eitaa logo
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
2.6هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
26 فایل
«پایگاه خبری دامغان نما» دارای پروانهٔ انتشار (به شماره ثبت ۸۸۱۸۴) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هیأت نظارت بر مطبوعات آدرس سایت: http://Damqannama.ir آدرس دفتر: پاساژ الماس شهر _ طبقه دوم صاحب امتیاز و مدیر مسئول: علی قریب بلوک 🆔 @A_GharibBolouk
مشاهده در ایتا
دانلود
حدیث روز امام على علیه‌السلام:  فرصت‌ها چون ابر بهارى در می‌گذرند، پس آن را در انجام دادن انواع خير غنيمت بدانيد؛ زيرا در غير اين صورت، پشيمانى به بار می‌آيد ... 📚غررالحكم حدیث ۳۵۹۸ گلبرگی از بوستان ادب پارسی قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم حافظ ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🌸 ◽️سلام بر همراهان عزیز◽️ 💫  جمعه 💫 ☀️   ۲۷ بهمن              ۱۴۰۲ هجری شمسی 🌙 ۰۶ شعبان             ۱۴۴۵ هجری قمری 🌲  ۱۶ فوریه             ۲۰۲۴ میلادی
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
🇮🇷"مجلس در رأس همه امور است". ⏳    ۱۵ روز 📌 تا انتخابی دیگر ▫️کلید واژه انتخاب # دانه پاشی های
🇮🇷"مجلس در رأس همه امور است". ⏳      ۱۴ روز 📌 تا انتخابی دیگر ▫️کلید واژه انتخاب # بهره کشی از دیگران # وفای به عهد در هر دوره از انتخابات شاهدیم برخی نامزدها با دادن وعده هایی به برخی افراد ، در طول برگزاری انتخابات از ظرفیت و توان آنان در جهت تبلیغات و ساماندهی امور استفاده میکنند. پس از انتخابات یا به دلایل مختلف از عمل به وعده ها سر باز میزنند. ضمن اینکه دادن چنین وعده هایی در حکم تطمیع و سوء استفاده میباشد، عمل نکردن به وعده ها، مصداق عدم وفای به عهد است.
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
باسلام و احترام خدمت شما و تشکر از کانال خوبتون بنده یکی از طبقات محروم و پایین شهر دامغان هستم امر
درمانگاه تخصصی تامین اجتماعی دامغان! فقط اطفال! فقط دکتر یوسفی! فقط روزی یک ساعت! فقط مکافات! عنوان"پزشکان" در تیتر جالب است! اینجا صددروازه کهن! و ٣٣ نفر در پی صندلی مجلس! روز خوش همشهری! شب بخیر مسئولین عزیز!
30.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱🎥 گزارش گفتگو با مهندس ابوالفضل فتحعلیان مسئول فضای سبز شهرستان دامغان ✅ مجموعه گلخانه باغ گل پسته 🔹بلوار معراج پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاهش ۵۰ درصدی آب سد شهید شاهچراغی دامغان خشکسالی ، برداشت بی رویه آب در بالادست و عدم مدیریت صحیح در مصرف آب ، باعث کاهش ۵۰ درصدی آب سد شهید شاهچراغی دامغان شد. به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ مرکز سمنان،️ ظرفیت ذخیره آب پشت سد شهید شاهچراغی ، بزرگترین سد مخزنی استان سمنان ۱۶ میلیون و ۵۰۰ متر مربع است که به علت کاهش نزولات آسمانی ، میزان آب ذخیره شده به ۸ میلیون متر مکعب رسیده است. متوسط بارش باران امسال در شهرستان دامغان ۳۰ میلیمتر بوده است. ۳۰ درصد آب خروجی از سد شهید شاهجراغی برای مصارف شرب و ۷۰ درصد هم برای آبیاری بیش از یک هزار هکتار از زمین‌های کشاورزی پایین دست استفاده می‌شود.
🛑تب سنجی که گنج یاب از کار درآمد 🔰فرمانده انتظامی شهرستان دامغان از دستگیر دو حفار غیر مجاز توسط ماموران انتظامی بخش امیرآباد این شهرستان خبر داد. 🌐به گزارش خبرنگار خبرگزاری پلیس سرهنگ غلامحسین عرب در این باره اظهار داشت : در پی گشت زنیهای هدفمند گشت انتظامی فرماندهی بخش امیرآباد دامغان ، ماموران به خودروی لیفانی با دو نفر سرنشین که خلاف جهت در حرکت بود مشکوک شده و پس از متوقف کردن خودرو در بازرسی از آن موفق به کشف و ضبط یک دستگاه فلزیاب شبیه دستگاه تب سنج، بیل و کلنگ و …. شدند.  مشروح خبر را اینجا بخوانید
♦️واژگونی شاهین در جاده دامغان با ۵ مصدوم سرپرست جمعیت هلال‌احمر استان سمنان : 🔺واژگونی یک دستگاه خودروی سواری شاهین در کیلومتر ۲۹ جاده دامغان به فولادمحله رخ داد. 🔹در این حادثه، پنج نفر مصدوم شدند که توسط امدادگران پایگاه شهدای چشمه علی رهاسازی شدند. 🔸 ۲ مصدوم توسط امدادگران هلال‌احمر و سه مصدوم توسط اورژانس برای تکمیل مراحل درمانی به مرکز درمانی منتقل شدند
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
🗳در روز یازدهم اسفند ماه؛ 🔹۲ نامزد خبرگان در استان سمنان رقابت خواهند کرد   🔸دبیر ستاد انتخابات است
🔖لیست کاندیداهای جامعه مدرسین در انتخابات مجلس خبرگان اعلام شد| آیت الله نعیم آبادی در لیست تهران/ آیت الله میرباقری در لیست استان سمنان مشروح خبر را 👈اینجا بخوانید
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
آیا میدانید: مجموع بارش های استان سمنان از ابتدای سال آبی (مهر ۱۴۰۲) لغایت ۲۰ بهمن از میانگین بلندم
آیا میدانید: به علت تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی، استمرار خشکسالی و کمبود منابع آبی، مشکل تامین آب عشایر به مراتع ییلاقی رسیده است. مدبرانه با چشم باز🇮🇷
دادستان عمومی و انقلاب دامغان : 🔰انتخابات مظهر مردم سالاری دینی / عزت و اقتدار کشور با انتخابات شکل می گیرد 🟡 به گزارش کانال خبری و اطلاع رسانی سایه روشن دامغان « مهدی کلامی مقدم دادستان عمومی و انقلاب شهرستان دامغان ظهر امروز در بین الصلاتین نماز جمعه شهر دیباج در جمع نمازگزاران این شهر به میزبانی مصلی امام خمینی ( ره ) به برگزاری انتخابات ۱۱ اسفند اشاره داشت و گفت: مردم سالاری دینی مظهر آن انتخابات است و باید تلاش کنیم انتخابات باشکوه و‌ پرشوری داشته باشیم. 🟢 نماینده مدعی العموم در شهرستان دامغان تصریح کرد: عزت و اقتدار کشور با انتخابات شکل می گیرد و باید با حضور در انتخابات ۱۱ اسفند به عزت و اقتدار کشور بیش از گذشته بیافزائیم. 🟠 وی گفت: مشارکت حداکثری دشمنان را مأیوس و ناامید می کند و باید با حضور و مشارکت حداکثری در انتخابات به ندای رهبر انقلاب لبیک و دشمنان را مأیوس و ناامید کنیم.
📸 به روایت تصویر 💢 میز خدمت رئیس دادگستری و دادستان عمومی و انقلاب شهرستان دامغان به اتفاق جمعی از قضات در مصلی نماز جمعه شهر دیباج 📆 جمعه ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ منبع : کانال خبری و اطلاع رسانی سایه روشن دامغان
حدیث روز امام صادق عليه السلام: هر كه جوياى رياست باشد، نابود شود. ميزان الحكمه جلد 4 صفحه 310 گلبرگی از بوستان ادب پارسی به درویشی قناعت کن که سلطانی خطر دارد روزشمار دفاع مقدس (۲۸ بهمن) • شهادت ابوالفضل امین‌زاده (شهرستان دامغان، روستای مهماندوست) (۱۳۶۱ ه. ش) ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ✨یا رب العالمین✨ 🌸سلام بر همراهان عزیز🌸 💫  شنبه 💫 ☀️  ۲۸ بهمن                ۱۴۰۲ هجری شمسی 🌙  ۰۷ شعبان              ۱۴۴۵ هجری قمری 🌲  ۱۷ فوریه              ۲۰۲۴ میلادی
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
🇮🇷"مجلس در رأس همه امور است". ⏳      ۱۴ روز 📌 تا انتخابی دیگر ▫️کلید واژه انتخاب # بهره کشی
🇮🇷"مجلس در رأس همه امور است". ⏳      ۱۳  روز 📌 تا انتخابی دیگر ▫️کلید واژه انتخاب تعهد به؛ # شایسته سالاری # حفاظت از منافع عامه توقعات حامیان " زمان انتخابات " موجب میشود که پس از انتخابات شاهد شکل گیری شبکه ای از هواداران و مریدان در ادارات و سازمانها باشیم که به تجربه میتوان گفت احراز این سمتها همچون پوشیدن کفشی ست که به پایشان گشاد است. و پایمال کننده حقوق عامه.
انا لله و انا الیه راجعون با عرض تسلیت محضر بازماندگان محترم بدینوسیله درگذشت مرحوم مغفور شادروان حاج حسین کلایی را به اطلاع می رساند مراسم تشییع و تدفین امروز(شنبه ساعت ۱۴:۳۰ از مقابل منزل آن مرحوم واقع در خیابان فردوس رضا کوچه شهیدین عالمی) بسوی جایگاه ابدیش فردوس رضا برگزار می گردد مجلس ختم بعد از مراسم خاکسپاری در مسجد امیرالمؤمنین (پشت فرمانداری) منعقد  می گردد غفرالله له و لنا
گوشه‌ای از بهشت از کودکی چای مسجد، حسینیه، تکیه و هیت برایمان چیز دیگری بود. الان هم دو سال است که معتاد چای حرم شده‌ام. مثل اینکه این ماجرا حال و روز من تنها نیست برای اینکه قبلا چای حضرت بی صف بود، ولی صفای این چای چنان کرده که چایخانه‌ها حضرت هم شده است صفی. وابستگی به چای حضرت کار خودش را کرد و من که از صف گریزانم را بعد از رفتن به چند چایخانه به اجبار در صفی رفتم که طولش کمتر بود و یک چای شیرین گرفتم. خدا کند توفیقی باشد برایم و برایمان تا هرازگاهی از این چای بنوشیم تا یادمان نرود خط ولایت را. محمد مهدی عبدالله زاده
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
آیا میدانید: به علت تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی، استمرار خشکسالی و کمبود منابع آبی، مشکل تامین آب
آیا میدانید: وسعت محدوده شهری دامغان ۱۵۷۰ هکتار برآورد شده است که از این مقدار حدود ۳۷۰ هکتار آن بافت فرسوده است. بازآفرینی و احیا آن از اولویت های مهم برای کاهش احتمال خسارات ناشی از بلایای طبیعی و تامین منازل ارزان قیمت برای جوانان است. مدبرانه با چشم باز🇮🇷
🔸نیمکت سیمانی روی نیمکت سیمانی ترمینال جنوب نشسته بودم. منتظر اتوبوس. یک‌ساعتی وقت داشتم. چمدانم کنارم بود و سرم توی موبایل که پیرمردی آمد بالای سرم و گفت میشه اینها پیشت باشه بریم بالا برگردیم؟ نگاهش کردم. کت و شلوار قهوه‌ای داشت. شل شده بودند و گشاد. با خودش پیر شده بودند. با یک کلاه پشمی تا بالای گوش‌هایش. گفتم نیم‌ساعت دیگر اتوبوسم می‌آید. گفت زود می‌آییم نمازمان قضا می‌شود شکسته هست. بعد یک پلاستیک نو از این کادویی‌ها با یک ساک ورزشی زه‌واردررفته گذاشت کنارم. هرچه پلاستیک برق می‌زد و رنگ و لعاب شادی داشت ، ساک رنگ به رخساره نداشت. با زن رفتند که بروند بالا. گفتم نمازخانه بالا نیست مسجد روبروست. زن تشکر کرد و‌ گفت خدا خیرت بده پای پله نداشتم. و دست توی دست عصای هم شدند مسیر کج کردند تا بروند مسجد. چند قدم که رفتند چادر از سر زن افتاد. ایستاد و چرخید سمت مرد که یعنی درستش کن. مرد چادر بر سر زن کرد و دوباره راه افتادند. انگار جلوی آینه‌ی قدی ایستاده باشی و آینه مرتبت کند. نیم‌ساعت نشده برگشتند. نشستند کنارم. زن آن پلاستیک نو را باز کرد و گرفت جلوی چشمانم. تویش چند چوب‌شور بود و شکلات خارجی و چند قرص نان کوچک محلی. شروع کرد به تعریف‌کردن که از شهرستان آمده‌اند دیدن نوه و دخترشان ، چوب‌شور و شکلات برای نوه‌شان هست و آن نان‌های شیرمال برای دخترشان. چشم‌هایم برق‌برقی شد. یک قرص نان برداشتم و تشکر کردم. گفت که چرا شکلات برنداشتی؟ بردار. بر نداشتم. گفتم بگذارید نوه‌تان خوشحال‌تر شود حاج‌خانم. و خندیدیم. بعد مرد از خودش گفت که بازنشسته‌ی اداره‌ی پست است. از جوانی‌اش که با دوچرخه نامه این‌ور آن‌ور می‌برده. آنقدر نامه در خانه‌ی حاج‌خانم برده که آخر خود حاج‌خانم را برد. چشمانم لبخندی زد و پرسیدم نامه‌های خودتان را هم می‌بردید؟ گفت از کجا فهمیدی؟ و زدیم زیر خنده. از این قلب‌قلبی‌تر هم داریم مگر؟ یک پستچی که نامه‌های خودش را در خانه‌ی معشوقه می‌برده. چنددقیقه‌ای با هم گپ زدیم. از خودم برایشان گفتم. زن از شیرین‌زبانی و شیرین‌بازی‌های مغز بادامش گفت و از فاصله با فرزندش گلایه‌ی عاشقانه کرد. گفت توی فاصله هیچی نیست جز دلتنگی و نگرانی.حرفش مرا یاد شعر شاملو انداخت «و فاصله تجربه‌ای بیهوده است». خوب که از فاصله شکایت کرد آهی کشید و گفت هر کجا هستند سالم باشند و خدا یارشان باشد. مادرها اشتراکات فراوانی با هم دارند. یکی از پررنگ‌ترین‌هایش همین است. حرف‌هایش ، لحنش مثل تمام مادرهای دنیا بود که بچه‌هایشان ازشان دورند. نفهمیدم زمان چطور گذشت که اتوبوس آمد. خداحافظی کردم و سوار شدم. از پنجره‌ی اتوبوس دیدم که زن و دختر‌بچه‌ای آمدند سمتشان. مغز بادام پرید بغل مادربزرگ و پیرزن که صبرش نبود همانجا پلاستیک را باز کرد و به یک دست نوه چوب شور داد و دست دیگرش هم شکلات. دختر هم پرید بغل پدر و رها نمی‌کردند یکدیگر را.... تولستوی توی کتاب «اعتراف»، اعتراف می‌کند که بعد سالها جستجو، زندگی و ایمان را در بین مردم عادی پیدا کرده. مردم کوچه و بازار. پایین‌مایین‌ها و  وسط‌مسط‌های شهر نبض زندگی بیشتر می‌زند تا آن بالامالاها. بعد به تو می‌گوید که زندگی را پیچیده نگاه کنی سخت می‌شود؛ باید ساده نگاه کرد تا آسان شود. و من عاشق این اسلایس‌های ساده‌ی زندگی هستم. عاشق نوشتن از این تکه‌های ساده. بعضی وقت‌ها زمان را گم می‌کنم. انگار سی چهل سال پیش است. راحت می‌آیند ساکشان را کنارت می‌گذارند تا بروند مسجد یا دست به آب. بعد می‌آیند کنارت می‌نشینند و هر چه دارند با تو قسمت می‌کنند. جوری بر می‌خورید و سر می‌خورید توی یکدیگر که انگار سالهاست همدیگر را می‌شناسید. بعضی خاطرات را نمی‌شود گفت. در نمی‌آید. باید نوشت. باید بیفتم به جان کلمات. نوشتن از آدم‌هایی که هیچ مختصات و مشخصاتی ازشان نداری. روی نیمکتی سرد و سیمانی در هوای آلوده‌ی ترمینال جنوب نشسته‌ای ، یک‌هو می‌آیند توی سکانس‌ دودگرفته‌ی زندگی‌ات اکسیژن می‌پاشند. یک تکه از کیک شیرین زندگی‌شان را با تو قسمت می‌کنند. آدم‌هایی که برایت هیچ نامی ندارند اما نشان دارند.
سنگربندی تبلیغاتی به محوریت تخریب رقبا و حمله ناجوانمردانه به اصالت شخصیت کسی که از فیلتر قانونی گذشته، نه تنها جامعه را دچار یاس و سرخوردگی می‌کند بلکه زمینه حمله سازمان یافته بدخواهان را نیز فراهم می‌سازد. چنگ انداختن به چهره رقیبان می‌تواند اسائه ادب به مردمی باشد که باید بنا به تشخیص خود انتخاب کنند درحالی که تعدادی از رقبای انتخاباتی به خطا در پی ضدتبلیغ های خاصی هستند که به نرخ تخریب دیگران، خود را مطرح سازند. نامزدهای انتخاباتی باید بدانند در عیار نماینده بالقوه در نظام جمهوری اسلامی ایران هستند و این عنوان برجسته نمی‌تواند خطا را برتابد. لطفا محترمانه و مودبانه تبلیغ کنید. دامغان نما
🔸️آقای معلّی هر آدمی توی زندگی‌اش با سوالاتی مواجه می‌شود که هیچ جواب و دلیلی برایشان پیدا نمی‌کند. مثلاً امروز صبح که از خواب بیدار شدم بی‌هیچ دلیلی یاد آقای معلّی افتادم! معلم انگلیسی دوران راهنمایی‌ام. حالم خوب شد و در تعجبی عمیق فرو رفتم که معلم سی‌سال پیشم توی مدرسه‌ی شهید فراتی دامغان ، توی بندرعباس و در میانسالگی‌ چه می‌کند؟ پشت‌بندش یاد حمید افتادم. همکلاسی آن‌سالهایم! حمید ته کلاس می‌نشست. ته کلاس ما مثل جنوب تهران بود. خلافکار داشت. لات داشت. بامرام داشت. کلاسمان عین پادگان بود. ما مثل سربازان آش‌خور باید کچل می‌کردیم و نیمکت آخری‌ها مثل سربازهای چندساله موهای بلند داشتند. پنج شش سال اختلاف سنی‌مان بود و هر کلاس را دوبار خوانده بودند! ناظممان وقتی ماشین ریش‌تراش می‌آورد فقط با موهای ما کار داشت و چهارراه می‌کاشت وسط سرمان. با حمید و آن تهی‌ها کاری نداشت. حرصمان می‌گرفت از تبعیضش. اما نمی‌دانم چرا وقتی آقای معلّی هوای آنها را بیشتر از ما داشت ، ناراحت نمی‌شدیم! آقای معلی نصف کلاس را جلوی تخته درس می‌داد و نصف کلاس را می‌رفت آن آخر. آقای معلی ابر بود. به آن آخری‌ها نزدیکتر می‌شد اما برای همه باران داشت. بیشتر معلم‌ها با آن تهی‌ها کاری نداشتند. اما آقای معلی بیشتر با آنها کار داشت. ما ، بیشتر معلم‌ها ، شاید پدرها و مادرهایشان از ته‌کلاسی‌ها خسته شده بودیم. شاید حتی خودشان از خودشان خسته شده بودند. اما آقای معلی خسته نشد. حمید درسش خیلی بد بود. حتی املایش را به زور ده می‌گرفت. چه برسد به انگلیسی را! وقتی می‌آمد پای تخته و آقای معلی سوال می‌کرد مثل لال‌ها این‌ور و آن‌ور را نگاه می‌کرد. من و مون می‌کرد. پدر حمید کمپرسی داشت. راننده بود. یکبار آقای معلی از حمید پرسید conversation  یعنی چه؟ حمید گفت چه می‌دانم! یعنی کمپرسیِ شن . خندیدیم. آقای معلی نخندید. سکوت کرد. حتی خود حمید هم خندید. آقای معلی اقتدار داشت. جذبه داشت. هیچکس از او نمی‌ترسید و همه از او حساب می‌بردیم. از روی ترس به او احترام نمی‌گذاشتیم. چون قبولش داشتیم احترام می‌گذاشتیم‌. حتی آن‌ ته‌کلاسی‌ها احترامش می‌گذاشتند. کارنامه‌های ثلث اول را دادند. حمید طبق معمول همه‌اش زیر ده. جز ورزش! زبانش ۷/۵ شده بود! با خودم می‌گفتم چرا حمید دیگر می‌آید مدرسه؟ خسته نشده از نمره‌هایش؟ از اینهمه تجدید و رفوزه؟ و باز کلاس زبان و آقای معلی و بیشتر باریدن بر ته‌کلاسی‌ها! یکبار که آقای معلی برگه‌های امتحان را از روی کاغذ استنسیل زده بود فهمیدیم به قوی‌ترها ۸ سوال داده است و به ضعیف‌ترها ، ته‌کلاسی‌ها ۴ سوال. خسته نشد. تا وسطهای ثلث دوم بود که یک‌روز حمید را پای تخته آورد. سوال پرسید. طبق معمول جواب نداد. اما من و مون‌های همیشگی‌اش تبدیل شده بودند به صدای ماشینی که استارت بخورد اما روشن نشود. و این یعنی انگار بلد است! همان‌روز، همان‌موقع آقای معلی بلند شد و رفت و توی گوش حمید چیزی گفت. چندثانیه بیشتر طول نکشید. این هم از آن سوالاتی‌ست که هیچ‌وقت جوابی برایش پیدا نکردم. اینکه آقای معلی آن‌روز توی گوش حمید چه گفت؟ اما هر چه که گفت مثل کدی بود که دری را باز کند. انگار بارش‌هایش برای ته‌کلاسی‌ها روی حمید جواب داده بود و حمید جوانه زد. حمید بعد از آن کم‌کم زبانش به زبان باز شد. زنگهای تفریح می‌آمد سراغمان و زبان می‌پرسید. یکبار توی آبخوری بودم. آمد و گفت میثم داری weather می‌خوری. نگاهش کردم و گفتم دارم water می‌خورم. زد روی پیشانی‌اش و گفت : oh tanks دو سه هفته‌ی بعد حمید اولین نمره‌ی بالای ده زبانش را گرفت. اما این پایان کار نبود. تازه حمید روی باند فروگاه آمده بود. کم‌کم حمید تیک‌آف کرد. حمید اوج گرفت.دیگر سوالهایی می‌پرسید که هیچکدام از ما سوادمان قد نمی‌داد. آن لال ته کلاس زبان شده بود بلبل‌زبان! حمید هنوز هم تمام درس‌هایش زیر ده بود اما دیگر زبانش کمتر از ۲۰ نشد. حمید یکسال بعدش رفوزه شد و دیگر مدرسه نیامد. نمی‌دانم حمید الان کجاست و چکار دارد می‌کند؟ ولی لابد اگر اگزوز‌سازی دارد رابطه‌‌ی اگزوز و Exit را می‌داند، اگر مکانیک است حتما می‌داند معنای Dashboard را ، اگر راننده کامیون است لابد توی جاده معنای جملات انگلیسی پشت کامیون‌ها را می‌داند یا لااقل بلد است بخواند. لابد آقای معلی یادش نیست من را.  آن دانش‌آموز کچل سی سال پیش را که وسط نیمکت اول می‌نشست و الان دارد می‌نویسد. آخر کدام ابری بخاطر دارد تمام درختانی را که بر آنها باریده است؟ اما من و یقیناً حمید و خیلی‌ها آقای معلی را یادمان است. حالا که خوب فکر می‌کنم می‌بینم بعضی سوالها باشد که هیچ‌وقت جواب ندارند. باشد که نفهمیدم آن‌روز آقای معلی توی گوش حمید چه گفت . باشد که نفهمیدم چرا امروز یاد آقای معلی افتادم ، اما بی‌جوابی بعضی سوالها قشنگتر است. حال آدم را بیشتر خوب می‌کند تا پیداکردن جواب!
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
🔸️آقای معلّی هر آدمی توی زندگی‌اش با سوالاتی مواجه می‌شود که هیچ جواب و دلیلی برایشان پیدا نمی‌کند.
انا لله و انا الیه راجعون با عرض تسلیت محضر بازماندگان محترم بدینوسیله درگذشت مرحوم مغفور شادروان کربلایی نصرت الله معلی (دبیر آموزش و پرورش) را به اطلاع می رساند مراسم تشییع پیکر آنمرحوم فردا (یکشنبه ۲۹ بهمن ماه ۱۴۰۲) ساعت ۹ صبح از حسینیه محله امام بسوی جایگاه ابدیش فردوس رضا برگزار می گردد مجلس ختم بعد از مراسم خاکسپاری در حسينيه محله امام منعقد می باشد غفرالله له و لنا
معلم‌های آدم که از دنیا می‌روند انگار آشنای نزدیک آدم از دنیا رفته. باشد که برای سی‌سال پیش باشند. معلم همیشه معلم است. آقای معلای عزیز افتخار شاگردی‌تان را داشتم. و چه خوش‌اقبالم من که معلمم شما بودید. معلمی منضبط و با وجدان کاری بالا. آقای معلی هیچوقت یادم نمی‌رود سال ۷۲ آن دانش‌آموز درس‌نخوان و تنبل ته کلاس را که همیشه‌ی خدا تمام نمره‌هایش زیر ده می‌شد ، چگونه با اعجاز حرف‌هایتان جوری پرورش دادید که دیگر هیچوقت نمره‌های زبان انگلیسی‌اش زیر بیست نشد. و تمام مدرسه انگشت به دهان ماندند. انگار فقط به‌خاطر شما و کلاس زبان می‌آمد مدرسه. آدم‌ها می‌میرند خاطراتشان نه. روحتان معلی آقای معلی
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
💠عیادت یادگاران دفاع مقدس از جانباز مدافع حرم ⏺جمعی از یادگاران ۸ سال دفاع مقدس در معیت دکتر محسن
🔰عیادت جمعی از مسئولین از جانباز مدافع حرم 🔸حجج الاسلام رستمیان و قریب بلوک امامان جمعه دامغان و دیباج ، کفتری رئیس بنیاد شهیدوامورایثارگران، سرهنگ شنایی فرمانده آمادگاه شهید هاشمی ، قریب بلوک بخشدار مرکزی با حضور در منزل جانباز مدافع حرم (نورالله غریب نژاد) از ایشان عیادت نمودند. 🔹در این دیدار که جمعی از فرماندهان و پاسداران شهرستان و اعضای شورای شهر دیباج، نیز حضور داشتند از ایثار و مجاهدت های جانباز غریب نژاد تجلیل و شفای عاجل و بهبودی کامل این مدافع جانباز حرم را مسالت نمودند
حدیث روز امام على عليه السلام : تواناترين مردم در تشخيصِ درست، كسى است كه خشمگين نشود. غرر الحكم : 3047 گلبرگی از بوستان ادب پارسی خشم عالمسوز را کوته زبان کردن به حلم آتش سوزنده را بر خود گلستان کردن است صائب تبریزی ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◽️یا ذَالْجَلالِ وَالْاِکْرام◽️ 🌸سلام بر همراهان عزیز🌸 💫  یکشنبه 💫 ☀️  ۲۹ بهمن                  ۱۴۰۲ هجری شمسی 🌙  ۰۸ شعبان                ۱۴۴۵ هجری قمری 🌲 ۱۸ فوریه                 ۲۰۲۴ میلادی
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
🇮🇷"مجلس در رأس همه امور است". ⏳      ۱۳  روز 📌 تا انتخابی دیگر ▫️کلید واژه انتخاب تعهد به؛ #
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷"مجلس در رأس همه امور است". ⏳            ۱۲  روز 📌        تا انتخابی دیگر ▫️کلید واژه انتخاب # کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی # احساس وظیفه # میدان نقد # جهاد تبیین شرکت در انتخابات وظیفه است. ایجاد احساس وظیفه نسبت به انتخابات وظیفه مهم مجاهدان جهاد تبیین است. کسانی که مخاطب دارند وظیفه دارند مردم را به انتخابات دعوت کنند