🍃
شعــــرهایم در قلـــم زندانیاند
کاش امشب فتح بابی میشدی
#مصطفی_محمدی
🍁@DarDnameh
🍃
زندگیه دیگه؛
گاهی خستهت میکنه
خیلی خستهت میکنه،
اونقد که دوس داری خودکارتو بذاری لای صفحات زندگیت وُ یه مدت بری سراغ خودت؛
هیچکاری نکنی
هیچکیو نبینی
با هیچکی حرف نزنی
حتی نفسم نکشی.
اما مشکل اینجاست
بعد که برمیگردی
میبینی یه نفر خودکارو از لای کتابِ زندگیت بیرون کشیده
و تو هم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی.
گم میشی ..
و هیچی توو دنیا بدتر از این نیست که ندونی کجای زندگیتی.
"بابک_زمانی"
🍁@DarDnameh
🍃
سلام اول هفته
به شاه ڪرببلاست
ڪهلطفِ مادر سادات
بیمهام بڪند
#صبحتون_کربلایی✨
🍁@DarDnameh
🍃
رنگِ لبخنـدِ تـو ای دنیـا! تماشایی نبود
آنچه ما دیدیم زینت بود، زیبایی نبود
هرچه را در جامِ هستی بود نوشیدم ولی
در شـرابِ عمـر، تلخی بود و گیرایی نبود
آنچه را مردم غریوِ کوچ میپنداشتند
هیچ غیر از نالهی مرغانِ دریایی نبود
نیستم غمگین گر از من دل بریدند این و آن
عشــق ورزیدن به جــز تمریـــنِ تنهایی نبود
مشت بر دیوار و سر بر سنگ و دندان بر جگر
لـب فــرو بستیـم و راهی جـــز شکیبایی نبود
#فاضل_نظری
🍁@DarDnameh
🍃
کسی را میشناسی جرعهای اعصاب بفروشد؟
بــرای شعلــههای دل کمی هــم آب بفروشد؟
ز بیخوابی شدم فرسوده و رنجور و بیطاقت
به چشـــمانــش بیاموزید بر من خواب بفروشد
دل اهل زمین سنگ است و بیاحساس و توخالی
یکی بایــد بیایــد یــک دل بیتاب بفروشد
غزلهایـــم دگر افتاده از تلــخی مستـــانه
کسی را میشناسی تا شراب ناب بفروشد؟
شدم نیلوفـر آبی میان حوض دلتنگی
هواداری بیاید اندکی مرداب بفروشد
شـد از دوری تــو تاریـک عمــر ِ سردِ بی روحم
کسی میخواهم اکنون ذره ای مهتاب بفروشد
در این دنیا که محکومیم بر تغییر تدریجی
کسی داری جـــوانی را میان قاب بفروشد؟
#کویر
#الهام_زارع
🍁@DarDnameh