┅𖣔┅ •يكى از دعاهاى حضرت زهرا عليهاالسلام: بارالها: دينم را كه ملاك و محور كارهاى من و دنيايم را كه خانه تلاش ومعاش من و آخرتم را كه سرانجام من به سوى آن است اصلاح فرما، و زندگيم را وسيله بركت و خير و مرگم را وسيله رهايى و راحتى از هر شرّ و بدى قرار ده. ♥️⃟🔗¦↫#ریحانه‌الهی🌿 💚¦↫#دخترانِ_سِدنا  🦋¦↫#عاقلانه‌عاشق‌میشویم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir ¦  دخترانِ سِدنا

🍀 باور نکن تنهاییت را من در تو پنهانم، تو در من از من به من نزدیک‌تر تو از تو به تو نزدیک‌تر من ☘️ #دخترانِ_سِدنا  #عاقلانه‌عاشق‌میشویم @D_sedna_ir ¦  دخترانِ سِدنا

مهربان ترین خدای من ای ماندنی‌ترین بیشتر از همیشه باش

یکی از دوستان این آرزو رو برای من داشتن منم تقدیم ش می‌کنم به شما ☝️

•| 💌 |• •||خداوندا ای صاحب سیارات و کهکشان‌ها! ای که سیاره‌ی تیر را گرم آفریده‌ای و سیاره‌ی بهرام را سرد. ای که زمین را نه گرم آفریده‌ای و نه سرد؛ تو را سپاس می‌گویم. خداوندا ای که زمین را بهترین سیاره برای زندگی ما آفریده‌ای؛ زمین را از خطر نابودی حفظ کن و به من کمک کن که زمین سبزت را سبزتر کنم. آمین #دختران_سدنا  #عاقلانه‌عاشق‌میشویم - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir¦ دخترانِ سِدنا

°• نامه دختر سدنایی برسد به دست خدا... 🕊 من نمی‌دانستم که هستم و چه هستم تا این‌که تو را میان تمام نداشته‌هایی که بهم نزدیک بودن پیدا کردم. تو همین‌جایی، دقیقا همین‌جا کنار من اما من ز جهان فارق و بی‌خیال دنیای اطرافم همیشه تو را حس کردم. ای دورترین و نزدیک به من ای دلیل آرامش قلب خسته‌ام ای قرار دل بی‌قرارم معبود من تو مرا برای یک عمر بندگی آفریدی و ببخش که آن‌گونه که باید بندگی کنم بندگی نکردم ولی تو همیشه خدایی کردی  خدایا تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم تو را وفادار دیدم و بی‌وفایی نمودم ولی هر کجا که رفتم سرشکسته بازگشتم تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم اما… تو مرا چه دیدی که همچنان بخشنده و توبه پذیر و مشتاق بنده‌ات ماندی؟ ||• به قلم دختر سدنایی کوثر زارع #دختران_سدنا  #دلنوشته @D_sedna_ir ¦ دختران سدنا

از من به من‌نزدیک‌تر تو مهربان خدا دوستت دارم ♥️

خدا همین جاست بین من و تو

خدا همین جاست واسه همیشه چشم‌هات رو باز کن معجزه میشه

یادش بخیر زمانی که با تو بودن رو تصمیم گرفتم همین حوالی رسیدن به ماه رمضان بود ۱۰ سال پیش چطور وسط این‌همه هیاهوی دلم خودت رو جا دادی؟ چطور گره زدی خودت رو با خودم؟ حتی ثانیه‌ای تصور دنیایی که برام ساخته میشه با انتخاب تو رو نداشتم!!