eitaa logo
در مسیر مهدویت
356 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
414 ویدیو
3 فایل
اینجا محلی است که قصد داریم با هم چند قدمی در مسیر مهدویت و کسب رضایت امام زمان مهربان‌مان💚 -که خداوند ظهورش را نزدیک گرداند- برداریم.💐 ان شاء الله (کپی مطالب آزاد است) 🔗 @DarMasireMahdaviat
مشاهده در ایتا
دانلود
10.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« ماجرای سعید چندانی، نوجوان سنّی مذهب که بیماری لاعلاجی داشت. او در شب شهادت حضرت زهرا (س) در مسجد مقدس جمکران بدستان مبارک امام زمان أرواحنا فداه، شفا یافت؛ سپس شیعه شد؛ و در نهایت، بدست وهابیت ملعون، مسموم و مضروب شد و در شب ۲۱ رمضان، شب شهادت امیرالمؤمنین (ع)، سال ۱۳۷۵ به شهادت رسید.» 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W25
آیت الله العظمی بهجت (ره): بعضی از علما با سفارش به نماز اول وقت و یا نماز شب، زندگی آینده‌ی فرزندانشان را تأمین می‌کردند. ⬅️ در محضر بهجت، جلد اول، صفحه ۸۵ 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S5W26
🌱 تشرف یکی از شیعیان صالح اهل بیت (ع) ♦️ مردی صالح از شیعیان اهل بیت (ع) نقل ‌می‌کند: ▫️ سالی به قصد تشرف به حج بیت اللّه الحرام، براه افتادم. در آن سال، گرما بسیار شدید بود و بادهای سَموم(۱) خیلی ‌می‌وزید. به دلایلی از قافله عقب ماندم و راه را گم کردم، ازشدت تشنگی و عطش از پای درآمده و بر زمین افتادم و مشرف به مرگ شدم. ناگهان شیهه اسبی به گوشم رسید، وقتی چشم باز کردم، جوانی خوشرو و خوشبو دیدم که بر اسبی شهبا (خاکستری رنگ) سوار بود. آبی به من داد، آن را آشامیدم و دیدم از برف خنک تر و از عسل شیرین تر است. آن آب مرا از هلاکت نجات داد. گفتم: 🔹 مولای من، تو کیستی که این لطف را نسبت به من نمودی؟ ▫️فرمود: 🔸 منم حجت خدا بر بندگانش و بقیه اللّه (باقی مانده خیرات الهی) در زمین. منم آن کسی که زمین را از عدل و داد پر ‌می‌کند، همان طوری که از ظلم و ستم پر شده است. منم فرزند حسن بن علی ابن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (ع). ▫️ بعد فرمود: 🔸 چشمهایت را ببند. ▫️ چشمهایم را بستم. فرمود: 🔸 بگشا. ▫️ گشودم. ناگاه، خود را در پیش روی قافله دیدم و آن حضرت از نظرم غایب شدند. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر(عليه السلام)، صفحه ۷۷ (۱) بادهاى سَموم‏: «باد سموم» یا «سام» بادی بسیار خشک، گرم و سوزنده‌، تند و مرگبار است که معمولاً با ماسه و گرد و غبار همراه است و به همین دلیل خفه کننده است. این باد قابلیت دید را در فاصله چندمتری کاهش می‌دهد و یا تقریباً از بین می‌برد. آن‌چنان داغ است که گویی از یک بخاری کاملاً داغ خارج می‌شود. این باد شن‌ها را جمع و به‌صورت موج و تپه روی هم انباشته می‌کند و شکل تپه‌های شنی را در امتداد مسیر تغییر می‌دهد. این باد گرمازدگی ایجاد می‌کند به طوری که حرارت بیشتری را به بدن انسان می‌رساند و شخص را مسموم می‌کند به طوری که هرگاه آب خنک یا یخ برای شخص باد سام زده در دسترس نباشد، وی را خفه می‌کند و می‌کُشد. در چنین موقعی است که شخص نفسش تنگ، چشم‌هایش قرمز و لب‌هایش خشک می‌شود و پا به فرار می‌گذارد. شترهای آن‌ها نیز گاهی فرار می‌کنند و گاهی روی زمین دراز می‌کشند و گردن‌های خود را روی ریگ‌ها می‌گذارند و پوزه خود را به زمین می‌نهند و اگر در چنین توفان خطرناکی کاروان بتواند خود را به پناه کوه یا سنگی برساند و در آنجا بماند تا توفان فرو نشیند، جان سالم به در خواهد برد، ولی اگر در میان بیابان بی‌سر و ته گم شود و دسترسی به پناهگاه پیدا نکند یا توفان شدید باشد، حالت بهت و دوران سر به او دست می‌دهد به طوری که نیروی فرار کردن هم از او گرفته می‌شود و کاروانیان در زیر تل‌های ریگ متحرک دفن می‌شوند. 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W26
روز وفات فاطمه ام البنین است مظلومه ای کز هجر گلهایش غمین است در دامنش پرورده سرداری چو عباس الحق که ایشان مادری شیر آفرین است 🏴 فرا رسیدن سالروز وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام بر مولایمان حضرت مهدی(عج) و همه شیعیان آن حضرت تسلیت باد.
🔴 لحظه به لحظه در انتظار فرج ♦️ مرحوم آقا ابوالفضل قهوه چی پیرمرد متقی و با صفا و اهل توسل بود و از جمله کسانی به شمار می‌رفت که علاقه و ارادت شدیدی به آقای مجتهدی داشت و آقا هم به خاطر پاکدلی و سادگیش شدیداً به او محبت داشتند. آقا ابوالفضل تعریف می‌کرد: ▫️ در ایام ماه مبارک رمضان که آقای مجتهدی در کوه خضر بیتوته کرده بودند، شبی بعد از افطار به خاطر دیدنشان راهی کوه شدم. هنگامی که به ایشان رسیدم، دیدم بیرون از محوطه ی اتاقی که در کوه خضر است نشسته‌اند و مشغول نغمه سرایی و سیر و صفا و توسل به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند، من نیز که عاشق و شیفته ی حضرت بودم با دیدن آن حال عجیب و غریب و توسل ایشان به حضرت، منقلب شدم و بسیار گریستم در حالی که پیوسته حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) را صدا می‌کردم. در همین حال یک مرتبه آقای مجتهدی خطاب به من فرمودند: 🔸 آقا ابوالفضل بس است دیگر! آیا چشم حضرت بین داری؟! ▫️ و اشاره ای به سوی ماه کرده و فرمودند: 🔸 اگر چشمش را داری ببین!! ▫️ آن شب قرص ماه کامل بود هنگامی که به آن نظر کردم؛ جمال دلربای حضرت مهدی (روحی فداه) را با یک حالت نیم خیز مثل کسی که می‌خواهد برخیزد زیارت کردم، در حالی که با یک دست ذوالفقار! و با دست دیگر غلاف آن را گرفته و کمی آن را از غلاف بیرون کشیده بودند. سپس آقای مجتهدی فرمودند: 🔸 ببین آقا ابوالفضل، خود حضرت هم لحظه به لحظه در انتظار ظهورند و تا امر فرج اصلاح نگردد، ایشان هم لحظه ای آرامش ندارند. ▫️ به محض اینکه آن صحنه را مشاهده کردم طاقت نیاوردم و بیهوش روی زمین افتادم. ⬅️ لاله ای از ملکوت، جلد اول، صفحه ۳۶۱,@sheykhjafar_mojtahedi 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S7W26
شش ماه پایانی، فصل سوم، بخش سوم، قسمت.mp3
853.3K
💡نشانه های ظهور: ❇️ حوادث ماه رمضان‏: ⭕️ بیعت کردن سی هزار نفر از قبیله بنی کلب با سفیانی‌ 🔻سفیانی در ماه رجب شورش کرده و به مبارزات نظامی و سیاسی و جنگهای خویش جامه عمل می‌پوشاند و محدوده نفوذ خویش را گسترش می‌دهد و در این زمان دیگران هم به او پیوسته و مجموعه‌ها و قبایل غیر دینی به دنبال او راه می‌افتند. پیامبر اکرم، صلّی اللّه علیه و آله، در این رابطه فرمودند: 🔸 سفیانی با سیصد و شصت سواره شورش می‌کند تا این‌که به دمشق می‌رسد و در ماه رمضان هم سی‌هزار نفر از قبیله بنی کلب با او بیعت می‌کنند. (شرح در فایل صوتی) 🔰جزییات فایل صوتی🔰 📖 نام کتاب: شش ماه پایانی 🗂 موضوع: تقویم حوادث شش‌ ماهۀ پیش از ظهور ❇️ فصل سوم: تقويم حوادث سال ظهور (شش ماهه آخر دوران غيبت) ⭕️ بخش دوم: حوادث ماه رمضان 📁 ۳. بیعت کردن سی هزار نفر از قبیله بنی کلب با سفیانی‌ ⏱ مدت زمان: 2 دقیقه 💾 حجم: 1 مگابایت 🖋 نویسنده: مجتبی الساده ☪ مترجم: محمود مطهری نیا 🎙راوی: علیرضا تابان © ناشر نسخه صوتی: ایران صدا 📼 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S1W26
🌸 «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»: 📃 کسی که در انتظار امام دوازدهمین خود به سر می‌برد همانند کسی است که در رکاب رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله و سلم) شمشیر کشیده و از آن حضرت دفاع می‌نماید. 📜 المُنتَظِرُ لِلثّانی عَشَر كَالشّاهِرِ سَیفَهُ بَینَ یدَی رُسولِ الله صلی‌الله علیه و آله یذُبُّ عَنهُ. ⬅ کمال‌الدین، ص ٦٤٧ 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S3W27
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 سرنخ محرومیت از امام زمان - عجل الله تعالی فرجه الشریف - 🎙آیت الله ناصری 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S6W27
⭕️ مادر من از مادر موسی(ع) افضل است! آیت الله بهجت(ره): ▫️ یک وقت مرحوم آقا سیّد مرتضی کشمیری دید عدّه‌ای ‌می‌خواهند داخل یکی از حجره‌های مسجد کوفه شوند ولی درِ آن قفل است و کلید در دستشان نیست، و با هم صحبت ‌می‌کنند که اگر کسی نام مادر حضرت موسی علیه السّلام را بگوید، قفل باز ‌می‌شود. ایشان نزدیک آمد و فرمود: 🔸 مادر من از مادر موسی علیه السّلام افضل است ▫️ و گفت: 🔸یا فاطمه ▫️ و دست برد و قفل را بدون کلید باز کرد! البتّه ما چنین کاری را نمی‌کنیم، هر چند به عظمت و برتری حضرت زهرا علیهاالسّلام بر تمام زنان یقین داریم، چرا که شرمنده ‌می‌شویم. اگر خدا بصیرت ندهد انسان از قبیل 📜 «أُوْلَآ ئک کَالأَْنْعَمِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»(۱) 📃 (آنان همانند چارپایان هستند، بلکه از آن‌ها نیز گمراه ترند.) می‌شود. با این که این همه عجایب و غرایب و کرامات از علما ظاهر شده به گونه‌ای که گویا ما خود آن‌ها را دیده‌ایم، ولی هیچ در ما اثر نمی‌کند. ⬅️ در محضر بهجت، جلد اول، نکته ۳۷۷ (۱) سوره ی اعراف، آیه ی ۱۷۹ 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S5W27
⭕️ تشرف ملا ابوالقاسم قندهاری و جمعی از اهل سنت قسمت اول: ♦️ فاضل جلیل ملا ابوالقاسم قندهاری فرمود: ▫️ در سال ۱۲۶۶، هجری در شهر قندهار، خدمت ملا عبدالرحیم (پسر مرحوم ملا حبیب اللّه افغان) کتاب هیئت و تجرید را درس ‌می‌گرفتم (این دوکتاب از دروسی است که سابقا در حوزه خوانده ‌می‌شد و الان هم کم و بیش آنها رامی خوانند). عصر جمعه ای به دیدن ایشان رفتم. در پشت بام شبستان بیرونی او، جمعی از علماء و قضات و خوانین افغان نشسته بودند. بالای مجلس، پشت به قبله و رو به مشرق، جناب ملا غلام محمد قاضی القضات، سردار محمد علم خان و یک نفر عالم عرب مصری و جمعی دیگر از علماء نشسته بودند. بنده و یک نفر از شیعیان که پزشک سردار محمد بود، و پسرهای مرحوم ملاحبیب اللّه، پشت به شمال و پسر قاضی القضات و مفتی‌ها برعکس ما، یعنی رو به قبله و پشت به مشرق که پایین مجلس ‌می‌شد، به همراه جمعی از خوانین نشسته بودند. سخن در مذمت و نکوهش مذهب تشیع بود، تا به این جا کشید که قاضی القضات گفت: 🔹 از خرافات شیعه آن است که ‌می‌گویند: [حضرت ] م ح م د مهدی پسر[حضرت ] حسن عسکری [ (ع) ] سال ۲۵۵ هجری در سامرا متولد شده و در سال ۲۶۰ در سرداب خانه خود غایب گردیده و تا زمان ما هم هنوز زنده است و نظام عالم بسته به وجود او است. ▫️ همه اهل مجلس در سرزنش و ناسزا گفتن به عقاید شیعه هم زبان شدند، مگر عالم مصری، که قبل از این سخن قاضی القضات بیشتر از همه، شیعه را سرزنش ‌می‌کرد. او در این وقت خاموش بود و هیچ نمی‌گفت، تا این که سخن قاضی القضات به پایان رسید. در این جا عالم مصری گفت: 🔸 سال فلان، در مسجد جامع طولون، پای درس حدیث حاضر ‌می‌شدم. فلان فقیه حدیث ‌می‌گفت. سخن به شمایل [حضرت] مهدی [(ع)] رسید. قال و قیل برخاست و آشوب بپا شد. ناگهان همه ساکت شدند، زیرا جوانی را به همان شکل و شمایل ایستاده دیدند، در حالی که قدرت نگاه کردن به او را نداشتند. ▫️ چون سخن عالم مصری به این جا رسید، ساکت شد. بنده دیدم اهل مجلس ما همگی ساکت شده‌اند و نظرها به زمین افتاده است و عرق از پیشانی‌ها جاری شد. از مشاهده این حالت حیرت کردم. ناگاه جوانی را دیدم که رو به قبله در میان مجلس نشسته است. به مجرد دیدن ایشان حالم دگرگون شد. توانایی دیدن رخسار مبارکشان را نداشتم و مانند بقیه اهل جلسه بی حس و بی حرکت شدم. تقریبا ربع ساعت همه به این حالت بودیم و بعد آهسته آهسته به خود آمدیم. هر کس زودتر به حال طبیعی بر ‌می‌گشت، بلند ‌می‌شد و ‌می‌رفت. تا آن که همه جمعیت به تدریج و بدون خداحافظی رفتند. من آن شب را تا صبح هم شاد و هم غمگین بودم: شادی برای آن که مولای عزیزم را دیدار کرده‌ام، و اندوه به خاطر آن که نتوانستم بار دیگر بر آن جمال نورانی نظر کنم و شمایل مبارکش را درست به ذهن بسپارم. (ادامه دارد) ⬅️ برکات حضرت ولی عصر(عليه السلام)، صفحه ۷۳ 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W27
⭕️ تشرف ملا ابوالقاسم قندهاری و جمعی از اهل سنت قسمت دوم: ▫️ ... فردای آن روز برای درس رفتم. ملا عبدالرحیم مرا به کتابخانه خود خواست و در آنجا تنها نشستیم. ایشان فرمود: 🔸 دیدی دیروز چه شد؟ حضرت قائم آل محمد (ع) تشریف آوردند و چنان تصرفی در اهل مجلس نمودند که قدرت سخن گفتن و نگاه کردن را از آنها گرفته و همگی شرمنده و درهم و پریشان شدند و بدون خداحافظی رفتند. ▫️ من این قضیه را به دو دلیل انکار کردم: یکی این که از ترس، تقیه کرده و دیگر آن که، یقین کنم آنچه را دیده ام خیال نبوده است، لذا گفتم: 🔹 من کسی را ندیدم و از اهل مجلس هم چنین حالتی را مشاهده نکردم. ▫️ گفت: 🔸 مطلب از آن روشن تر است که تو بخواهی آن را انکار کنی. بسیاری از مردم دیشب و امروز برای من نوشتند. برخی هم آمدند و شفاها جریان را نقل کردند. ▫️ روز بعد پزشک سردار محمد را که شیعه بود دیدم، گفت: 🔸 چشم ما از این کرامت روشن باد. سردار محمد علم خان هم از دین خود سست شده و نزدیک است او را شیعه کنم. ▫️ چند روز بعد، اتفاقا پسر قاضی القضات را دیدم. گفت: 🔹 پدرم تو را ‌می‌خواهد. ▫️ هر قدرعذر آوردم که نروم، نپذیرفت. ناچار با او به حضور قاضی القضات رفتم. در آن جا جمعی از مفتی‌ها و آن عالم مصری و افراد دیگر حضور داشتند. بعد از سلام و تحیت با قاضی القضات، ایشان چگونگی آن مجلس را از من پرسید. گفتم: 🔸 من چیزی ندیده ام و غیر از سکوت اهل مجلس و پراکنده شدن بدون خداحافظی، متوجه مطلب دیگری نشدم. ▫️ آن‌هایی که در حضور قاضی القضات بودند، گفتند: 🔹این مرد دروغ ‌می‌گوید، چطورمی شود که در یک مجلس در روز روشن، همه حاضرین ببینند و این آقا نبیند؟ ▫️ قاضی القضات گفت: 🔸 چون طالب علم است، دروغ نمی‌گوید. شاید آن حضرت فقط خود را برای منکرین وجودش جلوه گر ساخته باشد، تا موجب رفع انکار ایشان شود. و چون آن که مردم فارسی زبان این نواحی، نیاکانشان شیعه بوده اند و از عقاید شیعه، اعتقاد کمی به وجود امام عصر (ع) برای آنها باقی مانده است، ممکن است او هم ندیده باشد. ▫️ اهل مجلس بعضی از روی اکراه و برخی بدون آن، سخن قاضی القضات را تصدیق کردند. حتی بعضی مطلب او را تحسین نمودند. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر(عليه السلام)، صفحه ۷۳ 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W27r1
شب میلاد زهرای بتول است ز يُمن او دعا امشب قبول است شب فیض و شب قرآن، شب نور شب اعطای کوثر بر رسول است سالروز ولادت ام‌ابیها، حضرت فاطمه زهرا(س) را خدمت فرزند برومندشان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمامی دوستداران آن حضرت مخصوصاً بانوان بزرگوار تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم.