🔖اطلاعیه
🩸شیفت عصر در پایگاه انتقال خون دامغان در روزهای دوشنبه فعال شد.
🛡مردم عزیز می توانند در روزهای دوشنبه علاوه بر صبح در عصر ساعت ۱۶ تا ۱۸:۳۰ نیز اقدام به اهدای خون نمایند.
💉تداوم برقراری شیفت عصر بستگی به استقبال اهداکنندگان عزیز در هفته های آینده خواهد داشت.
🩺ساعت اهدای خون شنبه تا چهارشنبه ساعت ۸ الی ۱۲ و پنجشنبه ها تا ساعت ۱۱
و دوشنبه عصر ساعت ۱۶ تا ۱۸:۳۰
@Damghan_nama_ir
دعوت از خانم مهرانه طباطبایی ورزشکار جوان استان به دومین مرحله اردوی غیر متمرکز تیم ملی جوانان پارا دو ومیدانی در راستای بازیهای جوانان ازبکستان ۲۰۲۵
هیئت ورزشهای جانبازان و توان یابان شهرستان دامغان برای این ورزشکار خوش آتیه و مربیان زحمتکش ایشان سرکار خانم وفایی نژاد و آقای فراتی آرزوی موفقیت و سربلندی دارد.
روابط عمومی هیئت جانبازان و توان یابان شهرستان دامغان
@Damghan_nama_ir
🔖شهیدنامه ایرنا استان سمنان؛
🦋جاویدنام حسین خلیلینژاد
💥حسین خلیلینژاد فرزند رجبعلی و زهرا، شهید دفاع مقدس از شهرستان دامغان دارالمرحمه سمنان است، جوان برومند نیروی انتظامی که در عملیات پدافندی بر اثر بمباران شیمیایی از سوی دشمنان به شهادت رسید.
🔗بیشتربخوانید
@Damghan_nama_ir
35.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از دامغان تا متاورس! مجله بینالمللی هولوگرافی پلی است بسوی آینده
#خبر | از دامغان تا متاورس! مجله بینالمللی هولوگرافی پلی است بسوی آینده
🔹️ مراسم تقدیر از دستاندرکاران مجله بینالمللی "هولوگرافی و کاربردهای آن"، روز یکشنبه 18 آذرماه، در سالن همایش پروفسور مریم میرزاخانی دانشگاه دامغان برگزار شد.
🔹️ دکتر اسلامی، رئیس دانشگاه دامغان، در این مراسم با قدردانی از هیئت تحریریه و تیم اجرایی این مجله گفت: کسب نمایههای بینالمللی باعث ارتقای رویتپذیری دانشگاه دامغان در سطح بینالمللی است که میتواند مسیر جدیدی را برای پیشرفت علمی و توسعهی دانشگاه بگشاید.
🔹️ پروفسور سیداحمد کتابی، سردبیر این مجله، گفت: دانشمندان نخبه دانشکده فیزیک دانشگاه دامغان در دوران کرونا با ایده انجام کار گروهی با حضور هولوگرافیک، را بصورت علمی دنبال کردند.
• وی همچنین به جایگاه ویژه هولوگرافی در فناوریهای نوین و گسترش آن در دنیای مجازی اشاره کرد و افزود: امروزه، هولوگرافی در دنیای واقعی در همه صنایع بصورت هولوگرام وارد شده است؛ ولی در آینده با ترکیب هوش مصنوعی ما را وارد دنیای جدیدی میکند که محدودیتهای زمانی و مکانی انسان را از میان برمیدارد!
• این عضو هیئت علمی دانشکده فیزیک، تاکید کرد: آینده جهان ترکیب جدا نشدنی از هوش مصنوعی و هولوگرافی خواهد بود و اساتید علوم پایه خالق ایدههای آینده جهان هستند.
🔹️ پروفسور پورحسن، مدیرمسئول مجله هولوگرافی و کاربردهای آن، ضمن بیان تاریخچه شکل گیری این مجله و کسب نمایههای معتبر علمی و جهانی گفت: این مجله با ارائه محتوای تخصصی و بهروز در حوزه هولوگرافی، نه تنها بستری برای معرفی دستاوردهای علمی دانشمندان جهان فراهم کرده، بلکه به گسترش دانش این حوزه در سطح بینالمللی کمک کرده است و انتشار چنین نشریهای گامی بزرگ در جهت تقویت جایگاه علمی ایران در جهان به شمار میرود.
📌https://youtu.be/qhaz7B0QPPg
🔸روابط عمومی دانشگاه دامغان
@Damghan_nama_ir
🔴مسابقات قهرمانی لوکیک آسیا
🔺️مسابقات قهرمانی لوکیک آسیا در کشور عمان شهر مسقط با حضور جمعی از بزرگان كيوكشين كاراته كشور وهانشي مک کی شاگرد سوسای اویامای کبیر برگزار شد.
📌آقای حسین شیخ از دامغان توانست با غلبه بر حریف خود در وزن +90 كيلو مقام قهرمانی را کسب نماید.
🎬 محمد علی موذنی سمنانی خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری دامغان نما
@Damghan_nama_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمایش گاراژ این روزها در تالار مولوی تهران
باهنرمندی حسام خلیل نژادی بر روی پرده نمایش رفته است.
🎬سعید باقرزاده خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی دامغان نما
@Damghan_nama_ir
⚽️پایان مسابقات فوتسال دانش آموزی دامغان
⛳️تیم فوتسال دبیرستان آیت الله خامنهای قهرمان مسابقات فوتسال مدارس دامغان شد
♦️به گزارش پایگاه خبری دامغان نما؛ تیمهای فوتسال هنرستان حاج اکبر تقوی و آموزشگاه حضرت ابوالفضل به ترتیب سکوهای دوم و سوم را گرفتند؛ در این بازیها چهارده تیم در سالن ورزشی شهرک بوستان آموزش و پرورش رقابت کردند/صداوسیما
@Damghan_nama_ir
✴️شما دعوت هستید
🔸️ به دیدن تئاتر افراد دارای معلولیت راه یافته از استان سمنان به بیستمین جشنواره بین الملی تئاتر عروسکی تهران_ مبارک (جشنواره فجر)
🗓۱۹ تا ۲۱ آذر ماه
🕢 ۵ عصر
🌐 سالن نمایش اداره بهزیستی شهرستان دامغان
@Damghan_nama_ir
اینجا هنوز فاطمیه است!
دیروز از مرز مهران تا نجف اشرف همهاش غبار و خاک بود. ولی امروز باد شد و خورشید نمایان.
از لذتهای زیارت نیز نمازهای جماعت آن است.
از باب القبله که وارد شویم دست راستمان محل نماز جماعت چند هزار نفری آقایان و دست چپمان مخصوص خواهران.
پارچه نوشتههای خیلی بزرگ و کوچکتر به ذهن میرسانند که هنوز اینجا فاطمیه است.
و من نیز در این جو مقدس و دوستداشتنی باید نائب الزیاره دوستانی باشم که همیشه در چنین مواردی مرا هم از قلم نمیاندازند. و از آن عزیز بخواهم که روزی جمله آنان شود.
محمد مهدی عبدالله زاده
@Damghan_nama_ir
انا لله و انا الیه راجعون
به اطلاع همشهریان و همکاران فرهنگی می رساند مراسم هفتمین روز درگذشت معلم آسمانی زنده یاد زینب نوشیری روز سه شنبه ۲۰ آذرماه ۱۴۰۳ از ساعت ۱۵ الی ۱۶:۳۰ در حسینیه باب الحوائج (خوریا) برگزار می گردد.
مدیریت، کارکنان و دانش آموزان دبیرستان گوهرشاد
@Damghan_nama_ir
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
💡برنامهی مدیریت بار برای روز سهشنبه، ۲۰ آذرماه ۱۴۰۳
🕘بازهی ۹ تا ۱۱: گروههای ۳ و ۷
🕚بازهی ۱۱ تا ۱۳ : گروههای ۱۷ و ۲۰
🕐بازهی ۱۳ تا ۱۵: گروههای ۱۹ و ۱۰
🕒بازهی ۱۵ تا ۱۷: گروههای ۱۴ و ۹
🕔بازهی ۱۷ تا ۱۹: گروههای ۶ و ۱۵
🕖بازهی ۱۹ تا ۲۱: گروههای ۱۶ و ۱۳
@Damghan_nama_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ اولین نمایندگی بیمه حکمت صبا در دامغان افتتاح شد.
⭕️ارزانتر از همه جا،پرداخت آنی خسارت
📌📹 اطلاعات تکمیلی در ویدئو بالا
📎 بیمه حکمت نمایندگی مزینانی
@Damghan_nama_ir
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
☑️با تلاش ها و پیگیری های مجدانه حجت الاسلام دکتر ملاکاظمی؛ ✔️⚖رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری صا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽گزارش تصویری
دوشنبه ۱۹ آذر ماه ۱۴۰۳
🔴 نشست خبری دکتر حسین اقبالیه ریاست شورای اسلامی شهر دامغان با خبرنگاران
📌 شهروندانی که بابت بناهای احداثی مازاد بر پروانه در سالهای ۹۸ - ۹۹ - ۱۴۰۰ پول های اضافه به شهرداری پرداخت کرده اند می توانند مبالغ خود را پس بگیرند.
🎬 محمد علی موذنی سمنانی خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری دامغان نما
@Damghan_nama_ir
❇️ چرا بشار اسد سقوط کرد؟ چرا ایران ورود نکرد؟
✍ : دکتر عباس نصیری فرد
1⃣ اینکه چرا ایران در زمان داعش از سوریه و بشار اسد دفاع کرد اما در این برهه ورود نکرد. باید گفت ؛ تفکر داعش یک خطر فراگیر بود و محدود به مرز و جغرافیای خاصی نبود و تکفیری ها داعیه حکومت بر شام و عراق و ایران را داشتند. لذا مبارزه با داعش را نباید در دفاع از سوریه و بشار اسد خلاصه کرد چرا که مدافعان حرم برای دفاع از حرم ها و عتبات عراق و شام و دفاع از ایران بود. اما معارضان فعلی فقط محدود به مرز جغرافیایی کشور سوریه هستند و فقط مخالف بشار اسد می باشند، اندیشه و قصد تعرض به کشورهای دیگر را ندارند، حتی برای حفظ جان شیعیان سوریه و حفظ حرمت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه سلام الله علیهما تضمین هایی به جمهوری اسلامی داده اند.
2⃣ گرچه بشار اسد در یک زمانی یکی از بزرگترین مدافعان جبهه مقاومت در کشورهای منطقه بود و نزد جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان و مردم فلسطین از موقعیت مثبتی برخوردار بود اما در یک سال اخیر خصوصا بعد از طوفان الاقصی با تغییر نگرش، نسبت به مسائل غزه و لبنان موضع بیطرفانه گرفت و در مواردی به آمریکا و رژیم صهیونیستی تضمین هایی مبنی بر عدم حمایت از جبهه مقاومت را داده بود.
3⃣ در زمان شورش داعش، بشار اسد بعنوان رئیس جمهور سوریه رسما از ایران طلب کمک کرد و جمهوری اسلامی هم وارد عمل شد. اما در این دوره علیرغم پیشنهاد ایران، متاسفانه او استنکاف کرد، چرا که می خواست حضور ایران را در سوریه کم رنگ کند و بیشتر به آمریکا و برخی کشورهای ضد مقاومت منطقه دل بسته بود که یاری اش کنند.
4⃣ اما آنچه باعث شد ارتش سوریه در برابر معارضین هیچ مقاومتی نکند بدین جهت بود که اولا ؛ عدم بازسازی در رده های فرماندهان جهت جلوگیری از نفوذ و همچنین دستمزد بسیار پائین نیروهای نظامی ماهیانه (۲۵ دلار) باعث شد، ارتش با بشار اسد زوایه بگیرد و گوش به فرمان او نباشد.
دوما ؛ ارتش و بشار اسد هیچ جایگاه مردمی نداشت. سوما؛ معارضین از پشتیبانی مردم برخوردار بودند. لذا،گسست بین بشار و ارتش و مردم باعث شد حکومت اسد کمتر از یک هفته سقوط کند یا بهتر بگوئیم فرو بپاشید.
5⃣ مواظب باشیم مسائل جدید سوریه تبدیل به دعواهای داخلی در کشور نشود و انگشت اتهام به سمت کسی نبریم تا وحدت داخلی در حمایت از جبهه مقاومت تحت الشعاع قرار نگیرد و به دو قطبی سازی کاذب نیانجامد.
@Damghan_nama_ir
🔹روستای رضی آباد اتفاق افتاد؛
🛑تخریب یک خانه باغ و فوت یک نفر بر اثر انفجار کپسول گاز
♦️به گزارش پایگاه خبری دامغان نما به نقل از خبرگزاری پلیس سرهنگ عرب فرمانده انتظامی شهرستان دامغان از انفجار کپسول ال پی جی در روستای «رضی آباد» خبر داد و گفت: در جریان این حادثه متاسفانه یک نفر فوت نموده و ۹۰ درصد به خانه باغ خسارت وارد شده است.
🔗مشروح خبر را 👈اینجا بخوانید
💥معاونت اجتماعی
فرماندهی انتظامی شهرستان دامغان💥
@Damghan_nama_ir
🔸میثم
بخش یک
نمیدانم این چند خط را برای میثم مینویسم یا برای خودم. نه اینکه او طلبکار من باشد یا من بدهکار او باشم. شاید برای این مینویسم که به زندگی بدهکارم. همیشه یادم میرود دو چیز همسایهی دیوار به دیوارند. یکی لذت و رنج و دیگری زندگی و مرگ. فکر میکنم از هم دورند. مرگ را که میبینم فکر میکنم از زندگی دور است و زندگی را که میبینم فکر میکنم مرگ ، دور.
چند هفتهایست که زندگیام شده اندیشیدن به مرگ. شب و روز به مرگ فکر میکنم. نه مردن خودم یا کس دیگر. به خود مرگ. پناه بردهام به کتابهایی در ژانر مرگ. سرنوشت روح را تمام کردهام و نصفههای مرگ قسطی هستم. بعضی نویسندهها آشپزند. بعضیها سر آشپز. مثل مایکل نیوتن و فردینان سلین.
چرا به مرگ؟ چندهفتهی پیش رفته بودم برای عیادت نیمساعتی یکی از دوستان. توی بخش بستری شده بود. اتاق دو نفره. پیرمردی تخت کناری بود که یک در میان آه میکشید و سرفه میکرد. هشتاد نود ساله میزد. نفسش فقط به اندازهی آه بود. مثل چاهی خشک که از اعماقش یک جرعه اندازهی کف دست ، آب بکشی بالا. لبهی پشتبام زندگی بود. هر آن میگفتی الان است که بیفتد آنور. مرده بود. احیایش کردند زنده شد. موقع احیا دندهاش شکست و رفت توی ریه. نیمساعتی توی اتاق ماندم. توی تصویرها و صداها و بوهای دردآلود. دوستم به پیرمرد اشارهای کرد گفت برو اینجا اذیت میشوی. خواستم از صندلی بلند شوم بروم که یکی گفت بمان. در کسری از ثانیه تصمیم گرفته شد. نه خودم. یکی دیگر برایم تصمیم گرفت. گفتم میمانم لازم است. و ماندم. برای عیادتی مختصر رفته بودم ، رفتم کارت همراه گرفتم تا بیشتر بمانم.
چهار پنجسال زندگی راحت روی کوه از من آدم عافیتطلبی ساخته است. بالای کوه کارم این است که روی تخت گرم و متکای نرم دراز بکشم و ببینم شبکهای قطع میشود یا نمیشود. اتاقم مستر است و حمام و توالت بغل رگ گردنم. سلمان هم که هر روز برایم با سینی سه وعدهی غذایی بهشتی میآورد و میبرد. دستهای استخوانیام پنبهای شده است این چهارپنج سال.
زندگی در پر قو و محیطی امن هیچ به آدم نمیآموزد. زندگی راحت برایم مثل رانندگی در آزادراه است. همهاش اتوبان را دوست ندارم. راستش من از آن دسته مردهایی هستم که معتقدم دست مرد نباید نرم و پنبهای باشد. دلش دریا و تنش صخره یا رودخانه و کویر. موجها و تلاطمها تعیین میکنند که چقدر صخرهای. بدترین جای عافیتطلبی اینجاست که قدر عافیت را نمیدانی. تا غذای مزخرف بیمارستان را نخوری و روی صندلی خوابت نبرد قدر سلمان و تخت را نمیدانی. رانندگی در اتوبان هنر نیست. گاهی خاکی و سنگلاخ لازم است. برای همین به دوستم گفتم در آن رنجگاه میمانم. و ماندم.
پسر و عروس همراهان پیرمرد بودند. به غایت باشعور و مؤدب. آراسته و پیراسته. صبور هم. پسر قد بلندی داشت. چهارشانه و ورزشکار. سی چهلساله. مثل پروانه دور پدر میچرخید. دور شمعی که با فوت کوچکی خاموش میشد. راه به راه پرده را میکشید و پوشاک پدر را عوض میکرد. یا هر وقت که از خواب بیدار میشد دستمال مرطوب میکشید روی صورت پدر و موهایش را شانه میکرد. برایش کتاب میخواند و ویدیوهای موبایلی شاد پخش میکرد. مرا یاد سکانس حمام جدایی نادر از سیمین میانداخت. اینها را تا شب که آنجا بودم دیدم. هر از گاهی هم به هم نگاه میکردیم و لبخند میزدیم. جنس لبخندش را دوست داشتم. میثمی بود. از آنهایی که نشناخته و بیخودی دوست داشتم قهوه دعوتش کنم.
#ميثم_كسائيان
🔸میثم
بخش پایانی
شب رفتم خانه و صبح وارد بیمارستان که شدم مستقیم رفتم کافیشاپ بیمارستان. دیدم نشسته و دارد قهوه میخورد. رفتم سمتش و بیمقدمه و بیسلام گفتم حالا فهمیدم چرا از تو خوشم میآید. و به قهوهاش اشاره کردم. او هم گفت چقدر آشنا مینمایی غریبه و از دیروز دهبار خواستم دعوتت کنم به قهوه و دو دل بودم. نشستیم به قهوهخوردن و گپ زدن. نفهمیدیم چطور شد که دیدیم یکساعت است داریم حرف میزنیم. وسطهای حرف فهمیدیم اسم جفتمان میثم است. بلند شدیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم و برای هم نوشابه باز کردیم که تمام میثمهای دنیا باحالند و اصلاً میثم بیحال دیدهای تا حالا؟
جنس حرفهایمان یکی بود. مثل جنس لبخندهایمان. درکهامان از زندگی یک قالب داشت. حتی جنس کلماتمان. مثلاً من هیچوقت به آنهایی که دوستشان داشتهام نگفتهام فلان کار را بهخاطر تو انجام دادهام. همیشه گفتهام بهخاطر دل خودم بوده است. مثل میثم که تمام خانوادهاش رفته بودند آنور آب و خودش مانده بود و همسر و پدرش. نگفت بهخاطر پدر مریضم اینجا ماندهام. گفت بهخاطر دل خودم ماندهام.
خلاصه بهقول شاعر
چه خوش است راز گفتن به حریف نکتهسنجی
که سخن نگفته باشی، به سخن رسیده باشد
یکساعت اینگونه گفتگو کردیم. آشنایی به همزبانی نیست. به همدلیست. و ما همزبان بودیم و همدل. خیلیها وقتی باهاشان حرف میزنی میگویند میفهمم. دروغ هم که نگویند الکی میگویند. فقط میخواهند همراهیات کنند که میگویند میفهمم. همدلت نیستند. نابترین فهمیدن زمانیست که خودت بفهمی طرف مقابل میفهمدت.
مثل من که ماجرایی را برای میثم تعریف کردم. هیچ نگفت. لبش را آرام گاز گرفت ، لبخندی زد و سرش را تکان داد.
شماره رد و بدل کردیم و قرار گذاشتیم بعد بیمارستان کافیشاپ لمون. قرار ماجراهای بسیار را.
روز بعد دیدم میثم نیامد. زن آمد. شلخته و درهم برهم. به امور پیرمرد میرسید. از زن سراغ میثم را گرفتم. پیرمرد چشم چرخاند و نگاهم کرد. بعد چشم چرخاند و زن را نگاه کرد. زن بلند گفت رفته مأموریت. خندیدم و گفتم پس آقامیثم هم مثل من مأموریتیست. چند دقیقهی بعد اشاره کرد که بیایم بیرون. رفتیم کنار ستونی توی سالن بخش ایستادیم.
جایی میخواندم « کلمهکردن بهت ناممکن است ». بعضی وقتها فرقی نمیکند دایرهی واژگانت سیصد کلمه باشد یا سه هزار کلمه. هر کاری کنی نمیتوانی ماجرا را کلمه کنی و به تصویر بکشی. مثل وقتی که زن کنار ستون گفت :« میثم دیروز توی خواب سکته کرد و تمام » یا وقتی گفت « یک پایم آرامستان است و یک پایم بیمارستان » یا وقتی که از بیکسی ستون سنگی را محکم در آغوش گرفت و فشار داد. بعدش رفت توی توالت بخش و با جیغ صدای گریهاش بلند شد.
بعضی وقتها فقط میتوانی راوی ورودیها باشی. راوی آنچیزهایی که چشمت دیده یا گوشات شنیده. فقط. دهخدا هم که باشی که نمیتوانی بگویی چه اتفاقی درونت افتاده. فقط توانستم دستانم را روی سرم بگذارم و فشار بدهم. خروجی را گم کرده بودم.
فقط میدانستم که نباید توی اتاق بروم. زنگ زدم به دوستم که کاری پیش آمده و باید بروم. سوار ماشین شدم. همان دستی که به من گفت بمان مرا مستقیم برد آرامستان. سهشنبه ظهر بود و شهر شلوغ آرامستان ، خلوت. هیچکس نبود. جز من و مردهها. از مسؤول آرامستان آدرس قبر میثم را پرسیدم و رفتم بالای خاکش. با چشمهای خیس به خاک نمناکش زل زدم و گفتم یک سلام درست و حسابی نکردیم و حالا باید خداحافظی کنیم رفیق یکروزه!
بعد بین قبرها قدم زدم و به تاریخ تولدها و وفاتها نگاه کردم. از ده ساله تا صدساله. تمام آرامستانها جنسشان جور است.
حالا چندهفتهایست که به کتاب پناه بردهام و در سکوت به مرگ میاندیشم. به درسهای زندگی که توی خاکیها و صعبالعبورهاست نه اتوبانهای عافیت. به موجهای رنج و صخرهها. و به تاب آوردنها. به بیمارستانها و آرامستانها که هیچ جایی مثل آنها جاهای لخت زندگی را نشان نمیدهد. به زندگی که همین است. یک کام رنج. یک کام لذت. به اینکه یادم باشد لذت و رنج از هم دور نیستند. همسایهاند. مثل مرگ و زندگی. دیوار به دیوار.
#ميثم_كسائيان
@Damghan_nama_ir
حدیث روز
به یاد ساعت جان دادن خود در میان خانوادهات باش که نه از طبیب دیگر کاری ساخته است و نه دوست و آشنائی است که به داد تو برسد! امام هادی علیه السلام
گلبرگی از بوستان ادب پارسی
هر آدمی که کشتهٔ شمشیر عشق شد
گو غم مخور که ملک ابد خونبهای اوست
📆 امروز سه شنبه
☀️ بیستم آذر ۱۴۰۳ خورشیدی
🌙 هشتم جمادی الثانی ۱۴۴۶ قمری
🎄 دهم دسامبر ۲۰۲۴ میلادی
@Damghan_nama_ir
🟤همزمان با سالروز ثبت تپه حصار در فهرست آثار ملی کشور؛
◽️نشست تخصصی و دوره آموزشی شیوه تفسیر محوطههای تاریخی در دامغان برگزار میشود
🔗مشروح خبر را 👈اینجا بخوانید
@Damghan_nama_ir
پس از سی سال انتظار؛
📘از کتاب فاخر حصار در حصار رونمایی میشود
👤رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان دامغان از برگزاری آیین رونمایی از کتاب حصار در حصار، بعد از سی سال انتظار خبر داد.
🔗لینک خبر
@Damghan_nama_ir
🔰انتصاب دکتر عبدالرحمان رستمیان (نمایندهٔ ادوار مجلس) به عنوان رئیس مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) تهران ( بزرگترین مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی کشور )
🔹دکتر سید رضا رئیس کرمی، سرپرست دانشگاه علوم پزشکی تهران در حکمی دکتر عبدالرحمان رستمیان را به عنوان مشاور خود و رئیس مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) منصوب و در نامه ای از خدمات ارزشمند دکتر سید حسن اینانلو رئیس پیشین مجتمع قدردانی کرد.
@Damghan_nama_ir
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
🔰انتصاب دکتر عبدالرحمان رستمیان (نمایندهٔ ادوار مجلس) به عنوان رئیس مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره)
انتصاب شایسته برادر متعهد و انقلابی جناب آقای دکتر رستمیان بعنوان رییس مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) را صمیمانه تبریک عرض می نمایم و از خداوند بزرگ برای ایشان موفقیت همراه با عاقبت بخیری مسئلت دارم.
جعفر سفیدیان
معاون توسعه مدیریت و منابع شرکت بازآفرینی شهری ایران
@Damghan_nama_ir