eitaa logo
دار العباده
59 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
718 ویدیو
60 فایل
اطلاع رسانی فعالیت های بسیج روستای بیاضه
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هفته بسیج گرامی باد حضور تعدادی از بسیجیان پایگاه بسیج حضرت سید الشهداء بیاضه در گردهمایی بزرگ بسیجیان شهرستان خوروبیابانک . جمعه ۳ آذر
🇮🇷🇵🇸 🎥 (۲) | تو هر سیل و آبگرفتگی این بسیجی های جهادگر هستن که به کمک مردم میرن تا "سیلِ بدنامی" براندازا رو ببره...! 🍃🌹🍃 | | 🆔 http://eitaa.com/meyarpb 🆔 http://rubika.ir/meyar_pb
7.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸 🎥 | بسیج امید ملت ایران 🍃🌹🍃 🌺 هفته مبارک بسیج گرامی باد | | 🆔 http://eitaa.com/meyarpb 🆔 http://rubika.ir/meyar_pb
به مصداق حدیث شریف: من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق اینجانب وظیفه خود می دانم که از این شور و شعفی که شما عزیزان بسیجی که در روز سوم آذرماه ۱۴۰۲ رقم زده اید که در روزهای تاریخ شهرستان خورو بیابانک ماندگار کردید تشکر کنم و این نمایش اقتدار چیزی جز به لبیک رهبر عظیم الشان انقلاب نیست و این حضور دل انگیز شما نوید آینده ای روشن برای این انقلاب را دارد چرا که چیزی که بیشتر در این جمع نمایان بود آمادگی نسل جوان برای تحویل گرفتن و ادامه هدف اصلی این انقلاب در گام دوم می باشد که ان شاالله به ظهور منجی عالم بشریت وصل خواهد گردید. سرگرد پاسدار علیرضا غلامرضایی فرمانده حوزه مقاومت بسیج شهید مفتح ره خوروبیابانک https://eitaa.com/joinchat/3018981629C0f3a740e72
📌 مادر شهید یوسف داورپناه : من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم 🔹 مادر شهید: پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگشت ◇ کوموله ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند ، گفتند به خمینی توهین کن یوسف این کار رو نکرد. ◇ به من گفتند توهین کن، گفتم چنین کاری نمیکنم. گفتند: بچه ات را میکشیم بازهم قبول نکردم. ◇ پسرم رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند ◇ گفتند: به خمینی توهین کن، بازم توهین نکردم ، من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند ◇ بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند: باید خودت پسرت را دفن کنی.گفتم : من طاقت ندارم خاک روی سر پسرم بریزم ◇ گفتند: جنازه اش را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردانیم ◇ شروع کردم با دستان خودم قبر درست کردن، با گریه می گفتم: یا فاطمةالزهرا، یا زینب کبری؛ انگار همه عالم کمکم میکردند برای حفر قبر پسرم. ◇ دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر. ◇ فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو. ◇ کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم؛ به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم. 🔻 مادران شهدا مثل کوه پای نظام جمهوری اسلامی و ولایت ایستادند 🔹️ به راستی ما کجای کار هستیم ؟