eitaa logo
🏴 در مسیر مهدویت
344 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
603 ویدیو
4 فایل
اینجا محلی است که قصد داریم با هم چند قدمی در مسیر مهدویت و کسب رضایت امام زمان مهربان‌مان💚 -که خداوند ظهورش را نزدیک گرداند- برداریم.💐 ان شاء الله (کپی مطالب آزاد است) 🔗 @DarMasireMahdaviat
مشاهده در ایتا
دانلود
در برج ولا مهر جهان تاب علیست در شهر علوم نبوی، باب علیست از اول خلقت بشر تا امروز مظلوم ترین شهید محراب علیست 🏴 شهادت مظلومانه امیر المومنین، امام علی (ع) بر حضرت امام مهدی (عج) و همه ی شیعیان تسلیت باد
⭕️ منتقم خون امام علی علیه السلام ☑️ امام صادق علیه السّلام فرمود: ▫️ در زمان امیر مؤمنان علیه السّلام آب فرات بالا آمد، آن حضرت با فرزندانش حسن و حسین سوار شدند و از قبیله ثقیف گذشتند. مردم گفتند: 🔹 علی آمده است آب را برگرداند. ▫️ علی علیه السّلام فرمود: 🔸 آگاه باشید که من و این دو پسرم کشته می‌شویم، خداوند در آخر الزمان مردی را از فرزندان من برمی‌انگیزد تا انتقام خون ما را بگیرد. او آن‌قدر غائب می‌گردد تا گمراهان شناخته شوند و جاهل بگوید: خدا چه احتیاجی به آل محمد دارد؟ (۱) ⬅️ (۱). غیبت نعمانی، ص ۷۰؛ موعودی که جهان در انتظار اوست، ص: ۱۲۷ 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S3W80
1.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕯 ان شاء الله ظهور نزدیک است. منتها وقتی چیزی عرضه می شود که آن چیز مورد تقاضا باشد. امشب برای ظهور دعا کنیم. 🎤 آیت الله ناصری 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S6W38
❇️ شب قدر، شب ظاهر شدن عظمت امام زمان (عج) 🗂 (قسمت سوم (آخر)) 🕯 به همراه بیان عملی ویژه ی امشب که باعث افزایش یقین و معرفت نسبت به ائمه اطهار می شود. 🔰 بنابر آنچه در باب گذشته ذکر شد که دعای برای آن جناب (امام زمان (عج)) را باید مقدّم داشت بر دعای بر نفس خود و در این شب مشغول است به آن امر عظیم الهی که در اخبار گذشته و غیر آن اشاره شد به آن. ✨ پس بهترین دعاها طلب نصرت و اعانت و حفظ الهی است برای آن جناب، چنان چه گذشت که در شب بیست و سوم در جمیع حالات، چه در رکوع، چه در سجود و چه نشسته یا ایستاده، بلکه در سایر اوقات باید خواند آن دعا را که مضمونش پس از حمد خداوند و صلوات بر رسول و آلش- صلوات اللّه علیهم- این بود که: 📃 «بار خدایا! بوده باش از برای حجّه بن الحسن المهدی علیهما السّلام در این ساعت و در هر ساعتی ولی و حافظ و قائد و ناصر و راهنما و معین... » (۱) تا آخر که به همین نحو بود. 📜 («اللّهمّ کن لولیّک الحجّه بن الحسن فی هذه السّاعه و فی کلّ ساعه ولیّا و حافظا و ناصرا و دلیلا و قاعدا و عونا و عینا حتّی تسکنه أرضک طوعا و تمتّعه فیها طویلا.») ✳️ پس از آن توسّل و استغاثه به آن جناب و طلب اعانت و شفاعت در انجام آنچه می‌خواهد و باید به دست مبارک او جاری شود و به نظر انور او بگذرد و تضرّع و انابه که نظر لطف و رأفت خود را از او برندارد و به وسیله‌ای خود را به نیکی در نزد آن جناب مذکور نماید که او آنچه سزاوار بزرگی او است در این شب که زمام امور به دست قدرت الهیّه او است، او رفتار نماید. 💡 در خبر معتبر است که هر که در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان، هزار مرتبه سوره إِنَّا أَنْزَلْناهُ را بخواند، هرآینه صبح کند با یقین شدید به اعتراف به آنچه مخصوص ماست از کرامت‌ها در این شب، به سبب آنچه در خواب ببیند. (۲) * ✳️ عالم ربّانی سیّد علی بن عبد الحمید نیلی در شرح مصباح شیخ طوسی رحمه اللّه بعد از نقل این خبر فرموده: 🔹 در شب پنج‌شنبه، بیست و سوم ماه رمضان سنه هفتصد و هشتاد و هشت در مسجد کوفه معتکف بودیم با جماعتی؛ پس از نماز، شروع کردیم در خواندن سوره إِنَّا أَنْزَلْناهُ هزار مرتبه؛ پس چون فارغ شدیم هر یک از ما در جای خود خوابید. پس من در خواب دیدم و خواب غالب نبود، بلکه شبیه بود به پینکی (=چرت و خواب سبکی)؛ که گویا در‌‌هایی بازشده که نمی‌دانم آنها در آسمان است یا در زمین و بیرون آمد از او جماعتی بر هیأت‌های نیکو و رو کردند به من و می‌گفتند: 🔸 «ملازم (=همنشین، خادم) شو ائمّه معصومین خود را. پس ایشانند اعلام هداه (=پیشوایان هدایت)، اکارم ثقات (=کریم ترین مورد اطمینانان)، سادات برره اتقیاء (=فرزندان پیامبر و نیکوکاران پرهیزکار)، سفره انجم زهر (=فرستاده هایی که ستاره هایی درخشانند) و اوابین غرر (=بازگشت کنندگان به جانب حق که برگزیده شدگانند) » و غیر از این از مکارم (=خوبی ها) ، الخ. (=الی آخر) ▫️ و این مقام را گنجایش زیاده از این نیست. ⬅️ نجم ثاقب در احوال امام غایب (علیه السلام)، ج‌۲، ص: ۹۴۲ (۱). ر. ک: مصباح المتهجد ص ۹۳۰؛ الکافی، ج ۴، ص ۱۶۳؛ و.. . (۲). ر. ک: المقنعه، شیخ مفید، ص ۳۱۳؛ مصباح المتهجد، ص ۵۷۷ و.. . 💡 * به نظر می رسد که برای رسیدن به نتیجه مطلوب از این عمل، این هزار مرتبه قرائت سوره قدر باید با شرایط تلاوت قرآن از قبیل با وضو بودن و توجه و حضور قلب داشتن همراه باشد؛ از عارف سالک و فقیه نامدار آیت الله ميرزا محمد بهارى همدانى نجفى در کتاب تذكرة المتقين صفحه 16 نقل شده که عبادت بدون حضور قلب باعث قساوت قلب می‌شود. 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S11W6
📜 وصیت نامه اخلاقی شهید اوّل 📝 (به همراه شرحی بر آن در پاورقی) 🗂 (قسمت سوم): ❇️ به هر کاری مشغولی، نماز اول وقت را ترک مکن. اگر، معاذاللّه، نمازت قضا شد، در اولین فرصت جبران کن. ⬅️ مجله حوزه خرداد و تیر ۱۳۷۳، شماره ۶۲ https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4518/4538/32657/ کتاب الخزائن نوشته ی ملا احمد نراقی صفحه ی ۴۴۱ ✳️ توضیحات تکمیلی: (۵). در متون اخلاقی اسلامی، تقوا و نظم، قرین یکدیگرند؛ چراکه تقوا بدون نظم در رفتار امکان پذیر نیست. انسانی می تواند هرکاری را به جای خود و در جای خود (عمل صالح) انجام دهد که مراقبت بر عمر و اعمالش داشته باشد و نظم و نظامی بر زندگی اش حاکم سازد. اسلام پیروان خود را از کلاس اول دین، به نظم می‌خواند و با نظم می‌پرورد. از این راه، مؤمنانی پولادین اراده می‌پرورد. (وقت معلوم)، در عبادات و آداب و ادعیه اسلامی، از جایگاهی ویژه برخوردار است. نماز در غیروقتش مقبول نیست. روزه درغیر وقت خودش، باطل است. حجّ در بیرون از وقتش انجام ناپذیر است. تخلف از وقتِ قرار با افراد، (خلف وعده) است و تخلّف گر از وعده، منافق. اسلام، نه تنها از مؤمنان می‌خواهد که (وقت معلوم) را در انجام فرایض و مستحبات پاس دارند، که آنان را دعوت به انجام عبادات و کارها در اوّل وقت آن می‌کند. پارسایی و ورع آن است که وقت پاس داشته شود; زیرا حضور در اوّل وقت، نشانه اتمام به کار و احترام به مولاست. آن که پیش از وقت نماز، وقت نیاز را انتظار می‌کشد، شیفته گفت و گو با محبوب خویش است. چه زشت است انسان برای وصال محبوب دنیایی، لحظه شماری کند ولی بانگ اذان و دعوت حقّ او را به خود نیاورد. زهی بی خیالی و بدسگالی! (=بد اندیشی) ✅ در محافظت بر اوقات نماز، روایات بسیاری رسیده است و کسانی که نماز را تأخیر می‌افکنند، به گونه جدّی تهدید شده‌اند: امام على عليه السلام می‌فرماید: 🔸 《 هيچ كارى نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر از نماز نيست. پس مبادا چيزى از امور دنيا شما را از اوقات نماز بازدارد؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ مردمانى را نكوهيده و فرموده است: 🔶 «آنان كه از نمازشان غافلند»؛ يعنى از اوقات نماز غافلند و به آن اهمّيتى نمى‌دهند. 》 📜 (لیس عمل احبّ الی اللّه عزّوجلّ من الصّلاة فلا یشغلنکّم عن أوقاتها شییء من امور الدّنی، فانّ اللّه عزّوجلّ ذمّ اقواماً فقال: 《الذینهم عن صلاتهم ساهون》 یعنی أنّهم غافلون، إستهانوا بأوقاته) [الخصال : 621/10 .] 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S5W80
❇️ عنایت امام زمان (عج) نسبت به کسی که در راه هدایت مردم تلاش می‌کند. آیت الله بهجت (ره): ✨ مگر ممکن است انسان در هدایت مردم به اندازه ی توانایی، مانند حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف باشد و مورد عنایت و نظر او (=امام زمان (عج)) که «عَیْنُ اللّه‌ِ النّاظِرَه» (۱) (چشم بینای خدا) است، نباشد؟! 🚨 وای به حال کسی که چنین تشخیص بدهد که مراعات (=توجه و مراقبت کردن) و معاونت (=یاری) ظالم و یا دفاع از ظلم، برای او خیر است! 🕯 ای کاش لَیْسَ (=عدم) بودن و هیچ بودن عالم امکان را درک ‌می‌کردیم، و برای هیچ، این قدر ارزش و اعتبار قایل نمی‌شدیم، و بر سر هیچ این همه با هم نزاع نمی‌کردیم. ⬅️ در محضر بهجت، جلد دوم، نکته ی ۳۹۰ (۱). بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۹۵، ۲۴۰؛ ج ۴۱، ص ۳۵۷؛ توحید صدوق، ص ۱۶۷؛ معانی الاخبار، ص ۱۶. 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S7W82
⭕️ مقدرات حتمی تغییر پذیر نیست (توسّل آقا میرزا عبد الرزّاق حائری همدانی‌) 🔰 آقا میرزا عبد الرزّاق حائری همدانی می‌نویسد: ▫️ همسر مرحومه‌ام، از ماه مبارک رمضان سال ۱۳۶۲ قمری، در همدان مریض شد و مرض او منجر به امراض دیگر گردید. 💊 برای معالجه به تمامی اطبّاء و دکترهای درجه یک ایرانی و خارجی و متخصّصین مراجعه کردیم و از داروهای مختلف که معمولا با قیمتهای گزاف تهیّه می‌شد، استفاده نمودیم. 🤲 در مدّت مرض و معالجه با آن داروها که تقریبا هفت ماه طول کشید، معمولا معالجه با دعاهای مجرّب و ختومات معتبر و انواع توسّلات و استشفاء به تربت امام حسین علیه السّلام و حتّی به تربت قبر مطهّر که از طریق مخصوصی به دست آمده بود، نیز همراه بود. از جمله آنها که مخصوصا با حال تضرّع و توجّه و گریه انجام می‌شد، توسّل به ولیّ عصر، حضرت حجّت روحی فداه بود. به ایشان عریضه‌ای نوشتم و دو رکعت نماز خوانده و زیارت سلام اللّه الکامل التّامّ.. . (در مفاتیح الجنان بطور کامل ذکر شده است) را در روز جمعه انجام دادم؛ 🦠 امّا با همه این احوال، مرض و درد آن مرحومه شب و روز شدیدتر می‌شد به‌طوری‌که در اواخر از شدّت درد، در سختی زیاد و فریاد زدن بود و هر غذایی حتّی نصف استکان آب جوجه را استفراغ می‌کرد و دیگر راضی به مرگ خود شده بود و مکرّر التماس می‌کرد: 🔹 شکم مرا پاره کنید من که هر ساعت با این درد جان می‌دهم، بالاخره یا خوب می‌شوم یا می‌میرم و لااقلّ از درد آسوده می‌شوم؛ ▫️ چون شکم، ورم فوق العاده‌ای داشت و حتّی بستگان و دوستان هم به آنچه خودش می‌گفت راضی شده بودند. حال من هم طوری بود که آنها رقّت می‌کردند. ❗️ بالاخره کار به جایی رسید که از حضرت حجّت ارواحنا فداه گله‌مند شدم و حتّی به‌خاطر توسّل یکی از دوستان در همان ایّام به آن حضرت و اثر دیدن فوری او، از ایشان قهر کردم و گله‌ام این بود که یا حجّه اللّه اگر مرض حتمی و شفایش امکان‌پذیر نیست، یک طوری به من بفهمانید. شما به این روسیاه اعتنای سگی هم نمی‌فرمایید، و الّا مطلب را می‌فهماندید. ⚰ در شدّت مرض و درد، شب چهارشنبه یازدهم ربیع الثانی، مریض از دنیا رفت. من در آن وقت نتوانستم کنار او باشم؛ ولی بعضی از زنهای مورد اعتماد گفتند: ▪️ خودش درحالی‌که قبلا زبان او از تکلّم بسته شده بود، زبان باز کرد و شهادتین گفت و عرضه داشت: 🔹 ای کننده در خیبر، به فریادم برس‌. ▪️و جان را تسلیم کرد. ▫️ من حتّی از کثرت اندوه نتوانستم به غسّالخانه بروم. بالاخره اینها گذشت. روز ختم فاتحه آن مرحومه در مسجدی (مسجد محلّه حاجی) که نماز می‌خوانم، سیّد بزرگواری از شاگردان و مخصوصین خودم، به نام آقا میر عظیم، در مجلس گفتند: ▪️ دیشب، شب پنج‌شنبه دوازدهم ربیع الثّانی، حضرت حجّت عصر علیه السّلام را در خواب دیدم و به حضورشان شرفیاب شدم. حضرت این لفظ را بدون کم‌وزیاد، فرمودند: 🔶 برویم تسلیت میرزا عبد الرزّاق. ▪️و بعد هم چیز‌هایی مرحمت نمودند که مربوط به این موضوع نیست. 💡 وقتی که این سیّد جلیل خواب را برای من نقل کرد، بی‌اختیار و به سختی به سر خود زدم و از جسارتی که عرض کرده بودم (گله کردن از حضرت)، خیلی خجالت کشیدم. من چه قابلیّتی دارم که آن حضرت به تسلیت این سگ روسیاه خود بیایند. ☑️ به هر حال اثر تسلیت حضرت به خوبی ظاهر گشت و اندوهم که فوق طاقت بود، نسبتا کم و آرام شد و به نظرم رسید که با این فرمایش، هم جواب عریضه‌ام را داده‌اند و هم بنده روسیاه خود را از گله و قهر بیرون آوردند و هم به من فهماندند که مقدّرات حتمی، قابل تغییر نیست و هم بر یقینم افزودند. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۳۰۰ 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W80
❇️ فتح قدس توسط پرچمداران خراسان آنان که با خون، ره به دیو و دد گرفتند درس شهادت از «قم» و «مشهد» گرفتند آغوش بگشادند هر تیر بلا را تا متّصل سازند «طوس» و «کربلا» را ✅ روایت ذیل را عدّه‌ای از علماء و اهل سنت، نقل کرده‌اند (۱) و حضرمی در کتاب خود بر ردّ ابن خلدون، آنرا صحیح دانسته (تصدیق کرده که روایت موثقه است) عین عبارت حدیث این است: 🔸 «درفش‌‌هایی سیاه از خراسان خروج می‌کند که هیچ چیز قادر به برگرداندن آنها نیست تا اینکه در ایلیاء به اهتزاز درآیند» ✳️ شبیه این روایت در منابع شیعه مانند کتاب ملاحم و فتن ابن طاووس ص ۴۳ و ۵۸ روایت شده است و احتمال دارد که این روایت جزئی از روایت قبلی باشد. و معنای آن روشن است، زیرا حاکی از تحرّک نظامی و پیشروی نیروها از ایران به سوی قدس است که بیت ایل و ایلیاء نیز نامیده می‌شود(۲)؛ و در شرح قاموس گفته است که «کلمه ایلیا با کسره، با مدّ و غیر مدّ (ممدود و مقصور) و در هردو با تشدید خوانده می‌شود.. . که نام شهر بیت المقدس است». 🏴 محدثان تصریح کرده‌اند که مراد از این درفش‌های وعده داده شده، پرچم‌های عباسیان نیست، ابن کثیر در نهایه خود حاشیه‌ای را بر این روایت نقل کرده که «این درفش‌ها آنهائی نیست که بوسیله ابو مسلم خراسانی برافراشته و حکومت بنی امیه را برانداخت، بلکه مراد درفش‌های سیاه دیگری است که برای همراهی حضرت مهدی (ع) می‌آید». ✳️ بلکه برخی از روایاتی که از پیامبر (ص) نقل شده، بین درفش‌های عباسیان که مسیر و هدف آنها دمشق بوده و بین پرچمهای یاران حضرت مهدی (ع) که هدف آنها قدس است، فرق گذاشته است.. ✅ از آن جمله روایتی است که ابن حمّاد آن را از محمد بن حنفیه و سعید بن مسیّب نقل کرده که گفت: ▫️ پیامبر (ص) فرمود: 🔸 «درفش‌‌هایی از بنی عباس از ناحیه مشرق خروج می‌کند و زمانی که اراده خداوند تعلق گیرد توقف می‌کند.. آنگاه درفش‌های سیاه کوچکی در پی آنان از ناحیه مشرق خروج می‌کند و با مردی از نسل ابو سفیان (=سفیانی) و لشکریانش مبارزه می‌کند که (این صاحبان درفش های سیاه کوچک،) علاقه‌مندان اطاعت و فرمانبرداری از حضرت مهدی (ع) می‌باشند» ✳️ گرچه روایت، ماجرای درفش‌های سیاه را مختصر آورده است اما در عین حال بشارت رسیدن به هدف را، هرچند که ناگواریها و دشواریها در راه رسیدن آنها به قدس باشد، داده است. ✅ زمان این واقعه در روایت ذکر نشده است امّا برخی از روایات دیگر می‌گوید: 🔸 رهبری این درفش‌ها به عهده صالح بن شعیب موعود است. ✅ از محمد بن حنفیه نقل شده که فرمود: 🔸 «درفش‌های سیاهی از بنی عباس خروج می‌کند، سپس پرچمهای مشابه دیگری که حاملان آنها کلاه‌های سیاه و لباسهای سفید بر تن دارند، پیشاپیش آنان مردی است بنام صالح از قبیله بنی تمیم، طرفداران سفیانی را شکست می‌دهد. تا اینکه در بیت المقدس فرود آمده و زمینه ظهور مهدی (ع) را مهیّا می‌نماید». ✳️ از این روایت استفاده می‌شود که مراد از این حرکت به طرف قدس، هجوم و حمله حضرت مهدی (ع) برای آزادی فلسطین و قدس است، امّا مانعی ندارد که این پرچمها قبل از صالح بن شعیب بطرف قدس حرکت نمایند چنانکه در پیشامدهای سرزمین شام بیان کردیم که نیروهای ایرانی جلوتر از سفیانی در شام وجود دارند. ⬅️ عصر ظهور، صفحه ی ۲۵۶ (۱). مانند ترمذی در سنن خود ج ۳ ص ۳۶۲ و احمد بن حنبل در مسندش و ابن کثیر در کتاب نهایه خود و بیهقی در کتاب خود بنام دلائل و غیر آنان.. (۲). صاحب مجمع البحرین گفته است که «إیل به کسر (الف) و سکون (یاء)، بزبان عبری و یا سریانی، نامی از اسماء خداوند بزرگ است و در اصطلاح عرب، کلمات جبرئیل و میکائیل و اسرافیل، به‌معنای عبد اللّه و یتم اللّه (بنده خدا) و مانند اینها می‌باشد. و ایل هم به‌معنای بیت المقدس است. و گفته شده بیت ایل به‌معنای خانه خدا می‌باشد چون کلمه ایل به لغت عبرانی یعنی خدا» 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S1W66
⭕️ آیا ما شما را هر روز رعایت نمی‌کنیم؟ آیا اعمال شما بر ما عرضه نمی‌شود؟ (مشاهده شیخ محمّد طاهر نجفی‌) ▪️ صالح متّقی، شیخ محمّد طاهر نجفی سالها است که خادم مسجد کوفه می‌باشد و با خانواده خود در همان‌جا منزل دارد و اکثر اهل علم نجف که به آن‌جا مشرّف می‌شوند، او را می‌شناسند و تاکنون چیزی جز حسن و صلاح از او نقل نکرده‌اند و ایشان الآن از هر دو چشم نابینا است. او می‌گفت: ⚔ هفت یا هشت سال قبل، به علّت نیامدن زوّار و جنگ بین دو طایفه در نجف اشرف، که باعث قطع تردّد اهل علم به آن‌جا شد، زندگانی بر من تلخ گشت؛ چون راه درآمد من منحصر به این دو دسته (زوّار و اهل علم) بود؛ به‌طوری‌که اگر آنها نمی‌آمدند، زندگی‌ام نمی‌چرخید. 🌌 با این حال و با کثرت عیال خود و بعضی از ایتام، که سرپرستی آنها با من بود، شب جمعه‌ای هیچ غذایی نداشتیم و بچّه‌ها از گرسنگی ناله می‌کردند. بسیار دلتنگ شدم. من غالبا به بعضی از اوراد و ختوم مشغول بودم. 🤲 در آن شب که بدی حال به نهایت خود رسیده بود، رو به قبله، میان محلّ سفینه (معروف به جای تنور) و دکّه القضاء (جایی که‌ امیر المؤمنین علیه السّلام برای قضاوت می‌نشسته‌اند) نشسته بودم و شکایت حال خود را به خدای متعال می‌نمودم و اظهار می‌کردم که: 🔹 خدایا به همین حالت فقر و پریشانی راضی هستم. ▫️ و باز عرض کردم: 🔹 چیزی بهتر از آن نیست که چهره مبارک سیّد و مولای عزیزم را به من نشان دهی و دیگر هیچ نمی‌خواهم. ✨ ناگهان خود را سر پا دیدم که در یک دستم سجّاده‌ای سفید و دست دیگرم در دست جوان جلیل القدری که آثار هیبت و جلال از او ظاهر است، قرار داشت. ایشان لباس نفیسی مایل به سیاه دربر داشت. من ظاهربین، خیال کردم که یکی از سلاطین است؛ امّا عمامه به سر مبارک داشت و نزدیک او شخص دیگری بود که لباس سفیدی به تن کرده بود. با این حالت به سمت دکّه‌ای که نزدیک محراب است به راه افتادیم وقتی به آن‌جا رسیدیم، آن شخص جلیل که دست من در دست او بود فرمود: 🔸 یا طاهر افرش السجّاده (ای طاهر سجّاده را فرش کن.) ▫️ آن را پهن نمودم دیدم سفید است و می‌درخشد و با خطّ درخشان چیزی بر آن نوشته شده بود ولی جنس آن را تشخیص ندادم. من با ملاحظه انحرافی که در قبله مسجد بود، سجّاده را رو به قبله فرش کردم. فرمود: 🔸 چطور سجّاده را پهن کردی؟ ▫️ من از هیبت آن جناب از خود بی‌خود شدم و از شدّت حواس‌پرتی گفتم: 🔹 فرشتها بالطّول و العرض (سجّاده را به طول و عرض پهن نمودم.) ▫️ فرمود: 🔸 این عبارت را از کجا گرفته‌ای؟ ▫️ گفتم: 🔹 این کلام از زیارتی است که با آن، حضرت بقیّه اللّه عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف را زیارت می‌کنند. ▫️ در روی من تبسّم کرد و فرمود: 🔸 اندکی فهم داری. ▫️ بعد هم بر آن سجّاده ایستاد و برای نماز تکبیر گفت و پیوسته نور عظمت او زیاد می‌شد به‌طوری‌که نظر بر روی مبارک ایشان ممکن نبود. آن شخص دیگر به فاصله چهار وجب پشت‌سر ایشان ایستاد. هر دو نماز خواندند و من روبروی ایشان ایستاده بودم. ناگهان در دلم راجع به او چیزی افتاد و فهمیدم ایشان از آن اشخاصی که من خیال کرده‌ام، نیست. وقتی از نماز فارغ شدند، حضرتش را دیگر در آن‌جا ندیدم امّا مشاهده کردم که آن بزرگوار روی یک کرسی حدود دو متری که سقف هم داشت، نشسته‌اند و آن‌قدر نورانی بودند که چشم را خیره می‌کرد. از همان‌جا فرمودند: 🔸 ای طاهر احتمال می‌دهی من کدام سلطان از این سلاطین باشم؟ ▫️ عرض کردم: 🔹 مولای من، شما سلطان سلاطینید و سیّد عالمید و از این سلاطین معمولی نیستید. ▫️ فرمود: 🔸 ای طاهر به مقصد خود رسیدی دیگر چه می‌خواهی؟ آیا ما شما را هر روز رعایت نمی‌کنیم؟ آیا اعمال شما بر ما عرضه نمی‌شود؟ ▫️ بعد هم وعده گشایش از تنگدستی را به من دادند. 🔥 در همین لحظه شخصی که او را می‌شناختم و کردار زشتی داشت از طرف صحن مسلم وارد مسجد شد. آثار غضب بر آن جناب ظاهر و روی مبارک را به طرف او کرد و رگ هاشمی در پیشانیش پدیدار شد و فرمود: 🔸 ای فلان، کجا فرار می‌کنی؟ آیا زمین و آسمان از آن ما نیست و در آنها احکام و دستورات ما جاری نمی‌شود؟ تو چاره‌ای جز آن‌که زیردست ما باشی، نداری؟ ▫️ آنگاه به من توجّه کرد و تبسّم نمود و فرمود: 🔸 ای طاهر به مراد خود رسیدی؛ دیگر چه می‌خواهی؟ ▫️ به‌خاطر هیبت آن جناب و حیرتی که از جلال و عظمت او به من دست داد، نتوانستم سخنی بگویم. باز ایشان سخن خود را تکرار فرمودند؛ امّا شدّت حال من به وصف نمی‌آمد. لذا نتوانستم جوابی بدهم و سؤالی از حضرتش بنمایم. و در این‌جا به فاصله چشم برهم زدنی نگذشت که ناگهان خود را در میان مسجد، تنها دیدم. به طرف مشرق نگاه کردم، دیدم فجر طلوع کرده است.
▪️ شیخ طاهر گفت: ▫️ با آن‌که چند سال است که کور شده‌ام و بسیاری از راه‌های کسب درآمد بر من بسته شده، که یکی از آنها خدمت علماء و طلّابی بود که به کوفه مشرّف می‌شدند؛ امّا طبق وعده حضرت، از آن تاریخ تا به حال الحمد للّه در امر زندگی گشایش شده و هرگز به سختی و تنگی نیفتاده‌ام. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۲۶۲ 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W81
❇️ مشخصاتی از زمان و مکان ظهور امام صادق (ع): ▫️ قائم ظهور نمی‌کند مگر در سال یک یا سه یا پنج یا هفت یا نه (=سال هجری قمری فرد) و در روز عاشورا، روز شنبه دهم محرم آشکار می‌شود. در بین رکن و مقام می‌ایستد و شخصی فریاد می‌زند: 🔸 بیعت کنید، بیعت کنید. ▫️یارانش از اطراف زمین روی آورده و با وی بیعت می‌کنند. سپس خداوند زمین را پر از عدل می‌کند، چنان‌که پر از ظلم و ستم شده باشد. آن‌گاه از مکه حرکت نموده و به کوفه آمده و در بلندی آن (نجف) فرود می‌آید، و از آن‌جا مأموران خود را به تمامی شهرها و کشورها گسیل می‌دارد. ⬅️ کشف الاستار صفحه ۱۸۲ 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S3W81
همه جا زمزمه عید و هلال است بیا عاشقان را هوس روز وصال است بیا بی تو کی عید بود بر همه ی منتظران؟ ماه من، رویت تو عین کمال است بیا