eitaa logo
کانون اندیشه جوان
311 دنبال‌کننده
925 عکس
539 ویدیو
1 فایل
کانون اندیشه جوان پنجره‌ای به دنیای اندیشه www.canoon.org صفحه اینستاگرام: Http://Instagram.com/canoon_org ارتباط با ما: @canoonandishehjavan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷سکولاریسم در اصل به معنای «جدایی دین از دنیا» است و این تعریف، هسته اصلی سکولاریسم است. جدایی دین از دنیا مراتبی دارد و آنچه در غرب اتفاق افتاده حداقل سه مرتبه دارد؛ ولی در کشورهای غیر غربی مراتب آن متفاوت است. مرتبه اول یا پایین ترین مرتبه سکولاریسم عبارت است از اینکه متولیان دین در امر حکومت دخالت نکنند و متولیان حکومت هم در امر دین دخالت نکنند. 🔶مرتبه بالاتر جدایی دین از اجتماع است. در این مرتبه دین امری خصوصی و فردی است و به ارتباط فرد با خدا محدود میشود و به همین دلیل دین نباید در سیاست، تعلیم و تربیت و... دخالت کند. آنچه اکنون در غرب اتفاق می افتد، این مرحله از سکولاریسم است. مرتبه سوم سکولاریسم که شدیدتر است، به معنای جدا شدن فکر و اندیشه و فرهنگ به صورت کلی از دین است. در این مرحله کلیه امور انسان باید غیر دینی شود. 💢نوع تلقی از تربیت می تواند در پیوند آن با سکولاریسم یا تقابل با آن اثرگذار باشد. مثلاً تلقی سوم از سکولاریسم، تعلیم و تربیت کاملاً سکولار را اقتضا می کند که مطابق آن هیچ نوع آموزه دینی به دانش آموزان نباید ارائه شود. تلقی دوم از سکولاریسم نیز تعلیم و تربیتی را اقتضا می کند که مطابق آن آموزه های اجتماعی دین از آموزش و پرورش کنار گذاشته می شوند؛ بنابراین آنچه نقش مهمی دارد، تلقی از سکولاریسم است که نوع تعلیم و تربیت و سکولار بودن یا نبودن آن را تعیین می کند. 📖کتاب به کوشش 📌@canoon_org
🔶روشنفکری ایران در دوره را می توان به دو نسل تقسیم کرد: نسل اول در اوایل قرن 13 قمری ظهور کرده و تا سالهای دهه 70 همان قرن، حضور تاثیرگذار دارد. در کارنامه آن، نقاط سیاهی چون امضای «پیمان گلستان» و و «واگذاری هرات و افغانستان به انگلیس» و وابستگی شدید چهره های اصلی آن به دیده می شود. 🔷نسل دوم، جریان اصلی و مهم دوره مشروطه می باشد و زیربنای تئوریک منورالفکری آن دوره توسط چهره های آن تدوین گردیده. این نسل، از سالهای دهه ۱۲۷۰ شکل گرفته و در وقایعی چون عقد قراردادهای استعماری ، «واگذاری امتیاز تنباکو و نفت ایران به انگلیس» و انحراف نهضت عدالت خواهانه به سمت منافع دولت نقش داشته است. 💢ترویج و زمینه سازی برای قدرت گیری استبداد شبه مدرن رضاشاهی و نیز پیشبرد منافع استعماری هم در کارنامه آنها قرار دارد. نسل دوم منورالفکری مشروطه، زیربنای تئوریک اندیشه مقطع مشروطه و شاکله تئوریک کل کاست منورالفکری ایران را تدوین و تئوریزه کرده است. 📖کتاب نوشته ی 📌@canoon_org
🔷سکولاریسم به طور کلی به معنای دوری گزیدن از دین است. بنابر این مکتب، انسان نیازی به دین و خداوند ندارد و تنها با کمک عقل خود می‌تواند به سعادت برسد. اولین نتیجه مکتب سکولاریسم، جریان سکولاریزاسیون است که طی آن دین از وجوه زندگی بشری جدا گردیده و به حاشیه رانده می‌شود. 🔶عامل اصلی در سلیقه‌ای شدن دین، در غرب ریشه دارد که دین را نه تنها اجتماعی نمی‌داند، بلکه در حوزه فردی نیز آن را همچون مد، سلیقه‌ای تلقی می‌نماید. در کتاب، مبانی اصلی سکولاریسم در مقایسه با اندیشه‌های اسلامی، طرح و بررسی می‌شوند. این اثر به کوشش توسط انتشارات کانون اندیشه جوان به چاپ رسیده است. 💢نگارنده در کتاب حاضر، ابتدا کاربرد واژه‌ی سکولاریسم و چیستی سکولاریزاسیون را مطرح ساخته و در ادامه، مباحثی چون تلقی غربی ها از دین و مبانی سکولاریسم را در قالب اصولی چون عقل‌محوری، اومانیسم، نسبیت‌گرایی، سنت‌ستیزی، لائیسیزم، اباحی‌گری و سیانتیسم، شرح و بررسی نموده است. در بخشی از این کتاب آمده: "از دیدگاه سکولاریزم، ارزش‌های مطلق و ثابت و کلی و دائمی، وجود ندارد" 📌@canoon_org
🔶نسبی گرایی یکی از قدیمی ترین و سرسخت ترین عقاید در است. حدود ۲۵۰۰ سال پیش، پروتاگوراس کتابش را با این ادعا که «انسان مقیاس هر چیز است؛ برای آن چیزهایی که هست و آن چیزهایی که نیست» شروع میکند. از این واقعیت، تحت تاثیر قرار گرفت که موقعیت هایی وجود دارد که ظاهرا در آنها دو طرف با هم اختلاف نظر دارند اما با این حال هر دو حق دارند. 🔷در ادعا می شود هستی شناسی طبقه بندی و مفهوم سازی مطلق نیست. کسانی هستند که مبانی ایمن را برای و انکار میکنند و با انجام این کار، همسو با تفکر هراکلیتی، انبوهی از هویت های متغیر را مطرح میکنند که هیچ گونه ثباتی ندارد. در این حالت، هرگونه تلاش فلسفی برای تحمیل یک نظر، گمراه کننده و محکوم است. 💢در مقابل، کسانی هستند که نسبی گرایی را به عنوان نوعی خودکشی فکری رد میکنند و نسبی گرایی را ناخوشایند می بینند. نسبی گرایی از سویی با در ارتباط و به نحوی صورتی از نهیلیسم است و از سویی دیگر با مرتبط است و از بنیانهای آن به شمار می رود. 📖کتاب نوشته ی 📌@canoon_org
🔷نگرش سکولاریستی، از نوعی انسان شناسی مادی گرا سرچشمه گرفته؛ یعنی انسان و نیازهای فطری و نیز اسرار خلقت او در بعد مادی و فیزیکی وجودش خلاصه شده و هستی او از جنبه مادی و طبیعی مورد توجه قرار گرفته. گویا انسان چیزی جز یک موجود طبیعی که از اجتماع برخوردار است و به وضع یک سلسله قوانین متناسب با حیات طبیعی خود نیاز دارد، چیز دیگری نیست. 🔶بنابراین؛ علم تجربی که در طبیعت شناسی به شکوفایی رسیده است، در انسان شناسی و کشف یا وضع قوانین لازم برای زندگی و تأمین سعادت او نیز توانا و خودبسنده است. هرگاه اثبات شود که انسان تنها یک موجود طبیعی نیست و آرمان خلقت او نیز در برخورداری های دنیوی و مادی خلاصه نمی شود، 💢بلکه موجودی است که علاوه بر حیات دنیوی، حیات اخروی دارد و سعادت او نیز در گرو دست یابی به سعادت ابدی است، روشن می شود که در عرصه حقوق و اخلاق به قوانین فراطبیعی نیاز دارد که دین و وحی الهی بیانگر آن است. هر چند عقل و دانش بشر در شناخت ابزار و شرایط و فراهم ساختن زمینه های تحقق یافتن قوانین الهی نقش مؤثر دارد. 📖کتاب به قلم 📌@canoon_org
🔶واژه Secular در فرهنگ آکسفورد این گونه معنا شده است: چیزی که با مسائل معنوی یا مذهبی ارتباطی ندارد؛ چیزی که این جهانی است؛ مانند «تربیت سکولار»، «هنر سکولار و... واژه Secularism در فرهنگ (آکسفورد) چنین معنا شده است. باور به اینکه ،حقوق تربیت و... باید بر واقعیات و علوم (تجربی) و غیره مبتنی باشد،به جای ابتنای بر دین. 🔷طرفداران ایدئولوژی سکولاریسم، آگاهانه و با اراده و گزینش خود، می کوشند همه اشکال اعتقاد به امور و مفاهیم فراطبیعی و کارکردهای ویژه آن را طرد و تخطئه و از اصول غیردینی و بلکه ضد دینی به منزله مبنای اخلاق شخصی و سازمان اجتماعی حمایت در فارسی برای مفهوم «سکولاریسم» معادلهای فراوانی به کار رفته است مانند: ،دنیاگرایی دنیازدگی دنیوی ،گری جدا انگاری دین و دنیا دین زدایی دنیوی سازی دیانت زدایی دنیوش و عرفی شدن. 📖کتاب از دیدگاه صاحب نظران به کوشش سید نقی موسوی 📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
🔶مشارکت به معنای اقدام جمعی در انجام کاری است. مشارکت سیاسی عبارت است از: مساعی سازمان یافته شهروندان برای انتخاب رهبران خویش، شرکت مؤثر در فعالیت ها و امور اجتماعی و سیاسی و تأثیر گذاشتن بر صورتبندی و هدایت سیاست دولت. 🔷مشارکت سیاسی را به اقسام و سطوح مختلفی تقسیم کرده اند، از جمله مشارکت سیاسی ساختاری و غیر ساختاری مشارکت سیاسی ایجابی و سلبی، و ... «مک کلاوسکی» در دائرةالمعارف علوم اجتماعی یازده سطح از مشارکت سیاسی را برشمرده که عبارتند از: ۱.رأی دادن ۲.کسب اطلاعات سیاسی؛ ۳.بحث درباره موضوعات ومسائل سیاسی؛ ۴.شرکت در محافل و مجالس سیاسی؛ ۵.کمک مالی به فعالیتهای سیاسی ۶.گفتگو و مذاکره با نمایندگان؛ ۷.عضویت در احزاب سیاسی؛ ۸.شرکت در ثبت نام افراد و جهت تبلیغ احزاب سیاسی؛ ۹.نگاشتن مقالات و ارائه سخنرانی های سیاسی؛ ۱۰.شرکت در رقابت ها و مبارزات سیاسی؛ ۱۱.رقابت جهت انتخاب شدن برای پست های سیاسی حزبی؛ 💢آنچه مسلم است این که مردم سالاری دینی ظرفیت و استعداد وسیعی برای مشارکت مردمی دارد، لیکن باید توجه داشت که مبانی مشارکت در نظام دینی با بنیادهای آن در اندیشه غربی تفاوت های جدی دارد. 📖جلد دوم کتاب به قلم 📌@canoon_org
🔷واژه در فرهنگ این گونه معنا شده است چیزی که با مسائل معنوی یا مذهبی ارتباطی ندارد؛ چیزی که «این جهانی» است؛ مانند «تربیت سکولار»، «هنر » و.... . 🔶واژه Secularism نیز در همان فرهنگ (آکسفورد) چنین معنا شده: باور به اینکه حقوق تربیت و... باید بر واقعیات و (علوم تجربی) و غیره مبتنی باشد، به جای ابتنای بر دین طرفداران سکولاریسم آگاهانه و با اراده و گزینش خود، می کوشند همه اشکال اعتقاد به امور و مفاهیم فراطبیعی و کارکردهای ویژه آن را طرد و تخطئه و از اصول غیردینی و بلکه ضددینی به منزله مبنای اخلاق شخصی و سازمان اجتماعی حمایت کنند. 💢در فارسی برای مفهوم معادلهای فراوانی به کار رفته است؛ مانند: دنیاگرایی ،دنیازدگی دنیوی ،گری جدا انگاری دین و ،دنیا دین زدایی، دنیوی سازی دیانت زدایی، دنیوش و عرفی شدن. صرف نظر از بحث های مفصل فلسفی و جامعه شناختی که در غرب مطرح شده و در زبان فارسی نیز حجم زیادی از ترجمه ها تا تلاش برای بومی سازی این نگرش و تا نقد و ارزیابی آنها ارائه شده است. 📖کتاب به کوشش 📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
🔸۱- به تبع ویژگی هایی مانند و ، های مروج و جدایی دین از سیاست و اجتماع و به عبارت دقیق تر خارج شدن دین از مرکزیت ثقل حیات اجتماعی و سیاسی هستند و وجه پررنگی از تفاسير التقاطی ، از معانی و حقایق دینی در آرا و آثار برخی ایدئولوگ های اصلی این طیف وجود دارد. 🔹۲- نگرش منفی به انقلاب و تحت لوای ایدئولوژی زدایی، به شیوه رایج نئولیبرال های غربی ترویج می شود. 🔸۳- تلاش در جهت تقدس زدایی از معانی و اسوه ها و عقاید و شعایر و شخصیت های دینی و انقلابی صورت می گیرد. 🔹۴- هسته اصلی و نئولیبرالیسم ایرانی کنونی از دل جریان روشنفکری به اصطلاح دینی (به ظاهر دینی) ایرانی پس از انقلاب اسلامی پدیدار شده است، هر چند به تدریج بسیاری از های سابقاً استحاله شده و انبوه سلطنت طلبان و گروهی از بازمانده های روشنفکری دهههای پیش از انقلاب و جمعی از های خارج نشین پرورش یافته در اروپا و آمریکا که حتی فارسی را به زحمت و با لکنت صحبت میکنند و نظایر اینها نیز به تدریج زیر چتر آن قرار گرفتند. در این چارچوب نوعی پیوند و ارتباط و همکاری و چه بسا تقسیم کار میان جریان داخل کشور و جریان خارج نشین طیف نئولیبرال های ایرانی به وجود آمده است که همچنان ادامه دارد. 🔸۵- را میتوان پدرخوانده اصلی نئولیبرالیسم ایرانی کنونی دانست و از دیگر ایدئولوگ ها و تئوریسین های فعال آن میتوان به ، ، ، ،، _طباطبایی، و عده ای دیگر اشاره کرد. 📖کتاب نقد آرای ریچارد رورتی، فریدریش فون هایک و میلتون فریدمن به قلم 📌@canoon_org
🔷 عقاب است از این رو گاهی از این کشور با عنوان یاد می شود. آلمان کشوری است که نظام سیاسی و اجتماعی آن بر مبتنی است و مدت چندین سال است که در این کشور دین فقط در کلیساها امکان ظهور آشکار داشته است. در بخش شرقی آلمان در دوره جدایی دو آلمان دین داران با مشکلات جدی روبه رو بودند. دین رسمی مردم است اما در چند دهه گذشته تحولات بسیاری از نظر تفکر دینی در آن رخ داده است. 🔶 در جامعه امروز آلمان افزون بر مسیحیت دیگر و نیز دور حضور دارند. البته در میان پیروان این ادیان مسلمانان تحرک بیشتری دارند اما موضوع نگران کننده این است که جامعه مسلمانان آلمان با وجود جمعیت چند میلیون نفری اش از حقوق سیاسی اجتماعی و فرهنگی شایسته خود بهره مند نیست با این حال این موضوعی است که دولت آلمان به راحتی نتوانسته است از کنار آن رد شود و از همین رو مدل های گوناگونی از ادیان مختلف در کنار یکدیگر را بررسی کرده است. 💢در این میان هم دست به کار شده و برای معرفی خود و ارتباط برقرار کردن با جامعه آلمان و رسمیت بخشیدن به دین اسلام فعالیتهای تشکیلاتی و حقوقی را آغاز کرده اند. شیعیان آلمان نیز در این میان منفعل ظاهر نشده و به همین منظور به گسترش فعالیت های خود اقدام کرده اند. این گروه با توجه به ارتباط عمیقشان با مراجع تقلید و انقلاب اسلامی ایران از اقلیت های دینی بسیار مهم به شمار می آیند. 📖 ، شماره ۱۲۴ و ۱۲۵ 📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
🔶 قیامِ امام حسین (ع) را به دو صورت می‌توان روایت کرد: یک روایت، این قیام را در زندانِ «تاریخ»، حبس می‌کند و ارتباطِ آن را با امروزِ ما می‌گسلد و آن را «سپری‌شده» و «پایان یافته» معنا می‌کند؛ دیگری، روایتی که قیام را به نیازها و شرایطِ اکنون پیوند می‌دهد و در پیِ «درس‌آموزی» و «عبرت‌گیری» از آن است و آن را «تکرارپذیر» و «قابل اقتباس» می‌شمارد. 🔷 نوعِ نخست از روایت، از «نقلیّاتِ تاریخی» فراتر نمی‌رود و به سیاست و جامعۀ کنونی نمی‌پردازد و جبهه‌بندی‌های حقّ و باطل را در گذشته‌های دور و ازدست‌رفته می‌جوید. امّا نوعِ دوّم از روایت، به تأمّلاتِ «تطبیقی» و «مقایسه‌ای» می‌پردازد و مشابهت‌ها را استخراج، و الگوها و قواعد و سنّت‌های اجتماعیِ ثابت را شناسایی می‌کند. 🔻اندیشمندانی مانند شهید مطهری به همین دلیل به مسأله‌ها و مناقشاتِ کنونی می‌پردازد و از وضعِ اجتماعیِ موجود، انتقاد می‌کند و با برخی نیروهای سیاسیِ ساختارشکن و سکولار دست‌به‌گریبان می‌شود که قائل به نوعِ دوّم از روایت‌گری است و آن را تکلیفِ عالِمِ دینی می‌انگارد. او می‌کوشد تا به‌واسطۀ پرداختن به حادثۀ عاشورا، مباحثاتِ رایجِ اجتماعی را علاج کند. 🔺ندیدنِ نیازهای زمانه، «هیأتِ سکولار» را پدید می‌آورد که خود برخلافِ خطِ فکری عاشورا است. شهید مطهری به فهمِ «اکنون» در آینۀ «گذشته» می‌پردازد و در تاریخ، متوقف نمی‌ماند و وضعِ مستقر را در پرانتزِ تغافل نمی‌نهد و تاریخِ پُر فرازونشیب را به صحنۀ صف‌بندی‌های معاصر می‌کشاند. ✅ چنان‌چه ما به‌عنوانِ شیعه، در صورت و ظاهرِ مراسمِ عزاداریِ ماهِ محرّم متوقف بمانیم و به حقیقت و غایتِ آن راه نیابیم، هرچند بی‌نصیب نبوده و بهره‌ای برده‌ایم، امّا مواجهۀ «سطحی» و «مناسکی» با ماهِ محرّم کجا، و مواجهۀ «عمیق» و «معرفت‌اندیشانه» با آن کجا. 💢 قیامِ عاشورا را در «تاریخ» محبوس‌کردن و آن را به خلاء‌ها و ضرورت‌های زمانۀ خویش پیوند ندادن، با سرشت و ذاتِ این قیام، سازگار نیست؛ چراکه قیامِ عاشورا، واقعیّتی «فراتاریخی» و «قابل‌الگوبرداری» است که باید در فرهنگِ عمومیِ شیعیان، جاری و زنده باشد. در غیر این‌صورت، قیامِ عاشورا از قفسِ زمان و مکان خود فراتر نرفته و «حادثه‌ساز» و «مولّد» و «حماسه‌آفرین» نخواهد بود؛ بلکه واقعه‌ای است که رخ داده و تمام شده و از ما در برابرِ آن، کاری بیش از بزرگداشت و عزاداری و حُزن، ساخته نیست. 📖 ماهنامه شماره ۷۱ 📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
🔶 را می توان پدر علم سیاست مدرن دانست در واقع در آراء ماکیاولی، ، چکیده و روح حاکم بر سیاست مدرن غربی به روشنی و با صراحت توصیف شده است. جوهر پلید و رذالت باری که در آراء ماکیاولی هست و چهره او را منفور کرده است ریشه در پلیدی و رذالت ذاتی سیاست مدرن دارد که ماکیاولی تا حدودی با صراحت و فارغ از پرده پوشیهای مرسوم از آن سخن گفته است. ماکیاولی در سال ۱۴۶۹م به دنیا آمد و در سال ۱۵۱۳م کتاب معروف «» را نوشت. مدتی بعد هم کتاب گفتارها را به رشته تحریر درآورد. مؤلفه های اصلی اندیشه سیاسی ماکیاولی در این دو اثر ظاهر گردیده است ماکیاولی به سال ۱۵۲۷م درگذشت. 🔷 در آراء ماکیاولی به روشنی تفسیر اومانیستی از انسان (به عنوان موجودی استیلاطلب با محرک ها و اغراضی که در پیش گفتیم) ارائه می شود. ماکیاولی به عنوان پدر سیاست استکبار غرب مدرن از مروجان اومانیستی بود. مفهوم مرکزی مورد توجه ماکیاولی تعریف مدرن قدرت به عنوان ابزاری برای رسیدن به اغراض نفسانیت مدارانه است. تعریف ماکیاول از سیاست که (حول هسته مفهومی قدرت استیلا طلب خودبنیاد سوژه نفسانی مدرن سیر می کند و از جهاتی، صورت بسط یافته تفسیر از نسبت میان انسان و هستی است) در تمام تاریخ غرب مدرن از زمان او تا امروز مقبول همۀ ایدئولوگ ها، فیلسوفان و سیاست مداران واقع گردیده و کلیت نظام سیاست مدرن بر محور آن چرخیده است. 💢مفهوم ماکیاولی سیاست (که باطن و جان و حقیقت سیاست مدرن است) در و مدرن همان قدر اصالت و موضوعیت دارد که در ، ، و ... پس از توصیف اهمیت و میزان تأثیرگذاری آراء ماکیاولی در اندیشه سیاسی رنسانس و نیز غرب مدرن در توضیح «پرنس» به عنوان سیاست مدار مطلوب ماکیاولی می نویسد: «شهریار (پرنس) نمونه انسان جدید زمان ماکیاول است. او می داند در جست وجوی چیست و چه میخواهد با سرسختی هدف خود را دنبال می کند؛ به طور آشکار مادی است؛ به دنیای دیگر که از معتقدات ذهنی قرون وسطاست عقیده ندارد؛ سود و فایده اساس و محور نظرات او را تشکیل می دهد؛ مقاصد او دنیایی و غیر مذهبی است؛ دولتی خلق میکند که منحصرا به این دنیا توجه دارد .... شخصیت شهریار (پرنس) کاریکاتور و تصویر ناقصی از دوران ماکیاول نیست؛ بلکه در حقیقت راهنمای آیندگان است.» 📖 کتاب به قلم 📌@canoon_org