. در سالروز گرامیداشت روز دانشجو پویایی همیشگی ، در فکر و اندیشه انگیزه ای قدرتمند و مقدس برای رسیدن به هدف و تلاشی مستمر و خستگی نا پذیر برای تمام دانشجویان متعهد کشورم آرزومندم❤️        🌹روز دانشجو مبارک🌹 🦋

دلاورانِ بي نام؛👇 📌اینها همونایی هستن که ۳۴ روز خرمشهر رو سرپا نگه داشتن از نیروهای ارتش که در خرمشهر ایستادگی کردن💚 ولی مظلوم واقعه شدن و چیزی درباره شون گفته نمیشه😔 دلاوران و تکاوران کلاه سبز ارتش جمهوری اسلامی ایران گردان یکم پایگاه دوم بوشهر

‏دانشجوی ۲۲ ساله شیمی دانشگاه صنعتی شریف و فرمانده محور عملیاتی تیپ ۲۷ محمد رسول الله شهید حاج محسن وزوایی دانشجو شما بودی . . ! بقیــــه ســـو تفــــاهمـــــن❤️ #شهیدانه | #روزدانشجو

در کوله بار غربتم یک دل از روزهای واپسین مانده است عباس های تشنه لب رفتند مشک صداقت بر زمین مانده است من بودم و او بود و گمنامی نامش چه بود انگار یادم نیست بر شانه های سنگی دیوار نام تو ای عاشق ترین مانده است سالروز زمینی شدنت مبارک🌹 🖤شادی روح شهدا صلوات🖤

‌🕌 شب زیارتی آقا سیدالشهدا (ع) به یاد شهید سید ابراهیم رئیسی 💔 تولدت در آسمان ها مبارک باشه💚💚 سید دلها💚💚 مرد روز های سخت و طاقت فرسا ، مرد مخلص و پاک دست روحت شاد 💚💚

واقعا رفت؟😔💔 ۲۳ آذرماه ۱۳۳۹ روزی که #سید_ابراهیم متولد شد... #تولدت_مبارک_رئیسی_عزیز سلام ما را در #شب_جمعه به سیدالشهداء برسان #شهید_جمهور

‌#ساعت_به_وقت_حاج_قاسم #۱:۲۰ #دلتنگی 🕊️✨ حاجی برگرد 💔💔🖤🖤

سیزدهم جمادی الثانی، سالروز وفات اسوه صبر و ایثار ، حضرت ام البنین(سلام الله علیها)همسر حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) و مادر حضرت قمر بنی هاشم (علیه السّلام) را به ساحت حضرت صاحب الزمان (عج) و جمیع شیعیان تسلیت عرض می نمائیم و صبر و استقامت مادران و همسران شهدا را ارج می نهیم. 🌹 پهلوانهای محله رفتن و مادرا موندن و کوه خاطرات... تقدیم به همه مادران و همسران شهدا که مقتدایشان حضرت ام البنین (س) بود🌷 #پایگاه_بسیج_حضرت_سیدالشهداء_ع_بیاضه

عملیات کربلای ۴ رمز عملیات: یا محمد رسول الله ساعت شروع: ۲۲:۳۰ ‍ به بهانه سوم دی ماه سالروز عملیات کربلای۴ یاد و خاطره شهدای اطلاعات عملیات تیپ الغدیر در عملیات کربلای۴ گرامی باد(ساعدصمدی، امیرنامجو، ضیاء شریف، حمید خانزاده، محمدرضا زارع بیدکی. قابل ذکر است یک گروه از نیروههای اطلاعات عملیات تیپ الغدیر در کربلای ۴ به ناوتیپ امیرالمومنین(ع) بوشهر مامور شدند و متن ذیل دلنوشته، بازمانده ای از این قافله است. 🔸️شب بود و آسمان نظاره گر بر رودخانه ای خروشان، با امواجی که در انتظار عبور جلوه هایی از عشق بود، اروند در آن شب، به عشق ادای احترام نمود.... آن شب در کنار ساعد صمدی، حمید خانزاده؛ امیرعلی نامجو، محمدرضا زارع بیدگی و ضیاء شریف در جزیره مینو نظاره گر اخرین وداع ها بودم و امروز آسمان، مبهوت و دلم گرفته است. آخرین زمزمه هایی که در جمع بروبچه های ناوتیپ امیرالمومنین(ع)، نجوا می شد و لبهایی که آرام "یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله" می خواندند، ساعت عملیات کربلای ۴ نزدیک شد و در آب های سرد اروند با حمید خانزاده و چند تخریب چی به سمت قطعه پیش رفتیم، ساعد صمدی و نامجو و شریف در محور راست، شهید موسوی پور(شهادت فروردین۱۳۶۷، بیت المقدس۴) و زارع بیدکی سمت چپ و حقیر و خانزاده محور میانی، باید نیروها را به سمت جزیره قطعه وارد عمل می کردیم. پس از عبور در اروند حدود ساعت ۲۲شب، پشت موانع دشمن و دیوار بتونیِ جزیره قطعه رسیدیم، سکوت بود و در سکوت، به صدای آب گوش می دادیم و چهره حمید خانزاده نشان از زمزمه های حدیث عشق داشت که در نگاهش جاری شده بود، تخریب چی ها را با اشاره، به باز کردن معبر در میان موانع دشمن راهنمایی کرد، در این هنگام صدای هواپیمای دشمن از سمت ام الرصاص با ریختن بمب های منور همراه شد و آسمان اروند روشن گردید، حمید و تخریب چی فقط قادر به گذشتن از دیوار شدند و شهادت، آنها را استقبال نمود.... آنروز نهر جُروف( نهری در جزیره مینو و ایستگاه قایق ها برای اعزام نیروهای کمکی) خَجِل از این شد که نتوانست قایقها را از خود عبور دهد و مردانی از سرزمین ایثار، تنها و مظلوم ولی مردانه در برابر دشمن مقاومت نمایند. اروند را سراسر گلوله و آتش فراگرفته بود و راهی جز این نبود که به بازگشت به ساحل مینو بیاندیشیم، ولی دیگر، آب آرامش نداشت و بازماندگان قافله را هرکدام به این سو و آن سو می برد تا غیرت های تکرار ناشدنی را فراموش نکنیم... قطعه محفل عاشقانی بود که صمدی، ساعدِ زمین و آسمان شد، نامجو، امیر معبری گردید که شریف را ضیاءِ نوربخش آن بود، زارع، کشتزاری از باغ شهادت را آبیاری نمود، خانزاده، ستایشگر و حمیدِ پروردگار در اوج پاکپازی شد. به روایت رزمنده بسیجی جانباز دکتر مرتضی نیک روش ( غواص اطلاعات و عملیات تیپ الغدیر)

به یاد شهدای مظلوم غواص عملیات کربلای ۴ کربلا یعنی کربلای ۴….(این متن را از دست ندهید) «امشب، عاشورای امام حسین است؛ آمده ایم که به تکلیف خودمان عمل کنیم، هر کسی ذره ای در دلش شکی وجود داره، ترس داره، منتظر داره، دلش جایی گیره، یا… «امشب، عاشورای امام حسین است؛ آمده ایم که به تکلیف خودمان عمل کنیم، هر کسی ذره ای در دلش شکی وجود داره، ترس داره، منتظر داره، دلش جایی گیره، یا علی مدد! … فانوس ها را خاموش کنید!» کانال سراسر تاریک شد.. چشم چشم را نمی دید! «من دارم می رم،۱۰ دقیقه دیگر بر می گردم تا ببینم چند نفر مونده و بعد تصمیم بگیرم باید چکار کنیم!» بچه ها نگذاشتند حاج حسین برود! … لباس های تنگ و چسبان غواصی را پوشیدند و در آن شب سرد زمستانی، عاشقانه به آب زدند… آنها نمی توانستند از کپسول اکسیژن استفاده کنند یا نداشتند که استفاده کنند! … به صورت شناور روی آب با ارتفاعی بیست سانتی در عمق آب فرو رفته اند … با طنابی در دست تا همدیگر را در زیر آب گم نکنند … چندین سر نی از آب زده بیرون ، تا وسلیه ای باشد که بتوانند نفس بکشند… شرایط بسیارسخت است … سمت چپ، راست و جلوی آنها عراقی ها هستند و در پشت سر دریایی از آب! … یعنی راه رفته، مسیر برگشت ندارد! … باید حتما به ساحل رسید ! عملیات آنقدر سرّی است که حتی به نیروهای امدادی نیز آماده باش نداده اند! … اما آنقدر سرّی نمانده که نیروهای عراق مطلع نباشند!… منطقه به یکباره مثل روز روشن می شود … منوّر پشت منوّر … همه چیز حکایت از لو رفتن عملیات دارد …راهی برای برگشت نیست … دشمن با تمام تجهیزاتی که داشت، بچه ها را به گلوله بسته … نه تنها تیربارها که ضد هوایی ها هم به سمت آب نشانه رفته اند!… ساحل جنوبی اروند، زیر آتش پرحجم توپخانه قرار گرفته! … جهنمی از آتش بر روی اروند رود بر پا شده است… قتل عام دسته جمعی در حال شکل گیری است!… دیگر آن نی که باید شاهراه اکسیژن بچه ها باشد، وسیله ای برای شناسایی شده است! … تعداد زیادی در زیر آبها دفن شدند… عده ای خسته و زخمی خود را به ساحل رساندند … دشمن با قهقهه مستانه منتظر پذیرایی از آنهاست … انتظار شنیدن تیر خلاص را دارند اما صدای بلدوزر است که نفس هایشان را در سینه حبس می کند … ریه های خسته از آب، حالا باید از خاک نیز برای جرعه ای زندگی گدایی کنند… اما خاک ظالم تر است و بی رحم تر … قفسه سینه سنگین می شود … دست های بسته اجازه نمی دهد تا جلوی ورود خاک به دهان را بگیرند … خاک در ریه ها گِل می شود… و صدای «یازهرا» «یا حسین» بچه ها آرام آرام قطع می شود … عملیات کربلای ۴ در دیماه ۱۳۵۶ انجام گرفت ،‌اما لو رفتن عملیات باعث شهادت تعداد زیادی از جوانان این مرزوبوم گردید یادشان گرامی