eitaa logo
دبستان پسرانه علمی
1.9هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
4.5هزار ویدیو
291 فایل
ارتباط با ادمین @mortezaad سایت موسسه شهید مدنی www.shahidmadani.net سایت دبستان علمی www.elmischools.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴رهبر معظم انقلاب سال ١۴٠٠ را با نام «تولید، پشتیبانی‌ها، مانع زدایی‌ها» نامگذاری کردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به امید اینکه امسال این را سر لوحه ی اعمال خود قراردهیم . پیام مشاور
سلام هر روز یک بازدید مجازی با دید ۳۶۰ درجه از دیدنی های استان مختلف کشور خواهیم داشت امروز استان رو انتخاب کردیم. لذت این بازدید مجازی رو از دست ندید🙏🌹 امروز ✅برج میلاد بلندترین سازه ایران و زیبایی های منحصر به فرد آن👇 https://omid360.com/iran/tehran/milad-tower/
سلام هر روز یک بازدید مجازی با دید ۳۶۰ درجه از دیدنی های استان مختلف کشور خواهیم داشت امروز استان رو انتخاب کردیم. لذت این بازدید مجازی رو از دست ندید🙏🌹 امروز 👇 https://omid360.com/iran/tehran/golestan-palace/
پیام مشاور اخبار آسمانها از زبان شهید کاظمینی عباسعلی دهقانی ۰۸ خرداد ۱۳۹۹   💠 پس از کتاب ” سه دقیقه در قیامت ” و استقبال کم نظیر از این کتاب، انتشارات شهید ابراهیم هادی کتاب دیگری تحت عنوان ” بازگشت ” منتشر کرد، اما این بار نه از زبان یک نفر بلکه ماجرای چندین رزمنده است. از مشاهدات آنها از فضای برزخ بهشتی و نحوه شهادت این رزمندگان… به شما توصیه می کنم. حتماً این کتاب را تهیه نمایید. ⭕ و اما شما هم اینک یکی از داستان تکان دهنده و زیبای این کتاب را پیش رو دارید… 💠آخرین روزهای اسفند ۱۳۶۴ بود، در بیمارستان مشغول فعالیت بودم. من تکنسین اتاق عمل و متخصص بیهوشی بودم‌. با توجه به عملیات رزمندگان اسلام تعداد زیادی مجروح به بیمارستان منتقل شده بود. لحظه ای استراحت نداشتیم اتاق عمل مرتب آماده می شد و تیم جراحی وارد می شدند. داشتم از داخل راهروی بیمارستان به سمت اتاق عمل می رفتم، که دیدم حتی کنار راهروها مجروح خوابیده!! همین طور که جلو میرفتم یک نفر مرا به اسم کوچک صدا زد، برگشتم اما کسی را ندیدم می خواستم بروم که دوباره صدایم کرد، دیدم مجروحی کنار راهروی بیمارستان روی تخت حمل بیمار از روی شکم خوابیده و تمام کمر او غرق خون است. رفتم بالای سر مجروح و گفتم شما من را صدا زدی؟ چشمانش را به سختی باز کرد و گفت: بله، منم کاظمینی .چشمانم از تعجب گِرد شد، گفتم محمدحسن اینجا چه کار می‌کنی؟ محمدحسن کاظمینی سال های سال با من همکلاسی و رفیق بود. از زمانی که در شهرضای اصفهان زندگی می کردیم. حالا بعد از سال ها در بیمارستانی در اصفهان او را می‌دیدم. او دو برادر داشت که قبل از خودش و در سال‌های اول جنگ در جبهه مفقود شده بودند. البته خیلی از دوستان می‌گفتند که برادران حسن اسیر شده اند. بلافاصله پرونده پزشکی اش را نگاه کردم. با یکی از جراحان مطرح بیمارستان که از دوستانم بود صحبت کردم و گفتم این همکلاسی من طبق پرونده‌اش چندین ترکش به ناحیه کمرش اصابت کرده و فاصله بین دو شانه چپ و راست را متلاشی کرده طوری که پوست و گوشت کمرش از بین رفته، دو برادر او هم قبلاً مفقود الاثر شدند. او زن و بچه هم دارد اگر می شود کاری برایش انجام دهید. تیم جراحی خیلی سریع آماده شد و محمدحسن راهی اتاق عمل شد دکتر همین که میخواست مشغول به کار شود. مرا صدا زد و گفت: باورم نمیشه، این مجروح چطور زنده مانده به‌قدری کمر او آسیب دیده که از پشت می توان حتی محفظه ای که ریه ها در آن قرار می گیرد مشاهده کرد!! دکتر به من گفت: این غیر ممکن است، معمولاً در چنین شرایطی بیمار یکی دو ساعت بیشتر دوام نمی آورد بعد گفت: من کار خودم را انجام می دهم. اما هیچ امیدی ندارم ، مراقبتهای بعد از عمل بسیار مهم است. مراقب این دوستت باش. عمل تمام شد یادم هست حدود ۴۰ عدد گاز استریل را با بتادین آغشته کردند و روی محل زخم گذاشتم و پانسمان کردم .دایره‌ای به قطر حدود ۲۵ سانت، روی کمر او متلاشی بود. روز بعد دوباره به محمدحسن سر زدم حالش کمی بهتر بود، خلاصه روز به روز حالش بهتر شد . یادمه روز آخر اسفند حسابی براش وقت گذاشتم، گفتم فردا روز اول عید است مردم و بستگان شما به بیمارستان و ملاقات مجروحین می‌آیند. بگذار حسابی تر و تمیز بشیم همینطور که مشغول بودم و او هم روی شکم خوابیده بود به من گفت می خواهم به خاطر تشکر از زحماتی که برای من کشیدی یک ماجرای عجیب رو برات تعریف کنم. گفتم بگو میشنوم، فکر کردم می خواهد از حال و هوای رزمندگان و جبهه تعریف کنه.  ماجرایی را برایم گفت که بعد از سالها هنوز هم وقتی به آن فکر می‌کنم حال و هوایم عوض می‌شه 💠محمد حسن بی مقدمه گفت: اثر انفجار را روی کمر من دیدی؟ من با این انفجار شهید شدم، روح به طور کامل از بدنم خارج شد و من بیرون از بدنم ایستادم و به خودم نگاه می کردم یک دفعه دیدم که دو ملک در کنار من ایستادند. به من گفتند: از هیچ چیزی نگران و ناراحت نباش تو در راه خداوند شهید شده و اکنون راهی بهشت الهی خواهی شد. همراه با آن دو ملک به سمت آسمان ها پرواز کردیم در حالی که بدن من همینطور پشت خاکریز افتاده بود، در راه همین طور به من امید می دادند و می گفتند نگران هیچ چیزی نباش خداوند مقام بسیار والایی را در بهشت برزخی برای شما و بقیه شهدا آماده کرده. در راه برخی رفقایم را که شهید شده بودند می‌دیدم آنها هم به آسمان می رفتند کمی بعد به جایی رسیدیم که دو ملک دیگر منتظر من بودند دو ملک قبلی گفتند اینجا آسمان اول تمام می شود شما با این ملائک راهی آسمان دوم میشوی از احترامی که به ملائک آسمان دوم گذاشته شد فهمیدم، ملائک آسمان دوم از لحاظ رتبه و مقام از ملائکه آسمان اول برترند. آن دو ملک هم حسابی مرا تحویل گرفتند و به من امید دادند که لحظاتی دیگر وارد بهشت برزخی خواهی شد و هر زمان که بخواهی می توانی به دیدار اهل بیت علیه السلام بروی. بعد من را تحویل ملائکه آسمان سوم دادند همین طور ادامه داشت ت
ا این که مرا تحویل ملائک آسمان هفتم دادند، کاملا مشخص بود که ملائکه آسمان هفتم از ملائک آسمان ششم برترند. بلافاصله نگاهم به بهشت افتاد نمی دانید چقدر زیبا بود از هر نعمتی بهترین هایش در آنجا بود. یکباره دیدم که هر دو برادرم در بهشت منتظر من هستند فهمیدم که هر دوی آنها شهید شده‌اند. چون قبلاً به ما گفته بودند که آنها اسیر هستند .خواستم وارد بهشت بشوم که ملائک آسمان هفتم با کمی ناراحتی گفتند : این شهید را برگردانید، پدرش راضی به شهادت او نیست و در مقام بهشتی او تاثیر دارد او را برگردانید تا با رضایت پدرش برگردد. تا این حرف را زدند، ملائک آسمان ششم گفتند چشم … یکباره روح به جسم من برگشت تمام بدنم درد میکرد. من را در میان شهدا قرار داده بودند. اما یک نفر متوجه زنده‌بودن من شد و مرا به بیمارستان منتقل کردند و از آنجا راهی اصفهان شدیم . حالا هم فقط یک کار دارم، من بهشت و جایگاه بهشتی خودم را دیدم. .حتی یک لحظه هم نمی توانم دنیا را تحمل کنم فقط آمده‌ام رضایت پدرم را جلب کنم و برگردم. او میگفت و من مات و متحیر گوش میکردم. روز بعد پدرش حاج عبدالخالق به ملاقات او آمد، پیرمردی بسیار نورانی و معنوی، میخواستم ببینم ماجرا چه می شود وقتی پدر و پسر خلوت کردند ، شنیدم که محمدحسن گفت: پدر شما راضی به شهادت من نیستی؟ پدر خیلی قاطع گفت: خیر. محمد حسن گفت: مگه من چه فرقی با برادرهایم دارم آنها الان در بهشت هستند و من اینجا. پدر گفت: اون ها شاید اسیر باشند و برگردند اما مهم این است که آنها مجرد بودند و تو زن و بچه داری من در این سن نمی توانم فرزندان کوچک تو را سرپرستی کنم .از اینجا به بعد رو متوجه نشدم که محمدحسن برای پدرش چه گفت، اما ساعتی بعد وقتی پدرش بیرون رفت و من وارد اتاق شدم محمد حسن خیلی خوشحال بود گفتم چه شده گفت: پدرم راضی شد ان شاءالله می روم آنجایی که باید بروم.من برخی شب‌ها توی بیمارستان کنارش می نشستم برای من از بهشت می گفت، از همان جایی که برای چند لحظه مشاهده کرده بود، می گفت: با هیچ چیزی در این دنیا نمی توانم آنجا را مقایسه کنم. زخمهایش روز به روز بهتر می‌شد، دو سه ماه بعد ، از بیمارستان مرخص شد شنیدم بلافاصله راهی جبهه شده. 💠چند روزی از اعزام نگذشته بود که برای سر زدن به خانواده راهی شهرضا شدم، رفقایم گفتن امروز مراسم تشییع شهید داریم. پرسیدم کی شهید شده؟ گفتند: محمدحسن کاظمینی. جا خوردم و گفتم این که یک هفته نیست راهی جبهه شده! به محل تشییع شهدا رفتم درب تابوت را باز کردم محمد حسن، نورانی تر از همیشه گویی آرام خوابیده بود. یکی از رفقا به من گفت: بلند شو که پدرش داره میاد. دوست من گفت: خدا به داد ما برسه ممکنه حاجی سر همه ما داد بزنه دو تا پسرش مفقود شده و سومی هم شهید شد. من گوشه ای ایستادم. پدر بالای سر تابوت پسر آمد و با پسرش کمی صحبت کرد ، بعد گفت: پسرم بهشت گوارای وجودت دو سال بعد جنگ تمام شد و اُسرای ایرانی آمدند اما اثری از برادران محمدحسن نبود. با شروع تفحص پیکر دو برادر محمد حسن هم پیدا شد و برگشت، و در کنار برادرشان و در جوار مزار حاج ابراهیم همت در گلزار شهدای شهرضا آرام گرفتند. 🤲🏻خدایا دستمان خالی است به لطف و کرمت، عاشقان شهادت را به کاروان شهداء برسان. 🤲 نثار ارواح شهداء، صلوات.
🌹🌹 میلاد حضرت علی اکبر (ع)
💠 ویژه نامه مدرسه شاد - شماره 56 🔰 موضوع ویژه نامه : میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام هر روز یک بازدید مجازی با دید ۳۶۰ درجه از دیدنی های استان مختلف کشور خواهیم داشت امشب استان رو انتخاب کردیم. لذت این بازدید مجازی رو از دست ندید🙏🌹 امشب تهران👇 https://omid360.com/virtual-tour/museum/peacemuseum/
پیام مشاور *آب پنهان چیست ؟*💦💦💧 در کالیفرنیا که یکی از سرسبزترین و زیباترین ایالت های امریکاست، دانشمندان از 5 سال پیش خطر خشکسالی را پیش بینی کرده اند. همه نهادها احساس خطر کردند، کارواش ها و استخر ها دستور داده شده اند که از دستگاه های تصفیه آب استفاده کنند تا از همان آب مصرفی دوباره استفاده کنند. شهرداری استاندارد شیرهای دستشویی ها و حمام ها را عوض کرد و همه ساختمان ها موظف شدند از شیرآلاتی استفاده کنند که حجم کمتری از آب را از خود بیرون می کنند. آب آپارتمان ها محاسبه هزینه اش بر اساس تعداد نفر شد، خانه هایی که اتومبیل یا چمن زیاد آب می دهند جریمه های سنگین می شدند. همه دانشگاه ها و ادارات دولتی موظف شدند تا سه سال اینده از چشم های الکترونیک برای شیر دستشویی های خود استفاده کنند و حتی استانداردهای حجم سیفون توالت ها هم تغییر کرد. شرکت های تحقیقاتی روی شیوه جدید آبیاری کشاورزی کار کردند و میزان آب مصرفی کشاورزی 41 درصد کمتر شد. خلاصه همه چیز در جهت صرفه جویی آب.💦💧 امروز گفته می شود خطر کم آبی در کالیفرنیا نسبت به دیگر ایالت ها 7 سال عقب تر می افتد. اما اصل ماجرا، شاهکار کالیفرنیایی ها روی پدیده ای بود به اسم Embodied water ، یا آبی که به چشم نمی آید. *داستان چه هست؟* شما حجم زیادی برگه در پرینترتان دارید یا چرک نویس های روزانه. *آیا می دانید برای تولید هر برگه A4 تا رسیدن به شما،1 لیتر آب مصرف می شود؟*⁉️ *آیا می دانید برای تولید هر کفش چرم زنانه یا مردانه تان 811 لیتر آب مصرف شده؟*⁉️ *آیا می دانید برای تولید یک عدد نان سنگگ که هر روز خانواده می خورند 201 لیتر آب صرف شده؟*⁉️ و آیا می دانید *هر شلوار لی* که هر یک از ما می پوشیم برای تولیدش *1000 هزار لیتر آب* صرف شده است؟⁉️ این ها آب پنهان در زندگی ما هستند. مصرف آب پنهان ما انسان ها، 91 درصد مصرف آبی است که هر روز مصرف می کنیم. و بخش زیادی از آن مربوط به محصولات خوراکی و پوشش و لوازم زندگی می شوند. وقتی یک کشور می گوید با خطر خشکسالی روبروست، معنی اش این است که تاثیرش پشت همه این خوراکی ها و لباس ها و حتی مانیتور و کتاب و یک لیوان شیر روی میز شماست اگر تمام شود، این محصولات هم کم کم دیگر تولید نمی شوند. این یک بحران است. به آن توجه کنید. دفعه بعد که *یک کیلو سیب زمینی خریدید،* حواس تان باشد در مصرف اش دقت کنید، برای تولید آن یک کیلو *111 لیتر آب* از آب ایران کم شده است و آن 111 لیتر به سختی جایگزین می شود! دوستان عزيز با توجه به نقشه هاي هواشناسي تا سه ماه اينده فقط سه الي چهار روز بارندگي در برخی استانها واحتمالا كل كشور خواهيم داشت، با توجه به فقط بيست ميلي متر باران تا اين لحظه بايد شاهد شديدترين خشك سالي سالهاي اخير باشيم كه خود اين موضوع اوضاع امنيتي را صد چندان به مخاطره خواهد انداخت، عدم رعايت مصرف بهينه اب همه ما را به منجلابي سخت خواهد انداخت🙏🙏🙏🙏🙏🙏 💧ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﺳﺖ . .ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﯿﻢ ﺗﺎ : ﺭﻭﺯﯼ 17000000 ﻟﯿﺘﺮ آﺏ ، ﺫﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮﺩ. ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ بگذارید 💧ﻭﺭﻭﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻫﺸﺘﻤﻴﻦ ﺳﺎﻝ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ (ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺑﻮﺷﻬﺮ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎﻯ ﻫﻤﺠﻮﺍﺭ ﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﻮﺷﻬﺮ. ﻭ ﻧﻮﺍﺣﻰ ﺟﻨﻮﺏ ﺷﺮﻕ ﻭ ﺷﺮﻕ ﮐﺸﻮﺭ ) ﻃﺒﻖ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﺎﺳﺎ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ 8ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻭﺭﻩ30ﺳﺎﻝ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ... 💧ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻭ ﮐﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﻧﺒﺎﺷﯿﻢ، ﺗﺎ ۱۰ﺳﺎﻝ ﺁﺗﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﮐﺎﻣﻼ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ! 💧ﻃﺒﻖ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻧﺎﺳﺎ ﺷﺪﺕ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺣﺪﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﮐﻞ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﺤﺾ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺯﺭﺍﻋﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﺗﺪﺍﺑﯿﺮ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩ ﺑﮕﻔﺘﻪ ﻧﺎﺳﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺧﺸﮏ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﺸﮏ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ!! 💧ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ۲۵ % ﺻﺮﻓﻪ ﺟﻮﯾﯽ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ! ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺭﺍ ﺟﺪﯼ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ! ﻣﻮﻗﻊ ﺷﺴﺘﻦ ﻇﺮﻑ، ﺣﻤﺎﻡ، ﻟﺒﺎﺱ، ﻣﺴﻮﺍﮎ، ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ، ﻭﺿﻮ ﻭ ... ﺑﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﺁﺏ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ! ﺑﺎ ﺁﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﻨﯿﻢ! ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﻢ ﺍﺳت 💧ﺁﺏ ﻣﺎﯾﻪ ﺣﯿﺎﺕ ﺍﺳﺖ...💧 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خواهشا فقط نخونید اگه شما هم ذره ای ناراحت شدین پس کپی کنین بفرستین واسه دوستان و هر گروهی که عضو هستید
سلام با عنایت به درخواست برخی از والدین فهیم مبنی بر به اشتراک گذاری لینک تمامی بازدیدها مجازی استان ، در ادامه این لینک تقدیم میگردد. لذت این بازدید مجازی رو از دست ندید🙏🌹 امشب 👇 https://omid360.com/iran/tehran/
پیام مشاور 📡خاموشی فردا شب به وقت «ساعت زمین» با برگزاری ر‌ویداد "ساعت زمین" سال ۱۴۰۰ در روز ۷فروردین ماه و خاموش کردن لامپ‌ها به مدت یک ساعت تلاش می‌شود تا زمینیان متوجه چالش‌های زیست محیطی شوند. "ساعت زمین" یک رویداد جهانی سازماندهی شده توسط صندوق جهانی طبیعت (World Wide Fund for Nature) است که طی آن خانواده‌ها و کسب و کارها با خاموش کردن چراغ‌ها و سایر دستگاه‌های الکتریکی غیرضروری به مدت یک ساعت اثرات تغییرات آب و هوایی و نیاز به مصرف محتاطانه انرژی در جهان را به یاد می‌آورند. "ساعت زمین" ۱۴۰۰ در روز شنبه، ۷ فروردین مصادف با ۲۷مارچ از ساعت 20:30 دقیقه تا ساعت 21:30 دقیقه به وقت محلی در سراسر جهان برگزار میشود.
•○🌱 چہ‌شودفرصٺ‌ديداربہ‌ماهم‌بدهند فيض‌هم‌صحبٺےياربہ‌ماهم‌بدهند آنقَدربردرايـن‌خانہ‌گدامیمانيم لقب‌نوڪرِدربـاربہ‌ماهم‌بدهند..! ✅
💠 ویژه نامه مدرسه شاد - شماره 57 🔰 موضوع ویژه نامه : ولادت امام زمان (عج)