عینُ

شینُ

قافْ

حیدر:)

جز تو همه رو جواب کردم گفتی که بیا حرم با من... رو قولت آقا حساب کردم - 128

با درد تو اندیشه‌ی درمان نکنم... با زلف تو آرزوی ایمان نکنم.. جانا تو اگر جان طلبی خوش باشد... اندیشه‌ی جان برای جانان نکنم...! حسین جان❤️‍🩹

صلی الله علیک یا سیدنا الغریب سیدنا المظلوم... سیدنا العطشان...

ازون قفلیا🔒 .پیشنهادمیشه‌با‌هدفون‌گوش‌بدید.

-

دلتنگم... گفتنی هایم همینقدر کوتاه اند همینقدر عمیق!

-

‌ گاهی هم یه بغضِ الکیِ لعنتی گلوتو میگیره و میخواد خَفَت کنه! جوری که انگار حس میکنی تمام غم هایی که قبلا داشتی و بی توجه بودی بهشون، یه دفعه میان و باهم متحد میشن، چشمات اونقدر پر از اشک میشه که انگار تمام ۷ لیتر بدنتو میخوای از چشمات بدی بیرون‌و تمام سلول هات‌و از بی آبی بُکشی!

+ در چه حالی؟ - حال گرفته‌ی استمراری

کپی:لا حواستون ک هست:)

‌ ‌‌- چطوری؟ +(چون به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن) عالی‌ام، تو چطوری؟ ‌

یکی اینجا دلش تنگه اونجا رو نمیدونم... تو قبلا منو دوست داشتی... حالا رو نمیدونم! - 128

••❪دَر میآنِ‌ خاک‌هایِ‌ کلِّ‌ این‌ دُنیآ فَقَط تُربَتِ‌ تو‌ خاکِ |زائرخیز|‌ و |نوکرساز|‌ شُد❫••

شب جمعه مادری دست به پهلو به حرم می آید باحال مناسب>

ننه زهرا💔

....

اگه اشکتون جاری شد دلتون شکست منو یادتون نره دعا کنید:)

-

-

به خیالِ حرمت بگو بیخیالِ ما بشه💔

تو شدی نیزه نشینُ،سر ما شد بلند

مادر با اشک روضه به من شیر داده است در شیرم آب کرده ولی سود با من است

بیش از این ما صبر نتوانیم، آن ایوب بود ...

‏عاقل آن است که این موقع شب خوابیده منِ دیوانه که خوابم به خیالت طی شد بابا حیدر🍇

ای طبیب دل زارم دوست دارم دوست دارم نگو واست یه سربارم دوست دارم دوست دارم بأبي انت و امي یا اباعبدالله - 128

یا بگیر جان مرا یا بطلب حرم مرا