eitaa logo
•ᰔ•چادرخاکی•ᰔ•
300 دنبال‌کننده
460 عکس
517 ویدیو
0 فایل
چـٰادُࢪَم شَهـٰادَتے دُختࢪانِه ࢪَقَم میزَنَد!💔✌ شروعمون ۱۴۰۳/۴/۹🌱 کپی؟باذکرصلوات ازاد✨ کانالمون💚 https://eitaa.com/Chadoorkhaki
مشاهده در ایتا
دانلود
هم اکنون مسجد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد خادم الحسین شهید سید ابراهیم رئیسی💔 ـــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«بهبهانی شنیدی؟! یکی‌شون منو نخواستند…» -هیــچ‌کس در فکـرِ او نیست؟ -زُوّارالحُســین(علیه السلام) وقتی قدم برمی‌دارید به نیتِ حضرت صاحب، زیرِ لب زمزمه کنید «یک‌نفـر مانده از این قوم؛ که برمی‌گردد..» 🫀
یه دوستی داشتم که می‌گفت : نماز مثل لیمو شیرین میمونه سر وقت نری سراغش تلخ میشه 🌱🫀 _نمازت فراموش نشه رفیق_
از لحاظ روحی نیاز دارم .. امام حسین بیاد بهم بگه من همه چیزو دیدم ؛ تو خیلی خسته شدی پاشو بیا کربلا .. خودم برات درستش میکنم :))💔
مامور سرشماری: _سلام مادرجان ميشه لطفا بیای دم در؟ +سلام پسرم... بفرما؟ _از سرشماری مزاحمت میشم. مادر تو این خونه چند نفرید؟ اگه ميشه برو شناسنامه‌هاتونو بیار که بنویسمشون... مادر آهسته و آروم لایِ در رو بیشتر باز کرد... سر و ته کوچه رو یه نگاهی انداخت... چشماش پراشک شد و گفت: +پسرم، قربونت برم، ميشه مارو فردا بنویسی...!!!؟؟؟ مأمور سرشماری، پوزخندی زد و گفت: _مادر چرا فردا؟ مگه فردا میخواید بیشتر بشید؟ برو لطفاً شناسنامت‌ رو بیار وقت ندارم. +آخه...!!! پسرم 31 سالِ پیش رفته جبهه... هنوز برنگشته... شاید فردا برگرده...!!! بشیم دو نفر...!!! میشه فردا بیای؟؟؟ توروخدا...!!! مأمور سرشماری سرش‌رو انداخت پایین و رفت... مغازه دار ميگفت: الان 29 ساله هر وقت از خونه میره بیرون، کلیدِ خونش‌رو میده به من و میگه: آقا مرتضی...!!! اگه پسرم اومد، کلیدرو بده بهش بره تو... چایی هم سرِ سماور حاضره... آخه خستس باید استراحت کنه... .....💔✨️ ˚ · ⿻ ♡𓂃→
کآش‌در‌صحـرآی محشر . . . وقتی‌خدا‌پرسید: بنده‌ی من ‌روزگارت ‌را ‌چـگونه ‌گذراندی؟!- مـھدی فآطمه ‌برخـیزد‌و‌گـوید: منتـظر‌من‌بود💔...!- ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
وقتی‌میرفتیم‌هیئت حمید محکم ‌سینہ‌میزد! بهش‌گفتم‌حمید: ‌چراانقد‌محکم‌سینہ‌میزنۍ؟ میگفت‌: برای‌امام‌حسین‌'ع'محکم‌سینہ‌میزنم تا هیچوقت‌سینم‌نسوزه:) شهید‌‌کہ‌شد‌؛‌پیکرشو‌تومعراج‌شهدا دیدم... همجاش‌سوختہ‌بود‌جز‌سینہ‌ای‌کہ‌برا‌ امام‌حسین‌ ″ع″ باعشق سینہ‌‌میزد..(: -شهید‌حمید‌سیاهکالی‌مرادی🌱
هم اکنون پیاده روی **این عکس ها مربوط به ساعت ۴:۱۵دقیقه عصره و چون نت نداشتم الان گزاشتم