فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 علوم اجتماعی اسلامی به چه معناست؟
#استاد_حمید_پارسانیا
متفکرین مسلمان، علوم انسانی و اجتماعی را در قبال علوم طبیعی قرار نمی دهند، بلکه در قبال علوم نظری قرار می دهند. از دیدگاه آنها، متافیزیک و موجودات فوق طبیعی، حقایق عینی مستقل از خواست و فهم انسان هاست. قرار گرفتن متافیزیک در متن علوم حقیقی، مانع از زوال رویکرد تبیینی علوم میشود
پوزیتیویستها به دلیل اینکه هویت تبیینی علم را به قضایای تجربی محدود می کردند، پس از آنکه دانستند علم تجربی با استفاده از گزاره های غیرتجربی سازمان پیدا می کند، هویت علم را در پیوند با قضایایی دیدند که از نظر آنها قابل تبیین علمی نبوده و به همین دلیل ارزش شناختی و تبیینی و روشنگرانه علم در معرض تردید وانکار قرارگرفت و جنبه رئالیستی و واقعگرایانه علم متزلزل شد؛ اما رویکرد تبیینی در جهان اسلام، به این سرنوشت دچار نمیشود و علم درهرحال وحتی هنگامیکه به رفتارها و کنش های فردی واجتماعی انسان ها می پردازد،هویت شناختی خود را حفظ می کند.
حضور عقل بهعنوان یک منبع معرفتی و توانایی عقل برای داوری و شناخت،مسائل مربوط به حکمت علمی و همچنین حضور وحی و نقل مستند به وحی،این ظرفیت را برای علم اسلامی پدید می آورد تا قدرت شناخت قضایای تجویزی، هنجاری،اخلاقی وارزشی راداشته باشد و بدین ترتیب،علوم اجتماعی با حفظ هویت تبیینی وشناختی خود، علاوه بر آنکه به فهم معانی و کنشها و رفتار آدمیان نائل می شود، قدرت داوری درباره صحت وسقم، خطا ویا صواب برای واقعیات اجتماعی وانسانی راپیدا می کند
💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید
🆔 @DaneshMoslemin
💠 رابطه دو سویه علم و فرهنگ
🖊 #استاد_حمید_پارسانیا
🔸قرآن کریم از بنیاسرائیل بهعنوان کسانی یاد میکند که قضایای علمی را به گزارههای محسوس و آزمونپذیر محدود میکنند و درباره آنها میگوید که به موسی گفتند، ما به تو ایمان نمیآوریم مگر اینکه خداوند را آشکارا ببینیم: «قالو لن نؤمن لک حتی نری الله جهرة».
🔸در آیات و روایات فراوانی از محسوس و جسمانی نبودن خداوند سبحان سخن گفته شده است و بر این نکته تأکید شده است که خداوند، با حس شناخته نمیشود و با چشم دیده نمیشود، بلکه علم به او با غیر حس است؛ و این روایات و آیات، با تلقیاتی که امور غیرحسی را معرفت علمی نمیدانند ناسازگار است.
🔸در قرآن کریم، با آن که از حس بهعنوان ابزار شناخت علمی یاد شده است، علم به معرفت حسی محدود نمیشود و از علم عقلی یا علومی که بهوسیله قلب، وحی یا مانند آن تأمین میشوند، سخن گفته شده است، در متون مزبور علوم حسی، عقلی یا وحیانی، علومی، مستقل و گسیخته از یکدیگر نیستند، بلکه علومی وابسته و پیوسته به یکدیگرند به این معنا که کسی که از عقل و قلب سلیم برخوردار نباشد علوم حسی و تجربی او نیز گرفتار آسیب میشود.
🔸فرهنگ و تاریخی که در آن باور، اعتقاد و ایمان دینی وجود دارد، نمیتواند تعریف یا تعاریفی از علم را بپذیرد که امکان شناخت و وصول به حقایق دینی را نفی میکنند و تخم تردید و شک را نسبت به پایهها و بنیادهای ایمان در درون خود دارند؛ فرهنگ و تمدن مدرن با نگاه دنیوی و این جهانی خود، از آرمانهای دینی و معنوی سخن نمیگوید و به زندگی دنیوی و این جهان بسنده کرده است، افراد در این فرهنگ به تناسب رویکرد این جهانی خود یا به انکار حقایق معنوی میپردازند و مفاهیم دینی را ساختههای ذهنیای میدانند که در خدمت منافع طبقاتی یا گروهی ایجاد شده یا اینکه اگر به نفی و انکار صریح و آشکار معانی و مفاهیم دینی نپردازند، با دیده تردید و شک در آن نگاه کرده و گاه به دلیل کارکرد مثبت و بیبدیل اجتماعی این معانی از ضرورت حضور آنها، برای تداوم زندگی دنیوی نیز سخن میگویند.
🔸فرهنگی که خصوصیات فوق را دارد با تعریفی از علم یا با بخشی از علم مواجه است که با کارکرد ابزاری خود نیازهای این جهانی آن را نیز تأمین کند و چنین فرهنگی بینیاز از معانی یا مصادیقی از علم است که راه را بر آسمانهای معنوی میگشاید و بلکه، آن بخش از علوم را به دلیل این که زندگی دنیوی او را در معرض پرسش یا چالش قرار میدهد، تاب نمیآورد و از آن اعراض میکند؛ قرآن کریم، دلیل انحراف برخی از افراد را که علم به مبدأ و معاد و مانند آن را انکار میکنند این میداند که آنها به دنبال این هستند که به فجور خود عمل کنند «بل یرید الانسان لیفجر امامه».
🔸همانگونه که فرهنگ مدرن غرب در گرو حضور تعریف یا بخشی از علم است که مناسب با آن باشد، فرهنگ و تمدن اسلامی نیز در حیات و تداوم خود در گرو حضور علم مناسب با خود است و همانگونه که تمدن اسلامی یا تمدن غرب، علم مناسب با خود را طلب میکنند، هر معنایی از علم نیز، فرهنگ و تمدن مناسب با خود را به دنبال میآورد و به همین دلیل علم یکی از مفاهیم و معانی کلیدی برای فرهنگهای مختلف بوده و در کنار دیگر مفاهیم پایه و کانونی فرهنگ قرار میگیرد.
💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید
🆔 @DaneshMoslemin
✅ حکمت دانش اجتماعی مسلمین
#استاد_حمید_پارسانیا
🔰 #دانش_اجتماعی_مسلمین نوعی دیگر از جامعهشناسی با سطحی بالاتر است، در عین حال انکار متافیزیک نیست و از طرفی واژه دانش به صورت حکیمانه و مقطعی و با توجه به شرایط انتخاب شده است. دانش اجتماعی مسلمین دانشی است برای اینکه معنای دیگری از علم را بازخوانی می کند. معنایی از علم توسط دانش اجتماعی مسلمین مطرح و بازخوانی می شود که درباره عقل است. دانش اجتماعی مسلمین فرار از فضای غالبی است که دیگر کلمات را آلوده کرده است و به آنها هویت مدرن بخشیده است.
🌐 هدف دانش اجتماعی مسلمین علم متناسب با فرهنگ و هستی شناسی جهان اسلام است نه علم اروپایی. در واقع این علم تناسب با حوزه فرهنگ اسلامی، تفکر و حکمت دارد که آنها را دوباره معنا کند. چراکه در حال حاضر سلطه علم اروپائی و مدرن اجازه دیدن آن را نمی دهد؛ اگر عینک مفاهیم #مدرن را از زاویه ذهنیت جامعه مدرن علمی برداریم در واقع ظرفیت های سنت خود را در این راستا کشف خواهیم کرد. حکمت دانش اجتماعی مسلمین همین است که به بازخوانی ظرفیت های اساسی علمی در سنت اسلامی بپردازد.
🔅 دانش اجتماعی مسلمین در برخورد با قرائت مدرن و #پست_مدرن در صورت می تواند به علم دینی و مقدس دست یابد که نقد خود را از محدوده تعریف پوزیتیویستی علم خارج کند و مفروضات و یا بنیان های پنهان اندیشه های پست مدرن را نیز به چالش کشد. متفکرین دنیای اسلام از دیرباز از سنگرهای عقلانی و وحیانی علم نیز دفاع کرده اند و بر این اساس زمینه های تکوین علم تجربی و حسی را نیز هموار ساخته اند. پذیرش #وحی و مرجعیت علمی آن موجب شده است تا در حاشیه وحی نوعی از نقل که مبتنی بر وحی است نیز به حوزه #عقلانیت_اسلامی وارد شده و بخش گسترده ای از دانش های نقلی را پدید آورد، بدون آنکه در هویت علمی این دسته از معارف نیز تردید شود.
📝 متفکرین مسلمان در جهت احیای #علم_دینی ضمن به چالش کشاندن مبانی و اصول معرفتی دنیای مدرن خصوصا آن دسته از مبانی عامی که به صورت آشکار یا پنهان مورد قبول فلسفه های پست مدرن نیز قرار گرفته، باید پاسخگوی نقدها و چالش هایی نیز باشند که از ناحیه متفکرین غربی متوجه مبانی معرفت و علم دینی شده است. دانش اجتماعی مسلمین در چنین عرصه ای، بعد منطقی و جنبه نظری مسئله را تأمین می کند و سنگرهای علمی فرهنگ و تمدن اسلامی را استحکام می بخشد.
💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید
🆔 @DaneshMoslemin
#معرفی_کتاب حدیث پیمانه
#استاد_حمید_پارسانیا
🌐 انقلاب اسلامی ایران با توجه به ایجاد دگرگونی بنیادی در ابعاد مختلف جامعه و نیز ویژگی ممتازی که نسبت به سایر انقلاب های بزرگ دنیا دارد، از جنبه های مختلف قابل بررسی است که یکی از آنها شناخت جریان ها و نیروهای اجتماعی و سیاسی، اعم از نیروهای مذهبی، روشنفکران، سازمان ها، احزاب و گروه های مختلفی است که در تحولات انقلاب شرکت داشته اند.
✅ #استاد_حمید_پارسانیا در کتاب حدیث پیمانه علاوه بر توجه به جریانهای صدر اسلام و نیز اصول اعتقادی و حرکت سیاسی تشیع، ویژگی های نیروهای اجتماعی و سیاسی ایران در دوره های مختلف تاریخ معاصر، صفویه، قاجاریه، پهلوی اول و دوم و نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی را به تفصیل بررسی کرده است.
💯 مطالعه این کتاب به شناختی دقیق از جریانها، احزاب و گروههای قبل و بعد از انقلاب اسلامی منجر می شود. مذهب و عصبیت، غرب و غربزدگی، منورالفکری و استبداد استعماری، روشنفکری در جابجایی قدرت، سنت و تجددطلبی دینی، نیروهای اجتماعی و انقلاب اسلامی ایران از فصلهای این کتاب هستند.
✳️ حرکت سیاسی تشیع، واقعیت اجتماعی تشیع از صفویه تا قاجاریه، جریان شناسی ماسونی ها، نیروهای اجتماعی و مذهبی ایران، ویژگی روشنفکری در ایران، انقلاب اسلامی و استکبار جهانی، انقلاب اسبامی و نیروی روشنفکری و انقلاب اسلامی و نیروهای مذهبی و… از جمله موضوعاتی هستند که نویسنده کتاب به تحلیل و تبیین آنها پرداخته است.
📔 کتاب #حدیث_پیمانه از سوی نشر معارف در ۴۰۸ صفحه منتشر شده است.
💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید
🆔 @DaneshMoslemin
💠 دانش اجتماعی مسلمین 💠
📔 #معرفی_کتاب جهانهای اجتماعی
⬅️ تحول علوم انسانی از مباحثی است که اگرچه در اولین سالهای مطرح شدنش به سرعت رنگی از شعارزدگی به خود گرفت و جای خود را در تیترهای اول رسانهها باز کرد، ولی به مرور زمان و با ورود اندیشمندان بزرگ دانشگاهی و حوزوی از یک سو، و فرونشستن غبارهای تبلیغاتی اولیه برخاسته از اختصاص بودجههای موسمی از سوی دیگر، هماینک به یکی از موضوعات جدی مورد توجه حوزه و دانشگاه تبدیل شده است.
🔷 در سالهای پس از پیروزی انقلاب، به ویژه در دهه گذشته، تلاشهایی برای شکل دادن دانش انسانی جدیدی مبتنی بر اصول و مبانی دینی و اسلامی انجام شده که شاید بتوان کتاب «جهانهای اجتماعی» نوشته حجتالاسلام والمسلمین دکتر #حمید_پارسانیا را نیز در زمره این تلاشها دستهبندی کرد.
🔶 کتاب «#جهانهای_اجتماعی» که اولین بار در سال ۱۳۹۱ به چاپ رسید، در سال ۱۳۹۲ در میان کتب برگزیده پانزدهمین همایش کتاب سال حوزه بود، و مورد تحسین قرار گرفت.
🔹شکاف میان بنیانهای دینی اعتقادی جامعه اسلامی ایران و جهتگیری کلی حرکت جامعه علمی و دانشگاهی کشورمان که تا حد زیادی تحت تأثیر ترجمهگرایی از علم مدرن قرار داشته و دارد، به مرور زمان و در گلوگاههای تصمیمگیری در مدیریت جامعه، آسیبهایی جدی به وجود آورده که شاید هنوز برای عموم مردم کشورمان محسوس نباشد، ولی اندیشمندان و اهل علم حوزوی و دانشگاهی، به خوبی میدانند که این شکاف، در صورت پر نشدن، در آیندهای نه چندان دور منجر به آسیبهای بسیار جدی در جامعه اسلامی ایران خواهد شد.
💠 رهبر فرزانه انقلاب، یکی از کسانی بودند که با شناخت این مسئله، از مدتها پیش نسبت به این شکاف هشدار داده و تحول بنیادین علوم انسانی را به عنوان راه حل اساسی آن پیشنهاد کردند: «ما نیازمند آن هستیم که یک تحوّل بنیادین در علوم انسانى در کشور بهوجود بیاید. این به معناى این نیست که ما از کار فکرى و علمى و تحقیقىِ دیگران، خودمان را بىنیاز بدانیم؛ نه، برخى از علوم انسانى ساخته و پرداخته غربىها است؛ در این زمینه کار کردند، فکر کردند، مطالعه کردند، از آن مطالعات باید استفاده کرد. حرف این است که مبناى علوم انسانى غربى، مبناى غیرالهى است، مبناى مادّى است، مبناى غیرتوحیدى است؛ این با مبانى اسلامى سازگار نیست، با مبانى دینى سازگار نیست.» (بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها، ۱۱ تیر ۹۳)
✴️ #استاد_حمید_پارسانیا به نسلی از دانشآموختگان حوزوی تعلق دارد که در آستانه یک انقلاب دینی و معنوی در دهههای پایانی قرن بیستم در ایران، از طریق پیوستن به سنت جاری در جهان اسلام یعنی حوزههای علوم دینی و در پی آن چالش با دو رویکرد معرفتی مدرن یعنی لیبرالیسم و سوسیالیسم متأخر، دغدغه بازسازی و احیای میراث معرفتی دنیای اسلام را همواره در کار خود تعقیب میکرده است. بازخوانی علم مدرن از طریق بازسازی علم دینی چنانکه عنوان یکی از مقالات مهم اوست، روح حاکم بر بسیاری از اندیشههای انتقادی او را تشکیل میدهد. (پایگاه اندیشوران)
🔰 کتاب «جهانهای اجتماعی» تلاشی است برای ارائه گزارشی از آنچه تاکنون بر دانشهای اجتماعی گذشته و همچنین نقدی بر مبانی، اهداف و روشهای حاکم بر این دانشها و نهایتا کنکاشی برای رسیدن به ساختار و روشی نو برای پرداختن به موضوع جامعه؛ تلاشی که شاید بتواند در آینده زمینهساز شکلگیری روش جدید و مبتنی بر بنیانهای هستیشناختی و انسانشناختی اسلامی، برای پژوهش درباره جامعه شود.
🔶 نویسنده کتاب جهانهای اجتماعی که دستکم بیش از سه دهه از عمر خود را صرف علوم اجتماعی و جامعهشناسی کرده است، بخش اول کتاب خود را با تعریف مفاهیم بنیادین کنش انسانی و اجتماعی و به تبع آن علوم انسانی و علوم اجتماعی، آغاز کرده و سعی میکند تعریف جدیدی مبتنی بر هستیشناسی و انسانشناسی اسلامی ارائه دهد.
🔸پرداختن نویسنده به مبانی هستیشناختی و انسانشناختی در علوم اجتماعی از آن روست که این مبانی، تأثیر مستقیمی بر هویت، موضوع و روش و غایت آن علوم دارد. بنابراین اگر مبانی معرفتشناسی اسلامی مورد اتخاذ قرار گیرد، احتمالا علوم اجتماعی را با انقلاب روشی و موضوعی مواجه خواهد کرد.
✔️ نویسنده در این باره مینویسد: «اگر به رسمیت شناختن عقلانیت انتقادی و هنجاری در حاشیه مرجعیت عقل عرفی و مانند آن تفسیر جدیدی از روشهای علوم طبیعی و علوم انسانی را به دنبال میآورد، به رسمیت شناختن عقل متافیزیکی، عقل عملی، عقل نظری، عقل قدسی، عقل فعال، عقل مستفاد، عقل سرخ و مهمتر از همه به رسمیت شناختن وحی الهی به عنوان یک منبع معرفتی ـ علمی برای شناخت و تفسیر عالم و آدم، چه تأثیری را در روشهای علمی به دنبال خواهد آورد؟»
💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید
🆔 @DaneshMoslemin
📖 انتشار کتاب علم دینی؛ اثر آیتالله جوادی آملی
✍️ این اثر که به همت حجتالاسلام و المسلمین پارسانیا تنظیم و تدوین شده و انتشارات دانشگاه تهران آن را منتشر کرده است، به صورت اجمالی معرفی میشود.🔻
▪️نسبت،دین شریعت و نقل با علم عقل و علوم عقلی تجربی و تجریدی از دیرباز در تاریخ اسلام مورد توجه بوده است. هم آیات و روایات متعرض این مسأله شده اند و هم متفکرین و اندیشمندان مسلمان نظیر غزالی ابن ،رشد ابن تیمیه آثار مختلفی را در این باب به نگارش درآورده اند.
▪️پدید آمدن علم مدرن نیز پرسش از نسبت علم و دین را به عنوان یکی از مسائل و مباحث مهم فلسفه دین درآورده است و علم دینی و علم سکولار از جمله مفاهیمی است که در بین اندیشمندان مسلمان در نیم قرن اخیر برای صورتبندی این مسأله با تعاریف مختلف مطرح شده است.
▪️حضرت آیت الله جوادی در سه دهه اخیر این دو مفهوم را از موضع حکمت اسلامی تشریح و تبیین کرده اند و این اثر متاخرترین کار ایشان است که حاصل بیش از ده جلسه نشست ایشان با برخی از شاگردانشان در سالهای 8-1397 است.
▪️ ایشان علم دینی را از سه دهه قبل مختص به علوم انسانی و اجتماعی ندانسته و این مفهوم را درباره مطلق علوم و از جمله علوم طبیعی و علوم پایه به کار برده اند در این نوشتار با نظر به تعاریف علم و دین از اعتبارات مختلفی یاد میشود که وصف دینی و یا غیر دینی بودن را برای علم پدید می آورند.
#استاد_حمید_پارسانیا
💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید
🆔 @DaneshMoslemin
🔘 حلقه وین و فلسفه
✍🏻 #استاد_حمید_پارسانیا
🔻 در نگاه کانت، فلسفه با علم جمع میشد، اما سخنی از فلسفههای مضاف نبود؛ یعنی علم بدون فلسفه و بدون تحمیل ذهنیت بر او شکل نمیگرفت، و فلسفه مضاف میخواست ذهنیت دخیل در این علم را تبیین کند و نقش قوه فاهمه را در تکوین این علم داشت.
🔸 اما در نگاه کنت، یا علم وجود دارد و یا فلسفه و جمع این دو درست نیست. در حلقه وین، این مسئله جدیتر میشود؛ زیرا در دیدگاه کنت معانی ذهنی، نظامی داشتند اما علمی نبودند، ولی در حلقه وین میگویند معنای غیرحسی وجود ندارد و آنچه به عنوان فلسفه گفته می شود در واقع نوعی بازی زبانی است.
🔹 لذا در این دیدگاه نیز فلسفه مضاف به علم نمیتوانیم داشته باشیم. البته در دیدگاه کنت، میتوانستیم فلسفه طبیعت و فلسفههای ناظر به غیر علم داشته باشیم، اما نمیتوانستیم فلسفه علم داشته باشیم.
🔸 اما در دیدگاه حلقه وین، حتی ما فلسفه ناظر به غیر علم هم نداریم؛ چون فلسفه مهملگویی است، یعنی خطای زبانی است. نقش فلسفه خدمت به علم است و زوائد بیمعنایی را که نتیجه فهم غلط است، به دور میریزد.
🔹 بنابراین، در نیمه اول قرن بیستم و هنگام شکلگیری حلقه وین، فلسفه مضاف به علم و غیر علم نمیتواند شکل بگیرد؛ اما بعد از زمان حلقه وین، یعنی ویتکنشتاین دوم و با بازگشتی که به کانت صورت میگیرد دوباره فلسفه مضاف به علم معنادار میشود.
🔺 معلوم میشود اولاً معنا محدود به معنای حسی نیست و ثانیاً اینکه این معانی برخلاف آنچه ویتکشتاین میگفت، بازیهای جدا نیستند و با یکدیگر نوعی تعامل دارند و طبق دیدگاه پوپر، نوعی تعامل کنترل شده، محدود و مقید بین این معانی وجود دارد.
🔖 شفاهی به سیر تاریخی شکل گیری فلسفه های مضاف در غرب
#علم
#فلسفه
#غرب_شناسی
💠 به کانال "دانش اجتماعی مسلمین" بپیوندید
🆔 @DaneshMoslemin
هدایت شده از حمید پارسانیا
💠 رشد فزآینده دینداری در جامعه ایران/ عدم تحلیل و برنامهریزی نهادهای علمی نسبت به این مسئله
✴️ مسئله این است که ما در سنجش دین و دینداری ایرانیان باید ناظر به معنایی از دین که در ایران وجود دارد یعنی اسلام، تشیع و مانند آن پژوهش کرده و از این زاویه، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و تاریخی دین را هم بررسی کنیم. انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی در دینداری ایرانیان بود که بهنوعی منشأ تغییرات و تحولات در جهان اسلام، بلکه فراتر از جهان اسلام، در سطح کشورهای غیراسلامی هم شد.
❇️ ما با سطحی از دین و دینداری مواجه هستیم که باید در تعاملات و ساختارهای قدرت اجتماعی، منطقهای و جهانی به آن پرداخت و آن را مدنظر قرار داد. این مسئله ابتدا چندان به چشم مخاطبان این جریان دینی اجتماعی و سیاسی نمیآمد. اصلاً فکر نمیکردند که این یک واقعیت زنده و قابل تداوم است.
🔸این جریان چیزی در حاشیه رقابتهای شرق و غرب بود اما ناباورانه دیدند تداوم پیدا کرد، موج ساخت، نوع رفتار و مواجهات سیاسی منطقهای قدرتهای جهانی را بهگونهای تحتتأثیر قرار داد و جهان سکولاری که به هیچ وجه هویت اجتماعی و سیاسی دین را به رسمیت نمیشناخت، ناگزیر شد در رقابت با این جریان دینی ایران و جهان اسلام بدلهای دینی درست کند. این موضوع اصلاً سابقه نداشت. براین اساس گروههای سلفی تندرو و بعد داعش به وجود آمد. اینها پدیدههای جدیدی بودند که درتقابل با دین در عرصه سیاسی و با مفاهیم دینی شکل گرفتند.
🔷 در برابر برخی ادعاها باید پرسید کدام روز در این چهل سال گذشته این عنصر ضعیف شده است؟ ما در حوزه مناسکی شاخصها یا نمادهایی را نمیبینیم و نداریم که نشان دهد قلمرو مناسک دینی تضعیف شده، شاهدش مثلاً پدیده اربعین، عزاداری امامحسین علیهالسلام یا جشنهای مهدویت و مانند اینهاست.
امروز ما در عرصه اجتماعی و سیاسی غیبت دین را نمیبینیم، بلکه رقابتهایی را میبینیم که مفاهیم مربوط به خودش را میطلبد. ما به شناخت پیچیدگیهای این روابط و تقسیمبندی انواع دینداریهایی که مطرح میشوند نیاز داریم. در این زمینه هم ادبیات و تحقیقات مرتبط با دینداری را در دوران معاصر شاهدیم و این خود نشانهای از حضور دین در عرصههای مختلف است.
🔶 اگر نهادهای علمیتان در حاشیه مرجعیت علم مدرن باشد توقع اینکه برنامهریزی نخبگانی مناسبی از این ناحیه در جامعه اسلامی داشته باشید، نابجاست. در آن جهات بقیه نهادهای اجتماعی و فعالیتهای دینی هنوز وضعیت مناسبی نسبتبه بخشهای دیگر را شاید پیدا نکرده باشد.
🔻 همچنین القای اینکه دینداری قوت و قدرتی را پیدا نکرده یا گرفتار آسیب شده از سوی کسانی که مباحث نظری میکنند، نتیجه نبود تحلیل همهجانبهای نسبتبه مسئله است و این افراد در چارچوب نظریاتی به مباحث میپردازند که ساختار معرفتی و علمی آن متناظر با این فرهنگ نیست و از منبع دیگری تغذیه میشود.
📌 متن تفصیلی گفتوگو در سایت استاد پارسانیا
🎙#استاد_حمید_پارسانیا
💠 @parsania_net