💠 تحلیل مراجعان به بخش اورژانس بیمارستان ولایت دامغان 🔹️از ۲۴ اسفند ماه ۱۴۰۲ لغایت ۶ فروردین ماه ۱۴۰۳ #به_خدمت_می‌اندیشیم #همراه_با_مدافعان_سلامت 🌐روابط عمومی مرکزآموزشی ، پژوهشی ودرمانی ولایت دامغان

🔴 خدمت رسانی به بیش از پنج هزار و دویست بیمار در تعطیلات نوروزی در بیمارستان ولایت دامغان 🔸در ایام تعطیلات نوروزی، مرکز آموزشی و پژوهشی درمانی ولایت دامغان با تلاش شبانه روزی کادر درمان خود، به بیش از پنج هزار بیمار در بخش های مختلف خدمات درمانی، تشخیصی، عمومی، تخصصی و فوق تخصصی خدمت رسانی نمود. 🔸به گزارش روابط عمومی مرکزآموزشی، پژوهشی ودرمانی ولایت، دکتر زارع زاده، رئیس بیمارستان ولایت، ضمن اعلام این خبر گفت: از ۲۴اسفند ماه سال گذشته تا دهم فروردین ماه سال جاری، جمعاً ۵۲۴۶ بیمار به این مرکز مراجعه نمودند که از این تعداد، ۲۲۲۶بیمار بستری بخش ها ،۳۰۲۰ بیمار سرپایی ، ۱۴۲ بیمار تصادفی، ۵۱۰۴ بیمار غیر تصادفی و ۸۲ بیمار تحت عمل جراحی قرار گرفته اند . 🔸دکتر زارع زاده با اشاره به افزایش تعداد مراجعات در ایام نوروز، از تلاش و تعهد کادر درمان این مرکز در ارائه خدمات بهینه به بیماران تقدیر و تشکر کرد. 🔸این مرکز با توجه به شرایط استراتژیک و قرارگرفتن در کریدور شمال به جنوب ،شرق به غرب و دارا بودن امکانات و تجهیزات بروز و کادر درمان مجرب، یکی از مراکز درمانی مهم دانشگاه علوم پزشکی استان سمنان می باشد. ┈┈••✾••┈┈ 🌐روابط عمومی مرکز آموزشی ، پژوهشی و درمانی ولایت دامغان #به_خدمت_می‌اندیشیم #همراه_با_مدافعان_سلامت

هم اکنون #گزارش 🔵 شفاف سازی رئیس شورای اسلامی شهر دامغان پیرامون نحوه برگزاری بازار روز 🔰گفتگوی رضا زارع زاده رئیس محترم شورای اسلامی شهر دامغان  با هفته‌نامه راه توس پیرامون مباحث مطرح شده در موضوع برگزاری پنجشنبه‌بازار دامغان 🔸 زارع زاده: در گذشته برنامه ریزی و اجرای برنامه ی بازار روز بعهده شورا و شهرداری بود اما در سال‌های اخیر مطابق ماده ۸۵ قانون نظام صنفی و ابلاغ آیین نامه برگزاری روزبازارهای جمعی از سوی وزارت صمت، قدرت عمل از شورا سلب و به کارگروه مربوطه سپرده شد، شورای شهر در کارگروه مذکور عضو نبوده و اعضای آن شامل شهرداری، اداره صمت، جهاد کشاورزی، اتاق اصناف و اداره تعاون،کار و رفاه اجتماعی تعیین کننده سازوکار و ضوابط برگزاری روزبازار هستند. شورای شهر نیز پیشنهادات خود را در گذشته و نیز هم اکنون در راستای بهبود فرآیند برگزاری پنجشنبه بازار ارائه نموده است ولیکن بحث نظارت و سیاست‌گذاری برعهده کارگروه مذکور می باشد. ▫️خبرنگار حسن جلالی

راه شهادت سعادتی بود تا ساعتی در مجلس بزرگداشت سردار شهید ابوالفضل لطیف‌زاده در روستای دروار باشیم. دوستان بستگان، همرزمان و خلاصه بگویم دوست‌داران شهید و شهادت از اینجا و آنجا آنقدر آمده بودند که از ظرفیت مسجد بزرگ دروار بیشتر بودند. لطیف‌زاده حدود چهل سال قبل در عملیات رمضان قطع نخاع شده بود و این همه سال را روی ویلچر زیسته بود. خداوند قبول کند از همسری که با وضعیت قطع نخاع بودن وی همسرش شد تا شریک زندگی وی و دردهای جانبازی قطع نخاعی باشد. محمدمهدی عبدالله زاده

هنر آن است كه در ديده آيينه گرفتار شويم تا رخ سبز حقيقت ، كه پشت سر ما پنهان است از سر اوج هنرمندي تو دیده شود. هنرمند را تاب نیست مخدوشی رخساره زیبای طبیعت را طاقت دیدار نیست. پی نوشت: پاکسازی طبیعت توسط هنرمند دوست داشتنی و همشهری عزیز استاد علی اصغر خطیب زاده

🔸به بهانه نمایش خیابانی جدید استاد علی‌اصغر خطیب‌زاده ▫️شیر سرکش! ✍سیدرضا جزء مومنی

به بهانه نمایش خیابانی جدید استاد علی‌اصغر خطیب‌زاده شیر سرکش! سیدرضا جزء مومنی گاهی در دل تمام کمبودهایی که شهر را می‌آزارد؛ قصه‌ای مهربان ظهور می‌کند و سرور و شعفِ آن تا فرصتی اگر چه کوتاه در زمان و مانا در جان، آرامش را با آسایه‌ای آمیخته با هنر در جام وجودت می‌ریزد تا خُنکای دلپذیر یک روز بهاری را در اوج، تجربه نمایی. امروز به تماشای یک نمایش خیابانی دعوت شدم؛ شیر سرکش! کاری از استاد علی‌اصغر خطیب‌زاده، مثل همیشه پویا و گویا و مانند هر روز سراسر از گلواژه‌های‌ مهربانی که همیشه در هنر نمایش به مثال هاله ماه به گرد ماه نشسته‌اند از دوستانی صمیمی و پای در رکاب هنر دامغان و جمعی از بهترین‌های نمایش که علی‌رغم کمبودها و حتی مهاجرت از دامغان کماکان دلبسته این آب و خاک و علاقه‌مند به حضور در جمع همشهریان هستند و البته چه اصرار باشکوهی دارند که کار هنری خود را به نام صددروازه کهن و دامغان نجیب در نگاه دنیا بنشانند که این کار با زبان خاص، بی‌نیاز از ترجمه برای تمام نقاط عالم بوده و قابل  فهم و ادراک است که صاحب مستبد سیرک برای سرگرمی مردم باید مرگِ شیرِ پیرِ سیرک را چاره کند و در این تکاپو، ناگزیر به استفاده از کارگر سیرک است که با پوشش شیر وارد عرصه نمایش شود و مرگ انسان در روایت معنایی خطیب‌زاده شکل می‌گیرد و تا جایی که ریسک و خطر وجود ندارد به محبّت کذایی و لطف اسکناس، پیش می‌رود تا اینکه دامنه خطر افزوده شده و انسان شیرنما در اندیشه گریز از مکافات، ناچار می‌شود که خود را از شیر، عریان کرده و به انسانیت برگردد تا زندگی ادامه داشته باشد. خطیب‌زاده هر چه به عمرش فزوده می‌شود؛ دایره علاقه‌مندی او به معناگرایی بیشتر شده و در این نوبت نیز کار خیابانی را که شیوه و شگرد آن را به خوبی و خوب‌تر از آنچه تصوّر می‌شود؛ می‌داند؛ تلاش خاصی دارد که با بی‌زبانی، قصه خود را به تمام زبان‌های زنده دنیا، بی‌نیاز از مترجم، بفهماند و جالب آنکه اگر چه طی دو ماه گذشته کنار حسام خلیل‌نژاد و ایمان اصفهانی  دو بازیگر این کار رویایی، نفس کشیده ولی با نازک‌دلی هنگام نظاره‌ی کار که در حال فیلمبرداری برای جشنواره‌ای خاص است؛ چشمی شیشه‌ای دارد و گاهی قطره‌ای از ماجرای دل به گونه‌اش می‌غلطد و دل نازکش را رسوای هنر برآمده‌اش می‌کند! حسام و ایمان مثل هر کاری که از آنها دیده‌ایم؛ تمام خودشان را نذر کار می‌کنند و در نوبتی نوشتم که حسام هر جایی که با هر ابهت و کارگردانی کار کرده؛ دل در گرو دامغان داشته و دارد و در این نمایش نیز که چندین و چندان تجربه بسیار او با علی‌اصغر است به خوشی می‌درخشد و ایمان چنان محو کار است که تماشاگر باور می‌کند این شیر سرکش به واقع شیری در واقعیت است و  بعد از تولد انسان از شیر نیز به التماس، سعی می‌کند انسان و زند گی را اثبات کند ولی استعمارگران دنیا، هیچ وقت، حق انسان را ادا نکرده‌اند که در این نمایش، شاهدیم؛ سهم انسانِ شیرنما از جیبی به جیب دیگر استعمارگر می‌نشیند و انسان در سُخره‌ی صَخره‌ی زیاده‌خواهیِ هم‌نوع خویش، تمام مکافات را تحمل می‌کند. عرفان  مثل همیشه در پی سینگ صدا و نور و موسیقی و ... است و با فیگورهای هنری مطلوب به نمایش و بازیگر و بیننده، القا مفهوم می‌کند که این کار به سختی و مکافات و تمرین‌های بی‌شمار، چنین به نگاه نشسته است. دعوت شده‌ها به ذوق، تماشا می‌کنند و عمده‌ی حاضران از اهالی هنر شهرند که در انجمن نمایش با هدایت حسین حسام‌نژاد، تلاش موفق دارند که مبادا بذر هنر که سال‌ها در دلِ خاکِ اراده و ارادت این شهر سبز شده به تشنگی بی‌توجهی خشک شود و چه همدل و مهرمند، اهالی هنر، گرد کار جمع شده‌اند و مهربانانه، کفِ شوق می‌زنند و دل، آدمی غنج می‌رود از این همه مهربانی ... شیر سرکش، حکایتِ تمامِ زیاده‌خواهی‌های انسانی است که آسان، هم‌نوع را فراموش می‌کند و اتفاقاً در دل ماه خدا و نوزدهمین روز از رمضان به فال نیک می‌گیرم که این کار را به کُنه عدالت علوی پیوست کنم که مولا، جهان را بی هیچ استعمار و بهره‌کشی ناجوانمردانه می‌خواست و نیز در رفتار اجتماعی نیز باید ناچار از استعمار مدرن این روزها بنویسم که دخترکی در اوج اشتیاق در برابر وجه دستمزدی بسیار اندک در مغازه‌ای به ظاهر شیک از مردمان دارا  می‌نشیند و ماهانه در مقابل کار تمام و کمال، تقریبا هیچ نمی‌گیرد! و صاحب مغازه خوشحال که کارآفرینی کرده است و نمود انسان شیرنمای نمایش علی‌اصغر در قالب همان دخترک بزک کرده می‌نشیند و ... نگارنده، دل در گرو رفتار اجتماعی دارد و حق مطلب را پس از نمایش عمومی این تجربه درخشان،  ادا خواهد کرد و این مطلب،  بهانه‌ای است تا مهربانی در اوج خیرخواهی کارگردان و بازیگر و تماشاگر بنشیند و تبیین شود. شیر سرکش راهی پر ماجرا بین انسان تا شیر است که در فرصت مقتضی به فکت‌های معرفتی آن نیز اشاره خواهد شد.

همراهی انجمن سینمای جوان با حضور مهدی کاشفی و فیلمبرداری این کارٍ نشان از همدلی اهالی هنر در دامغان دارد که می‌طلبد مسئولان ارجمند با فراخ‌بینی ماجرا در کمک به هنر دامغان بیش از این کوشا باشند که این خاک گوهرخیز می‌تواند به طوفان اندیشه‌های متعالی مردمان ادیب و فهیم، چنان غباری به پا کند که جهانی، شکوهِ شعورِ دامغانی را به نظاره بنشیند. شیر سرکش، قصه هر روز ماست و قصه پدری که تن به هر مکافات می‌دهد تا به دست‌های خویش، کمی نان و نام بر سفره انتظار عیال و اولاد بنشاند و گاهی با سرخی سیلی، رخسار را به نمای خانواده می‌نشاند و گاهی می‌توان رنج کودک کار و  متکدّی  بیمار و زباله‌پوی دلواپس و ... تمام و کمال در کار خطیب‌زاده دید. و در خاتمه؛ در پس ابرهای بهاری در تمنای شرشر باران نگاهی ارجمند نشسته بودم که عصر یک روز فروردینی به شوق نگاه یک نمایش و کار هنرمندانه‌ی شیرسرکش به بازی حسام و ایمان، بهانه و باوری شد تا کماکان در اوج درایت هنری این گروه موفق به قدرت عاطفه و انسانیت خطیب‌زاده، بارک‌الله بسرایم که تمام آنچه از راه رفته و نرفته و تکامل جسته و جویا را از نگاه مرحمت خواهر خویش خواند و لبخند رضایت را به لب‌های او نشاند. با دامغان بیش از این بمانید که این شهر دل در گرو معلم دامغانی امروز و منوچهری دیروز و جمع کثیری از علما و ادبا و هنرمندان با نام و بی نام دارد.

شهادت علی علیه السلام تسلیت ای علی مرتضی  دریای عشق ای تو هستی موج دل آرای عشق چشمه آباد  وُ رخشان از تو باد  هرکجا موج خروشان از تو باد نام تو در هر کجا باشد عیان قدرتی هستی برای شیعیان‌ کوه قدرت را چنان خم کرده ای استقامت را تو محکم کرده ای ظالمان  بر تو  ستمها  کرده اند از برای  فتنه غوغا  کرده اند آن گروه  غافلان  راه  دین ظلم بی حد بر امیر المؤمنین آن شب ضربت چه جانفرسا گذشت هر نفس بر شیعیان  یلدا  گذشت شیعیان سر در گریبان مانده اند از چنین ظلمی چه حیران مانده اند قلب عالم زین شهادت شد غمین لعنت  حق  بر جمیع  ظالمین یاعلی  بر حرمت جان رسول این  عزاداری  را  بنما  قبول  عالیه کشاورز دامغانی