eitaa logo
مسجد ۱۴ معصوم روستای صرم
225 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
6.7هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀🍀 🌻 🍀🍀 ای عاشق خام، از خدا دوری تو ما با تو چه کوشیم؟ که معذوری تو تو طاعتِ حق کنی به امید بهشت رو رو! تو نه عاشقی، که مُزدوری تو
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینو ببین تا یه وقت وضوت اشتباه نشه و باطل نشه!
2.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقت طواف دور حرم فکر می کنم این خانه بی دلیل ترک بر نداشته است... سوگند می خورم که نبی شهر علم بود شهری که جز علی درِدیگر نداشته است... طوری ز چارچوب، در قلعه کنده است انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است.. یا غیر لافتی صفتی در خورَش نبود یا جبرئیل واژهٔ بهتر نداشته است..
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا خَاتَمَ اَلْأَوْصِيَاءِ وَ اِبْنَ خاتَمِ اَلْأَنْبِيَاءِ... 🌱سلام بر تو ای آخرین نماینده خدا بر زمین. سلام بر تو و بر روزی که با آمدنت، جهان از عطر محمدی آکنده خواهد شد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📜 شخصی به آیت الله بهجت و آیت الله اراکی نامه می نویسد که من می خواهم عشقم به امام زمان(عج) زیاد شود، چه کار کنم ؟! ▫️هر دو در جواب می نویسند ‌...
📚 بهترینِ خود باشیم تاجر ثروتمندی در حیاط قصرش انواع مختلف درختان و گیاهان و گلها را کاشته و باغ بسیار زیبایی را به وجود آورده بود. هر روز بزرگترین سرگرمی و تفریح او گردش در باغ و لذت بردن از گل و گیاهان آن بود. تا این که یک روز به سفر رفت. در بازگشت، در اولین فرصت به دیدن باغش رفت. اما با دیدن باغ سر جایش خشکش زد… تمام درختان و گیاهان در حال خشک شدن بودند! 🥀 مرد رو به درخت صنوبر که پیش از این بسیار سر سبز بود، کرد و از او پرسید که چه اتفاقی افتاده است؟ درخت به او پاسخ داد: من به درخت سیب نگاه می کردم و باخودم گفتم که من هرگز نمی توانم مثل او چنین میوه هایی زیبایی بار بیاورم و با این فکر چنان احساس نارحتی کردم که شروع به خشک شدن کردم…" مرد بازرگان کنار درخت سیب رفت، اما او نیز خشک شده بود…! علت را پرسید و درخت سیب پاسخ داد: "با نگاه به گل سرخ و احساس بوی خوش آن، به خودم گفتم که من هرگز چنین بوی خوشی از خود متصاعد نخواهم کرد و با این فکر شروع به خشک شدن کردم." آنطرف تر بوته ی یک گل سرخ نیز خشک شده بود. گل سرخ گفت: "من حسرت درخت افرا را خوردم، چرا که من در پاییز نمی توانم گل بدهم. پس از خودم ناامید شدم و آهی بلند کشیدم. همین که این فکر به ذهنم خطور کرد، شروع به خشک شدن کردم." مرد در ادامه ی گردش خود در باغ متوجه گل بسیار زیبایی شد که در گوشه ای از باغ روییده بود. علت شادابی اش را جویا شد. گل چنین پاسخ داد: "ابتدا من هم شروع به خشک شدن کردم، چرا که هرگز عظمت درخت صنوبر را که در تمام طول سال سر سبزی خود را حفظ می کرد نداشتم، و از لطافت و خوش بویی گل سرخ نیز برخوردار نبودم، اما با خودم فکر کردم اگر مرد تاجر که این قدر ثروتمند، قدرتمند و عاقل است و این باغ به این زیبایی را پرورش داده است می خواست چیزی دیگری جای من پرورش دهد، حتماً این کار را می کرد. بنابراین اگر او مرا پرورش داده است، حتماً می خواسته که من وجود داشته باشم. پس از آن لحظه به بعد تصمیم گرفتم تا آنجا که می توانم زیباترین موجود باشم…" 👏 دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد؛ به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم. 👌
🐏روزی ملا نصرالدین گوسفندی برای حاکم شهر هدیه برد. 🐏حاکم از این کار او خوشش آمد و یکی از غلامانش را صدا زد و گفت 🐏به جای این گوسفند یک خر به این مرد بدهید. 🐏ملا به تندی گفت: اختیار دارید قربان شما خودتان بیشتر از صد خر برای ما ارزش دارید😐😂😂
4.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به فراموشی سپردن سرمایه ای گران‌بها! ♨️ نظر ادیب و شاعر اهل تسنن درخصوص کلام علیه‌السلام 🔹 برشی از سخنرانی ، به مناسبت
42.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ جانم علی گروه سرود نجم الثاقب فقط به عشق امیرالمومنین و شادی دل حضرت زهراجان💚 ببینید و تو پخشش بترکونید ❤️😍 بابا علیه ... نفر اول دنیا علیه 😍 من سلامام به سمت نجفه ✋ و خداحافظیام یا علیه 👋