eitaa logo
『 در محضر شهدا 🇵🇸』
1.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
139 فایل
بسم‌رب‌الشهدا‌‌♥! 🌸 کپی با ذکر یک صلوات بھ نیت تعجیل در فرج امام‌ زمان (عـج) انجام‌ شود🌸 •خادم‌کانال‌🌷️‌‌⇩ @Shohada3136 @unknown_Soldier_3_13 •خط‌ناشناس📬⇩ @N_darmahzarshohada313 •بایگانی‌محفل‌های‌کانال📁⇩ @B_darMahzarSHohada313
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️از بزرگمردی پرسیدم : بهترین چیزی که میشه از دنیا برداشت چیه ؟🤔 کمی فکر کرد و گفت : دست ؛ با تعجب گفتم :چی؟ دست ؟!!😦 گفت بله ، اگر از دنیا دست برداریم کار بزرگی انجام دادیم که کوچکترین پاداشش رضوان خداونده😇😌 و ادامه داد که : امام صادق علیه السلام فرمودند: «حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَة» "عشق به دنیا ریشهٔ هر گناه است"
⚠️|🍃 بہ‌جاے‌اینـڪــه ڪـفـشـتـوبالـبـاسـت،سِت‌ڪنے! حـࢪفـتـو بـاعملت ؛؛ سِـت‌ڪن!🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داشتم میگفتم : این کوفیان چه کردند با حسین ؟! یاد خودم افتادم... گناهایم چه کردند با قلب مهدی 💔 ↷‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔸 سردار قاآنے : به زیر ساخت هاے اسرائیل آسیبے نرساندیم چون قرار است به زودے ملت فلسطین از آنها استفاده کنند . :))
نام : شهید سید مرتضی آوینی تولد : 21 / شهریور / 1326 محل تولد : تهران _ شهرری شهادت : 20 / فروردین / 1372 محل شهادت : فکه سن : 46 مزار : تهران _ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) _ قطعه 29 _ ردیف 11 _ شماره 12 خلاصه ای از زندگی : سلام من بچه شاه عبدالعظیم هستم و درخانه‌ ای به دنیا آمده و بزرگ شده‌ ام که درهر سوراخش که سر می‌کردی به یک خانواده دیگر نیز برمی‌خوردی . تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زنجان و کرمان و تهران گذراندم و از کودکی به هنرعلاقه داشتم و در سال ۱۳۴۴ به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران شدم و با خانم مریم امینی ازدواج کردم و صاحب سه فرزند شدیم . در دوران دانشگاه و جوانی خودم را کامران آوینی معرفی کرده بودم . شخصیتی که هیچ شباهتی با مرتضی آوینی بعد از انقلاب نداشت . کامران جوانی تندرو بود که در هر دوره یک حالی داشت . یک روز قرتی مآب و یک روز لوتی و یک روز هم عاشق عرفان ... اما من بعدها با اندیشه‌های روح‌الله خمینی آشنا شدم و در سالیان بعد به یک انقلابی بدل شدم و مسیر زندگی خود را تغییر دادم . معماری را تموم کرده بودم اما بعد از انقلاب و با توجه به ضرورت های انقلاب وارد حیطه فیلم سازی شدم .
بعد از کش و قوس های فراوان مجموعه روایت فتح رو تهیه کردیم و اواخر سال ۱۳۷۰ مؤسسه فرهنگی روایت فتح به دستور آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ ای تأسیس شد تا به کار فیلم ‌سازی مستند و سینمایی دربارهٔ دفاع مقدس بپردازد . اما من نتونستم خیلی برای این مجموعه کار کنم چون اوایل سال 72 بود که در منطقه فکه در حال بررسی لوکیشن فیلم مستند شهری در آسمان ، بودم که به همراه محمد سعید یزدان‌ پرست با مین برخورد کردیم و بر اثر اصابت ترکش مین باقی ‌مانده از جنگ ایران و عراق شهید شدیم و من به سید شهیدان اهل قلم معروف شدم . سخن شهید : تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری نا آشنا هستم ، خیر من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم . من هم سالهای سال در یکی از دانشکده‌های هنری درس خوانده‌ام ، به شبهای شعر و گالری های نقاشی رفته ام . موسیقی کلاسیک گوش داده ام . ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمی‌دانستم گذرانده‌ام . من هم سال‌ها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیسته‌ ام . ریش پروفسوری و سبیل نیچه ‌ای گذاشته ‌ام و کتاب «انسان تک ساحتی» هربرت مارکوز را - بی‌ آنکه آن زمان خوانده باشم ‌اش - طوری دست گرفته‌ ام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند : عجب فلانی چه کتاب هایی می‌خواند ، معلوم است که خیلی می‌فهمد ... اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده است که ناچارشده‌ ام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود ، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با «تحصیل فلسفه» حاصل نمی‌آید . باید در جست و جوی حقیقت بود و این متاعی است که هرکس براستی طالبش باشد ، آن را خواهد یافت ، و در نزد خویش نیز خواهد یافت . بخشی از وصیت نامه : زندگی زیباست ، اما شهادت از آن زیباتر است ؛ سلامت تن زیباست ، اما پرنده‌ی عشق ، تن را قفسی می‌ بیند که در باغ نهاده باشند . و مگر نه آنکه گردن‌ها را باریک آفریده‌اند ، تا در مقتل کربلای عشق ، آسانتر بریده شوند و مگر نه آن‌که از پسر آدم ، عهدی ازلی ستانده‌اند که حسین را از سر خویش ، بیشتر دوست داشته باشد و مگر نه آن ‌که خانه تن ، راه فرسودگی می‌ پیماید تا خانه روح ، آباد شود و مگر این عاشق بی ‌قرار را بر این سفینه سرگردان آسمانی ، که کره‌ی زمین باشد ، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریده‌اند و مگر از درون این خاک ، اگر نردبانی به آسمان نباشد ، جز کرم‌ هایی فربه و تن‌ پرور برمی‌آید . ای شهید ، ای آن ‌که بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود بر نشسته‌ ای ، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش .