eitaa logo
کانون اندیشه جوان
311 دنبال‌کننده
925 عکس
539 ویدیو
1 فایل
کانون اندیشه جوان پنجره‌ای به دنیای اندیشه www.canoon.org صفحه اینستاگرام: Http://Instagram.com/canoon_org ارتباط با ما: @canoonandishehjavan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 رويكردی كه در تاريخ‌نگاری معاصر ، به‌ويژه دوره ، ‌مد نظر قرار گرفته رد مداخله بيگانه در رويدادهای اين دوره يا افراط در سهم اين عامل در امور است؛ آنچه به طرح تئوری توطئه يا رد آن و توهم پنداشتنش منجر شده است. 🔷 براي آنكه از اين افراط و تفريط بر حذر بود، بايد مرز بين تئوری توطئه و تاكتيك‌های قدرت‌های خارجی در سرنوشت سياسی ايران را تشخيص داد. چون اصولاً يک ديدگاه اصلاً چيزی به ‌نام توطئه را منكر می‌شود؛ حال‌آنكه بديهی است که هنگام تحولات سياسی جوامع، قدرت‌های سياسی مسلط در حوزه‌هايی که منافعی دارند و هستند، براي تأمين منافعشان در مديريت سياسی و در طرح‌های اقتصادی آن كشور نفوذ می‌كنند تا مانع تصميم‌گيری‌های سياسی و اقتصادی نخبگان آن كشور در جهت خلاف منافع آنها شوند. 💢 گاه انكار مطلق توطئه، خود توطئه‌ای است برای اینکه توطئه‌ها و تاكتيك‌های مديريت استعماری در كشور پنهان بماند. اما ازسوی ‌ديگر این ساده‌انگاری که هر كاری در هر كشور، زير سر قدرت‌های سلطه‌گر است و هيچ بستر اجتماعی ندارد و افراد جامعه هيچ گونه رفتار و اقدام مستقلی ندارند، هم نوعی رويكرد غيرعلمی و غيرعقلانی است. 📖 ماهنامه ، شماره ۱۵ و ۱۶ 📌@canoon_org
🔷 ، یکی از فراگردهای مهم و تأثیرگذار بر قلمروهای گوناگون زندگی اجتماعی می باشد که در محافل دانشگاهی، رسانه ها و کانون های اقتصادی کاربرد گسترده ای پیدا کرده است. برخی، جهانی شدن را با بین المللی شدن برابر می دانند؛ از این منظر جهانی شدن با جریان گسترده و فزاینده تجارت و گردش سرمایه در میان کشورها تعریف می شود. 🔶 گاهی مقصود از گلوبالیسم، طرح است که برای تضعیف و نابودی های دیگر، در حال اجراست. هنگامی که نیروهای ، با استفاده از شیوه های غیرشخصی و سازمان یافته مانند و ، با افرادی از فرهنگ ها و کشورهای دیگر، به اجتماع محلی، خانه ها و حریم خصوصی انسان ها نفوذ می کنند، زندگی شخصی نیز از تغییر و تحول در امان نمی ماند. 💢 گلوبالیسم اشکال جدید و بی سابقه ای از مخاطره و تهدید همچون مخاطره های ، سلاح های کشتار جمعی، زیست محیطی و بهداشتی را به بار آورده است که تفاوت چشمگیر کمی و کیفی با مخاطره های موجود در دوره های پیش دارند؛ به گونه ای که اکنون از جامعه مخاطره آمیز صحبت می شود. 📖 ماهنامه ، شماره 4 و 5 ، ص 35 📌@canoon_org
🔶 انحراف نهضت مشروطیت از زمانی آغاز شد که واژه همه‌فهم و ریشه‌دار «»، جای خود را به واژه نوظهورِ «» داد و آن‌گاه سیل تبلیغات حساب‌شده غرب‌باوران، در عمل آن را در معنایی معادل «» غربی تفسیر کرد. 🔷 وارداتی، براساس دو اصل و مساوات (به‌معنای -ماسونی که به ترتیب نیازمند «رهایی از قیود دینی» و «نفی تفاوت بین مسلمانان و غیرمسلمانان در احکام و حدود» بود) تحولی بنیادی در نظام‌های سیاسی، اجتماعی، حقوقی و فرهنگی کشورمان ایجاد کرد که همه چیز را (حتی حاکمیت شرعی فقها را فرا می‌گرفت) و در ساختار مدنیت غربی، «هضم و مستهلک» می‌ساخت. 💢 در واقع، هواداران مشروطه غربی (برخلاف هدف و خواسته ملت مسلمان در قیام ) «در دایره احتیاج به قانون، توسعه قائل می‌شدند» و با ترفندهای گوناگون، به تدریج روحانیت را از منزلت دینی-اجتماعی خویش (اجرای احکام شرع) عقب زدند و با حربه قانون به انزوا کشاندند؛ انزوایی که در واقع، چیزی جز انزوای شریعت و اخراج دین از صحنه سیاست نبود. 📖 ماهنامه ، شماره ۸۳ 📌@canoon_org
🔷 شاید نشود تاریخ دقیقی برای آزاداندیشی در نظر گرفت، اما فیلسوفان یونان باستان معتقد بودند که می‌خواهند عقلشان را آزاد از هر قید و بندی به کار گیرند؛ برای مثال از معرفت حقیقی فلسفی و سخن می‌گفت. 🔶 فیلسوف راستین در نظر افلاطون کسی بود که به حقیقت امور و چیزها دسترسی پیدا کرده و از توهمات رها و آزاد شده باشد. تمثیل معروف غار افلاطون به همین معنی اشاره می‌کند. کسانی که درون غار زنجیر شده‌اند، اسیر سایه‌ها هستند، اما فیلسوف راستین بند می‌گسلد و از زندان سایه‌ها آزاد می‌شود و به روشنایی حقیقت گام می‌گذارد. از نظر افلاطون فیلسوف با مجاهدت به چنین مقامی نائل می‌آید. 💢 اما اگر منظور از ، آزادی عقیده باشد، چنین مفهومی بیشتر به عصر جدید و غرب جدید بازمی‌گردد. آزادی به مفهومی که در غرب جدید به کار می‌‌رفت، در قرون پیش از آن کاربردی نداشت. آزادی‌های مدنی، آزادفکری، آزاداندیشی به همان معنای گفته‌شده وجود داشت، اما آزادی عقیده، آزادی سیاسی، آزادی بیان، آزادی قلم و آنچه به عنوان حقوق بشر تعریف شده است در دوران وجود نداشت. 📖 ماهنامه ، شماره 124 و 125 📌@canoon_org
🔷 رفتارها، انعكاسی از تعاملات اجتماعی مبتنی بر نقش و جايگاه فرد در جامعه‌اند. هر شخصی، اعم از يا سياست‌گذار، با توجه به متغيرهای جايگاهی خود اقدام می‌كند. اگر اين جايگاه و رفتار با هم همخوانی نداشته باشد، به موقعيت اجتماعی و سياسی لطمه وارد می‌‌آيد. 🔶 اگر رفتارهای خواص با تكيه بر جايگاه و كاركرد شخصی‌شان نباشد و اختلاط و امتزاجی پيش آيد كه تمايز روشنفكر از مسئول حكومت، يا از كارگزار حكومتی به سهولت انجام نپذيرد، عامه مردم دچار نوعی آشفتگی خواهند شد كه مستقيماً در رفتارهای سياسی و مدنی آنان تأثير می‌گذارد. 💢 برای مثال، رفتار انتخاباتی شهروندان با توانايی تمايز روشنفكران از جويندگان قدرت، ارتباط تنگاتنگی دارد. تا هنگامی كه فرد نتواند بين كسی كه از زبان او صحبت می‌كند (روشنفكر) و شخصی كه به دنبال دستیابی به قدرت است و تا عوام‌فريبی پيش می‌رود (اپوزيسيون)، فرقی قائل شود، نمی‌تواند تصمیمی آگاهانه بگیرد. 📖 ماهنامه ، شماره ۱۰ و ۱۱ 📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
🔶 قیامِ امام حسین (ع) را به دو صورت می‌توان روایت کرد: یک روایت، این قیام را در زندانِ «تاریخ»، حبس می‌کند و ارتباطِ آن را با امروزِ ما می‌گسلد و آن را «سپری‌شده» و «پایان یافته» معنا می‌کند؛ دیگری، روایتی که قیام را به نیازها و شرایطِ اکنون پیوند می‌دهد و در پیِ «درس‌آموزی» و «عبرت‌گیری» از آن است و آن را «تکرارپذیر» و «قابل اقتباس» می‌شمارد. 🔷 نوعِ نخست از روایت، از «نقلیّاتِ تاریخی» فراتر نمی‌رود و به سیاست و جامعۀ کنونی نمی‌پردازد و جبهه‌بندی‌های حقّ و باطل را در گذشته‌های دور و ازدست‌رفته می‌جوید. امّا نوعِ دوّم از روایت، به تأمّلاتِ «تطبیقی» و «مقایسه‌ای» می‌پردازد و مشابهت‌ها را استخراج، و الگوها و قواعد و سنّت‌های اجتماعیِ ثابت را شناسایی می‌کند. 🔻اندیشمندانی مانند شهید مطهری به همین دلیل به مسأله‌ها و مناقشاتِ کنونی می‌پردازد و از وضعِ اجتماعیِ موجود، انتقاد می‌کند و با برخی نیروهای سیاسیِ ساختارشکن و سکولار دست‌به‌گریبان می‌شود که قائل به نوعِ دوّم از روایت‌گری است و آن را تکلیفِ عالِمِ دینی می‌انگارد. او می‌کوشد تا به‌واسطۀ پرداختن به حادثۀ عاشورا، مباحثاتِ رایجِ اجتماعی را علاج کند. 🔺ندیدنِ نیازهای زمانه، «هیأتِ سکولار» را پدید می‌آورد که خود برخلافِ خطِ فکری عاشورا است. شهید مطهری به فهمِ «اکنون» در آینۀ «گذشته» می‌پردازد و در تاریخ، متوقف نمی‌ماند و وضعِ مستقر را در پرانتزِ تغافل نمی‌نهد و تاریخِ پُر فرازونشیب را به صحنۀ صف‌بندی‌های معاصر می‌کشاند. ✅ چنان‌چه ما به‌عنوانِ شیعه، در صورت و ظاهرِ مراسمِ عزاداریِ ماهِ محرّم متوقف بمانیم و به حقیقت و غایتِ آن راه نیابیم، هرچند بی‌نصیب نبوده و بهره‌ای برده‌ایم، امّا مواجهۀ «سطحی» و «مناسکی» با ماهِ محرّم کجا، و مواجهۀ «عمیق» و «معرفت‌اندیشانه» با آن کجا. 💢 قیامِ عاشورا را در «تاریخ» محبوس‌کردن و آن را به خلاء‌ها و ضرورت‌های زمانۀ خویش پیوند ندادن، با سرشت و ذاتِ این قیام، سازگار نیست؛ چراکه قیامِ عاشورا، واقعیّتی «فراتاریخی» و «قابل‌الگوبرداری» است که باید در فرهنگِ عمومیِ شیعیان، جاری و زنده باشد. در غیر این‌صورت، قیامِ عاشورا از قفسِ زمان و مکان خود فراتر نرفته و «حادثه‌ساز» و «مولّد» و «حماسه‌آفرین» نخواهد بود؛ بلکه واقعه‌ای است که رخ داده و تمام شده و از ما در برابرِ آن، کاری بیش از بزرگداشت و عزاداری و حُزن، ساخته نیست. 📖 ماهنامه شماره ۷۱ 📌@canoon_org
🔷 وقتی از ما سخن می‌گوید، از پشت یک عینک، از داخل محیط تمدنی خود با ما سخن می‌گوید و اگر جز با توجه به این وضعیت به سخنان او گوش دهیم، شاید کمی خرسندی حاصل آید و به پشتوانه ای دلگرم شویم، اما از اساس راه را بیراهه رفته‌ایم. پایه و مبنای سخن امثال چامسکی بر تفاوت بنیادینی است که میان آنچه می توان نامید با آنچه نگاه غیرعقلانی خوانده می شود، وجود دارد. 🔶 بنابراین در نگاه کلی اگرچه چامسکی از اقلیت‌ها دفاع می‌کند و برای قربانیان جنگ ناعادلانه علیه سینه چاک میدهد، خود نیز خوب می‌داند که به رغم همه این دفاع ها، او میان خرد غربی و خرد شرقی جدایی و تمایزی قائل است که در بنیاد، تبعیض گرایانه و حتی ناامید کننده تر از جنگ است. 💢 فرض ممکن نبودن گفت‌وگو میان دو قطب جهان و فرض دیگر گونه بودن انسان‌ها، می‌تواند دست کم ظرفیت آن را داشته باشد که به نوعی جهانی تبدیل شود؛ آپارتایدی در سطح که بذر آن را اکنون، نو چپ گرایانی همچون چامسکی می پاشند. 📖 ماهنامه ، شماره ۱۰ و ۱۱ 📌@canoon_org
🔷 در اسلام هیچ امتیازی بین اشخاص و وجود ندارد. همه با هم مساوی هستند. مقصود از مساوات، آن نیست که همه انسان ها با هم تشابه و تماثل کامل دارند، بلکه مراد از مساوات این است که انسان‌ها از نظر حقوق و وظایف، در جامعه با هم مساوی هستند. 🔶 مهم‌ترین کاربرد این قاعده در حوزه سیاست، در زمینه تساوی افراد جامعه در فرصت های شغلی مشارکت‌های سیاسی، انتخاب شدن، انتخاب کردن، برخورداری از امتیازات عمومی و… است همچنین در حوزه اقتصادی نیز نباید بین افراد از نظر سن، جنس، نژاد، قوم، و گروه، و و… تبعیض قائل شد. 💢 همگان باید یکسان در نظر گرفته شوند. در حوزه قضاوت و دادرسی نیز با افراد باید به طور یکسان رفتار شود و کسی حق ندارد کسی را در معرض پیشی گرفتن از دیگری قرار دهد. 📖ماهنامه ، شماره ۱۱۰ 📌@canoon_org
🔷 به علت کشش پذیری عرضه پول ، یعنی فقدان مانع برای ورود پول در صورت مازاد تقاضای آن و نیز افزایش واردات کالا هنگام مازاد عرضه پول ، در بلندمدت بازار پول با مازاد عرضه یا مازاد تقاضا روبه رو نمی شد و در نتیجه ارزش آن ثابت می ماند. 🔶 البته در کوتاه مدت بعضی از فعالیت ها مثل کنز ، احتکار و .... می توانست بر ارزش پول تاثیر گذارد که با تحریم آن در عمل از نوسان های ارزش پول کاسته شد یا این نوسان ها به حداقل رسید. افزون بر این ، تبدیل پول به سایر اقلام ، مثل اوراق بهادار ، در صورتی می توانست بر ارزش پول تأثیرگذارد که حجم چشمگیری داشته و بازار مالی اسناد بهادار در کنار بازار پولی فعال باشد و چون در زمان پیامبر اکرم ( ص ) هم حجم نسبی پول اعتباری کم بود و هم بازار اوراق مالی وجود نداشت. 💢 خرید و فروش استاد بهادار ، پیش از ظهور اسلام و نیز در صدر اسلام از معاملات رایج نبود ، در بلندمدت به دلیل تعادل در بازار پول ، ارزش آن از ثبات کامل برخوردار بود . 📖 ماهنامه ، شماره 99 📌 @canoon_org
🔷 سیاست تعدیل که در دهه هشتاد از سوی صندوق بین المللی پول به کشورهای متقاضی وام تحمیل می‌شد، در پی بحران بازپرداخت بدهی‌ها از سوی کشورهای بدهکار (عمدتا کشورهای ) و با هدف تضمین بازپرداخت بدهی‌ها همراه با سود آن تدوین و تحمیل می‌شد. 🔶 این خاستگاه تاریخی برنامه تعدیل، با خاستگاه نظری غربی، یعنی با مبتنی بر فلسفه و سود فردی جمع شد و بر جوامع توسعه نیافته تحمیل گردید. مطابق این تفکر، فرد بر اساس سود شخصی خود چنان رفتار می‌کند جامعه نفع می‌برد و نقش دولت تنها در تسهیل روابط اقتصادی و تضمین مالکیت‌ها می‌باشد؛ ضمنا نظارت و دخالت دولت باید به حداقل برسد. 💢 به اعتقاد این تفکر، در این شرایط که فرد (سرمایه دار) با انباشت سرمایه چرخ های را به هنجارهای گردش در آورده و برای رسیدن به سود هرچه بیشتر، بدون آن که به قصدی آگاهانه لازم باشد، به پیشرفت به کشور کمک می‌کند.البته از لوازم این روند افزایش نابرابری و فقر است؛ به عبارت دیگر، هرچه ثروتمندترشدن سرمایه داران و فقیرترشدن طبقات ضعیف از لوازم پیشبرد این سیاست می باشد. 📖 ماهنامه ، شماره ۳۱ 📌@canoon_org
🔶 فرد از راه پیروی از مد خود را متفاوت و تازه حس می‌کند و هم سعی می‌کند مورد تأیید آنان و ایمنی ظاهری قرار گیرد و هم سعی می‌کند مهر تأیید اکثر افراد را، که مانند او رفتار می‌کنند، داشته باشد. 🔷 به گفته «مد گرايش به همسان‌شدن و منفردشدن، يعنی انگيزش تقليد و برتری بر ديگران را همزمان ابراز و بر آن تأكيد می‌كند. مد از يكسو عرصه تقليد عمومی، شنا در عريض‌ترين جريان اجتماعی و برداشتن بار مسئوليت در انتخاب ذائقه و رفتار از دوش افراد است و از ديگر سو متمايزشدن، تأكيد و آرایش فردی شخصيت است. برای هر دسته از انسان‌ها، البته احتمالاً برای هر فرد، رابطه كيفی معينی بين گرايش به فردی شدن و گرايش به زيرسطح رفتن و گم‌شدن ميان جمع وجود دارد؛ به‌طوری كه وقتی در عرصه معينی از زندگی، تحقق يكی از گرايش‌ها منع می‌شود، آن گرايش در جست‌وجوی عرصه ديگری به تكاپو می‌افتد كه در آن، به اندازه مورد نياز، خود را محقق می‌كند». 💢 بنابراین مد نهاد اجتماعی مهمی است که بین میل به هم‌رنگی با دیگران و تأیید آن‌ها و ایمنی از یک‌سو و ممتاز بودن و خاص بودن از سوی دیگر تعادل نیکویی در درون فرد به بار می‌آورد و به اصطلاح حادثه بی‌خطری را فراهم می‌سازد. با وجود این تجزیه و تحلیل، مشاهدات گذشته مد را دیدگاهی می‌پندارد که مطالعه آن اساساً کار فردی است، درحالی‌که بررسی این پدیده به‌عنوان پدیدارهای اجتماعی با محتویات و آهنگ انتشار آن نشان می‌دهد که این پدیده در حوزه قرار دارد. 📖ماهنامه ، شماره ۶۲ 📌 @canoon_org
🔶 باور اصلی این بود که برای دستیابی به توسعه مطلوب، مداخله دولت باید کاهش یابد و کارفرمایان و سرمایه‌داران باید از کنترل دولت رها باشند تا توان خود را برای راهبرد های رشد اقتصادی به کار گیرند. بسیاری از دولت‌‌‌ها در کشورهای در حال توسعه، بر اثر فشار دولت‌‌‌های غربی و نهادهای مالی بین‌‌المللی، به‌ویژه بانک جهانی، به شدت ترغیب و تشویق شدند تا سیاست‌‌‌های نولیبرال را اجرا کنند و گسترش دهند. اما نتایجی که به دست آمد ناامیدکننده بود؛ زیرا نتوانسته مسئلۀ نابرابری‌‌‌ها را در بخش توسعه حل و فصل کند. 🔷 اوج قدرت ایدئولوژیکی نولیبرالیسم در سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱م بود؛ یعنی زمانی که پایان یافت و بلوک کمونیستی اروپای شرقی به گونۀ شگفت‌‌‌انگیزی از بین رفت. به نظر می‌‌‌رسید که فروپاشی سریع نظام‌‌‌های کمونیستی اروپا نه تنها قدرت برتر و را بر کمونیسم نشان می‌‌‌دهد، بلکه همچنین به نیروهای مدافع بازار قدرت و قوت ایدئولوژیکی فزاینده‌ای می‌بخشد. 💢 در پایان قرن بیستم و پس از گذشت نیم قرن از برنامه‌‌‌ها و سیاست‌گذاری‌‌‌های توسعه، و همچنین ۲۵ سال از سیاست‌‌‌های اقتصادی نولیبرال، بیش از یک میلیارد نفر در کشورهای در حال توسعه با درآمدی کمتر از یک دلار در روز به زندگی خود ادامه می‌‌‌دهند. 📖 ماهنامه ، شماره ۸ 📌@canoon_org