🔶در دوره جدید، زمینه جدایی فلسفه از الهیات توسط اندیشمندانی نظیر #دکارت فراهم شد. دکارت امور را به دو قسم تقسیم می کند: امور الهی و غیرالهی. در امور الهی میبایست الهام خداوند را پذیرفت و آنها را بر عقل، مقدم دانست. اما در امور غیر الهی #فیلسوف نمی تواند چیزی را که حقیقتش معلوم نشده بپذیرد و یا به حواس خویش اعتماد نماید.
🔷#ژیلسون معتقد است که دکارت در دوره جدید، مبدع جدایی حکمت فلسفی از حکمت الهی است. به عقیده وی، دکارت اعتقاد دارد که دین، موضوع ایمان است و نه موضوع معرفت عقلی. دکارت، حکمت مسیحی #قرون_وسطا را از هم گسیخت و الهیات، دیگر مسئله مناسبی برای تفکرات فلسفی تلقی نشد.
💢از نظر دکارت مراد از عقل، همان عقل جزئی و استدلالی و محاسبه گر است و نه عقل کلی. دکارت عقل کلی را به کناری نهاد و توجه خویش را به عقل جزئی و دوراندیش معطوف نمود. وی در تفکیک حوزه عقل از #ایمان می نویسد: اما این امر مانع این نمی شود که ما به موضوعاتی باور داشته باشیم که از طریق #وحی الهی به عنوان یقینی تر از یقینی ترین معارف ما برای ما آشکار شده است.
📖کتاب #شک_میکنم_پس_هستم به قلم #محمدابراهیم_بخشنده
#فلسفه
#الهیات
📌@canoon_org
🔷 ضرورت آگاهی از تاریخ در فهم آیه ها، موضوعی مهم است؛ زیرا برخی آیه های #قرآن درباره حوادث گذشته به ویژه درباره تحولات عصر نزول سخن میگوید. به همین دلیل همان روزهای نخستین نزول آیه ها، سبب نزول نیز در کنار آن مطرح شد.
🔶 یکی از مشکلاتی که ریشه آن به زمینه های تاریخی در فهم آیات الهی بر میگردد، این است که گروهی برای آگاهی از آیه های مربوط به امتهای گذشته، به اهل کتاب مراجعه می کردند؛ این مراجعه را می توان یکی از عوامل مهمی دانست که باعث نفوذ #اسرائیلیات در تفسیر قرآن شده است، بنابراین استفاده از منابع تاریخی درست در این موضوع اهمیت ویژه ای دارد علاوه بر آن استفاده از منابع تاریخی برای فهم و تفسیر آیات، باید به اندازه ای باشد که مشکلات فهم را بر طرف کرده و مراد واقعی آیه را به ما بفهماند؛ زیرا افراط در پرداختن به جزئیات و نکته های فرعی باعث قصه پردازی می شود.
📖 کتاب #موانع_فهم_قرآن به کوشش #مهین_صدیق
#وحی
#قرآن
#نزول_آیات
📌@canoon_org