eitaa logo
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
2.8هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3هزار ویدیو
26 فایل
«پایگاه خبری دامغان نما» دارای پروانهٔ انتشار (به شماره ثبت ۸۸۱۸۴) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هیأت نظارت بر مطبوعات آدرس سایت: http://Damqannama.ir آدرس دفتر: پاساژ الماس شهر _ طبقه دوم صاحب امتیاز و مدیر مسئول: علی قریب بلوک 🆔 @A_GharibBolouk
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
انا لله و انا الیه راجعون باخبر شدیم در سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام روح بلند حاج مهدی
عمو نباتی.... چقدر زود دیر میشود و این قافله عمر عجب میگذرد!! پدر حاج محمد از افراد مذهبی و متدین بالامحله پیرمرد سفره دار پرتلاش با دستان پینه بسته از تلاش و زحمت کشاورزی هفت پسر که هر کدام در این شهر شهره به کار خیر و تلاش و رزق حلال.
عمو نباتی.... چقدر زود دیر میشود و این قافله عمر عجب میگذرد!! پدر حاج محمد از افراد مذهبی و متدین بالامحله پیرمرد سفره دار پرتلاش با دستان پینه بسته از تلاش و زحمت کشاورزی هفت پسر که هر کدام در این شهر شهره به کار خیر و تلاش و رزق حلال. حاج سید محمود ترابی (ره) در مراسم نماز برادر بزرگ این خاندان این چنین این پدر و پسران را وصف نمود که حاج محمد و پسرانش هرکدام حکم ستون های مذهبی این شهر رو داشتن و من گواه این هستم. روزی بعد از نماز از تکیه ابوالفضل رفتم کنارش سلام کردم احوال پرسی کردم با لبان خندان و چهره پرجذبه جواب دادن دست کرد در جیب جلیقه اش یک مشت درآورد گذاشت کف دستم گفت همشو نخوریا یکی برای بقیه هم ببر دستش رو باز کرد دیدم نبات گذاشت کف دستم گفتم عمو داستان این نبات و شکلات چیه به همه میدی گفت بابا این با حقوق بچه ها میگیرم و در راه خودشون خرج میکنم این نبات و شکلات و رو هم میگیرم کامشون شیرین بشه یه فاتحه هم برا بچه هام باشه خندید و گفت حالا بیا به تو بیشتر بدم نبات بخور سردی نکنی داد و رفت. امشب دامغان دیگر عمو نباتی ندارد عمو نباتی رفت پیش فرزندانش خیلی دلتنگ بود و دیشب پدر بزرگم منو صدا کرد رفتم کنارش گفت بابا دو شب یکی میاد تو کوچه داد میزنه عمو حاج اسماعیل رو صدا می‌کنه خندیدم گفتم بابا عمو چند سال فوت کرد یه سر تکان داد گفت می‌دونم بابا منو ببر پیشش امروز بهش قول دادم ببرمش اما امان از روزمرگی های این دنیا خدا همه رفتگان و این پدر شهید رو رحمت کنه انشالله بوقت شامگاه ۱۴۰۳٫۰۵٫۲۲ عطااله حسن بیکی @Damghan_nama_ir
🔸 انجیر و بستنی چندسال پیش تابستان سر ظهر زدم به جاده. دویست‌ کیلومتر رفتم و دیدم راه گم کرد‌ه‌ام و وسط بیابان کنار رودی هستم و یک درخت انجیر سیاه. رود که نه جوی آبی بود. از کجا می‌آمد؟ نمی‌دانم. به کجا می‌رفت؟ نمی‌دانم. یک جوی یک‌متری که عین رنگین‌کمان از دل زمین بیرون می‌آمد و پنج‌‌شش‌متر بعد دوباره شیرجه می‌زد توی زمین. یک فضای ده‌متری در ده‌متری رنگی و خنک وسط چندهکتار قاب سیاه و سفید و داغ. بهشتی نقلی توی جهنمی بزرگ. صندوق عقب صندلی تاشو را برداشتم و نشستم زیر درخت و روی سایه‌اش. از این‌هایی که نشیمنگاهش پارچه‌ای‌ست و برزنتی. آرام پاهایم را توی آب گذاشتم تا به‌قول سهراب آب را گل نکنم تا نکند در فرودست کفتری بمیرد. آنقدر آرام که سنگریزه‌های کف جوی از خواب بلند نشوند. آدم و خانه و ماشینی دور و برم نبود که صدایشان باشد. صدای هیچ نبود جز آب و درخت. آب ساز است. وقتی حرکت کند می‌شود موسیقی‌. درخت هم ساز است. باد نوازنده‌اش. وقتی دست باد بیفتد به دامن برگها ، برگ برگ‌اش می‌شود نتهای موسیقی. نسیمکی خنک می‌وزید که بیرون آن کادر گرم بود. نه از این نسیم‌های ممتد. منقطع بود. می‌زد ، می‌ایستاد‌، دوباره می‌زد. و بیشتر دلبری می‌کرد. و برگهای درخت که منتظر شیدایی بودند می‌رقصیدند. ترکیب آفتاب و شیشه‌ی ماشین دست‌هایم را سرخ کرده بود و پاهایم گر گرفته بود و پشت تی‌شرتم نمناک عرق. نسیم مثل پماد سوختگی آرام می‌نشست بر دستانم و لباسم را خشک می‌کرد. آب هم که داشت پاشویه‌ام می‌داد. تا غروب ماندم و هیچکاری نکردم. جز پا در آب‌کردن و گوش‌‌کردن موسیقی و سپردن خودم به نسیم. بلند شدم که بروم. عین ریست کامپیوتر بود و بازگشت به تنظیمات کارخانه‌ی موبایل. سبک شدم. برای تشکر از کائنات و جایزه به خودم چهارتا انجیر از درخت کندم. دهانم منتظر انجیر بود و بیشتر انجیرها منتظر دهانم بودند. همینکه وارد شدند غش کردند و آب شدند. شیرینی‌ پخش شد توی دهانم و بویش توی دماغ و جانم. آنجا را نشان کردم تا بعداً بروم. چندروز پیش یاد آنجا افتادم و رفتم آنجا. من بودم و‌ درخت انجیر و جوی آب و نسیم و سایه و صندلی تاشو. تمام عناصر بودند اما به یکدیگر وصل نمی‌شدند. درخت و آب سر دماغ نبودند و فالش می‌زدند. هر چه تقلا کردم جورشان کنم نشد که نشد. حتی انجیرهای شیرین به جانم نچسبید. خورد توی پرم. دوران دانشجویی با صادق می‌رفتیم می‌دویدیم. هر روز. چهار ماه. اهل اهواز بود. از پارک لاله تا پارک ساعی. چرا تا آنجا؟ کنارش بستنی گاومیش می‌فروختند. صادق پیدایش کرده بود. همانقدر که من پسته خورده بودم او بستنی گاومیش خورده بود. تا ساعی می‌دویدیم بستنی می‌خوردیم برمی‌گشتیم. عین فرنی افطار می‌چسبید به جانمان. برگشتن هم می‌رفتیم توی مسجدی که آبسردکن داشت و آب خنک می‌خوردیم. تا خوابگاه مثل مست‌ها به ترک پیاده‌رو قاه‌قاه می‌خندیدیم و چندباری از خنده خوردیم زمین. تا پارسال صادق را توی تهران دیدم و یاد ایامی کردیم و روزگاری ، روزگاری داشتیم. قرار گذاشتیم از لاله تا ساعی بدویم و بستنی گاومیش بخوریم. عین همان‌کارها را هم کردیم. حتی رفتیم مسجد و آب خوردیم. به زبان نیاوردیم اما صورتمان می‌گفت که نه این آن است و نه آن این. تا صبح از این مثال‌ها دارم. خاطرات دو نوع هستند. بعضی‌هایشان مثل انجیر ساخته می‌شوند بعضی‌ها مثل بستنی خودت می‌سازی. اما شیرینی‌شان یک‌بار است. فقط یک‌بار. به‌قول بزرگی مثل دانه‌ی کبریت می‌مانند. فقط یکبار روشن می‌شوند و‌ پیرامونت می‌درخشد. یا مثل شیرینی آدامس‌اند. بعضی وقت‌ها خاطرات یک‌نفر برایت می‌شود آرزو ، بعضی وقت‌ها هم آرزویش برایت خاطره هست. اما گاهی خاطره‌های خودت برای خودت می‌شود آرزو. تمام عناصر را هم فراهم کنی نمی‌توانی بسازی‌شان. من به خیال خام خودم تمام عناصر را کنار هم چیده بودم و غافل از عنصر زمان بودم. خوب می‌دانم تو هم از این خاطرات داری. از سفر ، باران ، پشت بام ، دریا ، دیار ، یار. از این شیرین‌هایی که یک‌بار مصرف‌اند و شیرینی‌شان تا ابد در جانت می‌ماند. این غم‌انگیز است. اما قسمت خوبی هم دارد. اینکه الان بالای کوه زیر درخت انجیر زردی هستم و دارم اینها را می‌نویسم. غروب است و نسیم خنکی می‌زند. آنقدر شیرین که عین انار ترک خورده‌اند. براق و درشت. گوشتی و آب‌دار. آنقدر پربار که من و پرنده‌ها و زنبورها دعوایمان نمی‌شود. یک‌دانه می‌چینم و در دهان می‌گذارم. عسل است عسل. و خوب می‌دانم که چندسال بعد این خاطره برایم می‌شود آرزو. به‌هر حال هیچ‌چیز همیشگی نیست و هر چیز تاریخ مصرف دارد و انقضا از پایه‌های زندگی‌ست. یک‌دانه‌ی انجیر دیگر می‌کنم و می‌گذارم توی دهانم. و فکر می‌کنم. به چه؟ به انجیرها و بستنی‌های نخورده‌ای که قرار است برایم ساخته شوند یا خودم بسازم. و‌ به آن لحظه‌ی شیرین‌ حالشان که تکرار نمی‌شوند و تا ابد شیرین می‌مانند. @Damghan_nama_ir
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
📌صبح امروز ⭕️نشست فوق‌العاده دکتر علیزاده با معاون وزیر راه پیرامون تکمیل هر چه سریعتر جاده دامغان
14.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 گزارش تصویری دوشنبه ۲۲ مرداد ماه ۱۴۰۳ 🔴 توضیحات جواد بیناییان سفید شهردار محترم کلاته رودبار پیرامون کریدور شمال به جنوب  🎬 محمد علی موذنی سمنانی خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری دامغان نما @Damghan_nama_ir
| افتخارآفرینی دانشجویان دانشگاه دامغان در کنکور کارشناسی ارشد 🔹درخشش دانشجویان دانشگاه دامغان در آزمون کارشناسی ارشد هر ساله تجربه‌ای شیرین برای جامعه دانشگاهی بوده و گواهی بر توانمندی و استعداد بالای دانشجویان آن است. 🔹 روابط عمومی دانشگاه دامغان با افتخار موفقیت دو تن از دانشجویان این دانشگاه در آزمون کارشناسی ارشد در کسب رتبه اول در رشته‌های «مطالعات زنان» و «زبان و ادبیات فرانسه» و همچنین کسب رتبه دوم ۲ دانشجوی دیگر در رشته «هنرهای نمایشی و سینما» را به تمامی دانشگاهیان تبریک می‌گوید. 🔹 این دستاورد بزرگ نشانگر علاقه و تعهد دانشجویان و مایه افتخار دانشگاه دامغان است. این موفقیت‌ها مرهون تلاش‌های بی‌دریغ اساتید، دانشجویان و حمایت‌های مستمر دانشگاه است. امید است که این افتخارات انگیزه‌ای برای سایر دانشجویان دانشگاه دامغان باشد تا با تلاش بیشتر به اهداف خود نزدیک‌تر شوند. 📌 شایان ذکر است که اخبار مربوط به قبولی سایر دانشجویان پس از اعلام نهایی نتایج در خبری جداگانه اطلاع‌رسانی خواهد شد. 🔹روابط عمومی دانشگاه دامغان @Damghan_nama_ir
اطلاعیه پذیرفته شده گرامی آزمون شهرداریهای استان ، حسب مورد نسبت به ارسال تصویر مدارک مشروحه ذیل به صورت حضوری یا از طریق پست تا تاریخ 23/05/1403 به ساختمان شماره 2 دفتر امور شهری استانداری اقدام نمائید. 1. عکس ( یک عدد) 2. شناسنامه 3. کارت ملی 4. کارنامه اعلام نتایج آزمون 5. گواهی ایثارگری 6. کارت پایان خدمت یا معافیت 7. گواهینامه رانندگی برای مشاغل آتش نشانی 8. مدرک تحصیلی 9. گواهی بهزیستی برای سهمیه معلولین 10. یک عدد پوشه روغنی با گیره 🔹️روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر دامغان @Damghan_nama_ir
66.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🌱 ✅ گفتگو با جناب آقای مهندس محمدحسن شمس آبادی معاونت محترم هماهنگی و نظارت بر خدمات شهری شهرداری دامغان 💠 دررابطه با نکات حفظ و نگهداری فضای سبز 🔹 رعایت اصول اولیه در ایجاد و نگهداری فضاهای سبز 🔸️مشارکت شهروندان در حفظ و نگهداری فضاهای سبزشهری در رابطه با املاکی که در حال ساخت و ساز هستند. 🗓 مرداد ۱۴۰۳ 🔹️روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر دامغان @Damghan_nama_ir
پرداخت ۲۴۰ میلیارد ریال وام به کشاورزان دامغانی با چشم‌انداز افزایش تولید پسته 🔰مدیرجهاد کشاورزی دامغان از پرداخت ۲۴۰ میلیارد ریال وام در حوزه مکانیزاسیون، و آب و خاک به کشاورزان و باغداران این شهرستان خبر داد و گفت: افزایش تولید پسته در افق ۱۴۰۴ از راهبردهای جهادکشاورزی است. 🔗مشروح خبر را 👈اینجا بخوانید @Damghan_nama_ir
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم اینک/ نشست خبری توضیحات حجت الاسلام والمسلمین صالحی قائم مقام شورای عالی اجلاسیه مجاهدان در غربت در مورد مراسم اجلاسیه مجاهدان در غربت خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی دامغان نما سعید باقرزاده @Damghan_nama_ir
10.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم اینک/ نشست خبری توضیحات دکتر کلانتری معاون فرهنگی وزیر علوم و عضو شورای عالی اجلاسیه بین المللی مجاهدان در غربت سعید باقرزاده خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی دامغان نما @Damghan_nama_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه‌شنبه ۲۳ مرداد ماه ۱۴۰۳ 📌 برگزاری سیصد و دومین جلسه علنی شورای اسلامی شهر دامغان به ریاست دکتر حسین اقبالیه و سایر اعضای محترم شورا با حضور کارشناسان مربوطه 🔴 نامگذاری بلوار ورودی غربی شهر دامغان بنام دیپلمات مجاهد شهید حسین امیرعبدالهیان 1️⃣نامگذاری بلوار ورودی غربی شهر از پل شهید حسین مجد تا میدان صددروازه بنام وزیر مجاهد و انقلابی امور خارجه شهید حسین امیرعبدالهیان مصوب گردید. 2️⃣ضمناً مقرر گردید شهرداری با همکاری اداره راه و ترابری و ادارات مربوطه، نسبت به نصب تابلو، بنام شهید حسین امیرعبداللهیان در ورودی غربی شهر قبل از پل شهید مجد و قبل از ورودی شهید خطیری (شرق و غرب) ساخته و نصب گردد. 🎬 محمد علی موذنی سمنانی خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری دامغان نما @Damghan_nama_ir
هم اینک/ نشست خبری نهمین اجلاسیه بین المللی مجاهدان در غربت / دانشگاه خوارزمی تهران سعید باقرزاده خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی دامغان نما @Damghan_nama_ir