راه با بصیرت باشد وگرنه مشکل ساز و خطرآفرین می گردد.
بدین سان، روشن شد که:حمیّت، عصبیّت و غیرت اگر درست و بجا به کار رود پیامدهای سازنده و سودمندی در جامعه دینی به دنبال خواهد داشت.
غیرت و ستم ناپذیری
اباء الضیم در عربی، برابر است با ستم ناپذیری، مفهوم این واژه در محتوا هم افق است با مفهوم غیرت، ضیم به معنای ستم پذیری و اباء به معنای سرباز زدن و زیر بار ستم نرفتن است.
ستم بر دو گونه است:
1. پاره ای ستم ها در خور تحمّل و گذشتند، به گونه ای که نادیده انگاشتن و چشم پوشی از آنها، خواری و ننگی به دنبال ندارد. در این گونه موارد خردمندانه ترین راه که شریعت نیز به آن سفارش کرده آن است که انسان با بزرگواری و بردباری و فروبردن خشم خویش از آن بگذرد، تا در ردیف نیکوکاران قرار گیرد:
«والکاظمین الغیظ و العافین عن النّاس و اللّه یحبّ المحسنین».(18)
2. ستم هایی که اگر انسان در برابر آنها نایستد و استواری و واکنش نشان ندهد گرفتار نوعی خواری و پستی می گردد. در برابر این گونه ستم ها، ایستادگی باید کرد که از آن به عنوان اباء الضیم نام برده می شود. در فرهنگ دینی به نمونه های گویا و روشنی بر می خوریم که این ویژگی را به گونه ای زیبا و با شکوه نمایانده و پیام ذلت ناپذیری و غیرتمندی به مسلمانان راستین داده است.
در جنگ صفین، سپاه معاویه، شریعه آب را بر سپاه علی(ع) بست. امام در آغاز می خواست این جریان را به گونه غیرنظامی، حل کند. لکن هنگامی که احساس کرد، دشمن از این مسأله استفاده نادرست می کند و می خواهد سپاه را ذلیل و خوار سازد. در یک فرمان عزت مندانه، لشکریان را با این جمله ها بسیج کرد و روح غیرت و ستم ستیزی در کالبد آنان دمیده و فرمود:
«قد استطعموا کم القتال فأقروا علی مذلة و تأخیر محله او روّوا السیوف من الدماء ترووا من الماء فالموت فی حیاتکم مقهورین و الحیاة فی موتکم قاهرین؛(19) از شما خواستند تا دست به جنگ بگشایید. پس یا به خواری برجای بپایید و از رتبه ای که دارید، فروتر آیید، یا شمشیرها را از خون تر کنید و آب را از کف آنان به در کنید. خوارگشتن و زنده ماندنتان، مردن است و کشته گشتن و پیروز شدن، زنده بودن.»
این سخنان موجی از عزّت و غیرت آفرید و در نخستین هجوم و حمله، سرداران سپاه علی(ع) شریعه از دست دشمن به در کرد و به آب دست یافتند.
در این هنگام، شماری از لشکریان به آن حضرت پیشنهاد دادند که ما نیز، با دشمن همان کنیم که با ما کرد. امام علی(ع) به آنان اجازه نداد و فرمود:
«ما با ستم ستیز کرده ایم، نباید خود گرفتار ستم گردیم.»
امام حسین(ع) نماد کامل غیرت
فرزند رشیدش امام حسین(ع) نیز، جلوه و نماد کامل غیرت و ستم ناپذیری است تا آن جا که او را با عنوان سرور ستم ستیزان لقب داده اند.
ابن ابی الحدید می نویسد:
«سید اهل الأباء الذی علم الناس الحمیّة و الموت تحت ظلال السیوف اختیاراً له علی الدنیّة، ابو عبداللّه الحسین بن علی بن ابی طالب، عرض علیه الامان و اصحابه، فانف من الذل و خاف من ابن زیاد ان یناله بنوع من الهوان ان لم یقتله؟، فاختار الموت علی ذلک...و من کلام الحسین(ع) یوم الطف...الا و انّ الدعی ابن الدعی قد خیّرنا بین اثنین: السلّة والذلة و هیهات منّا الذلة، یأبی اللّه ذلک لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و طهرت، و انوف حمیّة و نفوس ابیّة؛(20) سید و سالاری که به مردم حمیّت و مرگ زیر سایه شمشیر را آموخت و آن را بر پستی و زبونی برگزید، ابوعبداللّه الحسین(ع) است که بر او و یارانش امان عرضه شد ولی به خواری تن در نداد و بیم آن داشت که ابن زیاد، بر فرض که او را نکشد، به گونه ای او را خوار و زبون سازد. از این رو مرگ را بر آن برگزید... از گفتار آن حضرت است در روز عاشورا که گفت: همانا پسر خوانده ای که پسر خوانده است روسپی زاده، پسر روسپی زاده ما را در میان دو چیز مختار کرده است: کشیدن شمشیر و پذیرش زبونی. و زبونی سخت از ما دور است. خداوند و رسولش و مؤمنان و دامن ها و آغوش های پاک و پارسا و سرشت ها و جان های غیرتمند، آن را برای ما نمی پذیرند.»
البته رسیدن به این قله، کاری است کارستان، همت عالی می طلبد و اراده قوی. آن که بنده نام و نان است و در پی شهرت، توانایی پرواز در این میدان را ندارد. سرشت پاک می خواهد و خانواده ای شیر دل و مسؤولیت شناس و دین باور، تا فرزندی غیرتمند و قوی دل بپروراند که سید الاحرار، سید الابرار و سید اهل الاباء و در آخر هم سید الشهداء گردد.
بزرگی نفس و بزرگواری روح، ریشه غیرت و غیرت مندی است، سستی و زبونی نفس و روحیه پذیرش ذلت و ستم، پایه و مایه بی تفاوتی و بی غیرتی است.
غارتگران غیرت
غارتگران غیرت، همواره کوشیده اند که نمادهای غیرت ورزی را از مسلمانان بگیرند، تا بتوانند آنان را ستم پذیر و سلطه پذیر سازند. اما دست پروردگان مکتب اهل بیت(ع) و جرعه نوشان کوثر زلال محمدی، علوی و حسینی، با الگوگیری از این راست قامتان، همواره
شعار هیهات منّا الذلّه را مشعل راه ساخته و بوستان شریعت را سرسبز نگاه داشته اند:
حمیّت دین را نشانی دیگر استکه از آن آتش جهانی اخضر است
پی نوشت ها:
1. لغت نامه دهخدا، واژه غیرت.
2. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 19، ص 414.
3. مستدرک الرسائل،ج 14، ص 224.
4. نهج البلاغه، حکمت 305.
5. جامع السعادات، نراقی، ج 1، ص 265.
6. بحارالانوار، ج 73، ص 361.
7. سوره اعراف، آیه 33.
8. معراج السعادة، ص 152.
9. ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، سید علی خان مدنی، ج 2، ص 348.
10. سوره فتح، آیه 26.
11. میزان الحکمه، ج 7، ص 357.
12. نهج البلاغه، حکمت 47.
13. مجمع البحرین، واژه عصب.
14. اصول کافی، ج 2، ص 308.
15. غررالحکم، ج 3، ص 20.
16. نهج البلاغه، خطبه 192.
17. معراج السعادة، ص 215.
18. سوره آل عمران، آیه 134.
19. نهج البلاغه، خطبه 51.
30. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید(بیست جلدی) ج 3 4، ص 249.
🔰غیرتی وبی تفاوتی یک بیماری روحی است که به شکل های مختلف می توان آن را درمان نمود:
🔻الف) شکوفا سازی غیرت
🔹جوانی خدمت امام صادق علیه السلام عرض کرد: من عادت کرده ام که به نوامیس مردم نگاه کنم، درباره این گناه چه کنم؟
حضرت او را کنار خود نشاند و فرمود: آیا میل داری کسی با خواهر تو چنین رفتار کند؟
گفت: هرگز.
حضرت فرمود: تو هم می توانی این غیرت را داشته باشی که به ناموس دیگران نگاه نکنی.
جوانی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسید و عرض کرد: اجازه می دهید من زنا کنم؟
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: نزدیک بیا، جوان بلافاصله نزدیک آمده و در برابر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشست.
حضرت فرمود: آیا دوست داری کسی با مادر تو زنا کند؟
جوان گفت: نه یا رسول الله.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: همین طور مردم نیز دوست ندارند کسی با مادرشان چنین کند.
سپس پیامبر فرمود: ای جوان! تو علاقه مندی دیگران با دختر تو بر خلاف عفّت حرکت کنند؟
جوان: نه فدایت شوم.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: همین گونه دیگران نیز حاضر نیستند کسی با دخترشان چنین کند.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: آیا تو راضی می شوی کسی خواهر تو را در آغوش بگیرد؟
جوان: نه ای پیامبر خدا.
جوان به کلی از سؤال خود پشیمان شد و درخواست دعا کرد. رسول خدا نیز او را دعا فرمود و او از آن عمل متنفر گردید و بدین گونه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به وسیله تحریک حسّ غیرت، آن جوان را نسبت به این عمل پشیمان ساخت.
ب) همنشینی با افراد با غیرت
معاشرت و همنشینی با هر فردی آثاری دارد. از این رو در روایات از همنشینی با برخی از افراد، نهی و نسبت به برخی از افراد توصیه شده است و کسی که بخواهد از این صفت رذیله رهایی یابد باید با افراد با غیرت نشست و برخاست کند.
ج) توجّه به عواقب بی غیرتی
یکی از راه های مقابله با پدیده بی غیرتی، تبیین آثار و عواقب بی غیرتی در قالب های گوناگونی چون هنر، خطابه، کتاب، موعظه و... است.والبته اگر هر فرد از عوامل بی غیرتی اجتناب کند غیرت مندی در وجودش تقویت شود.
🔻اما عوامل بی غیرتی:
۱. خود کم بینی: مرحوم نراقی; در این زمینه می¬گوید:
«از جمله علل اصلی این صفت خبیثه، خود کم بینی و ضعف نفس است که نفس را یارای دفاع و حمایت از آنچه که شرع و عرف پشتیبانی و نگهبانی از آن را بر وی واجب و ضروری شمرده است ندارد و در این حالت است که قوۀ غضبیه که به عنوان پاسبان انسان به او ارزانی شده است از حالت عادی خود خارج شده، راه تفریط را میپیماید».
۱. آهنگ¬های مبتذل: یکی دیگر از علل بی¬غیرتی، مشغول شدن به ترانهها و موسیقیهای حرام و مبتذل میباشد که مرد را بیغیرت و زن را بیحیا میکند. چنانچه امام صادق علیه السلام در این زمینه می¬فرماید: «اگر در منزلی چهل روز نوای موسیقی پخش شود، شیطان وارد شده، چنان قدرت نمایی کند که غیرت و حفظ ناموس را از او بردارد، آنچنانکه حتی اگر به ناموس وی هم تجاوز شود، در نزد او اهمیتی ندارد».
۲. حرام خواری: تصرف نمودن در اموال دیگران که از آن به خوردن مال حرام یا همان لقمۀ حرام یاد می¬شود؛ خواه ناخواه آثاری را در پی دارد که می¬توان آنها را به وضوح در منابع دینی و کلام بزرگان مشاهده کرد. یکی از آثار این پدیدۀ شوم، بی غیرتی است چرا که لقمۀ حرام در انسان تولید هوس نامشروع می¬کند و هوس نامشروع به آنجایی میانجامد که انسان نسبت به ارزش¬های مربوط به خود بی¬تفاوت[بی¬غیرت] می گردد
انسان به صورت طبیعی و فطری از غیرت بر خوردار است؛ امّا عوامل و زمینه هایی موجب کم رنگ شدن غیرت می شود. به برخی از این زمینه ها توجه فرمایید.
1- ترویج فرهنگ بیگانگان
یکی از زمینه های بی غیرتی، پخش فیلم ها و تصویرهای مبتذل و روابط نامشروع، به ویژه ارتباط دختر و پسر، نشر آرم ها و واژه ها و تعابیر خلاف عفّت عمومی است که در درازمدت رنگ فرهنگ خودی پیدا می کند و حسّاسیت ها را از بین می برد.
برخی از واژه ها و آرم هایی که روی بسیاری از لباس های دختران و پسران چاپ شده دارای معانی زیر است:
هرزگی، شهوت پرستی، آی لاویو، سلام پسرها (به روی لباس های دخترانه) سلام دخترها (به روی لباس های پسرانه)، عشق منی، فرار نکن، همه اش همینیم، سلام مامی، پیش به سوی کریسمس عالی و نیز تصویرهایی روی تی شرت های مردانه از هنر پیشه های غربی به صورت جذاب چاپ شده و در اختیار نوجوانان و جوانان قرار می گیرد و در سایر کالاهای غربی همچون فیلم ها، کتاب ها، مجلات، الگوهای خیاطی، فراوان دیده می شوند.
سبک زندگی
خلقیات فردی و اجتماعی زمینه های بی غیرتی
تاریخ انتشار : 1396/10/27 بازدید : 7339 منبع : اکبری، محمود؛ غیرتمندی و آسیب ها، ص: 90
انسان به صورت طبیعی و فطری از غیرت بر خوردار است؛ امّا عوامل و زمینه هایی موجب کم رنگ شدن غیرت می شود. به برخی از این زمینه ها توجه فرمایید.
1- ترویج فرهنگ بیگانگان
یکی از زمینه های بی غیرتی، پخش فیلم ها و تصویرهای مبتذل و روابط نامشروع، به ویژه ارتباط دختر و پسر، نشر آرم ها و واژه ها و تعابیر خلاف عفّت عمومی است که در درازمدت رنگ فرهنگ خودی پیدا می کند و حسّاسیت ها را از بین می برد.
برخی از واژه ها و آرم هایی که روی بسیاری از لباس های دختران و پسران چاپ شده دارای معانی زیر است:
هرزگی، شهوت پرستی، آی لاویو، سلام پسرها (به روی لباس های دخترانه) سلام دخترها (به روی لباس های پسرانه)، عشق منی، فرار نکن، همه اش همینیم، سلام مامی، پیش به سوی کریسمس عالی و نیز تصویرهایی روی تی شرت های مردانه از هنر پیشه های غربی به صورت جذاب چاپ شده و در اختیار نوجوانان و جوانان قرار می گیرد و در سایر کالاهای غربی همچون فیلم ها، کتاب ها، مجلات، الگوهای خیاطی، فراوان دیده می شوند.
2- جلب منافع و رضایت بیگانگان
یکی از زمینه های بی غیرتی جلب منافع و رضایت بیگانگان است که به وسیله برخی از روشنفکر نماهای غرب زده و خود باخته صورت می گیرد. آنان فکر می کنند با حسّاسیت نشان ندادن در برابر مفاسد اجتماعی همچون بدحجابی، بی عفتی و ارتباطهای نامشروع، می توانند زمینه جلب رضایت بیگانگان را فراهم کنند و از آنها امتیاز بگیرند. در حالی که آنها هرگز به این بی تفاوتی ها اکتفا نمی کنند. آنان با اصل دین و هویت دینی مسلمانان مخالفند.
قرآن می فرماید:
لَنْ تَرْضی عَنْک الْیهُودُ وَ لَا النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ[1]
هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد تا (به طور کامل تسلیم خواسته های آنها شوی و) از آیین (تحریف یافته) آنان پیروی کنی.
در شأن نزول این آیه از ابن عباس نقل شده است که: یهود مدینه و نصارای نجران انتظار داشتند که پیامبر اسلام همواره در قبله با آنها موافقت کند. هنگامی که خداوند قبله مسلمانان را از بیت المقدس به سوی کعبه برگردانید آنها از پیامبر مأیوس شدند و شاید در میان بعضی از طوائف مسلمانان این تصور بود که نباید کاری کرد که باعث رنجش یهود و نصاری گردد.[2] اینجا بود که آیه فوق نازل شد و به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اعلام کرد: این گروه از یهود و نصارا، نه با هماهنگی در قبله و نه چیز دیگر از تو راضی نخواهند شد، جز این که آیین آنها را دربست بپذیری.
این که انسان با نیروی جاذبه اخلاق، دشمنان را به سوی حق دعوت کند و در برابر افراد، انعطاف پذیر باشد، چیز خوبی است. اما نباید در فکر جلب رضایت کسانی بود هرگز تسلیم حرف حق نیستند؛ چرا که آنها نه تنها راضی نمی شوند، بلکه در فکر نابود کردن دین هستند
3- هم نشینی با افراد بی غیرت
یکی دیگر از زمینه های بی غیرتی، معاشرت و هم نشینی با افراد بی غیرت است. افرادی که با خانواده های بی بند و بار رفت و آمد دارند، ناخودآگاه ارزش های خود را از دست می دهند و رفتارهای فاسد آنان را به عنوان ارزش می پذیرند؛ بدین جهت در آیات و روایات از دوستی و معاشرت با کفّار، و انسان های آلوده و فاسد نهی شده است.
4- اعتیاد
اعتیاد یک بیماری روانی و اجتماعی است که فرد، خانواده و جامعه را آسیب پذیر می کند.
اعتیاد به مواد مخدر، نابود کننده استعدادهای جسمی و روحی انسان است.
اعتیاد باعث می شود آدمی شرافت، ناموس، ثروت، حیثیت و همه چیز خود را برای ارضای یک نیاز کاذب بر باد دهد و به هر کار خلافی دست بزند.
معمولًا جوانان در برابر این پدیده خطرناک آسیب پذیرتر هستند.
این بیماری ضمن بر جای گذاشتن آثار سوء فراوان جسمی و روحی، موجب بی غیرتی و بی تفاوتی در برابر تهاجم به ارزش ها می شود.
دختر 14 ساله ای در دادسرای تهران اظهار داشت: پدر معتادم مرا در سن چهارده سالگی پیش فروش کرد. او در قبال گرفتن مبلغی پول مرا به ازدواج جوانی در آورد که هیچ نوع توافق اخلاقی با او نداشتم و به این ترتیب مرا به خاک سیاه نشاند.[3]
زن 17 ساله ای که پنج ماه از ازدواجش گذشته بود با چشمان گریان در دادگاه گفت: پنج ماه پیش پدرم که مردی معتاد است، از سر ناچاری و به دلیل اعتیاد شدید به مواد افیونی مرا به یک مرد 75 ساله شوهر داد؛ پس از چند روز از ازدواج ناخواسته، که از سر اجبار به آن تن داده بودم متوجه شدم، پدرم در مقابل دریافت پنجاه هزار تومان مرا به کنیزی آن پیرمرد فرستاده است که همسر و فرزندانش سال ها قبل او را به دلیل اخلاق بدش ترک کرده بودند.[4]
5- خوردن گوشت خوک
یکی از عواملی که زمینه ساز بی غیرتی است، خوردن گوشت خوک است.
خوک در امور جنسی، فوق العاده بی تفاوت و لا ابالی و سمبل بی غیرتی است و گوشت هر حیوانی حاوی صفات آن حیوان است و به این ترتیب، خوردن گوشت خوک می تواند صفت بی بند و باری جنسی و بی اعتنایی به مسائل ناموسی که از خصایص بارز این حیوان است به خورنده آن منتقل کند و شاید یکی از علل بی بند باری شدید جنسی که در کشورهای غربی حکومت می کند، همان تغذیه از گوشت این حیوان آلوده باشد.[5]
6- فیلم های مبتذل
یکی دیگر از زمینه های بی غیرتی، نگاه کردن به فیلم های مبتذل است. جوانان با دیدن فیلم های مبتذل، شهوت پرستی، بی عفتی، بی حیایی، روابط نامشروع، بی بند و باری و.. . را می آموزند وبدین جهت است که دشمن سی دی های مبتذل را ارزان و گاه رایگان در اختیار آنان قرار می دهد؛ چرا که مشاهده این گونه فیلم ها نقش بسیار مهمی در از بین بردن دین، اخلاق، تقوا، غیرت و امور معنوی دارد و نیز کنسرت ها و نوارهای مبتذل در ایجاد بی تفاوتی نسبت به ارزش ها بی تأثیر نیست.
7- سفرهای خارجی
یکی از زمینه های بی غیرتی، سفرهای خارجی کسانی است که زمینه مذهبی قوی ندارند. مسافرت به کشورهای خارجی برای بسیاری از افراد، مساوی است با از دست دادن ارزش ها و غرق شدن در فساد و شیفتگی به فرهنگ بیگانه؛ چرا که دیدن مظاهر کاذب تمدن آنان برای افرادی که از زمینه مذهبی کافی بهره مند نیستند موجب خود باختگی و پذیرش مظاهر فرهنگی آنان می شود.
بسیارند افرادی که با یک مسافرت به کشورهای غربی ارزش های خود را از دست داده و مجذوب ارزش های آنان شده اند.
8- محیطهای آلوده
یکی دیگر از زمینه های بی غیرتی، زندگی در محیط های آلوده است. افرادی که از کشورهای غربی باز می گردند، در این زمینه گفتنی های بسیاری دارند.
شخصی می گفت: برای مدتی به یکی از کشورهای غربی سفر کرده بودم.
در این مدت، آنچه بسیار عادی به نظر می رسید ارتباط زنان و مردان نامحرم بود. به سادگی نظام خانواده پاشیده می شد؛ حتی خانواده هایی که از کشورهای مسلمان به آنجا آمده بودند در این زمینه مشکل داشتند؛ با این که از نظر مادی و رفاه مشکلی نداشتند.
بسیاری از ایرانیانی که با خانواده خود به آنجا سفر کرده بودند از این موضوع اظهار ناخرسندی می کردند. برخی از آنها همسرشان به صورت علنی با کسان دیگر ارتباط دوستی داشتند و به شوهرشان اعتنا نمی کردند. مراکز قانونی نیز از بی عفتی آنها حمایت می کردند؛ چرا که آنها در آنجا آزادی مطلق دارند و با هر کسی که بخواهند رابطه برقرار کنند. بنابراین، غیرت نقشی در آن محیطها ندارد و خانواده ها به سرعت متلاشی می شوند؛ چرا که نظارت و حساسیت نسبت به خانواده وجود ندارد؛ زن، مرد، فرزند هر کجا که بخواهند بروند و با هر کسی که بخواهند زندگی کنند آزادند و کسی حق ندارد آنها را محدود کند و بدین گونه نظام خانواده متلاشی می شود.
دکتر مسلمانی که از آمریکا به ایران سفر کرده بود نقل می کرد: یکی از دردهای بی درمان غربی ها بی غیرتی است. خیانت به همسر امری شایع و رایج است. زن آزادانه با هر کسی که بخواهد ارتباط برقرار می کند و مرد حق اعتراض ندارد و گاهی انسان نمی تواند تشخیص بدهد کدام مرد شوهر یک زن است، چون با چندین مرد ارتباط صمیمی دارد. او می گفت: زنی با دو مرد در مکانی ایستاده بودند، وقتی از آن زن سوال کردند ارتباط شما با این دو مرد چیست؟ گفت: یکی شوهرم است و دیگری دوستم! این قبیل ماجراها در کشورهای غربی بسیار عادی است و غیر عادی آن است که رشته زندگی زناشویی برای همیشه باقی بماند؛ طبیعی است که زندگی در چنین محیطهایی تأثیر منفی بر غیرت انسان می گذارد و انسان را به ورطه بی غیرتی می کشاند
سبک زندگی
خلقیات فردی و اجتماعی زمینه های بی غیرتی
تاریخ انتشار : 1396/10/27 بازدید : 7339 منبع : اکبری، محمود؛ غیرتمندی و آسیب ها، ص: 90
انسان به صورت طبیعی و فطری از غیرت بر خوردار است؛ امّا عوامل و زمینه هایی موجب کم رنگ شدن غیرت می شود. به برخی از این زمینه ها توجه فرمایید.
1- ترویج فرهنگ بیگانگان
یکی از زمینه های بی غیرتی، پخش فیلم ها و تصویرهای مبتذل و روابط نامشروع، به ویژه ارتباط دختر و پسر، نشر آرم ها و واژه ها و تعابیر خلاف عفّت عمومی است که در درازمدت رنگ فرهنگ خودی پیدا می کند و حسّاسیت ها را از بین می برد.
برخی از واژه ها و آرم هایی که روی بسیاری از لباس های دختران و پسران چاپ شده دارای معانی زیر است:
هرزگی، شهوت پرستی، آی لاویو، سلام پسرها (به روی لباس های دخترانه) سلام دخترها (به روی لباس های پسرانه)، عشق منی، فرار نکن، همه اش همینیم، سلام مامی، پیش به سوی کریسمس عالی و نیز تصویرهایی روی تی شرت های مردانه از هنر پیشه های غربی به صورت جذاب چاپ شده و در اختیار نوجوانان و جوانان قرار می گیرد و در سایر کالاهای غربی همچون فیلم ها، کتاب ها، مجلات، الگوهای خیاطی، فراوان دیده می شوند.
2- جلب منافع و رضایت بیگانگان
یکی از زمینه های بی غیرتی جلب منافع و رضایت بیگانگان است که به وسیله برخی از روشنفکر نماهای غرب زده و خود باخته صورت می گیرد. آنان فکر می کنند با حسّاسیت نشان ندادن در برابر مفاسد اجتماعی همچون بدحجابی، بی عفتی و ارتباطهای نامشروع، می توانند زمینه جلب رضایت بیگانگان را فراهم کنند و از آنها امتیاز بگیرند. در حالی که آنها هرگز به این بی تفاوتی ها اکتفا نمی کنند. آنان با اصل دین و هویت دینی مسلمانان مخالفند.
قرآن می فرماید:
لَنْ تَرْضی عَنْک الْیهُودُ وَ لَا النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ[1]
هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد تا (به طور کامل تسلیم خواسته های آنها شوی و) از آیین (تحریف یافته) آنان پیروی کنی.
در شأن نزول این آیه از ابن عباس نقل شده است که: یهود مدینه و نصارای نجران انتظار داشتند که پیامبر اسلام همواره در قبله با آنها موافقت کند. هنگامی که خداوند قبله مسلمانان را از بیت المقدس به سوی کعبه برگردانید آنها از پیامبر مأیوس شدند و شاید در میان بعضی از طوائف مسلمانان این تصور بود که نباید کاری کرد که باعث رنجش یهود و نصاری گردد.[2] اینجا بود که آیه فوق نازل شد و به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اعلام کرد: این گروه از یهود و نصارا، نه با هماهنگی در قبله و نه چیز دیگر از تو راضی نخواهند شد، جز این که آیین آنها را دربست بپذیری.
این که انسان با نیروی جاذبه اخلاق، دشمنان را به سوی حق دعوت کند و در برابر افراد، انعطاف پذیر باشد، چیز خوبی است. اما نباید در فکر جلب رضایت کسانی بود هرگز تسلیم حرف حق نیستند؛ چرا که آنها نه تنها راضی نمی شوند، بلکه در فکر نابود کردن دین هستند.
3- هم نشینی با افراد بی غیرت
یکی دیگر از زمینه های بی غیرتی، معاشرت و هم نشینی با افراد بی غیرت است. افرادی که با خانواده های بی بند و بار رفت و آمد دارند، ناخودآگاه ارزش های خود را از دست می دهند و رفتارهای فاسد آنان را به عنوان ارزش می پذیرند؛ بدین جهت در آیات و روایات از دوستی و معاشرت با کفّار، و انسان های آلوده و فاسد نهی شده است.
4- اعتیاد
اعتیاد یک بیماری روانی و اجتماعی است که فرد، خانواده و جامعه را آسیب پذیر می کند.
اعتیاد به مواد مخدر، نابود کننده استعدادهای جسمی و روحی انسان است.
اعتیاد باعث می شود آدمی شرافت، ناموس، ثروت، حیثیت و همه چیز خود را برای ارضای یک نیاز کاذب بر باد دهد و به هر کار خلافی دست بزند.
معمولًا جوانان در برابر این پدیده خطرناک آسیب پذیرتر هستند.
این بیماری ضمن بر جای گذاشتن آثار سوء فراوان جسمی و روحی، موجب بی غیرتی و بی تفاوتی در برابر تهاجم به ارزش ها می شود.
دختر 14 ساله ای در دادسرای تهران اظهار داشت: پدر معتادم مرا در سن چهارده سالگی پیش فروش کرد. او در قبال گرفتن مبلغی پول مرا به ازدواج جوانی در آورد که هیچ نوع توافق اخلاقی با او نداشتم و به این ترتیب مرا به خاک سیاه نشاند.[3]
زن 17 ساله ای که پنج ماه از ازدواجش گذشته بود با چشمان گریان در دادگاه گفت: پنج ماه پیش پدرم که مردی معتاد است، از سر ناچاری و به دلیل اعتیاد شدید به مواد افیونی مرا به یک مرد 75 ساله شوهر داد؛ پس از چند روز از ازدواج ناخواسته، که از سر اجبار به آن تن داده بودم متوجه شدم، پدرم در مقابل دریافت پنجاه هزار تومان مرا به کنیزی آن پیرمرد فرستاده است که همسر و فرزندانش سال ها قبل او را به دلیل اخلاق بدش ترک کرده بودند.[4]
5- خوردن گوشت خوک
یکی از عواملی که زمینه ساز بی غیرتی است، خوردن گوشت خوک است.
خوک در امور جنسی، فوق العاده بی تفاوت و لا ابالی و سمبل بی غیرتی است و گوشت هر حیوانی حاوی صفات
آن حیوان است و به این ترتیب، خوردن گوشت خوک می تواند صفت بی بند و باری جنسی و بی اعتنایی به مسائل ناموسی که از خصایص بارز این حیوان است به خورنده آن منتقل کند و شاید یکی از علل بی بند باری شدید جنسی که در کشورهای غربی حکومت می کند، همان تغذیه از گوشت این حیوان آلوده باشد.[5]
6- فیلم های مبتذل
یکی دیگر از زمینه های بی غیرتی، نگاه کردن به فیلم های مبتذل است. جوانان با دیدن فیلم های مبتذل، شهوت پرستی، بی عفتی، بی حیایی، روابط نامشروع، بی بند و باری و.. . را می آموزند وبدین جهت است که دشمن سی دی های مبتذل را ارزان و گاه رایگان در اختیار آنان قرار می دهد؛ چرا که مشاهده این گونه فیلم ها نقش بسیار مهمی در از بین بردن دین، اخلاق، تقوا، غیرت و امور معنوی دارد و نیز کنسرت ها و نوارهای مبتذل در ایجاد بی تفاوتی نسبت به ارزش ها بی تأثیر نیست.
7- سفرهای خارجی
یکی از زمینه های بی غیرتی، سفرهای خارجی کسانی است که زمینه مذهبی قوی ندارند. مسافرت به کشورهای خارجی برای بسیاری از افراد، مساوی است با از دست دادن ارزش ها و غرق شدن در فساد و شیفتگی به فرهنگ بیگانه؛ چرا که دیدن مظاهر کاذب تمدن آنان برای افرادی که از زمینه مذهبی کافی بهره مند نیستند موجب خود باختگی و پذیرش مظاهر فرهنگی آنان می شود.
بسیارند افرادی که با یک مسافرت به کشورهای غربی ارزش های خود را از دست داده و مجذوب ارزش های آنان شده اند.
8- محیطهای آلوده
یکی دیگر از زمینه های بی غیرتی، زندگی در محیط های آلوده است. افرادی که از کشورهای غربی باز می گردند، در این زمینه گفتنی های بسیاری دارند.
شخصی می گفت: برای مدتی به یکی از کشورهای غربی سفر کرده بودم.
در این مدت، آنچه بسیار عادی به نظر می رسید ارتباط زنان و مردان نامحرم بود. به سادگی نظام خانواده پاشیده می شد؛ حتی خانواده هایی که از کشورهای مسلمان به آنجا آمده بودند در این زمینه مشکل داشتند؛ با این که از نظر مادی و رفاه مشکلی نداشتند.
بسیاری از ایرانیانی که با خانواده خود به آنجا سفر کرده بودند از این موضوع اظهار ناخرسندی می کردند. برخی از آنها همسرشان به صورت علنی با کسان دیگر ارتباط دوستی داشتند و به شوهرشان اعتنا نمی کردند. مراکز قانونی نیز از بی عفتی آنها حمایت می کردند؛ چرا که آنها در آنجا آزادی مطلق دارند و با هر کسی که بخواهند رابطه برقرار کنند. بنابراین، غیرت نقشی در آن محیطها ندارد و خانواده ها به سرعت متلاشی می شوند؛ چرا که نظارت و حساسیت نسبت به خانواده وجود ندارد؛ زن، مرد، فرزند هر کجا که بخواهند بروند و با هر کسی که بخواهند زندگی کنند آزادند و کسی حق ندارد آنها را محدود کند و بدین گونه نظام خانواده متلاشی می شود.
دکتر مسلمانی که از آمریکا به ایران سفر کرده بود نقل می کرد: یکی از دردهای بی درمان غربی ها بی غیرتی است. خیانت به همسر امری شایع و رایج است. زن آزادانه با هر کسی که بخواهد ارتباط برقرار می کند و مرد حق اعتراض ندارد و گاهی انسان نمی تواند تشخیص بدهد کدام مرد شوهر یک زن است، چون با چندین مرد ارتباط صمیمی دارد. او می گفت: زنی با دو مرد در مکانی ایستاده بودند، وقتی از آن زن سوال کردند ارتباط شما با این دو مرد چیست؟ گفت: یکی شوهرم است و دیگری دوستم! این قبیل ماجراها در کشورهای غربی بسیار عادی است و غیر عادی آن است که رشته زندگی زناشویی برای همیشه باقی بماند؛ طبیعی است که زندگی در چنین محیطهایی تأثیر منفی بر غیرت انسان می گذارد و انسان را به ورطه بی غیرتی می کشاند.
9- آپارتمان نشینی
یکی از زمینه های بی تفاوتی و بی غیرتی، زندگی در برخی از مجتمع ها و آپارتمان هایی است که در و پنجره آنها رو در روی یکدیگر باز می گردد و راه ورود و خروج شان مشترک است. دیوارهای جدایی محرم و نامحرم برداشته شده، پنجره ها به گونه ای قرار داده شده اند که درون خانه ها نمایان است. چنین شرایطی موجب می شود کم کم حساسیت ها از بین برود؛ ساکنان چنین خانه هایی به راحتی با پوشش نامناسب در برابر دیگران ظاهر می شوند. در برخی از مجتمع های مسکونی به قدری وقاحت و بی شرمی حاکم است که انسان از گفتن موارد آن شرم می کند؛ اما ساکنان آن به راحتی از کنار آن مسایل می گذرند و خم به ابرو نمی آورند.
10- عدم حمایت از غیرت مندان
یکی از زمینه های بی تفاوتی، عدم حمایت مسؤولان از غیرت مندان است.
بنابراین، برخی از افراد غیور به خاطر پیامدهای حسّاسیت خود، از غیرت ورزی سرباز می زنند، دلیلش هم این است که مداخله در این گونه مسائل، هزینه های سنگینی دارد. سرنوشت آنان که نهی از منکر می کنند، گاه در روزنامه ها به چاپ می رسد و عبرتی می شود، برای سایرین.
پی نوشت ها
[1] . بقره/ 120
[2] . تفسير نمونه، ج 1، ص 428.
[3] . مجله مكتب اسلام، سال 18، ش 4، ص 37.
[4] . ضميمه روزنامه جام جم، 26/ 12/ 1380.
[5] . تفسير نمونه، ج 1، ص 587.
عوامل کاهش غیرتورزی مردان در جامعه
وی در پاسخ به این سؤال که چرا آقایان نسبت به بیحجابی همسران خود بیتوجه شدهاند؟ گفت: ریشهیابی این مسئله را میتوان در پنج عامل بیان کرد: عامل اول ارتباط خارج از چارچوب با نامحرم است که باعث کمرنگ شدن غیرت و عادی شدن ارتباط با نامحرم میشود.
عابدینی ادامه داد: عامل دوم محتواهای رسانهها است که بسیاری از مسائل از جمله ارتباطهای بین زن و مرد را عادی جلوه میدهد که متأسفانه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هم (البته نه به شدت رسانههای خارجی) اما به عادی سازی روابط دختر و پسر قبل از ازدواج دامن میزند. ارتباطهایی که اصلاً در حیطه کاری و تحصیلی نیست و ارتباط خارج از چارچوبی است که اسلام توصیه کرده است.
وی سومین عامل در ریشهیابی کمفروغ شدن غیرت مردان در جامعه و پذیرش غیرت مردان از سوی خانمها را ضعف بنیه اعتقادی دانست و گفت: وقتی اعتقادات افراد ضعیف شود مسلماٌ امور دینی که یکی هم غیرت است کمرنگ میشود و در این هنگام است که شبهات تأثیرگذاری بیشتری مییابند و ریشه درخت ایمان که عمل صالح است را ضعیف میکنند.
عابدینی عامل چهارم را کمتوجهی به امور عبادی مخصوصاً نماز که انسان را از فحشا و منکر باز میدارد و عامل پنجم را عامل محیطی دانست که فرد در محیطهایی رشد میکند که توجه به حیا وجود ندارد یا کم است
حمید به این چیزها خیلی حساس بود.
به من میگفت« فاطمه ! این چیه که زنها میپوشند ؟ »
میگفتم « مقنعه را میگویی ؟ »
میگفت : « نمیدانم اسمش چیه .
فقط میدانم هر چی که هست برای تو که بچه بغل میگیری و
روسری و چادر سرت میکنی بهتر از روسریست .
دوست دارم یکی از همینها بخری سرت کنی راحتتر باشی . »
گفتم « من راحت باشم یا تو خیالت راحت باشد ؟
خندید گفت « هر دوش »
از همان روز من مقنعه پوشیدم و دیگر هرگز از خودم جداش نکردم ،
تا یادش باشم ، تا یادم نرود او کی بوده ، کجا رفته ، چطور رفته ، به کجا رسیده