این تحلیل ها هم برای ایده پردازی ها میتونه مفید باشه
حجت الاسلام راجی در تحلیل نماز جمعه نصر چه گفت؟
در اسلایدهای بالا مطالعه کنید
ـــــــــــــــــــــــ
«کمربند مقاومت» چرا؟
چرا داریم به محور مقاومت کمک میکنیم؟حمایت از فلسطین به ما چه ربطی دارد؟
منظور از کمربند مقاومت و تاکید رهبری چیست؟
#جمعه_نصر
8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 بهجای سوگواری، انتقام میگیریم
🔰شیخ اکرم الکعبی: اکنون وقت گریستن و عزاداری نیست. باید قبضه سلاح خود را محکم بهدست بگیریم و برای گرفتن انتقام، بهسمت مسجدالاقصی راه بیفتیم.
♨️ کانال جهان خبر : گروه خبر رسانه منتظر
📡 @jahan_khabar | montazer.ir
17.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاثیر سنگین تحریم مردم بر برندهای اسرائیلی این طوری کمرشون رو شکونده
12.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ سخنان عجیب و رمزگونه آیت الله قرهی:
این دو کار را که میگم اگر بکنید کار اسراییل تمام است!
🔻 بلندی های جولان را پس بگیرید ، اگر پس گرفته شود و اسرائیل نابود نشود من را دار بزنید.
آیت الله قرهی(مد ظله العالی) از اساتید اخلاق در مورد جنگ با اسراییل:
میشود اسرائیل رو شکست داد به دو شرط:
1⃣ لبنان به هیچ وجه نباید مرزها را به دست سازمان ملل بدهد که اگر چنین کند لبنان تمام میشود .
2⃣ حتما بلندی های جولان باید از اسرائیل پس گرفته شود ، و اگر پس گرفته شد و اسرائیل ، نابود نشد من را دار بزنید.
مشهد مقدس
مهرماه ۱۴۰۳
20.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✡ کوکاکولا، یک نوشیدنی با سابقهای تاریک!
🎬 یهود مدیا :
🇮🇷👉 @jewishmedia
🔴 انتشار مطالب کذب در مورد شهید یحیی سنوار توسط علی کریمی
🔹علی کریمی در صفحه مجازی خود مطالبی علیه شهید یحیی سنوار منتشر و مدعی شده این شهید در جنگ 8 ساله صدام علیه ایران در ارتش عراق حضور داشته است.
🔹این در حالی است که شهید سنوار در سال 1982 میلادی (معادل 1360 شمسی) زمانی که 19 سال داشت در زندان اسرائیل بود.
🔹پس از آزادی نیز مجددا در سال 1985 (1363 شمسی) توسط اسرائیل بازداشت شد.
پس از آن نیز از سال 1987 تشکیلات امنیت داخلی حماس (منصوب به المجد) را تشکیل داد و بعد از آن بود که از سال 1988 لغایت 2011 میلادی برای مدت 22 سال در زندان های اسرائیل بازداشت بود.
11.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ #پنجره | ماجرای نامهای که دختر خردسال شهید معصومه کرباسی در دیدار اخیر به رهبر انقلاب داد
✍ بخشی از روایت دیدار:
📝 نوبت نامهی زهرا -دختر شهید- شده. آقا نامه را میگیرند و بلند میخوانند. زهرا خطّ عربیفارسیِ مخصوصِ خودش را نوشته و من که میخواستم نامه را بخوانم، بعضی جاهایش برایم خوانا نبود؛ ولی آقا کاملاً روان و راحت میخوانند. زهرا خواستههای همه را در نامهاش آورده:
«انگشتر هم میخواهید؛ آره؟ یک قرآن کریم هم میخواهند، یک جانماز هم میخواهند.»
«در جانماز، مُهر و تسبیح باشد.»
«چَشم! یک دفتر و قلم و چادر هم میخواهند.»
📝 «برای خالهی زهرا و بچّههایش، ریّان و ریحانه، میخواهم دعا کنید؛ برای خانوادهام. و از شما چفیه میخواهم. زهرای عواضه. برای پدر شهید و مادر شهیدم دعا کنید.»
📝 «چَشم! خداوند انشاءالله که همهی شما را محفوظ بدارد. آقای مقدّم! اینهایی که این زهراخانم خواسته، همهاش را بهشان بدهید. هم سجّادهی من را بگیرید، هم انگشتر و قرآن و جانماز و همه را؛ جانماز هم باید یک مُهر و تسبیح در آن باشد.»
📖 دارم به این نتیجه میرسم که دخترِشهیدها حق دارند آقا را بابای خودشان بدانند. دبیرستانی که بودم، یک دوست فرزند شهید داشتم؛ همیشه با همین جمله که «عوضش حضرت آقا بابای منه» باعث میشد به او حسودی کنم.
🔍 متن کامل را از اینجا بخوانید:
🖥 khl.ink/f/58074