتفاق خانواده اینجا اومدم برای تشکر.و البته به نیابت شهید مسروری سیب سرخ آوردم..
عرض سلام و ارادت
در کنار بارگاه ملکوتی آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام دعا گو ونایب الزیاره همه ی اعضا و زحمتکشان وشهدای عزیز کانال هستم
کانال توسل به شهدا 🌹🌼🌹
💚 بسم الله الرحمن الرحیم 💚 1⃣3⃣ سی و یکمین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊 ☀️ امروز دوشن
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
شعری در وصف شهیدان،عدنان و حیدر سابوته🥀
جوانمردی به مانَندَت که دیده
به شوهان آمدی گشتی پدیده
ز قرآن خواندَنَت، بودی تو قاری
به راه و رسمِ تو، شد ماندِگاری
شدی حامی به رهبر ،انقلابی
دفاع از حق مظلومان،حسابی
به گاهِ جنگِ تحمیلی،فداکار
به یاری بهرِ مظلومانبه هرکار
به کوه و دشت او آذوقه برده
ز یاری بر خدایَش دل سپرده
بهعظمَش دشمنِ بعثی زمینگیر
بهمهرانو،بهچالاب او چونان شیر
بهروز و،شب به تجهیزِ عشایر
به خنثی کردنِ مین گشته ماهر
به عدنان عظم و،نیرویی خدایی
به جبهه رفته و گشته فدایی
به خار و سنگِ داغ او پا برهنه
به زخمِ پا شده حاضر به صَحنه
به هر زخمی گناهانَش بریزد
ز مهران دشمن از رَزمَش گُریزد
رضایِ حق ،ز مادر او شنیده
شهادت بهر خود، آندم بدیده
رُبوده خواب او، ازچشمِ دشمن
مقاوم بوده و ،خود بوده صد تن
برهنه پا به کوه و دشت وصحرا
شده یاریگرِ فرزندِ زهرا
ز خنثی کردنِ مین،گشته راهی
شده امضا بر او ،لطف الهی
دلیری از عشایر بوده عدنان
که حیدر وارثَش گشته ز ایمان
شده بعد از پدر راهی به میدان
به هجده سالگی بر کویِ رحمان
برفته هر دو بر جمعِ شهیدان
به نزدِحضرتِ حقگشته مهمان
روحشان شاد🥀🥀🥀🥀🥀
#فاطمه_کاظمی
💖 کانال توسل به شهدا 💖
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 امشب كه
🎊در بهشت وا مى گردد
🌸هر درد نگفتنى دوا مى گردد
🎊 از يمن ولادت امام سجاد(ع)
🌸حاجات دل خسته روا مى گردد
💖 کانال توسل به شهدا 💖
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
@naghmehaieentezar-1.mp3
4.11M
🎙 طاهری
ولادت امام سید الساجدین علی بن حسین مبارک
💖 کانال توسل به شهدا 💖
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯