eitaa logo
عفاف و حجاب
545 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
98 فایل
آنچه درباره حجاب و عفاف باید بدانیم. محتوای تبیینی ویژه جهادگران تبیین. @ste_gonabad5 سیاست، سخنواره، پاسخ به شبهات، ضرورت و فلسفه، دلایل عقلی، روانشناسی، اهمیت و... در قالبهای پرده نگار، موشن، کلیپ https://eitaa.com/Chastity/3191
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰مردان بی غیرت (د-ی – و – ث) قال رسول الله صلی الله علیه و آله: أَیُّمَا رَجُلٍ تَتَزَیَّنُ امْرَأَتُهُ وَ تَخْرُجُ مِنْ بَابِ دَارِهَا فَهُوَ دَیُّوثٌ‏ وَ لَا یَأْثَمُ مَنْ یُسَمِّیهِ دَیُّوثاً وَ الْمَرْأَهُ إِذَا خَرَجَتْ مِنْ بَابِ دَارِهَا مُتَزَیِّنَهً مُتَعَطِّرَهً وَ الزَّوْجُ بِذَلِکَ رَاضٍ یُبْنَى لِزَوْجِهَا بِکُلِّ قَدَمٍ بَیْتٌ فِی النَّارِ … پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: هر مردیکه زینت کند زن او و بیرون رود از در خانه او پس آن مرد دیوث است و بر شما گناهی نیست که او را دیوث بنامید و زن چون بیرون رود از در خانه خود ؛ و زینت کند و بوى خوش به خود زده و شوهر به این راضى باشد بنا شود از براى شوهر وى به هر قدمى خانه ای در دوزخ … منبع :بحارالانوار-جلد ۱۰۳-صفحه ۲۴۹ https://eitaa.com/fatemi222
🔰عفت و حیا وَ قَالَ امیرالمومنین علیه السلام: لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَ چه نزدیک است که انسان عفیف یکی از فرشتگان شود منبع :نهج البلاغه حکمت ۴۷۴ 📌داستان: حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: 🔹در میان بنی اسراییل عابدی زیبا و خوش سیما بود، زندگی خود را بوسیله درست کردن زنبیل از برگ خرما می گذرانید، 🔹روزی از در خانه پادشاه می گذشت کنیز خانم پادشاه او را دید. وارد قصر شد و حکایتی از زیبایی و جمال عابد برای خانم تعریف کرد. گفت : بوسیله ای او را داخل قصر کن همین که عابد داخل شد چشم همسر سلطان که به او افتاد از حسن و جمالش در شگفت شد درخواست نزدیکی کرد. عابد امتناع ورزید زن دستور داد درهای قصر را ببندند. 🔹به او گفت : غیر ممکن است باید من از تو کام بگیرم و تو نیز از من بهره ببری عابد چون راه چاره را مسدود دید پرسید بالای قصر شما محلی نیست که در آن جا وضو بگیرم زن به کنیز گفت : ظرف آبی بالای قصر ببر تا هر چه می خواهد انجام دهد عابد بر فراز قصر شد در آنجا با خود گفت : ای نفس مدت چندین سال عبادت را که روز و شب مشغول بودی به یک عمل ناچیز می خواهی تباه کنی اکنون خود را از این بام بزیر انداز، بمیری بهتر از آنست که این کار را انجام دهی نزدیک بام رفت دید قصر مرتفعی است و هیچ دست آویزی نیست که خود را به آن بیاویزد تا به زمین رسد. 🔹حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: همین که خود را آماده انداختن نمود امر به جبرییل شد که فورا به زمین برو بنده ما از ترس معصیت می خواهد خود را به کشتن دهد. او را به بال خود دریاب تا آزرده نشود. عابد را در راه چون پدری مهربان گرفت و به زمین گذاشت . از قصر که فرود آمد به منزل خود برگشت زنبیلهایش در همان خانه ماند. زنش پرسید پول زنبیل ها را چه کردی گفت : امروز چیزی عاید نشد گفت : امشب با چه افطار کنیم . جواب داد باید به گرسنگی صبر کنیم ولی تو تنور را بیافروز تا همسایگان متوجه نشوند ما نان تهیه نکرده ایم زیرا ایشان به فکر ما خواهند افتاد زن تنور را روشن کرده با مرد خود شروع به صحبت نمود، در این بین یکی از زنان همسایه برای بردن آتش وارد شد. گفت : از تور آتش بگیر. آن زن به مقدار لازم آتش برداشت در موقع رفتن گفت : شما گرم صحبت نشسته اید نانهایتان در تنور نزدیک است بسوز. 🔹زن نزدیک تنور آمده دید نان بسیار خوب و مرتبی بر اطراف تنور است نانها را جدا کرده پیش شوهر آورد به او گفت : تو در پیش خدا منزلتی داری که برایت نان آماده می شود از خداوند بخواه بقیه عمر، ما را از بدبختی نجات دهد. عابد گفت : صبر بر همین زندگانی بهتر است منبع : داستانها و پندها-نوشته مصطفی زمانی وجدانی-صفحه ۱۶۴ https://eitaa.com/fatemi222
🔰 شر شهوت قالْ رَسُولِ الله صلی الله علیه و آلهَ: مَنْ وُقِیَ شَرَّ ثَلَاثٍ فَقَدْ وُقِیَ الشَّرَّ کُلَّهُ… وَ ذَبْذَبِه‏ … هر کس ۳ شر را از خود دور کند ، تمام شرها از او دور شده است … ۳٫ شر شهوت ‏ منبع :مستدرک الوسائل جلد ‏۹ صفحه ۳۲ 📌داستان تکان دهنده: نوجوانی خوش سیما به نام ” امیر ” در خانواده ای بسیار ثروتمند و مرفه زندگی می کرد ، پدر و مادرش هردو پزشک بودند و از آنجا که افکار غربی داشتند به ارزش ها و دستورهای دین چنان که باید پایبند نبودند. آنها صبح زود از خانه بیرون می رفتند و فقط آخر شب برای استراحت به خانه بر می گشتند. و برای آنکه امیر احساس تنهایی نکند ، دختر خاله ی او را که او نیز هم سنّ امیر بود به فرزند خواندگی پذیرفتند و او در خانه ی خویش جای دادند. از آن زمان ، آرامش زندگی امیر بهم خورد چرا که دختر خاله اش همانند زلیخا ، همواره خود را به امیر عرضه می داشت و درخواست عمل نامشروع می کرد! لکن امیر ، یوسف وار امتناع می ورزید و خود را به چنین گناه بزرگی آلوده نمی کرد ؛ او از این وضعیتِ پیش آمده بسیار نگران بود که نکند خدای نکرده سرانجام تسلیم شود و گوهر عفاف خود را از دست دهد! امیر در این میدان مبارزه با نفس و شیطان ، و در این نگرانی بسیار شدید ،نامه ای به مجله ” زن روز” می نویسد و از آنها راه چاره می جوید ، لیکن یک هفته بعد از نوشتن نامه ، یک شخصیت معنوی را در خواب می بیند که به او می گوید ” امین“! برو به دانشگاه اصلی ، وقتت را تلف نکن! بدین ترتیب امیر ، که اینک مفتخر به عنوان “امین” شده بود، عازم جبهه نور می شود و پیش از رفتن، نامه ای دیگر برای مجله “زن روز ” می نویسد و سرانجام ، چهار روز پس از اعزام به جبهه ، در عملیات کربلای ۴ در میقاتگاه شلمچه، شهد شیرین شهادت را می نوشد و به دیدار پروردگار مهربان می رسد. https://eitaa.com/fatemi222
🔰خاطره و فرازی از وصیتنامه شهید کاوه خاطره ای از شهید محمود کاوه دختر یک آدم طاغوتی بود .یک روز آمد در مغازه .یادم نیست چه میخواست ، ولی میدانم محمود چیزی به او نفروخت.دختر عصبانی شد ،تهدید هم کرد حتی! شب با پدرش آمد در خانه مان .نه گذاشت نه برداشت ،محکم زد توی گوش محمود! محمود خواست جوابش را بدهد، پدرم نگذاشت. می دانست پدرش توی دم و دستگاه رژیم، برو بیایی دارد. هر جور بود قضیه را فیصله داد. دختره دو سه بار دیگر هم آمد در مغازه. محمود چیزی به او نفروخت که نفروخت! می گفت: “ما به شما بی حجاب ها، هیچی نمی فروشیم.” فرازی از وصیت نامه: دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه‌ای را که علیه انقلاب طرح‌ریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد کرد. آینده جنگ هم کاملاً روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت که خون شهیدانمان هدر رود. https://eitaa.com/fatemi222
یکی از بالاترین اقسام عفاف ،عفت جنسی است ،و عفت جنسی این است که انسان شهوت خودش را کنترل کند، اینی که در روایات داریم انسان واسطه بشود،حدیث داریم حکم اولیه اسلام ازدواج است،ولی می فرماید حالا اگر کسی نتوتنست ازدواج بکند،شرایط برایش نبود،یا حتی همسرهم داشت،فرقی نمی کند،باید عفت داشته باشد،این عفت منظور عفت جنسی است،برادران عزز ،خواهران گرامی،اگر غریزه شهوت انسان،یله و رها بشود خیلی خطرناک است،خیلی جنایت می آفریند،،خیلی آسیب ایجاد می کند،فلذا اسلام برای ،مسئله ی کنترل شهوت و برای ایجاد عفاف در مردم اول کاری که کرده است می گوید جلوی محرک ها را بگیرید،ببینید،محرک اول باعث می شود شهوت انسان تحریک بشود،چرا به همسران پیامبر (صلی الله علیه وآله) می فرماید : تحریک کننده حرف نزنید « فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ» ،این پیام به همه ی زن هاست،نوع حرف زدن یک خانم می تواند محرک باشد، می فرماید شما سخنتان را،حرف زدنتان ،گاهی بایک تلفن ،شهوتی تحریک بشود،لذا می فرماید که حرف زدن خانم ها نباید تحریک کننده باشد،آیه قرآن می فرماید:راه رفتن نباید محرک باشد،به زن های پیامبر(صلی الله علیه وآله)می فرماید:وقتی راه می روید ،یک جوری راه نروید که نامحرم تحریک بشود، دختر شعیب وقتی آمد پیش حضرت موسی(علیه السلام )خب موسی بن عمران جوان است،مجرد است ،این خانم آمد پیام شعیب را به او برساند، قرآن می فرماید:«تمشی علی الاحیا»،پس ما راه رفتن بی حیا هم داریم،حرف زدن بی حیا هم داریم
1.جلوی محرک ها را گرفته است. می فرماید خانم ممحترم تحریک کننده حرف نزن ،تحریک کننده راه نرو،زینت های خودت را آشکار نکن، که موجب بشود نامحرم تحریک بشود،زینت های خودت را بپوشان،فلذا«احب الاعفاف البطن و »فرمود بالاترین عفاف و محبوب ترین عفت نزد خدا عفت شکم و عفت جنسی است،این است که انسان قوای جنسی اش را کنترل بکند ،شما سوره ی احزاب را باز کنید آیه 35 را ببینید،من توصیه می کنم این آیه را ملاحظه کنید،آیه ی 35 سوره ی احزاب ،ده صفت آورده است برای زنان و مردان سالم،می دانید شما که جامعه ی سالم با افراد سالم است،اگر افراد در جامعه سالم شدند،جامعه هم دست می شوند،جامعه در و دیوار نیست که سالم باشدفوقتی می گویند که خانواده سالم،جامعه ی سالم ،کشور سالم،یعنی افراد سالم،افراد سالم هم زن و مرد می باشند،ده تا صفت خداوند در سوره احزاب برای مومنین و مومنات آورده است که واقعا اگر این ده صفت در جامعه بین مؤمنین ایجاد بشود،ایم جامعه ،جامعه ی سالم می شود،خب یکی از آن ها این است«والحافظین فروجهم و الحافظات»،مرد ها و زن ها در جامعه ی اسلامی،قوای جنسیشان را کنترل می کنند،مواظب هستند،عفت جنسی دارند،؛گاهی غربی ها می گویند شما آزاد بگذارید مسائل جنسی را ،انقدر حساسیت ایجاد نکنید،باعث می شود برایشان عادی بشود برای مردم و خلاصه خود به خود حساسیت ها کم می شود،هی که شما خانم را می پوشانید،هی تحریک می شوند می بینند،ولی وقتی همه چیز باز شد و بی حجابی شد،فساد زیاد بود قوای جنسی را هرکی از هرجایی خواست ارضا کرد،دیگر طبیعتا ولع از بین می رود،عادی می شود،دیگر کسی مثل کشور های غربی نمی ایستد به نامحرم نگاه بکند،دیگر همه مثل هم هستند؛این حرف،حرف غلطی است،این نتیجه اش این است که شما فرزندان فهشا پدا می کنید در جامعه ،فرزندان زنا پیدا می کنید،،قوام خانواده ها از هم می ریزد،یک خانواده دیگر پس از 14،15سالگی مالک دختر خودش نیست،مالک خواهر خودش نیست،،اگر یک کسی گفت که آقا هر کسی هر چیزی می خواهد بخورد،هیچ چیز مالک ندارد،آیا این نشان دهنده ی تمدن است!!هرکی هرچیزی خواست ببیند،هرکی با هر کسی دلش خواست ارتباط داشته باشد!لذا اسلام توصیه اولش برایمسئله جنسی این است که محرک ها را از بین ببرید،محرک کننده حرف نزن،تحریک کننده راه نرو،زینت هایت را آشکار نکن،نگاه به نا محرم نکن،. یک وقتی در زمان رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله)،فضل بن عباس با پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)سوار بر مرکبی بودند،فضل داشت به یک نامحرمی نگاه می کرد،رسول خدا(صلی الله علیه وآله)دست مبارکش را اورد و صورت فضل را برگرداند،فضل بن عباس جوان بود،جوان زیبایی هم بود،امیرالمؤمنین (علیه السلام )در حال طواف بود،دید یک کسی دارد به نامحرم نگاه می کند،با دست مبارکش صورت او را برگرداند،،فرمود داری گناه می کنی اینجا!نگذاشت نگاه بکند،این ها عوامل بازدارنده است. امام صادق(علیه السلام )شنیدند که یکی از شاگردانشان،که برای خانم ها درس می گفت،ایشان سرکلاس شوخی کرده است،مزاح کرده است با خانم ها،امام اورا خواست،فرمود:مبادا از این به بعد در کلاسی که به خانم ها درس می دهی،شوخی بکنی،یا درس را تعطیل بکن،یا شوخی نکن. چون با یک مزاح ،با یک شوخی شروع می شود.منشاء بسیاری از درگیری ها در تاریخ،مسائل شهوانی بوده است،همین بی حرمتی ها بوده،همین رعایت نکردن عفاف بوده. نبرد بنی قینقاع چرا در گرفت؟اولین گروه یهودیان که پیامبر(صلی الله علیه وآله)این ها را از مدینه بیرون کرد،یهودی های بنی قینقاع هستند،چون یک زن مسلمان رفت در بازار یهود،یک جوانی به او بی حرمتی کرد،چادر ولباس اورا دوخت به چادر مغازه،آمد حرکت بکند،حجاب و لباسش کنار رفت،بدنش نمایان شد،یهودی ها مسخره کردند،هلهله کردند،شادی کردند،همین باعث درگیری شد،باعث شد جوانی از یهود کشته بشود،جوانی از مسلمان ها کشته شود،و بالاخرا پیامبر(صلی الله علیه وآله)همه ی یهودی های بنی قینقاع را از مدینه بیرون کرد. یک هوس رانی باعث شد که این جنگ در بگیرد و موجب این در گیری بشود،خیلی آدم باید حواسش باشد.
ما چهار قسم عفت داریم،بحث ما امروز این است؛ «افضل العباده العفاف» بالاترین عبادت عفت است،«انفسهم عفیفه»مؤمنین نفسشان عفیف است،این ها روایات است که می خوانم،عفاف مورد دعای پیامبر(صلی الله علیه وآله)بوده،«اللهم انی اسئلک تقا والهدی والغنا والعفاف»،عفت مورد توصیه ی قرآن است،چهار جور ما عفاف داریم: 1.عفت جنسی است« وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا »،عفت جنسی عرض کردم،قرآن و روایات توصیه شان این است که جلوی محرک ها را بگیریم،این خیلی نکته مهمی است،که تحریک کننده لباس نپوشیم،تحریک کننده حرف نزنیم،الان متاسفانه در جامعه مواجه هستیم ما با این مشکل که ارتباط های خانوادگی،فامیلی،عروسی ها،مهمانی ها،کنترل شده نیست، به عنوان اینکه پسر عمو،دخترعمو،زن برادر است،داماد است،باجناق است،در زندگی هم وارد می شوند،و عرض کردم،شما ببینید حوادث و اخبارهایی که چقدر اختلاف ها،قتل ها،در گیری ها،جنایت ها،بخاطر همین عدم رعایت عفاف جنسی است.خیلی مهم است،این همان است که توصیه شده است،قرآن کریم می فرماید:« والحافظین فروجهم و الحافظات »، مرد ها و زن ها در جامعه ی اسلامی،قوای جنسیشان را کنترل می کنند؛ این صفت عفت در زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها)موج می زند،وقتی ازدواج کرد،پدر بزرگوارش،آمد فرمود دخترم،من کار بیرون و کار خانه را برای شما تقسیم کردم،امیرالمؤمنین(علیه السلام )کارهای بیرون خانه را انجام بدهد،شماهم کارهای داخل خانه را؛وجود مقدس زهرای مرضیه(سلام الله علیها)،آنقدر خوشحال شد که به پدر عرض کرد،یا ابتا راین خبر بعد از اسلام برای من شادبخش ترین خبر بود،آنقدر من خوشحال شدم،بعد از اسلام با هیچ خبری به اندازه این خبر خوشحال نشدم،که شما کار بیرون را از گردن من برداشتی، خب شما الان خریدهای خانه ی خانم ها بیشتر از آقایان هست،صف های نانوایی خانم ها شلوغ تر از آقایان است،رفت و آمد بازار خانم ها بیشتر از آقایان است،کارهایی که گاهی اصلا شاکله اش با وجود مرد جور در می آید را خانم ها انجام می دهند،این درست نیست ؛یک مرد غیور جوری باید برنامه ریزی بکند که به حداقل این موارد نسبت به خانواده اش بپردازد،بعضی ها کل این کارها را واگذار کرده اند به خانواده،برود نان بخردفگوشت بخرد،شیر بخرد،بازار برود،محرم و نامحرم! روایتی است که شیخ عباس قمی در مفاتیح اورده است،امیرالمؤمنین به زن های عراق می فرماید:چرا شما می آیید در بازار ها که مرد های عزب به شما نگاه بکنند،مرد های عزب به شما بنگردند،اسلام مخالف حضور اجتماعی زن نیست،خود زهرای مرضیه(سلام الله علیها)هم در دفاع از امیرالمؤمنین(علیه السلام )خطبه دارد و هم احتجاج دارد،هم تحریم دارد،هم دفاع دارد،هم گریه دارد،،هم فریاد دارد،اما وقتی ضرورتی نیست! چرا در اسلام جهاد از گردن خانم ها برداشته شد؟بعضی از زن ها پیش پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمدند و گفتند یا رسول الله ما می خواهیم ثواب جهاد را ببریم،فرمود:«حسن التبعل یعدل الجهاد»، خوب همسرداری کردن ،خوب شوهر داری کردن ،معادل جهاد در اسلام است؛این یکی از ویژگی های زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها)است. اینکه فرمود بهترین زن کسی است که مرد او را نبیند و او هم مرد را نبیند،واقعا این طور است؛انسان گاهی در این مراکز درمانی،دانشگاه ها،بیمارستان ها،مراکزادارات وارد می شود،بانک ها،جاهای مختلف که حالا مرسوم شده است خانم ها را به کار می گیرند تو همه ی کار ها ،مغازه پارچه فروشی،رستوران،سوهانی ،ساندویج بگیر بیا تابالا! علتش هم این است که نیروی کار خانم ها ارزان است،توقعشان کم است،حالا یک جاهایی ضرورت دارد،یک جاهایی لازم است،اما واقعا بسیاری از این مشاغل را لازم است که خانم ها انجام بدهند؟!خب این خود به خود منجر به بعضی از ارتباطات،بعضی از گفتگو ها،مخصوصا در مراکز درمانی که خیلی کم گاهی رعایت می شود،می بینید آن چنان گرم گفتگوهای میان افراد باهم صمیمی،عدم رعایت حریم ها،این ها نکاتی است که در اسلام روی آن تاکید شده است. یکی از بالاترین اقسام عفاف،عفت جنسی است،وعفت جنسی هم ،همین است که انسان شهوت خودش را کنترل بکند،این که در روایات داریم انسان واسطه بشود،
حدیث داریم:سه گروه هستند که خداوند روز قیامت سایه رحمت روی سرشان می اندازد، یکی«رجل زوج اخاه»کسی که ازدواج کسی را فراهم بکند؛خود ازدواج یک عامل عفت جنسی است،توصیه قرآن است.من روایت دیده ام،امام معصوم فرموده است که:هرکسی که ازدواج را از روی فقر ترک بکند،(بگوید بچه ام بیکار است،شغل ندارد،خانه ندارد،ماشین ندارد)فرمود:« وَمَنْ تَرَکَ التَّزْویجَ مَخافَهَ الْفَقْرِ فَقَدْ أَساءَ الظَّنَّ بِاللهِ »هرکسی که ازدواج را از روی فقر(ترس از فقر)ترک بکند،این به خدا سوء ظن دارد؛می دانید سوء ظن به خدا چقدر بد است،خدا در قرآن لعنت کرده است آن هایی را که سوء ظن دارند.می فرماید:« يعذّب الله الظّآنّینَ بِاللهِ »عذاب می کند آن کسانی را که به خدا سوء ظن دارند؛بدترین نوع سوء ظن،سوء ظن به خدا است،کلا سوءظن بداست؛قرآن می فرماید«اجتنبوا کثیر من الظن»؛اما اینکه آدم به خداوند سوءظن بورزد،بعضی ها می گویند سوءظن به خدا یعنی چی؟!یکی از آن همین است،روایت می فرمود:کسی که ازدواج را ترک بکند« مَخافَهَ الْفَقْر»،بگوید نمی شود،نداریم،ماشین نیست،خانه نیست،فرمود:« فَقَدْ أَساءَ الظَّنَّ بِاللهِ »این سوءظن به خدا دارد،چرا سوءظن به خدا دارد؟چون خداوند در قرآن می فرماید:«ان یکونوا فقراء یقنهم الله»اگر ندار هستی با ازدواج من پول دارت می کنم؛خب این کسی که می گوید،ندارم،ازدواج نمی کنم،این وعده خداوند را قبول ندارد،این می شود سوءظن به خدا/فلذا دوتا توصیه اسلام برای عفت جنسی در جامعه دارد:1.کنترل محرک ها،جلوگیری از محرک ها،حرف هایتان تحریک کننده نباشد،تحریک کننده راه نروید،ارتباط ها رعایت بشود،زینت ها پوشید بشود،حجاب داشته باشند.
این یک راه عفت جنسی است. 2.راه دوم،ازدواج است،که این درواقع میل از راه طبیعی اش ارضاء می شود و پاسخ داده می شود. این اولین قسم عفاف که عرض کردم در زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها)موج می زد،هم نسبت به نامحرم آن حساسیت حضرت،هم این خطبه ای که در مسجد خوانده،در تاریخ دارد که حضرت به طور کامل خودش را پوشاند،تمام بدن را پوشاند،آمد مسجد پشت پرده قرار گرفت و شروع کرد به خطبه خواندن. می آمد بقیع گریه می کرد،می آمد احد اشک می ریخت،اما در میان حجاب کامل،در میان پوشش کامل،این عفاف حضرت زهرا(سلام الله علیها)است. قسم دوم عفت،عفاف مالی است،انسان در مالش هم باید عفیف باشد،یعنی چی در مال عفیف باشد؟ یک معنایش این است که:اگر ندار هست،اگر فقیر هست،؛اگر مشکلات مالی دارد دنبال تهیه مال از راه حرام نرود،روایت داریم:«العفاف زینت الفقر» زیبایی فقر،با عفت است. یک گروهی بودند در مدینه،این ها فقیر بودند،(این آیه قرآن است که الان عرض می کنم)خیلی وضع مالیشان خراب بود،گاهی گرسنه می خوابیدند،اما قرآن می فرماید:آن قدر خود دار بودند،آن قدر خویشتن دار بودند،آن قدر مناعت طبع داشتند،هرکه این ها را می دید فکر می کرد پول دار اند.می گویند طرف صورتش را باسیلی سرخ نگه داشته است،این آیه قرآن است،بخوانم برایتان: « یَحسَبُهُمُ الجاهِلُ أَغنِیاءَ مِنَ التّعَفّفِ »یعنی کسی خبرنداشت این ها را که می دید فکر می کرد این ها پول دار هستند،از بس عزت نفس داشتند.
وقتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آمدند مدینه،نقل کرده اند که این ها خانه نداشتند،یک ایوانی درست کرد برایشان کنار مسجد بنام صفرح.البته این صفرح ای که الان تو مدینه است،جابجا شده است،اونجا محلش نیست،محل سفره جلوتر است،این ها اینجا شب می خوابیدند،رسول خدا(صلی الله علیه وآله) هم گاهی برایشان غذا می آورد،نانی،خرمایی،چیزی به هر حال می آورد به این ها می رساند،خود پیامبر(صلی الله علیه وآله)هم امکانات مالی نداشت،اتفاق افتاد سه،چهار روز پشت سرهم پیامبر(صلی الله علیه وآله) خرما آورد برایشان،یکی از آن روزهایی که خرما آورد،یکی از این مسلمان ها،یک کلمه برگشت گفت یا رسول الله جگرمان سوخت،گرمیمان کرد،چقدر خرما بخوریم!!اعتراض کرد،(خب اعتراض اولا صلاح نیست شما به پیامبر(صلی الله علیه وآله) بکنید،ثانیا رسول خدا نداشت،اگر داشت غذای دیگری برای شما می آورد،بیشتر از این در اختیارش نبود،)،حضرت فرمود:نمی دانی جگر سوختن یعنی چی،جگر سوختن این نیست،قرآن می فرماید:قیامت آتش جهنم،آن جگر می سوزاند،آن آتش است که قرآن کریم می فرماید در بطون و برون افراد این حرارت احساس می شود،تو گرما ندیدی که به گرمی خرما می گویی گرما،خیلی ناراحت شد،متاثر شد،گفت یا رسول الله من را ببخش،اصلا دیگر غذا نمی خورم حالا که این طور شد،فرمود نه غذا بخور،ادب داشته باش،خودت را کنترل بکن،بالاخره این مهم است،گاهی خود پیامبر گرامی اسلام در خندق (نوشته اند)،وقتی خندق را می کندند،یک روز حضرت زهرا(سلام الله علیها) دو تا قرص نان برای پیامبر(صلی الله علیه وآله)آورد،پیامبرگرامی اسلام نان هارا میل کردند و فرمودند دخترم سه روز است این اولین قوتی است که از گلوی باباتت می رود پایین،سه روز است که من چیزی نخورده ام،حضرت عرضه داشتند بابا جان،من غذای بچه ها را یک کم کمتر دادم و برای شما آوردم.واقعا نبود.خود فاطمه زهرا(سلام الله علیها)وقتی آمد خانه ی پدرش کمک مالی بگیرد،پیامبر (صلی الله علیه وآله)فرمود:دخترم من ندارنم به شما بدهم ولی یک ذکر بهت یاد می دهم،برو و این ذکر را بگو،ذکری به حضرت زهرا(سلام الله علیها)یاد داند«یا رب الاولین و الاخرین یا ذل یا راحم المساکین یا ارحم الراحمین»فرمودند این را بگو،در زندگی ات گشایش ایجاد می کند.خب حضرت زهرا(سلام الله علیها)از روی فقر آمده بود،آمده بود کمک مالی بگیرد،امیرالمؤمنین اورا فرستاده بود،وقتی از خانه ی پیامبر(صلی الله علیه وآله)آمد بیرون،آمد پیش امیرالمؤمنین عرض کرد «یا اباالحسن یبن ام ذهبت الدنیا و تجد اداخره» برای دنیا رفته بودم ولی با آخرت برگشتم،الحمد الله که بجای مال پدرم یک ذکری را بهم یاد داد،امیرالمؤمنین هم فرمودند:امروز خوب روزی است که ما یک دعایی یاد گرفتیم،ذکری یاد گرفتیم.
در اوج فقر پدر بزرگوارش می آمد خانه می فرمود دخترم« تعجلی مرامه الدنیا و حلاوت الاخره» میدانم دنیا برایت سخت است،این ها رابکش،بچش،با شیرینی آخرت حل می شود،می گفت بابا جان من ناراحت نیستم،«الحمدالله علی آلاءه و شکر علی نوم». دیروز عرض کردم که وقتی سلمان آمد پیش پیامبر(صلی الله علیه وآله)،گفت یارسول الله،دخترتان فاطمه(سلام الله علیها) خیلی در فقر است،لباس زندگی اش خیلی ساده است،پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)فرمودند سلمان «اما ابنتی الفاطمه قد ملأالله جوارهها ایمانا و یقینا»دختر من دنبال این مسائل مالی نیست،اگر دنبال مسائل مالی بود،خیلی خواستگار های پول دار و ثروتمند داشت،اما زندگی را با امیرالمؤمنین ترجیح داد. برادران عزیز،خواهران گرامی،ما چهار جور عفاف داریم:1. عفت جنسی2.عفت مالی:این است که انسان خودش را برای فقر و نداری به حرام نیاندازد،به دیگران رو نیاندازد،خودش را کوچک نکند،بسازد اما باعفاف،همان چیزی که وجود مقدس رسول گرامی اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) و ائمه معصومین ما توصیه کردند،این هم قسم دوم.
3.عفت در گفتار:انسان گفتارش هم باید عفیف باشد،گفتارش هم باید حساب شده باشد،چقدر قرآن تاکید می کند،مردم «قولوا لناس حسنا»خیر خواه مردم باشد. از امام باقر(علیه السلام )پرسیدند یابن رسول الله« قولوا لناس حسنا»با مردم نیکو حرف بزنید،خیرخواهانه حرف بزنید،یعنی چی؟امام باقر(علیه السلام )فرمود:یعنی همان طور که دوست داری مردم درباره ی شما حرف بزنند،همان طور حرف بزنید،بینی و بین الله اگر این رعایت بشود چقدر گفتارها زیبا می شود،چطور دوست دارید مردم درباره ی شما حرف بزنند،فرمود شما همانطور با مردم حرف بزنید، « هُدُوا إِلَى الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ »،« قُولُواْ قَوْلاً سَدِيداً »،محکم حرف بزنید،پاکیزه حرف بزنید،زیبا حرف بزنید،این قسم دیگر عفاف است که عفاف گفتاری است،انسان در کلامش،در بیانش باید عفت باشد و کلامتش کلمات حساب شده ای باشد،این هم یک قسم عفاف.پس عفت جنسی،عفت مالی،عفت گفتاری،قسم چهارم عفاف هم «عفت البطن»عفت شکم، اینکا انسان اجازه ندهد هر لقمه ای وارد شکمش بشود،اینی که انسان کنترل داشته باشد نسبت به ورود غذا،لقمه ی حلال استفاده بکند. اگر این چهار عفت در زندگی ما جمع شد،عفت جنسی،عفت مالی،عفت گفتاری،عفت شکم،مجموعه ی این ها انسان را می کند« أَنْفُسُهُمْ عَفِیفَهٌ »،انسان می شود عفیف.« اَفْضَلُ العِبادَةِ الْعِفافُ »،این خلاصه ی عرضی بود که من تقدیم محضر شما کردم که بدانیم یکی از صفات مؤمن که قرآن کریم و روایات بر آن تاکید دارد،همین عفاف است؛عفاف یعنی بازدارندگی نفس،یعنی اینکه انسان بتواند خود را کنترل بکند،خود بازدارندگی،این معنای عفاف است و حدیث خواندم اول عراعضم؛نبی مکرم اسلام فرمود:« وَ أَمَّا الْعَفَافُ فَیَتَشَعَّبُ مِنْهُ الرِّضَا وَ الِاسْتِکَانَهُ وَ الْحَظُّ وَ الرَّاحَهُ وَ التَّفَقُّدُ وَ الْخُشُوعُ وَ التَّذَکُّرُ وَ التَّفَکُّرُ وَ الْجُوُ وَ السَّخَاءُ »اگر کسی عفت داشت،سخاوت دارد،جود دارد،تفکر دارد،صفت رضا دارد،آرامش دارد،صفت خشوع در مقابل خداوند تبارک و تعالی دارد؛این خلاصه عرض ما در ارتباط با این صفت ارزشمند؛عرضم را جمع کنم.می فرماید: مردم دنیا،پیروان علی بن ابی طالب،شیعیان و عاشقان مکتب ابالحسن (علیه السلام )،علی (علیه السلام )را چهار چیز یاری کنید،« أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ »یک تقوا و ورع،دوم تلاش سوم عفت و چهارم سداد و محکم بودن،این در آن نامه ی که به عثمان بن حنین نوشته بود آمده است،« أَعِينُونِي »من علی را یاری کنید؛با چی یاری کنیم آقاجان؟ « بِوَرَعٍ »یعنی تقوا،دوری از شبهات،دوری از معصیت،« وَ اجْتِهَادٍ »تلاش« وَ عِفَّةٍ »عفت،« وَ سَدَادٍ »به معنای محکم بودن و استوار بودن،از من و شما خواست با این چهار چیز امیرالمؤمنین را یاری کنیم.