eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
12.8هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
4.4هزار ویدیو
106 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 📚حکایت فردی به خاطر قوزی كه بر پشتش بود خیلی ناراحت بود . شبی از خواب بیدار شد خیال كرد سحر شده، برخاست و به حمام رفت . از سر آتشدان حمام كه رد شد صدای ساز و آواز به گوشش خورد. توجه نكرد و داخل شد . سر بینه كه داشت لخت می‌شد حمامی را خوب نگاه نكرد و متوجه نشد كه سر بینه نشسته. وارد گرمخانه كه شد دید گروهی بزن و بكوب دارند و گویا عروسی دارند و می‌رقصند. او نیز همراهشان آواز خواند و رقصید و شادی کرد . درضمن اینكه می‌رقصید دید پاهای آنها سم دارد. آن وقت بود فهمید كه آنها از ما بهتران هستند. به روی خود نیاورد و خونسردی اش را حفظ کرد. از ما بهتران هم كه داشتند می‌زدند و می‌رقصیدند فهمیدند كه او از خودشان نیست ولی از رفتارش خوششان آمد و قوزش را برداشتند. فردا در همان شهر مرد بدجنسی كه او هم قوزی بر پشتش داشت، از او پرسید: «تو چه کردی كردی كه قوزت برداشته شد؟ او هم داستان آن شب را تعریف كرد. چند شب بعد مرد بدجنس به حمام رفت و دید باز « از ما بهتران ها ، آنجا گرد هم آمده اند .گمان كرد كه همین كه برقصد از ما بهتران خوششان می‌آید. وقتی كه او شروع كرد به رقصیدن و آواز خواندن و شادی كردن، از ما بهتران كه آن شب عزادار بودند آزرده شدند. قوز مرد اولی را آوردند گذاشتند بالـای قوز او ، آن وقت بود كه پی برد اشتباه کرده است . ولی پشیمانی سودی نداشت . مردم با دیدن او و شنیدن داستان گفتند : قوز با قوز شد. حالـا همین داستان با زبان شعر که هیچ کس سراینده اش را نمی شناسد. شبی گوژپشتی به حمام شد عروسی جن دید و گلفام شد برقصید و خندید و خنداندشان به شادی به نام نكو خواندشان ورا جنیان دوست پنداشتند زپشت وی آن گوژ برداشتند دگر گوژپشتی چو این را شنید شبی سوی حمام جنی دوید در آن شب عزیزی زجن مرده بود كه هریك ز اهلش دل افسرده بود در آن بزم ماتم كه بد جای غم نهاد آن نگون بخت شادان قدم ندانسته رقصید دارای قوز نهادند قوزیش بالـای قوز خردمند هر كار برجا كند خر است آنكه هر كار هر جا كند ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
مسک 51.pdf
1.33M
پنجاه و یکمین شماره نشریه مسک منتشر شد 📚 @DasTanaK_ir
در محضر روح‌الله 📚 @DasTanaK_ir
يک روز وقتي کارمندان به اداره رسيدند، اطلاعيه بزرگي را در تابلواعلانات ديدند که روي آن نوشته شده بود: ديروز فردي که مانع پيشرفت شما در اين اداره بود درگذشت!! شما را به شرکت در مراسم تشييع جنازه که ساعت 10 صبح در سالن اجتماعات برگزار مي شود دعوت مي کنيم. در ابتدا، همه از دريافت خبر مرگ يکي از همکارانشان ناراحت مي شدند اما پس از مدتي، کنجکاو مي شدند که بدانند کسي که مانع پيشرفت آن ها در اداره مي شده که بوده است. اين کنجکاوي، تقريباً تمام کارمندان را ساعت 10 به سالن اجتماعات کشاند. رفته رفته که جمعيت زياد مي شد هيجان هم بالا رفت. همه پيش خود فکر مي کردند: اين فرد چه کسي بود که مانع پيشرفت ما در اداره بود؟به هرحال خوب شد که مرد!! کارمندان در صفي قرار گرفتند و يکي يکي از نزديک تابوت رفتند و وقتي به درون تابوت نگاه مي کردند ناگهان خشکششان مي زد و زبانشان بند مي آمد. آينه ايي درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مي کرد، تصوير خود را مي ديد. نوشته اي نيز بدين مضمون در کنار آينه بود: «تنها يک نفر وجود دارد که مي تواند مانع رشد شما شود و او هم کسي نيست جز خود شما. شما تنها کسي هستيد که مي توانيد زندگي تان را متحول کنيد. شما تنها کسي هستيد که مي توانيد بر روي شادي ها، تصورات و وموفقيت هايتان اثر گذار باشيد. شما تنها کسي هستيد که مي توانيد به خودتان کمک کنيد.» أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لایَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ؛ ای کسانیکه که ایمان آورده‌اید، مراقب خود باشید که گمراهان نمی‌توانند به شما آسیبی برسانند اگر هدایت یابید... ۱۰۵ مائده ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
خدایا به حق علی (ع) (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🌺 کجای قرآن از علی(ع) گفته است!!! الفضل ما شهدت به الاعدا 🆔 @dastanak_ir ♦️روزی معاویه «لعنة‌الله‌علیه» وارد مکه شد، گروهی بر معاویه وارد شدند و گفتند : آیا می دانی که ابن عباس تفسیر قرآن می کند؟ ♦️معاویه گفت: خب ابن عباس پسر عمه ی پیغمبر بوده، او از هاشمیان است! اگر او نکند که تفسیر کند؟! ♦️گفتند: آیات را به نفع علی بن ابیطالب تفسیر می کند و ما از این قضیه شاکی هستیم! ♦️معاویه گفت: خودم رسما وارد مجلس می شوم و جمع شان را بر هم می زنم. ♦️ معاویه وارد مجلس تفسیر ابن عباس می شود، ابن عباس با چنان کیفیتی تفسیر آیات می کرد که معاویه هیچ جای اعتراضی برخود ندید! بعد از مجلس معاویه رو به ابن عباس کرد و گفت: ♦️ابن عباس تو تفسیر آیات می کنی یا فضائل علی بن ابیطالب را بازگو می کنی؟! 🌺ابن عباس گفت : معاویه به من بگو کجای قرآن است که فضائل علی بن ابیطالب نیست؟ از خودت هم سوال می کنم جواب می دهی؟ "انَّما اَنتَ مُنذِرُ و َلِکُلِ قَومِ هاد" این آیه برای کیست معاویه؟ معاویه گفت : رسول خدا فرمود ؛ منذر این امت منم و هادی وجود علی بن ابیطالب است! ولی ابن عباس حتما باید این آیه را بخوانی؟! 🌺ابن عباس گفت : "اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا" بگو این آیه برای کیست معاویه؟ معاویه گفت : این هم قصه ی طهارت و عصمت علی بن ابیطالب و اهل بیتش است، درست! ولی حتما باید این را بخوانی؟ 🌺ابن عباس گفت : "اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُه وَالَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُوتونَ الزَّکوةَ وَ هُم رکِعون" معاویه این آیه برای کیست؟ معاویه گفت : زمانی که علی بن ابیطالب انگشتر در راه خدا داد این آیه بر حق علی نازل شد، قبول دارم! ولی حتما این را باید بخوانی؟ 🌺ابن عباس گفت : "عَمَّ یَتَساءَلون عَنِ النَّبَاِ العَظیم" معاویه بگو این آیه در حق کیست؟ معاویه گفت : رسول خدا فرمود ؛ خبر عظیم علی بن ابیطالب است که هم مردم ازش می پرسند و هم من از علی خواهم پرسید، ولی ابن عباس حتما باید این را بخوانی؟ ابن عباس گفت : "وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا" بگو ببینم این آیه برای کیست؟ 🆔 @dastanak_ir معاویه گفت : پیغمبر فرمود ؛ حبل الله علی بن ابیطالب است دست به دامن علی بزنید و جای دیگر نروید که گمراه میشوید. ولی باید همین را تفسیر کنی؟ 🌺ابن عباس گفت : "کَفی بِاللهِ شَهیدا بَینی وَ بَینَکُم" این آیه برای چیست معاویه؟ معاویه گفت : این قصه قصه ی علم علی بن ابیطالب است که خدا همه ی علم جاری رو در سیره ی او تعریف میکند، ولی لازم است حتما این را بخوانی؟ 🌺ابن عباس گفت : "قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا و َأَبْنَاءَکُمْ و َنِسَاءَنَا و َنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ" بگو به من که این آیه برای کیست؟ معاویه گفت : این هم ماجرای مباهله با اهل نجران است که خدا در این آیه علی بن ابیطالب را نفس پیغمبر میخواند، ولی برای مردم حتما باید همین را بخوانی؟ 🌺ابن عباس گفت : "ساَلَ سائِلٌ بِعَذابِ واقِع" این آیه برای چیست معاویه؟ معاویه گفت : روز غدیر شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت این سخنان از خودت بود یا از خدا؟ پیغمبر فرمود امر رسالت بود ، شخص رو به پیغمبر کرد و گفت ؛ به خدا بگو بر من عذاب وارد کند که تحمل ولایت علی را ندارم و خداوند جلوی همگان دشمن علی را هلاک کرد، ابن عباس قبول دارم ! آیا باید فقط همین آیه را بخوانی؟ 🌺ابن عباس گفت : "یا اَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک" این آیه دیگر برای چیست معاویه؟ معاویه گفت : این هم ماجرای ابلاغ ولایت علی بن ابیطالب است قبول دارم! ولی این را حتما باید بازگو کنی؟ 🌺ابن عباس گفت : "اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم" معاویه به من بگو این دگر برای کیست؟ 🆔 @dastanak_ir معاویه گفت : این آیه هم اکمال دیانت در پرتوی ولایت علی بن ابیطالب است ولی آیه ای دیگر بخوان نه این را ! 🌺 ابن عباس از جا بلند شد و گفت: معاویه به من بگو کجای قرآن را بخوانم که فضل علی بن ابیطالب نباشد؟! کجا را بخوانم که از علی بیان نشده باشد؟! معاویه گفت : اصلا ابن عباس بخوان "اِذا زُلزِلَتِ الارض زلزالها ابن عباس: این آیه هم فضل علی بن ابیطالب است! معاویه گفت : علی در این آیه دگر چه می کند ابن عباس؟! 🌺ابن عباس گفت : نشنیدی بعد از رسول خدا یک سال نگذشته بود که زلزله ای بر مدینه آمد که همه ی مردم از شدت وحشت از خانه به در شده بودند و علی در میانشان حاضر شد و خواند این آیه را و پایش را بر زمین کوبید و فرمود: زمین ! ابوتراب بر تو امر می کند آرام گیر! معاویه که از غضب بر خود می پیچید گفت:ابن عباس راحت بگو تا قرآن باشد، علی هم خواهد بود... (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
برای شرکت در یادبود مجازی «صالح قربانی مقدم» بر روی پیوند زیر بزنید👇 https://iporse.ir/6180965
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایتی از استاد انصاریان: طلبه‌ای که به لوستر‌های حرم امیرالمؤمنین (ع) اعتراض داشت 📚 @DasTanaK_ir یکى از طلبه‌هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیرقابل تحملى بود. روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) عرضه مى‌دارد: شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل‌هاى بى‌بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده‌اید، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟! شب امیرالمؤمنین (ع) را در خواب مى‌بیند که آن حضرت به او مى‌فرماید: اگر مى‌خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فیجیل (نوعی سبزی) و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادى قابل توجهى مى‌خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب‌خانه در را باز کرد به او بگو‌: به آسمان رود و کار آفتاب کند. پس از این خواب، دوباره به حرم مطهر مشرف مى‌شود و عرضه مى‌دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى‌دهید؟! بار دیگر حضرت را خواب مى‌بیند که مى‌فرماید: سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى‌توانى استقامت‌ورزى اقامت کن، اگر نمى‌توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند. پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب‌ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى‌رساند و اهل خیر هم با او مساعدت مى‌کنند تا خود را به هندوستان مى‌رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى‌گیرد. مردم از اینکه طلبه‌اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مى‌کنند. وقتى به در خانه آن راجه مى‌رسد در مى‌زند، چون در را باز مى‌کنند، مى‌بیند شخصى از پله‌هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى‌شود، مى‌گوید: به آسمان رود و کار آفتاب کند. فوراً راجه پیشخدمت‌هایش را صدا مى‌زند و مى‌گوید: این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى‌اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس‌هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید. مراسم به صورتى نیکو انجام مى‌گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى‌شود. فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف، چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پرزینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند. از شخصى که کنار دستش بود، پرسید: چه خبر است؟ گفت: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است. پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد. همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست. او نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى‌شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى‌دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است؛ یکى از آن‌ها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى‌بندم و شما اى عالمان دین، هم‌اکنون صیغه عقد را جارى کنید. چون صیغه جارى شد طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟ راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (ع) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم. مصراع گفته شده آن‌ها هم چندان مطلوب نبود. به شعراى ایران مراجعه کردم. مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى‌زد. پیش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (ع) قرار نگرفته است؛ لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى‌ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او درآورم. شما آمدید و مصراع دوم را گفتید. دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: من گفته بودم: به ذره، گر نظر لطف، بوتراب کند، طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (ع) است. راجه سجده شکر کرد و خواند: به ذره گر نظر لطف بوتراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
💝دانی که چرا ♥️زمین به دور خود میچرخد؟ 💝نه بهر من و نه بهر تو میگردد... ♥️یک بار به عمر خود علی را دیده... 💝دیوانه شده به دور خود میگردد ♥️علی شـاه 💝علی مــاه ♥️علی راه 💝علی نصر من الله ♥️علی زمزمه ی هر دل آگاه 💝علی حصن حصين است ♥️علی عين يقين است 💝علی حبل متين است ♥️به کوری دو چشم دشمنانش 💝علی اميرالمؤمنين است ♥️علی کاشف هر غم 💝علی بر همه مرهم ♥️علی ذکر لب عيسی مريم 💝على هستی خاتم ♥️علی برگ برات همه ی خلق 💝از آتش و جهنم ♥️علی اصل وجود است 💝علی روی سجود است ♥️علی معدن جود است 💝علی راز و نياز است ♥️علی سوز و گداز است 💝علی محرم راز است ♥️علی مهر قبولی نماز است 💝علی صوم و صلات است ♥️علی حج و زکات است 💝علی برگ برات است ♥️علی تجلی صفات است 💝همه عالم بگويند ♥️فقط حيدر امير المومنين است 🕊♥️عاشقان عیدتان مبارک♥️🕊 🆔 @Shobhe_ShenaSi
بوستان حدیث 📚 @DasTanaK_ir
🔴 روز همه نامرداییه که به جای تشکیل خانواده از احساسات دختران مظلوم برای هوسبازی خودشون سوء‌استفاده می‌کنند و روز مردانیه که در همه سختی‌ها و بدبختی‌ها پای زن و و خانواده‌شون می‌ایستند. امسال روز مرد و پشت سر هم قرار گرفته، باشه که فرقشونو بفهمیم. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
سوال شرعی یه خانم: دیروز یواشکی از جیب شوهرم پول برداشتم رفتم یه جفت جوراب شیک ، هدیه روز مرد براش خریدم بعد دیدم یه مقدار از پولش هم اضافه اومده حيفم اومد بذارم سر جاش رفتم واسه خودم يه جفت النگو خريدم آيا كار بدى كردم؟!😔😂😁 روز مرد مبارک 😂😂😂😂 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @DasTanaK_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 🎞 کلیپ| سگ و گربه بچه نمیشه! حیوانات زندگی خودشون و دارن و نمی‌توانند نقش بچه‌هاتون رو بازی کنن. ♦️باور کنید دارید ظلم میکنین؟! ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @DasTanaK_ir
‌ ❤️ توصیه رهبرمعظم انقلاب پیرامون تعطیلی اعتکاف ؛ 🔻 در این ۳روز به جای اعتکاف، نماز جعفر طیار بخوانید 🔺 طریقه خواندن نماز در تصویر بالا آمده است. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @DasTanaK_ir
🔴👈 تعبیر عجیب ‼️  نماز برای حضور قلب است. اصلاً حضور قلب یعنی چه؟ این مسأله حضور قلب ، خیلی تعبیر عجیبی است. حضور قلب یعنی دل حاضر باشد و غایب نباشد، یعنی تو وقتی نماز می خوانی و رویت به طرف قبله است، حاضرغایب کن، ببین دلت در نماز حاضر است یا غایب؟ شما در اول نماز دلتان را حاضر غائب می کنید و او حاضر می شود. دلتان هم می خواهد حاضر باشد تا می گویید الله اکبر، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، یک وقت می بینید این شاگرد کلاس فرار کرده، شما درس را از اول تا آخر داده اید ولی خود شاگرد در کلاس نبوده است وقتی که ما نماز می خوانیم و می گوییم الحمدلله رب العالمین داریم به دل خودمان تفهیم می کنیم، به روح خودمان تلقین می کنیم، اما وقتی السلام علیکم و رحمه الله و برکاته گفتیم می بینیم این جسم ما، یعنی زبان ما، اعضا و جوارح ما، مشغول درس دادن به دل ما بوده است و شاگرد کلاس، این دل بوده است؛ اما متأسفانه در اینجا وضع به گونه ای بوده که ما درس را داده ایم، شاگرد اول کلاس گفته حاضر و فرار کرده است و ما درس را هدر داده ایم. [ مرتضی مطهری ، آزادی معنوی ، تهران ، صدرا ، چاپ سی و هفتم ، 1386 ، ص 69 ] (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
مجسمه پدر و پسر در برزیل نکته جالب توجه این مجسمه آن است که مجسمه پسر تماماً از اجزای پدر تشکیل شده و نو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
👈هشت فایده پیاده‌‌روی که شاید نمی‌دونستید (ما عبد الله بشيء أشد من المشي ولا أفضل؛ با هیچ چیزی بهتر از پیاده روی نمی توان خدا را عبادت کرد! ؛ التهذیب ج 5 ص 11) 👟 فوائد پیاده‌روی 1️⃣ پیاده‌روی انعطاف و ترمیم‌پذیری مغز رو بالا می‌بره 🔸کم تحرکی رو ماهیچه‌های بدن تاثیر می‌گذاره و این در حالیکه پیاده‌روی کمک می‌کنه شبکه خونی توی مغز فعالیت بیشتری داشته باشه و سلول‌های مغز رو فعالتر نگه‌ داره. 2️⃣ پیاده‌روی قلب رو سالم نگه می‌داره 🔸پیاده‌روی تاثیر عمده‌ای بر قلب ما داره. انسان‌های اولیه که شکارچی بودن چیزی بین ۲۵-۲۷ کیلومتر در روز پیاده‌روی میکردن، برای همین محققان عقیده دارن انسان‌های اولیه قلبی سالمتر داشتن. 3️⃣ پیاده‌روی ما رو برای حل مشکلات خلاق‌تر می‌کنه 🔸پیاده‌روی کمک‌میکنه در زمانی که بامشکلی روبرو شدیم خلاق‌تر عمل کنیم، راه رفتن بهتر از نشستن و‌ منفعل بودن و حس ناامیدیه. 4️⃣ پیاده‌روی به هضم غذا کمک می‌کنه 5️⃣ پیاده‌روی به پیشگیری از افسردگی کمک ‌میکنه 6️⃣ پیاده‌روی باعث می‌شه کمتر برنجیم، پذیرا و برونگرا باشیم. 7️⃣ پیاده‌روی‌بیشتر از باشگاه رفتن به سوخت و ساز بدن کمک ‌می‌کنه 8️⃣ پیاده‌روی به بهتر شدن حالت بدن ما کمک می‌کنه وخلاصه پیاده روی به شخص تواضع داده و سبب هم سطحی وملاقات متواضعانه با دیگران را فراهم میکند. (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
مسک 52.pdf
1.51M
پنجاه و دومین شماره نشریه مسک منتشر شد 📚 @DasTanaK_ir
طنز 😂🤣😆 🔹خانومی تعریف میکرد: من و همسرم با هم بگو مگو کردیم؛ از دست شوهرم ناراحت شدم و با سرعت از اتاق خارج شدم. لباسم رو از پشت گرفت و مانع خروجم شد. در حالیکه من به شدت ناراحت بودم گفتم: ولم کن... بخدا نمیخوام حرفاتو گوش بدم؛ سعی نکن منو راضی کنی بمونم؛ من خیلی از دستت ناراحتم.. نمیخوام حتی صداتو بشنوم حتی یک کلمه، پس خواهش میکنم ولم کن... وقتی سرم رو به عقب برگردوندم دیدم پیراهنم به دستگیره درب گیر کرده و شوهرم سر جای خودش نشسته و از خنده روده بر شده..!😂 خدا هیچکسو اینجوری ضایع نکنه! ــــــــــــــــ 🔹یارو تو سرپايينى دنبال اتوبوس ميدويد! یکی از مسافرا ازپنجره سرشو مياره بيرون با خنده ميگه: فكر نكنم برسى !😏 یارو ميگه: نرسم که بیچاره اید ، راننده منم😂 ــــــــــــــــ زندگیمون الان بین ۲بیت شعر گیر کرده😴 سعدی میگه: برخیز و مخور غم جهان گذران😨😦 تا پا میشم حافظ میگه: بنشین و دمی به شادمانی گذران😦😥😠 فعلا نیم خیز موندیم تا تکلیفم تو بیت بعدی روشن بشه!😀😆😂 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید سلیمانی خطرناکتر برای دشمنان از سردار سلیمانی💓 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود چشمه فریادمظلومیت لب تشنگان در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود زخمه زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت از طراز نغمه وا می ماند اگرزینب نبود در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ در گلوی چشمها می ماند اگر زینب نبود ذوالجناح دادخواهی بی سوارو بی لگام در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب پشت کوه فتنه جا می ماند اگر زینب نبود (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئویی نادر از مرحوم آیت‌الله حاج سید عبدالکریم کشمیری که حاکی از پیش‌بینی ایشان از وقوع انقلاب اسلامی و پیروزی امام خمینی بر رژیم ستمشاهی و برقراری حکومت اسلام در ایران است. پ.ن: صدای نفس‌زدن‌هایی که در طول فیلم به گوش می‌رسد صدای اذکار تنفسی آیت‌الله کشمیری است؛ ایشان در هر بار نفس‌کشیدن، ذکر شریف را می‌گفتند به این روش که با هر دم، حرف "یا" و با هر بازدم، اسم "حی" را بر زبان جاری می‌کردند و بدین‌ترتیب در تمام ساعات و حتی در حال تنفس عادی هم مشغول به ذکر خدا بودند. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
✂️ برشی از یک کتاب دکتر پیتر : دلیل شما بر وجود خداوند چیست ؟ علامه : ، این عالم را جلوگاه می داند و از آن جا که ، از خودِ اشیای ناآگاه تولید نمی شود ، پس این کارگاهِ هستی ، ناظمی دارد که در لغتِ ادیان نامیده می شود . دکتر پیتر : پس چرا عده ای او را ( خدا را ) قبول ندارند ؟ علامه : در دنیا آنهایی که وجود خدا را انکار می کنند ، دو تکیه گاه بیشتر ندارند : ۱- به دلایل اثبات کنندگانِ وجود خدا ۲- محسوس نبودنِ خدا ؛ یعنی اینکه ما خدا را احساس نمی کنیم ( با حواس پنجگانه ) و نمی بینیم ، پس خدا وجود ندارد . درباره اولین تکیه گاهشان باید گفت ، ایراد گرفتن به دلیل ، خودش دلیل نیست ؛ پس به تکیه گاه دوم آنها می‌پردازیم و می‌گوییم : اگر محسوس نبودنِ یک حقیقت ، دلیل بر و آن باشد ، پس اولین حقیقتی که باید انکار شود ، همین قوانین اداره کننده طبیعت است ( مثل جاذبه ) که هرگز محسوس نیستند ، بلکه ما با و ، آنها را درک می‌کنیم و پی به وجود آن قوانین می بریم . 📚 تکاپوی اندیشه ها ، محمد تقی جعفری ، جلد ۱ ، ص ۹۳ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b