#شاهزاده_ای_در_خدمت
قسمت صد و چهل و یکم🎬:
فضه انگار سراپا گوش شده بود ، همانجا پشت درب نشست و ادامهٔ کلام مولایش علی را به جان می کشید.
کلامی که شنیدنش درد داشت...
مولا علی علیه السلام ادامه داد:
شما کسی را جلودار خود نمودید که بر کردار پیامبر ایراد می گرفت و آنقدر درک نداشت که بداند سخن و رفتار و حرکات پیامبر جز حق و حقیقت نیست و همان است که اراده خدا در ان جاری ست.
روزی را به یاد دارم عمر همراه جنازه عبدالله بن ابی سلول بود. وقتی که پیامبر می خواست بر جنازهٔ او نماز بخواند، عمر از عقب لباس پیامبر را گرفته و می گفت : خدا تو را نهی کرده که بر اونماز بخوانی و جایز نیست بر او نماز بخوانی!
پیامبر فرمودند:«من به احترام پسرش بر او نماز می خوانم، من امیدوارم هفتاد نفر از پسران و اهل بیتش مسلمان شوند ،تو درک نمی کنی چه می گویم من علیه وی دعا کردم!»
مولا علی نگاهش را بین جمعیت چرخاند و سپس گفت : عمر کسی بود که در جنگ «حدیبیه» وقتی واقعه و جریان ان نوشته شد گفت : آیا ذلت و نقصان در دینمان بدهیم و سپس اطراف سپاه پیامبر می گشت و آنان را تحریص و تحریک می کرد و می گفت : آیا پستی و ذلت در دینمان بدهیم ؟!
پیامبر فرمود : فاصله بگیرید و دور شپید از من ! آیا می خواهید من به عهد و ذمهٔ خود بی وفایی کنم، من به آنچه برای آنها نوشتم وفا میکنم، ای سهیل، پسرت جندل را بگیر، سهیل هم پسرش جندل را گرفت و او را با ریسمانی محکم بست.
علی علیه السلام فرمود:خداوند عاقبت پیامبر را خیر و رشد و هدایت و عزت و برتری قرار داد.
ادامه دارد...
📝به قلم :ط_حسینی
💖 کانال توسل به شهدا 💖
/eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#شاهزاده_ای_در_خدمت
قسمت صدوچهل و دوم🎬:
علی علیه السلام نگاهی به جمع نمود و ادامه داد: در روز عید غدیرخم ، وقتی پیامبر مرا به ولایت و خلافت منصوب کرد، او و رفیقش حرفها گفتند
عمر گفت : چه قدر قدرت پیدا کرده که خسیسهٔ خودش را بالا می برد، آن یکی(ابوبکر) گفت: چه قدر قدرت نمایی می کند با بلند کردن پسر عمش برای بیعت.
آن هنگام که منصوب شده بود و نام امیر مؤمنان گرفتم ، به رفیقش گفت: این کرامت و بزرگداشتی برای اوست، رفیقش با ترشرویی گفت :نه به خداقسم! نه گوش میکنم و نه اطاعت می کنم، ابدااا!! سپس به رفیقش تکیه کرد و با حال تبختر و افتخار و به سرعت به راه افتادند و رفتند و خداوند دربارهٔ او این آیه را نازل کرد: پس تصدیق نکرد و ایمان نیاورد و نماز نخواند بلکه تکذیب کرد و روی گردانید، سپس با سرعت و غرور به سوی کسان خود رفت، سزاوار توست هلاکت دنیا و سزاوار توست هلاکت آخرت..سوره قیامت آیات۳۱_۳۵
آری ای مردم این آیات در حق آنها نازل شد و این وعده ایست که خدا داده..
علی سر دردلش باز شده بود و سخنانی میگفت که جمع پیش رو آشکارا آن وقایع را دیده و شنیده بودند فقط خود را به نفهمیدن زده بودند تا دنیایشان را بچسپند و این چند روز دنیا خوش باشند که بازهم ناخوش بودند چرا که دیدند حکم خدا نقض شد و حق ولیّ خدا غصب شد و لب فرو بستند و پذیرفتند...
ادامه دارد...
📝 به قلم :ط_حسینی
💖 کانال توسل به شهدا 💖
/eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»**
#شاهزاده_ای_در_خدمت
قسمت صدو چهل وسه🎬:
مولا علی نفسی تازه نمود و ادامه داد: بلی براستی که او همان کسی بود که با رسول الله همراه جمعی از اصحابش برای عیادت نزد من آمدند، رفیقش با گوشه چشم به او اشاره کرد و گفت: یا رسول الله !! تو درباره علی با ما عهد کردی ولی من در علی کسالتی می بینم ، اگر علی از دنیا رفت به سوی چه کسی برویم؟!
پیامبذ فرمود : بنشین!(و این جمله را سه بار تکرار کرد) و سپس رو به آن دو کرد و فرمود : علی علیه السلام نه فقط با غین مرضش نمیمیرد ، بلکه علی نخواهد مرد تا وقتی که او را از خشم پر کنید و حیله و ظلمی وسیع بر او روا بدارید، ولی علی را در مقابل این کردارها بردبار خواهید یافت و علی نمی میرد تا وقتی که از شما دو نفر ناراحتی و آزارهایی به او برسد و او نمی میرد بلکه اورا میکشند و شهید می شود.
علی نگاهی به جمع انداخت و ادامه دادند: آری این دونفر همان هایی بودند که در جمعی هشتاد نفره که چهل نفر عرب و چهل نفر عجم ،حضور داشتند و این هشتاد نفر بر امیرالمومنین بودن من ، شهادت دادند.
در آنزمان پیامبر رو به آنها و این دو ،فرمود: شما را شاهد می گیرم که علی برادر و وزیر ووارث و وصی و خلیفهٔ بعد از من میان امت و صاحب اختیار هر مؤمنی می باشد به دستورهای او گوش فرادهید و اطاعت کنید.
آری ای جمع در میان آن گروه ابوبکر و عمر و عثمان و طلحه و زبیر و سعد و ابن عوف و ابو عبیده سالم و معاذبن جبل و جمعی از انصار حضور داشتند و پیامبر باز فرمود شما را در این امر شاهد می گیرم و دیدید چگونه رسم عهد به جا آوردند و چگونه با امر خدا و دستور رسولش برخورد نمودند...
علی انگار سر دردلش باز شده بود ، گفتنی هایی را میگفت که همه بر درستی اش شهادت می دادند..
ادامه دارد...
📝به قلم :ط_حسینی
💖 کانال توسل به شهدا 💖
/eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
کانال توسل به شهدا 🌹🌼🌹
💚 بسم الله الرحمن الرحیم 💚 1⃣3⃣ سی و یکمین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊 ☀️ امروز یکشن
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
شعری در وصف شهیدوالامقام رستمعلیآقاباباپور🥀
به اشکِ دیده شعرَت،مینویسم
بیا بِنگر،خودت ،چشمانِ خیسَم
تو را وصفَت کنم،مانندِ رستم
به نزدِ دشمنان،پشتَت نَشُد خَم
تو را مادر بِداده شیرهیِ جان
ز اشکِدیده بر شاهِ شهیدان
به سنِّ پانزده،بر کار و زحمت
بهدور ازمدرسه،شبها،بهنهضت
تو را شورِ جهاد و،جبهه رفتن
شعور و ،درکِ بالایی،به گفتن
زمانِ انقلاب و ظلمِ شاهی
به فرمانِ خمینی ،بودی راهی
شدی رستمعلی،رستم، علی را
چو کُشتی دشمنِ دینِ ولی را
نوشته همسرَت، نامه ،بیایی
دلم تَنگَت ، بیا ،یک تُکه پایی
ببینی بچهات ،مثلِ تو خوشگل
بیا او را ببین، تَنگَت شده، دل
پدر گشتی به فرزندَت سهباره
که رفتی آسمان گشتی ستاره
نخوانده نامهات ،دیدی تو او را
همان دَم ،دیدهای لبخندِ او را
سِپردی مهدیاَت را دستِ مهدی
تو بستی با امامِخود، چه عهدی؟
به فاو و، آتش و،خون و گلوله
شدی راهی و بر پشتِ تو کوله
کشیده بر سَرَت،دستی،چو ارباب
بهشتی گشتی او، بُگشوده اَبواب
شدی رستمعلی رستم به دوران
که گشتی پیروِ ، پیرِ جماران
وصیت کردهای بر حفظِ ایمان
جهاد و،رفتنِ بر جنگ شیطان
نمازِ اولِ وقت و ،جماعت
نباشد بهتر از اینها فضیلت
حسینی چون شده،حال و،هوایت
بشد فاو، آن زمان هم ،کربلایت
روحششاد🥀🥀🥀🥀🥀
#فاطمه_کاظمی
💖 کانال توسل به شهدا 💖
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌸 الگوی شجاعت و ادب، علی اکبر، دردانه فاطمی نسب، علی اکبر
🍃فرزند یقین ز نسل ایمان بود، پرورده دامن کریمان بود
🌸آن یوسف حُسن ماه کنعانی، در خلق و خصال احمد ثانی
🍃آن شاهد بزم سرو قامت بود، دریا دل و کوه استقامت بود
💥ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد
💖 کانال توسل به شهدا 💖
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
5.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 خوش قد و بالا جون لیلا
خوش اومدی شهزاده علی اکبر
💖 کانال توسل به شهدا 💖
🆔@Canal_tavasol_be_shohada
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯