5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🎙
وقتــی آقــا امیرالمؤمنین'؏' خودشون براۍ تڪریم #عید_غدیر💕 خطبه خواندند.
⊹
⊹
⊹
#پیشنهاد_دانلود
#غدیری_ام
🆔@Clad_Girls
"📖..
سـارا، شخصیت اصلی این اثر است و ماجرا را از یک سازمانِفـمینـیستی مخالف با اسلام آغاز میکند،
اما
پاۍ ذهن جستجوگر او، به مرکز مطالعاتاسلامی در نیویورڪ کشیده میشود تا حقیقت را از نزدیک لمس کند.👀❗️
سوال اصلی این کتاب یک مسأله بنیادین در نگاه و سبڪزندگی بانوان جهان است:«آیا حجاب، آزادی را از زنان میگیرد یا به آنها عزت بیشتری میبخشد؟»
.
.
.
شخصیت و قهرمان اصلـی داستان، دختری آمریکایی است که طی ماجراهایی با مرکز اسلامی نیویورک آشنا شده و در جلسات متعدد این مرکز، تمام افکار و آراء پیشین خود را به چالش میکشد. این دختر آمریکایی به سبب این اتفاق با دو نگاه و دو مدل سبک زندگی در مورد زنان آشنا میشود و همین آشنایی، منشاء اتفاقاتی مهم در زندگی او و دوست نزدیکش خواهد شد. دو نگاهی که حداقل در 14 مساله، 180 درجه با یکدیگر اختلاف اساسی دارند و این قهرمان داستان است که باید در این میان، تصمیمی بزرگ بگیرد.
تصمیمی که مخاطرات زیادی برایش به همراه خواهد داشت...
#معرفے_ڪتاب
//✨📚@Clad_Girls
🌸 دختــران چــادری 🌸
"📖.. سـارا، شخصیت اصلی این اثر است و ماجرا را از یک سازمانِفـمینـیستی مخالف با اسلام آغاز میکند،
من،
سارا دختری بیستـساله، فرانسوی تبار، از خانواده مسیحی بزرگ شده و در شهر مدرن و ماشینی نیویورڪ هستم.
شهری که اکثر مردمانش صبح قبل از طلوعآفتابــ🌤 آماده رفتن به محل کار میشوند و تا آخر شب، همانند یڪ ربات برای رفاه بیشتر کار میکنند؛ رفاهی که در گرو کار کردن بیوقفه آنان است و شهری که مردمانش دل خوش کردهاند به تفریحات آخر هفته و اینکه هر از چند گاهی به «لاس وگاس» بروند؛
اما همه گمشدهای دارند! "آرامش و احساس رضایت"
✍🏻محمدعلیحبیباللهیان
/برشےاز ڪتاب"ستارههاچیدنـینیستند" راخواندید👀/
📕//@Clad_girls
هدایت شده از مـ ح ـیا
💠 #چیشد_چادری_شدم ؟
من خانوادهام مذهبی هستن ولی سختگیر نبودن .
یعنی اجبارم نکرده بودن که چادر بپوشم . منم بدون چادر همه جا
می رفتم اما حجابم کامل بود . همیشه حس میکردم یه چیزی کم دارم
وقتی می رفتم بیرون همش اذیت بودم احساس میکردم یه چیزی کمه !
بعد ها فهمیدم چادر بود که کم بود 😇. بدون چادر اصلا حس خوبی نداشتم.
اما این تنها دلیلی نبود که چادری شدم.
من چندسال پیش پیامرسان ایتا رو نصب کردم و توی یک گروه دخترانه
عضو شدم . که همهشون مذهبی بودن ، همش از شهدا میگفتن از برادر شهید و....
تا اینکه منم با شهدا آشنا شدم و یک برادر شهید پیدا کردم و از همون
روز قول دادم که تا ابد هرجا رفتم چادر بپوشم 😌♥️.
چون چادر هم حس امنیت بهم میده و هم اعتماد به نفس (:
خلاصه که چادر پوشیدن خیلی خیلی حس خوبیه 🌱 ^^
_________________________
☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب #حجاب
✍ http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
🌸 دختــران چــادری 🌸
💠 #چیشد_چادری_شدم ؟ من خانوادهام مذهبی هستن ولی سختگیر نبودن . یعنی اجبارم نکرده بودن که چادر بپو
پاتوق خاطرات محجبه ها😃😉
اگه از چادری بودنت حس خوب داری
یا فکر میکنی ماجرای محجبه شدنت ، جذابه
جات تو مـ ح ـیا خیلی خالیه😉
بدو بیا پیش بقیه و ماجراهای جالبشونو بخونو ، داستان خودتم بنویس ...😊
http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3
🔻از استاندار انقلابی تهران بابت این تصمیم درست و سریعشان تشکر میکنیم.
🔻امیدواریم دادستانی تهران نیز به وظیفه خود عمل کند و برخوردی بازدارنده با برگذارکنندگان و مجریان این برنامه هنجارشکنانه داشته باشند
🆔@Clad_Girls
10.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از آزادی این رو میخوان...😒
#حجاب
🆔@Clad_Girls
🌸 دختــران چــادری 🌸
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمـــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت» #پارت_بیست_و_چهارم ابراهیم چربی غذا را از
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷
«رمـــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت»
#پارت_بیست_و_پنجم
باد شدیدی که خود را به شیشه میکوبید، وادارم کرد تا پنجره را ببندم.
برای آخرین بار نبات داغ را با قاشق چای خوری هم زدم تا خوب حل شود و سپس به همراه بشقابی برای مادر بُردم که روی مبل نشسته و دستش را سرِ شکمش فشار میداد تا دردش قرار بگیرد. کمی خودش را روی مبل جلو کشید و با گفتن:
_قربون دستت!
لیوان را از دستم گرفت و من همانجا جلوی پایش روی زمین نشستم.
تلویزیون روشن بود و با صدای بلند اخبار پخش میکرد. پدر به پشتی تکیه زده و در حالی که پاهایش را به سمت تلویزیون دراز کرده بود، با دقت به اخبار گوش میکرد. تعطیلی روز اربعین برای عبدالله فرصت خوبی بود تا برگههای امتحانی دانشآموزانش را صحیح کند و همچنانکه با خودکار قرمزش برگه پاسخنامه را علامت میزد، به اخبار هم گوش میداد. متن اخبار مربوط به حوادث تروریستی در عراق بود. حادثهای که با بمبگذاری یک تروریست در مسیر زائران کربلا رخ داده و چندین کشته و زخمی بر جای گذاشته بود. عبدالله خودکار را روی میز رها کرد و با ناراحتی گفت:
_من نمیدونم اینا چه آدمهای بیوجدانی هستن؟!!! تو بغداد بمب میذارن و سُنیها رو میکُشن، از اینور تو جاده کربلا شیعهها رو میکُشن!
که صدای رعد و برق در اتاق پیچید و عبدالله با لحنی تلختر ادامه داد:
_اینا اصلاً مسلمون نیستن! فقط از طرف آمریکا و اسرائیل مأموریت دارن که مسلمونا رو قتل عام کنن!
مادر که از شنیدن خبر کشته شدن تعدادی انسان بیگناه سخت ناراحت شده بود، نفس بلندی کشید، سپس رو به من کرد و گفت:
_الهه جان! خیلی باد و خاک شده. پاشو برو لباسها رو جمع کن.
از جا بلند شدم و چادرم را از روی چوب لباسی برداشتم که همزمان عبدالله هم نیم خیز شد و تعارف کرد:
_میخوای من برم؟
و من با گفتن:
_نه، خودم میرم!
چادرم را سر کردم و از اتاق بیرون رفتم. در را پشت سرم بستم و به سمت راهرو چرخیدم که دیدم آقای عادلی با ظرف شله زردی که در دستانش قرار داشت، مردد روی پله اول راه پله ایستاده است.
با دیدن من با دستپاچگی سلام کرد و از روی پله پایین آمد. جواب سلامش را زیر لب دادم و خواستم به سمت حیاط بروم که صدایم کرد:
_ببخشید...
روی پاشنه پا به سمتش چرخیدم. سرش را پایین انداخت و با صدایی که از پشت پرده شرم و حیا بیرون نمیآمد، آغاز کرد:
_معذرت میخوام، الآن که از سر کار بر میگشتم یه جا داشت نذری میداد من میدونم شما اهل سنت هستید ولی...
مانده بودم چه میخواهد بگوید و او همچنانکه چشمش به زمین بود، با لحنی گرم و شیرین زمزمه کرد:
_ولی این نذری رو به نیت شما گرفتم.
سپس لبخندی زد و در حالی که ظرف را به سمتم میگرفت، ادامه داد:
_بفرمایید!
نگاهم به دستش که ظرف شله زرد را مقابلم نگه داشته و آشکارا میلرزید، ثابت ماند که دستم را از زیر چادر بیرون آورده و ظرف را از دستش گرفتم. به قدری تحت اضطراب قرار گرفته بود که فرصت نداد تشکر کنم و با گفتن:
_سلام برسونید!
راهِ پلهها را در پیش گرفت و به سرعت بالا رفت. در حیرت رفتار شتابزدهاش مانده بودم و در خیال غذای نذری که به نیت من گرفته بود و با همان حال دوباره به اتاق بازگشتم.
ادامه دارد...
✍🏻به قلـــم فاطمه ولی نژاد
🆔@clad_girls
🔴تصویب اعطای مرخصی ۹ ماهه به بانوان باردار با مزایای کامل
🔹طبق ماده ۱۷ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، به دانشگاههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور و موسسات و سازمانهای وابسته به وزارت بهداشت ابلاغ شد تا با مرخصی ۹ ماهه تمام بانوان استخدامی و کارکنان همه بخشهای دولتی و غیر دولتی با مزایای کامل موافقت کنند.
🆔@Clad_Girls
6.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 #فرشتگان_سرزمین_من
📌 مترو تهران 🚝
🆔 @Clad_girls