eitaa logo
دریـــــچــــــہ🍁
1.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
889 ویدیو
6 فایل
🏞 #دریچه (کافه شعر بچه مذهبیا) 🍁کانال ادبی(شعر، متن ادبی،عکس نوشته ، انگیزشی و ...) اینجا👈 @Admin_111 منتظر دریافت اشعار و انرژی مثبت شما هستم😍 🦋🌱زندگی زیباست ای زیبا پسند...💌
مشاهده در ایتا
دانلود
💔ما چون دو دریچه روبروی هم 🍀آگاه زِ هَر بگو مگوی هم 💔هر روز سلام و پرسش و خنده 🍀هر روز قرار روز آینده 💔عمر آیینه بهشت اما آه 🍀بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه 💔اکنون دل من شکسته و خسته ست 🍀زیرا یکی از دریچه ها بسته ست 💔نه مهر فسون نه ماه جادو کرد 🍀نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد @Dariche1
🌊✨ چون سبوی تشنه... از تهی سرشار، جویبار لحظه ها جاریست. چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب، واندر آب بیند سنگ، دوستان و دشمنان را می شناسم من. زندگی را دوست می دارم؛ مرگ را دشمن. وای، امّا - با که باید گفت این؟- من دوستی دارم که به دشمن خواهم از او التجا بردن. جویبار لحظه ها جاری... @Dariche1
💔💞 ناگهان در کوچه دیدم بی وفای خویش را باز گم کردم ز شادی دست و پای خویش را گفته بودم بعد ازین باید فراموشش کنم دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را @Darache1
🌨☔️🌧☂🌫💞🌸 سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را نگه جز پیش پا را دید ، نتواند که ره تاریک و لغزان است وگر دست محبت سوی کسی یازی به اکراه آورد دست از بغل بیرون که سرما سخت سوزان است نفس ، کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریک چو دیدار ایستد در پیش چشمانت نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟ مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی دمت گرم و سرت خوش باد سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد تگرگی نیست ، مرگی نیست صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است من امشب آمدستم وام بگزارم حسابت را کنار جام بگذارم چه می گویی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟ فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین درختان اسکلتهای بلور آجین زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه غبار آلوده مهر و ماه زمستان است @Dariche1
🌺❤️ ناگهان در کوچه دیدم بی وفای خویش را باز گم کردم ز شادی دست و پای خویش را گفته بودم بعد ازین باید فراموشش کنم دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را @Dariche1
❤️📄✅ لحظه دیدار نزدیک است باز من دیوانه ام، مستم باز می لرزد، دلم، دستم باز گویی در جهان دیگری هستم های ! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ وای ! نپریشی صفای زلفم را، دست آبرویم را نریزی دل ای نخورده مست لحظه دیدار نزدیک است @Dariche1
💥💞🌪 نادر از هند نبرد ، آنچه تو بردی ز دلم که تو مهری و مهاری و مهارت کردی دلم ایران و تو اسکندر طائیس اطوار زدی و سوختی و کشتی و غارت کردی @Dariche1
💞 ‏دلم تنگ است بیا بنگر چه غمگین و غریبانه در این ایوان سرپوشیده وین تالاب مالامال دلی خوش کرده‌ام با این پرستوها و ماهی‌ها و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی بیا ای همگناه من درین برزخ بهشتم نیز و هم دوزخ @Dariche1