15.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹نماینده مردم دامغان در بازدید از اماکن ورزشی شهر امیریه:
⭕️🎥 نگاه ویژه به شکوفایی شهر امیریه، در دستور کار است
❇️دکتر علیاکبر علیزاده نماینده مردم دامغان در مجلس شورای اسلامی با حضور در شهر امیریه از اماکن ورزشی این شهر بازدید کرد.
🔻در این بازدید که با همراهی مهندس یادگاری سرپرست شهرداری امیریه و آقای سجاد جهانیان فرمانده پرتلاش پایگاه بسیج نصر و جمعی از جوانان فعال شهر امیریه انجام شد، وضعیت زیرساختهای ورزشی این شهر از نزدیک و به صورت میدانی برای پیگیریهای لازم، مورد بررسی قرار گرفت.
🔻گفتنی است سردار علیزاده ۵/۵ میلیارد تومان از بودجه در اختیار خود را به حوزه ورزش شهرستان دامغان اختصاص دادهاند.
@Damghan_nama_ir
اذان صبح بود که خوابم برد. هفت صبح با صدای دیلینگ موبایل بیدار شدم. یادم رفته بود اینترنت گوشی را قطع کنم و بگذارمش روی سایلنت. خوابم تازه داشت کرک میانداخت و گرم میشد. با چشمهای نیمهباز تلگرام را دیدم. رحیم بود. جوابش را ندادم. گوشی را گذاشتم روی بیصدا و دوباره خوابیدم.
خواب دیدم کودک شدهام. توی خانهمان که تازه داشتیم میساختیم زندگی میکردیم. پدر آمد و آرام به مادر گفت باید برویم مدرسه. کنار مسجد محله بود. گفت آنجا امن است. شنیدم. رفتیم. با همسایهها. آقای پویا و منافی بودند. الهه و سمیه هم. رسول و نیما هم. خوشخوشانمان بود. میگفتیم جنگ سیخی چند؟ زمین فوتبال مدرسه را بچسب. دروازههای واقعی. دروازههای تیرکدار. مردیم از بس توی کوچه با تیردروازههای سنگی بازی کردیم. آن همسایهی بداخلاقمان که راننده بود هم بود. نمیگذاشت توی کوچه فوتبال بازی کنیم. توی مدرسه مهربان شده بود. جنگ مهربانش کرده بود. خانمها رفتند توی کلاس. تابستان بود. پنکهسقفی داشت. با پسرهای همسایه رفتیم گوشهی حیاط جا انداختیم. مردها هم آن گوشهی مدرسه. بچههای چندکوچه بالاتر هم یک گوشهی دیگر. بیشتر محله آمده بودند مدرسه. با رسول و نیما رؤیای فوتبال فردا را بافتیم که چطور جلوی چشمان الهه و سمیه بزنیم تیم کوچهبالایی را شخلهپخله کنیم و ششتایی.
اذان صبح بیدارمان کردند. رفتیم مسجد نماز. بعد نماز خوابیدند. من نخوابیدم. هوا گرگ و میش بود. آفتاب داشت در میآمد. بهقول همسایهمان اول خدا. رفتم خانه. زیرزمین. توپ را از پشت بشکهی نفت برداشتم. با کفشهای فوتبالی.
پلهها را که آمدم بالا دیدم شب است. آسمان پر از دود سیاه. دویدم سمت مدرسه. عین گودالی شهرک شده بود. موشک خورده بود وسط زمین فوتبال و چندجای دیگر. از خودم پرسیدم چرا هیچکس نیست؟ چرا فقط خون هست اینجا؟ زمین سرخ بود و آسمان سیاه. بوی خون میآمد و جنازه سوخته. داد میزدم. صدا نداشت. گوشم سوت میکشید و بلندگوی مسجد داشت قران پخش میکرد. لهیب آتش و دود از مدرسه میرفت آسمان. یک موشک صاف خورده بود توی کلاس. فقط توانستم الهه و سمیه را بشناسم. توی بغل هم بودند. موهایشان خیس خون شده بود و چکه میکرد.
از پدرم که نبود پرسیدم مگر نگفتی مدرسه امن است؟
پریدم از خواب و مبهوت کابوس روی تخت نشستم. دور گردنم عرق کرده بود. زانوهایم میلرزید. نتوانستم بخوابم.
موبایل را باز کردم و رفتم روی اسم رحیم. دوباره عکسی را که فرستاده بود دیدم. از این عکسها بود که رویش چشم دارد با یک خط اریب روی چشم.
عکس کودکان و آوارگان غزه بود توی مدرسه.
و کپشن زیرش که نوشته بود اسرائیلیها اذان صبح مدرسه را با موشک به خاک و خون کشیدند.
به عکس خیره شدم. به جنازهها. به بچهها. به خونها.
بوی خون از توی خوابم جا مانده بود.
زد توی دماغم.
#ميثم_كسائيان
@Damghan_nama_ir
8.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پزشکان ماندگار ؛
دکتر علیپور
پزشکان ماندگار....
دکتر علیپور
در مقدمه به خدمت شما سروران گرامی عرض نمایم که در ۴۲ سال قبل وضعیت زندگی در شهرستانهای استان سمنان چندان راحت و رضایت بخش نبود؛ شهرستانهای استان نه بهداشت و درمان مناسبی داشت و نه بوستان تفریحی عمومی و طبیعی قابل توجهی و نه خیابان و پاساژ اصلی؛ تا قبل از انقلاب هیچ پاساژی در استان وجود نداشت که مردم بتوانند سرگرم گشت و گذار و خرید گردند!
وضعیت آب شرب مردم استان بسیار بد بود
سمنان آبش شور بود؛ آب دامغان گچی و بد مزه
و آب شاهرود بد مزه و تلخ بود و گرمسار بدتر از همه!!
هیچ رئیس و مدیر و استاد؛ مهندس و پزشکی حاضر نمیشد عمر خود و خانوادهاش را در این استان بگذراند همه اینها پروازی بودند حتی جناب شخص استاندار و یا فرماندار؛
واقعا استان سمنان و بلوچستان شعب ابوطالب ایران شده بود؛ تبعید گاه ایران بود. و اما قرار شد بعد از انقلاب برای زدودن محرومیت به استانهای محرومی مثل سمنان به جهادی از نوع سازندگی بروند و انقلابی عمل کنند.
اولین نماینده مجلس شورای اسلامی شهرستان سمنان آقای حسن روحانی (رئیس جمهور اسبق) بودند. ایشان بعد از اتمام دوره چهار ساله شان خطاب به خواص و عوام مردم شهرستان سمنان گفتند که: "کاری من برای شما کردهام تا سالها نتیجه مهم آنرا خواهید دید." ایشان سنگ زیر بنای سمنان را حساب شده و یا مهندسی شده پی ریزی نمود.
شاید در آن روز خیلی ها حرف او را خوب نفهمیدند؛ ولی امروز می فهمند واقعا مردم سمنان قدردان ایشان بوده و هستند چون علاوه بر خدمات گذشته در هشت سال دوران ریاست جمهوری آقای روحانی هم برای عمران و آبادانی سمنان، مهدیشهر و سرخه و شهمیرزاد؛ قدمهای بزرگی برداشته شد به خصوص در زمینه بهداشت و درمان؛ به طوریکه مردم شهرستان های همجوار نیازمندش شدند!! در زمان ایشان بود که بر کرسی ریاست دانشگاه علوم پزشکی سمنان یک سمنانی را نشاندند! و بعد از آن هم با لابی گری ها تا امروز ادامه دار است..... به هر حال بعد از بی عدالتی ها و تبعیضهای پی در پی از جانب مرکز استان به ویژه در حوزه اشتغال و بهداشت و درمان و همه چیز بسیار عقب افتادیم تا جاییکه اکثر پزشکان خوب و متخصص و کادر درمانی حاضر نمی شدند تا زندگی خود و خانوادهاشان را به دامغان بیاورند حتی در حالت پروازی!!
البته امروز پزشکانی هستند که به شکل پروازی و یا اقامتی در شهرستان خدمات می دهند واقعأ از خودگذشتگی میکنند، دستشان درد نکند. خدا نگهدارشان باشد.
ادامه دار است....
سید ابراهیم برهانی
پزشکان ماندگار
دکتر علیپور.....
اگر شما به جای یک پزشک متخصص و یا یک مهندس خبره ! و یا یک سرمایه دار کار آفرین قَدَری بودید چند درصد به خود اجازه می دادید تا در این شهرستان بمانید؟ البته زیر ده درصد پاسخ قانع کننده تری است؛ کسی زندگی در کلان شهرهای ایران را فدای زندگی در شهرهای آسیب دیده ما نمی کند؛ البته اگر بخواهیم از دریچه مادی نگاه کنیم حتماً به
آنها حق می دهیم و اما از دریچه وجدان چیز دیگریست؛ چون بعضی هستند که از نگاه مادی به دنیایشان نمی نگرند وجدانی بیدار و روحیه ای جهادی دارند؛ ما در گذشته از پزشکان ماندگاری مثل دکتر شریف و دکتر فرهادیان و خانم مسعودیان از چهره های ماندگار پزشکی از این شهر یادی نمودیم؛
که همواره در خاطر مردم دامغان زنده و به نیکی از آنها یاد میشود و اما امروز میخواهیم که یکی دیگر از همان کسان که واقعأ بر مردم دامغان منت گذارد چون تصمیم گرفت در این شهر غارت شده که همه چیزش به توسط مهاجمین همجوارش به یغما رفته است افتخار بدهد برای مدتی نامعلوم بماند تا بیماران ما را مداوا نماید ؛ جناب آقای دکتر علیپور پزشک حاذق و ماهر و یکی از بهترین پزشکان کشور است پر واضح است اگر اراده نمایند در کلان شهرهایی مثل تهران و مشهد و... فرش قرمز برایش پهن میکنند با این حال با از خود گذشتگی و ایثار تصمیم گرفتند خود در شهر دامغان تا هر زمان که بخواهند طبابت کنند ایشان در ویدیویی که
منتشر نمودند دلیل و علت ماندنش در این شهر را با وجود نا مهربانیهای سمنان و... فقط به خاطر مردم شریف و دردمند دامغان اعلام نمودند؛ و منظور خود را به صراحت رساندند که هیچ کسی و هیچ چیز دیگری جز مردم دامغان مؤثر بر ماندنش نشدند؛
دکتر علیپور چهره ماندگار یست که عاقبت بخیر میشود چون واقعأ از خود گذشتگی کرده است؛ ما مردم دامغان که نمی توانیم لطف و احسان ایشان را جبران کنیم فقط برای ایشان و خانواده ی شان از درگاه پروردگار مهربان طلب تندرستی و موفقیت می کنیم و از خدا می خواهیم که انسانهایی مثل ایشان را اجر دنیوی و اخروی عنایت بفرماید؛. و اما در خاتمه تداوم حضور پزشکانی مثل ایشان متخصص و با اخلاق در این شهرستان مورد استدعاست.
سید ابراهیم برهانی
@Damghan_nama_ir
متخصص حاذق و دلسوز که
عاشقانه به مردم خدمت می کنند
یا رب
تو بلا گردان
زان حُسن دل آرایش
دکتر مهدی فریادرس متخصص رادیولوژی و سونوگرافی
@Damghan_nama_ir
دبستان دخترانه سما دامغان
با رویکردهای نوین در آموزش و تعلیم و تربیت
در فضایی شاد و استاندارد
#آموزش تخصص ماست
#سما پیشرو در آموزش
نشانی: دانشگاه آزاد اسلامی دامغان، روبروی بیمارستان ولایت
☎️ تلفن تماس
📞۳۵۲۲۵۰۵۵
📞۳۵۲۲۵۰۵۴
از پیش دبستانی تا دانشگاه با سما
🔹روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی دامغان
@Damghan_nama_ir
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 گزارش تصویری
شنبه ۲۰ مرداد ماه ۱۴۰۳
🏴 برگزاری موکب ، بمناسبت شهادت حضرت رقیه(س) در ورودی پارک ملت با هیئت شنبههای ام البنینی، هیئت رایةالعباس(ع)، هیئت انصارالشهدا، موسسه حرف اول
و به همت شهرداری و شورای اسلامی شهر دامغان
🎬 محمد علی موذنی سمنانی خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری دامغان نما
@Damghan_nama_ir