eitaa logo
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
2.7هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
26 فایل
«پایگاه خبری دامغان نما» دارای پروانهٔ انتشار (به شماره ثبت ۸۸۱۸۴) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هیأت نظارت بر مطبوعات آدرس سایت: http://Damqannama.ir آدرس دفتر: پاساژ الماس شهر _ طبقه دوم صاحب امتیاز و مدیر مسئول: علی قریب بلوک 🆔 @A_GharibBolouk
مشاهده در ایتا
دانلود
📝فرازی از نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به دخترش فاطمه: 🌹چه کنم برای آن دختر بی‌پناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و همه چیز خود را از دست داده است...پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید.
🔺شهید ملکی کسی که در سال ۵۷ مشروب فروشی دامغان را به آتش کشید... ✍سید ابراهیم برهانی
از گذشته ها 🌷شهید ملکی؛ کسی که در سال ۵۷ مشروب فروشی دامغان را به آتش کشید... در قبل از انقلاب در شهر دامغان دو مشروب فروشی وجود داشت؛ اما با وجود اینها چون مردم دامغان مردمی متدین و مؤمن متعصب بودند سمت این مکانها نمی رفتند؛ جز تعدادی انگشت شمار غافل. یادم هست که در اون سالها سینما رفتن را بسیار بد می دانستند، چون اکثر فیلم های سینمایی به دلیل صحنه های ناهنجار در نزد مردم ایران به خصوص شهرهایی مثل دامغان زشت و ناپسند بود و جالب است بدانید که بعضی ها آن‌قدر مراعات میکردند که از رادیو و تلویزیون هم دوری میکردند! پس چه کسانی مشتری مشروب فروشی های دامغان بودند؟ بیشتر درآمد اون عرق فروشی از غیر بومیها تأمین میشد؛ چون در قبل از انقلاب جاده کمربندی در شهرهای استان سمنان وجود نداشت، البته در سال ۵۴ جاده افتتاح گردید و ورود وسایل نقلیه سنگین در داخل شهر ممنوع نشده بود؛ اونها از خیابان داخل شهرها عبور می کردند، رانندگان کامیون و سواری و هم چنین کاروان های توریستی خارجی که تعداد آنان زیاد بود داخل شهر می آمدند و برای استراحت در اول شهر دامغان فلکه بالا یا میدان آریامهر (شهدای امروز) توقف داشتند. اتفاقاً مشروب فروشی در شمال همین میدان قرار داشت و مشتری عمده این میخانه اکثراً همینها بودند. بزرگان مذهبی و متدین شهر همگام با مردم از معترضان همیشگی این میخانه ها بودند اما زورشان به آنها نمی رسید!! و اما در یکی از شبهای سال ۵۷ که ما در اون سال در هنرستان آریامهر سال آخر تحصیل را پشت سر می گذراندیم ؛ میخانه میدان آریامهر در آتش سوخت و خاکستر شد و دو روز بعد از آن در تابلوی اعلانات سالن هنرستان دیدم که از طرف ناظم هنرستان مرحوم ابراهیم ورکیانی برگه ای زده بود؛ با این اعلام!! ملکی و دوستش به دلیل دو روز غیبت غیر موجه اخراج شدند؛ این را دقیقا یادم هست انگار که دیروز است در اون سالها یک مهندس سمنانی بعد از فوت مرحوم ناظمیان که در سانحه تصادف فوت شده بود ریاست هنرستان را عهده دار شده بودند. او مرد خوش اخلاقی نبود و به دستور او اخراج آن دو نفر اعلام شده بود!! ما هنوز نمی دانستیم که آن دو هنرجو کجایند!! و اما سه روز بعد از آتش سوزی مشروب فروشی جسد سوخته ای را از زیر آوار بیرون کشیدند و آن جسد کسی نبود جز مرحوم ملکی؛ ما او را خوب می‌شناختیم مرحوم ملکی  مازندرانی ست و چند سالی بود که به دامغان آمده بود یادم هست که چند روز به شهادتش در مقابل هنرستان با یک وانت به درخت زد بنده شاهد تصادف او بودم!! فکر کنم وانت برای آموزش و پرورش بود. هر وقت یادی از او میکنم این صحنه در خاطرم تداعی میشود؛ و اما اون دو نفر تصمیم گرفته بودند که معروفترین میخانه شهر را از بین ببرند. شایع بود که آقای جبرئیل صاحب میکده بهایی یا یهودی ست ما با دین و مذهبش کاری نداریم مهم این بود که او یک غریبه غیر بومی بود!! چون داشتن یک میکده برای یک دامغانی ننگی بزرگ و شرم آور بود؛ و اما اصل داستان!! آن دو در سحرگاه اردیبهشت ماه ۵۷ از راه پشت بام سرویس های دستشویی هنرستان وارد مشروب فروشی می‌شوند ؛ مغازه مشروب فروشی یک دریچه به طول یک متر و ارتفاع ۵۰ سانت داشت که درست بر روی سرویس بهداشتی هنرستان قرار داشت یادم هست چون ما در رشته راه و ساختمان (عمران) تحصیل می کردیم گاه گاهی از سر فضولی یا بهتر بگویم کنجکاوی از همین دریچه سرکی به درون میخانه می انداختیم؛ چون شب بود ما را نمی دیدند. ما هنرجویانی بودیم که اکثر کلاسهای مان شبانه بود به جز کارهای کارگاهی که در کارگاه بودیم و نقشه برداری که در روز و در صحراها و فضای وسیع انجام می‌دادیم. بله همانطور که گفتیم مرحوم شهید ملکی و دوستش از روی پشت بام دستشویی و از طریق دریچه وارد مشروب فروشی می‌شوند، شهید ملکی پائین میرود و دوستش بالا می ماند تا مواظب اطراف باشد. او که پائین رفته بود بطری بنزین را در مغازه میپاشد و کبریت میزند، ناگاه حریق کل مغازه را در بر میگیرد بخاطر الکل موجود در مشروبات آتش به سرعت فراگیر میشود او به سمت پنجره فرار میکند دوستش دستش را میگیرد تا او را بالا بکشد و از آتش نجاتش دهد اما آتش تا ارتفاع دریچه رسیده بود و شعله های آتش به شهید ملکی رسید، دوستش هرچه تلاش کرد نتوانست او را بالا بکشد و نجاتش دهد در خاتمه او جان خود را از دست می دهد و دستان همراهش هم دچار سوختگی شدید میشود. بنده در تشییع جنازه اش بودم و جسد سوخته‌اش را دیدم. من به هر دوی آنها ارادت خاصی داشتم و هنوز دوست و همراه شهید ملکی گاه گاهی که به دامغان می آید سری به ما میزند مردی سالم و با معرفتی است خدا نگهدارش و روح شهید ملکی هم شاد. ✍سید ابراهیم برهانی
📌شاخص‌های اختصاص اعتبارات دانش‌آموزی تغییر کند 🔹مدیرکل آموزش و پرورش استان سمنان بر لزوم بازنگری و تغییر در شاخص‌های اختصاص اعتبارات دانش‌آموزی تأکید کرد. مشروح خبر
اجرای طرح آرامش در دامغان 🔰فرمانده انتظامي شهرستان دامغان از اجراي طرح برخورد با خرده فروشان مواد مخدر در سطح این شهرستان خبر داد. ♦️به گزارش پایگاه خبری دامغان نما به نقل از خبرنگار پایگاه خبري پليس ، سرهنگ غلامحسن عرب در این رابطه اظهار داشت : در راستای اجرای طرح امنیت محله محور ، با همراهی مردم ، ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان پاتوق ها و مناطق آلوده توزیع  موادمخدر را در سطح شهر شناسایی کردند. 🔗مشروح خبر
🔰🔰آگهی 🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی وای ایــــــــ 👆ن دونات های خوشمزه رو ببین جون میده واسه مهمونی ها 🤗 شیرینی لوکس گردو و بادوماش ندیدی 😍 زود بیا اینجا که کلی کیک و شیرینی داریم🤗 با مناسب و عالی برای عزیزان در دامغان و شهرهای اطراف🌹 امتحانش که ضرر نداره مطمئنم مشتری دائمی میشی 👇 https://eitaa.com/shirini_Delvin https://eitaa.com/shirini_Delvin
✅کارکنان شهرداری دامغان به مردم غزه خون اهداء کردند. ♦️جعی از پرسنل شهرداری دامغان با حضور در پایگاه انتقال خون، خون خود را به کودکان و مجروحان و جنگ زدگان غزه که این روزها تحت حملات وحشیانه ی رژیم صهیونیستی هستند اهدا کردند. 🔘الهام منسوبی خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی دامغان نما