⭕️ شايد ما هم مثل او باشيم!
🔻 به خدمت حضرت استاد ـ آیت الله بهجت (ره) ـ عرض شد:
🔹 مريضى است روانى كه غذا نمىخورد، به زور به او غذا مىدهند.
▫️ فرمودند:
🔸 شايد ما هم همين طور باشيم كه كارهاى واجب را بدون تمايل انجام مىدهيم؛ زيرا انجام واجبات و طاعات، ميل و رغبت و شوق مىخواهد و ما نداريم!
⬅️ در محضر بهجت، جلد دوم
#خودسازی #تهذيب_نفس #آیت_الله_بهجت
💚کانال در مسیر مهدویت💚
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W20
كه بيست و سوم رمضان میباشد.
اگر بگوييم هفتاد روز، شب بيست و پنجم ذيقعدة الحرام و روز بزرگی است).
♦️حسن بن مثله میگويد:
▫️ به خانه برگشتم و همه شب را در فكر بودم، تا صبح شد و نماز خواندم.
بعد از نماز، سراغ علی بن المنذر آمدم و اتفاقات را برايش گفتم.
با هم تا جايی كه شب قبل مرا برده بودند، رفتيم.
در آن جا گفتم:
🔹به خدا قسم، نشانی و علامتی كه امام (ع) اين مطالب را به من فرموده اند، اين زنجيرها و ميخهايی است كه در اين جا هست.
▫️ سپس به طرف منزل سيد ابوالحسن الرضا رفتيم.
وقتی به در منزلش رسيديم، خدمتگذاران او را ديديم.
آنها به من گفتند:
🔸سيد ابوالحسن از اول صبح در انتظار تو است. آيا اهل جمكرانی؟
▫️ گفتم:
🔹 بلی.
▫️ همان وقت نزد سيد ابوالحسن رفتم و سلام كردم.
ايشان جواب سلام مرا به نحو احسن داد و مرا گرامی داشت و پيش از آن كه چيزی بگويم، گفت:
🔸 ای حسن بن مثله من خواب بودم.
در عالم رؤيا شخصی به من گفت: كسی به نام حسن بن مثله از جمكران نزد تو میآيد.
هر چه گفت سخن او را تصديق كن و بر قولش اعتماد كن، چون سخن او سخن ما است و نبايد گفته اش را رد كنی.
از خواب بيدار شدم و تا الان منتظر تو بوده ام.
♦️ در اين جا حسن بن مثله وقايع را مشروحا به او گفت.
سيد همان وقت فرمود كه اسبها را زين كنند، بعد سوار شدند.
وقتی نزديك ده رسيدند، جعفر چوپان را ديدند كه گله را در كنار مسير، میبرد.
حسن بن مثله ميان گله رفت و آن بزی كه حضرت اوصافش را داده بودند، آخر گله ديد، كه به طرف او میآيد! او هم آن بز را گرفت و خواست قيمتش را به جعفر بدهد.
جعفر سوگند ياد كرد كه من اين بز را هرگز نديده ام و در گله من نبوده است، جز آن كه امروز میبينم و هر طور خواسته ام آن را بگيرم، برايم ممكن نمی شد، تا الان كه پيش شما آمد.
بز را همان طوری كه حضرت بقية اللّه ارواحنافداه دستور داده بودند، به آن جا آوردند و كشتند.
بعد هم در حضور سيد ابوالحسن الرضا، حسن بن مسلم را حاضر كردند.
استفاده های زمين را از او گرفته و درآمد رهق را هم آورده و به آن اضافه كردند.
سپس مسجد جمكران را ساخته و با چوب پوشاندند.
سيد ابوالحسن الرضا زنجير و ميخها را به قم برد و در منزل خود گذاشت.
همه بيماران و دردمندان به منزلش میرفتند و خود را به آن زنجيرها میماليدند و خدای تعالی آنان را به سرعت شفا میداد و خوب میشدند.
ابوالحسن محمد بن حيدر میگويد: از چند نفر شنيدم كه سيد ابوالحسن الرضا در محل موسويان، در شهر قم مدفون است.
بعد از او يكی از فرزندانش مريض شد.
خواستند از همان زنجيرها برای شفايش بهره بگيرند.
در صندوق را باز كردند، اما چيزی نيافتند.
⬅️ بركات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، اثر سید جواد معلم، صفحات ۴۵ تا ۴۸
#تشرفات #امام_زمان_عج #مسجد_جمکران
💚کانال در مسیر مهدویت💚
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S4W20
🌱 تشرف حسن بن مثله جمكرانی و دستور ساخت مسجد جمکران
♦️ شيخ بزرگوار، حسن بن مثله جمكرانی (ره)، میگويد:
▫️ شب سه شنبه، هفدهم ماه مبارك رمضان سال سیصد و نود و سه (هجری قمری)، در خانه ام خوابيده بودم.
ناگاه نيمه شب جمعی به در منزل آمدند و مرا از خواب بيدار كرده و گفتند:
🔸 برخيز و دعوت امام مهدی صاحب الزمان (ع) را اجابت كن كه تو را خواسته اند.
▫️ برخاستم و آماده شدم و به آنها گفتم:
🔹 بگذاريد پيراهنم را بپوشم.
▫️صدايشان بلند شد:
🔹هو ما كان قميصك. (يعنی اين پيراهن مال تو نيست.)
▫️ خواستم شلوار را بپوشم. صدايشان آمد كه:
🔸 ليس ذلك منك فخذ سراويلك. (يعنی اين شلوار، شلوار تو نيست. شلوار خودت را بپوش.)
▫️ من هم شلوار خودم را پوشيدم.
خواستم به دنبال كليد در خانه بگردم.
صدايی آمد كه:
🔸 الباب مفتوح. (يعنی در باز است.)
▫️ وقتی از منزل خارج شدم، عده ای از بزرگان را ديدم. سلام كردم.
جواب دادند و خوش آمد گويی كردند.
بعد هم مرا، تا جايی كه الان محل مسجد است، رساندند.
وقتی خوب نگاه كردم، ديدم تختی گذاشته شده و فرش نفيسی بر آن پهن است و بالشهای خوبی روی آن قرار دارد.
جوانی سی ساله بر آن تخت نشسته و به بالش تكيه كرده است.
پيرمردی در محضرش نشسته و كتابی در دست دارد و برايش میخواند، و حدود شصت مرد در آن مكان در اطراف او نماز میخوانند. بعضی از آنها لباسهای سفيد و بعضی لباس سبز به تن داشتند.
آن پيرمرد حضرت خضر (ع) بود.
او مرا نشانيد.
امام زمان، حضرت بقية اللّه الاعظم ارواحنا فداه مرا به نام خودم صدا زده و فرمودند:
🔶 برو به حسن بن مسلم بگو، تو چند سال است كه اين زمين را آباد میكنی و میكاری و ما آن را خراب میكنيم و پنج سال است كه در آن كشت میكنی.
امسال هم دوباره از سر گرفته ای و مشغول آباد كردنش میباشی، ولی ديگر اجازه نداری در اين زمين كشت كنی و بايد هر استفاده ای كه از آن به دست آورده ای برگردانی، تا در اين محل مسجدی بسازند.
و به حسن بن مسلم بگو، اين جا زمين شريفی است و حق تعالی آن را برگزيده و بزرگ دانسته است، درحالی كه تو آن را به زمين خود ملحق كرده ای، به همين علت، خدای تعالی دو جوان از تو گرفت، اما متوجه نشدی و اگر كاری كه دستور داده ايم، انجام ندهی، حق تعالی تو را در فشار قرار میدهد، به طوری كه متوجه نشوی.
♦️حسن بن مثله میگويد،
▫️عرض كردم:
🔷 سيدی و مولای، برای اين مطالبی كه فرموديد، نشانه و دليلی قرار دهيد. چون اين مردم حرف بدون دليل را قبول نخواهند كرد.
▫️ حضرت فرمودند:
🔶 انا سنعلم هناك علامة (ما علامتی قرار خواهيم داد تا شاهد صدق قول تو باشد). تو برو و پيام ما را برسان و به سيد ابوالحسن بگو به همراه تو بيايد و آن مرد را حاضر كند و استفاده های چند ساله ای را كه برده است، از او بگيرد و به ديگران بدهد، تا بنای مسجد را شروع كنند.
كسریِ آنرا از رهق كه در ناحيه اردهال و ملك ما است، آورده و مسجد را تمام كنند.
ما نصف رهق را برای اين مسجد وقف كرديم، كه هر ساله پول آن را آورده،صرف ساختمان مسجد كنند.
به مردم هم بگو به اين مكان رو آورده و آن را گرامی بدارند و در اين جا چهار ركعت نماز بخوانند، به اين صورت كه دو ركعت آن را به قصد تحيت مسجد و در هر ركعت يك بار حمد و هفت بار قل هو اللّه و در ركوع و سجود، هفت مرتبه تسبيح بگويند.
دو ركعت ديگر را به نيت نماز امام صاحب الزمان (ع) بجا آورند، به اين صورت كه حمد را بخوانند، وقتی به اياك نعبد و اياك نستعين رسيد، آن را صد بار بگويند و بعد از آن حمد را تا آخر بخوانند.
ركعت دوم را هم به اين ترتيب عمل كنند و در ركوع و سجود هفت بار، تسبيح بگويند.
وقتی نماز تمام شد، تهليل (لااله الا اللّه) گفته و تسبيح حضرت فاطمه زهرا (س) را بخوانند.
بعد از تسبيح سر به سجده بگذارند و صد بار بر پيغمبر و آلش (ع) صلوات بفرستند،
فمن صليها فكانما صلی فی البيت العتيق (هركس اين دو ركعت نماز را بخواند، مثل اين است كه دو ركعت نماز در خانه كعبه خوانده باشد).
♦️ حسن بن مثله جمكرانی میگويد:
▫️ من وقتی اين جملات را شنيدم، با خود گفتم گويا محل مسجد همان است كه حضرت در آن جا تشريف دارند.
بعد به من اشاره فرمودند كه برو.
مقداری از راه را كه آمدم، دوباره مرا خواستند و فرمودند:
🔶 در گله جعفر كاشانی گله دار، بزی هست كه بايد آن را بخری.
اگر مردم روستا پولش را دادند، با پول آنها بخر، وگرنه بايد از پول خود بدهی.
فردا شب آن بز را به اين محل بياور و ذبح كن.
آنگاه روز هيجدهم ماه مبارك رمضان گوشتش را به بيماران و كسانی كه مرض سختی دارند بده، زيرا خدای تعالی همه را شفا میدهد.
آن بز ابلق (سفيد و سياه) است و موهای زيادی دارد.
هفت علامت در او هست: سه علامت در يك طرف و چهار تا طرف ديگر.
▫️ بعد از اين فرمايشات، براه افتادم كه بروم، اما باز مرا خواستند و فرمودند:
🔶 ما تا هفتاد يا هفت روز اينجاييم (اگر بگوييم هفت روز، دليل است بر شب قدر،
⭕️ مواظبت بر حلال و حرام و اهمیت كيفيّت در عبادات
❇️ چيزهاى عجيب و غريب از علما نقل شده كه چه اندازه مواظب حلال و حرام بوده اند، بلكه مواظبت آن ها بر مستحبّات نيز بيش از ما بوده و صاحب كرامت بوده اند.
❇️ آقايى كه خود او و نيز پدرش از اهل كرامت بودند، نقل كرد كه پدرش با آن كرامات و مقامات در حال ركوع و سجود تنها سه مرتبه « سُبْحانَ اللّه » مىگفت.
💡 آن ها كيفيّت را در عبادات ملاحظه مىكردند نه كميّت را.
❇️ همين جرياناتى را كه در آن قرار داريم و مىبينيم، همان علما ـ كه فقه و اصول اشتغال داشتند ـ از پيش مىديدند و خبر مىدادند، بدون اين كه اظهار كنند كه ما اهل كرامت و علم غيب هستيم.
🕯 آقايى مىگفت: جماعتى بوديم، آقا امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ تشريف آوردند و امامت كردند، ولى حمد و سوره را حسابى ساده قرائت فرمودند.
💎 خدا مىداند همين عبادت هاى ساده و مختصر اگر از اهلش صادر شود چه اثرها دارد، ولى مفصّل آن از غير اهلش بى اثر است.
❇️ مطلب، اجلّ (عالیقدرتر) از آن است كه با گفت و شنود، تفهيم (آموزش داده) و تفهّم (دریافت) شود. از خدا مىخواهيم كه لياقت دهد تا به ما الهام شود!
⬅️ در محضر بهجت، جلد ۱
#امام_زمان_عج #سخن_بزرگان #آیت_الله_بهجت #کیفیت_عبادات #انجام_واجبات_و_ترک_محرمات
💚کانال در مسیر مهدویت💚
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S7W20
شش ماه پایانی، فصل سوم، بخش اول، قسمت پنجم.mp3
1.91M
💡نشانه های ظهور:
⭕️ نمايان شدن بدنى كاملا واضح در قرص خورشيد و دستى كه از آسمان اشاره میكند.
🔰جزییات فایل صوتی🔰
📖 نام کتاب: شش ماه پایانی
🗂 موضوع: تقویم حوادث شش ماهۀ پیش از ظهور
❇️ فصل سوم: تقويم حوادث سال ظهور (شش ماهه آخر دوران غيبت)
⭕️ بخش اول: جريانات و اتفاقات ماه رجب
🏷 5. نمايان شدن بدنى كاملا واضح در قرص خورشيد و دستى كه از آسمان اشاره میكند.
الف) خارج شدن سر و سينه مردى در قرص خورشيد
ب) دستى كه در آسمان ظاهر میشود و اشاره میكند: هذا ... هذا ...: اين [حق است] اين [حق است] ...!
⏱ مدت زمان: ۵ دقیقه
💾 حجم: ۲ مگابایت
🖋 نویسنده: مجتبی الساده
☪ مترجم: محمود مطهری نیا
🎙راوی: علیرضا تابان
© ناشر نسخه صوتی: ایران صدا
📼 #کتاب_صوتی_شش_ماه_پایانی
#امام_زمان_عج #ظهور #نشانه_های_ظهور
💚کانال در مسیر مهدویت💚
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S1W20
10.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 به من رحم کن بی قرارم بیا
🎤 حامد جلیلی
🎬 نماهنگ مهدوی
#امام_زمان_عج #ظهور #نماهنگ_مهدوی #حامد_جلیلی
💚کانال در مسیر مهدویت💚
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S9W20
🕯 توسل به حضرت زینب(س) در تعجیل در فرج
🔰از آقای شیخ حسین سامرایی که از اتقیاء اهل منبر در عراق بودند، نقل شده است:
▫️ در آن ایامی که در سامرا مشرف بودم، روز جمعه طرف عصر در سرداب مقدس رفتم؛ دیدم غیر از من کسی نیست و من حال و توجهی پیدا کرده و متوسل به حضرت ولی عصر (عج) شدم در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمود:
🔸 «به شیعیان و دوستان ما بگویید خدا را قسم دهند به حق عمه ام زینب که فرج مرا نزدیک گرداند.»
⬅️ شیفتگان حضرت مهدی، ج۱، ص۲۵۱
#حضرت_زینب_س #امام_زمان_عج #حدیث
💚کانال در مسیر مهدویت💚
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S3W21
ای آینه ی جمال داور، زینب
وی کوثر کوثر پیمبر، زینب
با تیغ زبان خود نمودی اعجاز
ای وارث ذوالفقار حیدر، زینب
🌸؛🌸؛🌸
وی آینه ی عصمتِ زهرا زینب
در صبر و وفا بدون همتا زینب
تو محرم رازهای مولا بودی
چون فاطمه ای ام ابیها زینب
🌸؛🌸؛🌸
خورشید نجابت و ادب یا زینب
با فضل و وقار، منتجب یا زینب
در اوج شکوه مثل کوهی بانو
هستی تو عقیلة العرب! یا زینب
🌸؛🌸؛🌸
بر آل عبا تو نور عینی زینب
تو پشت و پناه عالمینی زینب
در فضل و شرافتت همین بس باشد
اینکه تو شریکة الحسینی زینب
میلاد با سعادت اسوه صبر و حیا، حضرت زینب سلام الله علیها را به محضر حضرت صاحب الزمان(عج) و تمامی شیعیان تبریک و تهنیت عرض می کنیم.
ماجرای هالو، باربر اصفهانی كه كارگزار امام زمان(عج) بود - حجت الاسلام عالی.mp3
5.51M
⭕️ ماجرای هالو، باربر اصفهانی كه كارگزار امام زمان(عج) بود.
🎙حجت الاسلام عالی
#امام_زمان_عج #سخنرانی_مذهبی #حجت_الاسلام_عالی #تشرفات
💚کانال در مسیر مهدویت💚
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S6W21
مزار میرزا حسین کشیکچی باربری که بین مردم به هالو معروف بود!
او در نهایت گمنامی از کارگزاران حضرت مهدی (عج) بود.
💚کانال در مسیر مهدویت💚
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S6W21r1
قسمتی از وصیت نامه عالم و عارف بزرگ آیت الله سید علی قاضی (ایشان استاد بزرگان بینظیری مثل آیت الله بهجت و علامه طباطبایی بودند):
💎 نماز را بازاری نکنید،
اول وقت به جا بیاورید
با خضوع و خشوع!
اگر نماز را تحفظ کردید، همه چیزتان محفوظ میماند؛
و تسبیحه صدیقه کبری سلام الله علیها و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود؛
🏷 #تهذيب_نفس #خودسازی #نماز_اول_وقت
💚کانال در مسیر مهدویت💚
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W21
⭕️ تشرّف تاجر اصفهانی و طىّ الارض با جناب هالو
🏷 قسمت اول
♦️آقای حاج آقا جمال الدين رحمه اللّه فرمودند:
▫️من برای نماز ظهر و عصر به مسجد شيخ لطف اللّه که در ميدان شاه اصفهان واقع است، میآمدم. روزی نزديک مسجد، جنازهای را ديدم که میبرند و چند نفر از حمّالها و کشيکچیها همراه او هستند. حاجی تاجری، از بزرگان تجّار هم که از آشنايان من است پشت سر آن جنازه بود و به شدّت گريه میکرد و اشک میريخت.
من بسيار تعجّب کردم؛ چون اگر اين ميّت از بستگان بسيار نزديک حاجی تاجر است که اينطور برای او گريه میکند، پس چرا به اين شکل مختصر و اهانتآميز او را تشييع میکنند و اگر با او ارتباطی ندارد، پس چرا اينطور برای او گريه میکند؟
تا آنکه نزديک من رسيد، پيش آمد و گفت:
🔸 آقا به تشييع جنازه اولياء حقّ نمیآييد؟
▫️ با شنيدن اين کلام، از رفتن به مسجد و نماز جماعت منصرف شدم و به همراه آن جنازه تا سر چشمه پاقلعه در اصفهان رفتم. (اين محل سابقا غسّالخانه مهمّ شهر بود) وقتی به آنجا رسيديم، از دوری راه و پيادهروی خسته شده بودم. در آن حال ناراحت بودم که چه دليلی داشت که نماز اوّل وقت و جماعت را ترک کردم و تحمّل اين خستگی را نمودم آن هم بهخاطر حرف حاجی. با حال افسردگی در اين فکر بودم که حاجی پيش من آمد و گفت:
🔸 شما نپرسيديد که اين جنازه از کيست؟
▫️ گفتم:
🔸 بگو.
▫️گفت:
🔸 میدانيد امسال من به حجّ مشرّف شدم. در مسافرتم چون نزديک کربلا رسيدم، آن بستهای را که همه پول و مخارج سفر با باقی اثاثيه و لوازم من در آن بود، دزد برد و در کربلا هم هيچ آشنايی نداشتم که از او پول قرض کنم. تصوّر آنکه اين همه دارايی را داشتهام و تا اينجا رسيدهام؛ ولی از حجّ محروم شده باشم، بیاندازه مرا غمگين و افسرده کرده بود.
(ادامه دارد)
⬅️ بركات حضرت ولی عصر(علیه السلام)، اثر سید جواد معلم، صفحات ۱۲۵ تا ۱۲۷
#مهدویت #تشرفات #امام_زمان_عج
💚کانال در مسیر مهدویت💚
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S4W21