وقتی نانوا خمیر نان سنگک را پهن میکند...
و درون تنور میگذارد را دیدی که چه اتفاقی می افتد؟
خمیر به سنگها می چسبد...
اما نان هر چه پخته تر می شود،
از سنگها جدا میشود!!
حکایت آدمها همین است...
سختی های دنیا ، حرارت تنور است...
و این سختی هاست که انسان را پخته تر می کنند...
و هر چه انسان پخته تر میشود
سنگ کمتری بخود می گیرد...
سنگها تعلقات دنیایی هستند...
ماشین من.. خانه من..من.. من !!
آنوقت که قرار است نان را از تنور
خارج کنند سنگها را از آن می گیرند!!
خوشا بحال آنکه در تنور دنیا
آنقدر پخته میشود...
که به هیچ سنگی نمی چسبد!!
ما در زندگی به چه چسبیده ایم ؟
سنگ ما کدام است ؟
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
آیا زندگی بدون مشکلات
میتوانست عالی و بینقص باشد؟!
مردی یک پیله کرم ابریشم پیدا کرد و با خود به خانه برد. یک روز پیله کمی باز شد. مرد ساعتها نشست و پروانه را تماشا کرد. پروانه خیلی تلاش میکرد تا بدن خود را از شکاف ایجاد شده خارج کند. بعد از مدتی پروانه دست از تلاش کشید و حرکتی نکرد. به نظر میرسید که او تمام سعی خود را کرده است و دیگر قادر به ادامهی کار نیست.
مرد تصمیم گرفت به پروانه کمک کند. او با یک قیچی پیله را باز کرد و پروانه راحت از آن بیرون آمد. اما بدن پروانه متورم بود و بالهایش کوچک و چروکیده بودند. مرد مدتی به پروانه نگاه کرد و انتظار داشت بالهایش بزرگ شوند و او پرواز کند، اما هیچ یک از این اتفاقها نیفتاد.
در واقع پروانه تا آخر عمرش همانطور روی شکم خود میخزید و بدن متورم و بالهای چروکیدهاش را به این طرف و آن طرف میکشید. مرد با نیت خیر این کار را انجام داده بود و نمیدانست چرا عاقبت آن چنین شد. پیلهی کرم ابریشم محکم بود و سعی و تلاش پروانه برای خروج از آن شکاف باریک، قانون طبیعت بود. برای آنکه آب اضافی از بدن پروانه خارج شود و او موفق به رهایی از پیله گردد.
گاهی تلاش کردن برای زندگی لازم و مفید است. اگر قرار بود بدون هیچ مانع و مشکلی زندگی را سپری کنیم ناتوان میشدیم، آن چنان که باید قوی نمیشدیم و هرگز قادر به پرواز نبودیم...
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
🦋پدري فرزند خود را خواند. دفتر مشق او را كه بسيار تميز و مرتب بود نگاه كرد و گفت:
فرزندم چرا در اين دفتر كلمات زشت و ناپسند ننوشتي و آن را كثيف نكردي؟!
پسر با تعجب پاسخ داد:
چون معلم هر روز آن را نگاه مي كند و نمره مي دهد.
پدر گفت: دفتر زندگي خود را نيز
پاك نگاه دار، چون معلمِ هستي، هر لحظه آن را مي نگرد و به تو نمره مي دهد...
ألَم يَعلَم بأنَّ اللهَ يَري
آيا انسان نمي داند كه خدا او را مي بیند
سوره علق آیه 14🌿
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
💢 اگر خدا بخواهد...
#اگر خدا #بخواهد اشرف مخلوقات، پیامبر(ص) را در #غار با سست ترین خانه «أوهن البیوت» که همان تار عنکبوت است حفظ میکند!
#اگر خدا #بخواهد فرعون صاحب قدرت را؛ «وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ»، به وسیله ی #آب که به آن مینازید؛ «وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی»، غرق میکند.
#اگر خدا #بخواهد درخت خشک، #میوهدار میشود؛ «وَهُزِّی إِلَیْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْكِ رُطَبًا جَنِیًّا»
#اگر خدا #بخواهد برادران یوسف او را به ته چاه می اندازند، اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا اما او #عزیز و #حاکم مصر میشود.
#اگر خدا #بخواهد ابراهیم را از آتش سخت نمرود #نجات میدهد،
قُلْنا يا نارُ کُوني بَرْداً وَ سَلاماً عَلي إِبْراهيمَ ما خطاب كرديم كه اي #آتش سرد و #سالم براي ابراهيم باش.
#پس_با_خدا_باش
📚آیات سوره انبیا، عنکبوت، توبه
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
🌱هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱
🔹امام حسین(ع): محبتِ ما اهل بیت، سببِ ریزشِ گناهان است، چنان که باد، برگِ درختان را میریزد.
#صبح_نو
⏳امروز دوشنبه
۱۷ شهریور ۱۳۹۹
۱۸ محرم ۱۴۴۲
۷ سپتامبر ۲۰۲۰
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
از اسب که بيفتي..
اسیر ، سرزنش خاک خواهی شد.!
این قانون، آدمهاست
به دورِ آتشی میرقصند
که تو در آن می سوزی!
"روزگار بدیست"
درست،وقتی درآتش میسوزی
همه به بهانه ي
آب آوردن میروند
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
گاهی خودمان را به روز رسانی کنیم!
به روزرسانی را که فقط برای انواع بازی ها، نرم افزارها و برنامه های کامپیوتری نگذاشته اند…
گاهی هم آدم ، باید افکارش را به روز کند!
طرز فکرش را ارتقا بدهد…
حال و هوایش را تازه کند…
مثلا دور بریزد تمام خاطراتی را که تکرارشان چیزی به جز غم و اندوه ندارد
رها کند بعضی وابستگی ها را که حال و روزش را به هم میریزند
افسوس ها را…
غصه ها را…
نگرانی ها را…
و تمام تلخی هایی که بوی کهنگی گرفته اند
گاهی باید یک گوشه ی دنج نشست
زندگی را نو کرد و یک "من" تازه ساخت
با باورهایی جدید
و افکاری رو به رشد…
باور کن
لازم است هر از گاهی خودمان را هم
"به روز رسانی" کنیم…!
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
کسی که تاکنون هیچ اشتباهی نکرده
هیچ چیز جدیدی را امتحان نکرده
#انشتین
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
سرخپوست پیری به نوهاش در مورد زندگی چنین گفت: درون من یک درگیری وجود دارد؛
جنگی هولناک بین دو گرگ است.
یکی شر است؛
او خشم، حسادت، اندوه، افسوس، طمع، غرور، خودخواهی، کینه و دروغ است.
دیگری خوب است؛
او شادی، آرامش، عشق، امید، فروتنی، مهربانی، سخاوت و حقیقت است.
مشابه این درگیری در درون تو نیز به وجود میآید،
همچنین در درون هر شخص دیگری.
سپس نوه از پدربزرگش پرسید:
کدام گرگ پیروز خواهد شد؟
پیرمرد به سادگی پاسخ داد:
گرگی که به او غذا میدهی.
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
دل های بزرگ و احساس های بلند
عشق های ناب و با شکوه خلق میکنند
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
تو را نادیدن ما
غم نباشد
که در خیلت
به از ما کم نباشد
من از دست تو
در عالم نهم روی
ولیکن چون تو
در عالم نباشد...
👤سعدی
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
لحظاتی هستند
که بدن انسان
در هر حالتی که باشد
روحش زانو زده است...!!
👤 ویکتور هوگو
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
بذر دين
پدری به پسر خردسالش یک بطری کوچک
که داخل آن یک عدد پرتقال بزرگ بود داد!!!..
کودک با تعجب درون بطری را نگاه میکرد و با خود میگفت: پرتقال به این بزرگی چطوری داخل این بطری کوچک رفته؟
کودک خیلی تلاش کرد تا پرتقال را از بطری خارج کند اما بی فایده بود.
سپس کودک از پدرش پرسید: چه جوری این پرتقال بزرگ داخل بطری رفته؟
آخه دهنه این بطری خیلی کوچیکه!
پدر، پسر را به باغ برد و یک بطری خالی کوچک را به یکی از شاخه های درخت پرتقال بست. سپس یکی از شکوفه های کوچک پرتقال را درون بطری گذاشت.
روزها سپری شد و شکوفه، تبدیل به یک پرتقال بزرگ شد تا جایی که امکان خروج از بطری غیر ممکن شده بود...
بعد از مشاهده این موضوع، کودک راز پرتقال را فهمید و جایی برای تعجب نمانده بود.
پدر رو به پسر کرد و گفت: چیزی که امروز مشاهده کردی همان دین است
اگر از خردسالی بذر اعتقادات دینی را درون ذهن کودک بکاریم در هنگام بزرگی خارج کردنش خیلی سخت میشود.
دقیقا مثل این پرتقال که خارج کردنش محال است؛
مگر اینکه شیشه را بشکنیم و از بین ببریم.
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
🌹يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ ۖ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
(آیه 105 سوره مبارکه مائده) .
. 🍃ای اهل ایمان! مراقبِ [ایمان و ارزش های معنویِ] خود باشید؛ اگر شما هدایت یافتید، گمراهی کسی که گمراه شده به شما زیانی نمی رساند. بازگشت همه شما به سوی خداست؛ پس شما را از آنچه انجام می دادید، آگاه خواهد کرد.
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
💠امان از این روایت💠
✅جا دارد این روایت را صدها بار بخوانیم و بر جان خود حک کنیم تا بدانیم مسلمانی واقعی چیست و از امید بیجا دست برداشته و اهل عمل شویم.
🔳 زمانی که پیامبر (ص) مکه را فتح کرد، بر روی صفا ایستاد و به بنیهاشم فرمودند:
⛔️ نگوئيد محمّد از ماست (و گناه کنید)؛
💢 سوگند بخدا كه دوستان و محبّان من فقط پرهيزكاران هستند!
💢 اگر در روز قيامت نزد من آئيد؛ در حاليكه دنيا را برگردنهای خود میكشيد، من شمارا نمیشناسم...
آگاه باشيد که من حقّا حجّت را تمام كردم و راه عذر را بر شما بستم.
📕روضه کافی ص 182 / مجموعة ورام، ج2، ص: 151
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج8، ص:359
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
#تلنگر🔥
عارفی 30 سال مرتب ذکر می گفت: استغفر الله.
مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار می کنی، ما که از تو گناهی ندیدیم.
جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمد لله نابجاست!
روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم: حجره من چه؟
گفتند: مال شما نسوخته...
گفتم: الحمدلله...
معنیش این بود که مال من نسوزد مال مردم به درک!
آن الحمدلله ازسر خودخواهی بود نه خداخواهی.
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
🌱هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱
🔹 امام حسین(ع) فرموده است: شرافت در تقواست.
#صبح_نو
⏳امروز سهشنبه
۱۸ شهریور ۱۳۹۹
۱۹ محرم ۱۴۴۲
۸ سپتامبر ۲۰۲۰
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
از مادرت دعا بخواه و از پدرت اندرز، سپس بر سختی های زندگی پیروز شو ...
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
از یک دانشمند رياضيدان
درباره ازدواج زن و مرد پرسيدند.
دانشمند پاسخ داد :
اگر زن يا مرد دارای " اخلاق " باشند
مساوی هستند با عدد يک = 1
اگر دارای " زيبايی " هم باشند
يک صفر جلوی عدد يک ميگذاريم = 10
اگر " پول " هم داشته باشند
یک صفر دیگر هم ميگذاريم = 100
اگر دارای " اصل و نسب " هم باشند
یک صفر دیگر هم ميگذاريم = 1000
ولی اگر زمانی ، عدد يک (اخلاق) برود
دیگر چيزی به جز صفر باقی نمی ماند
و صفر هم به تنهايی هيچ نـیست
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
به فرزندان خود یاد دهیم
به رفتار دیگران "پاسخ" دهند
نه "واڪنش"
واکنش یعنی: زد تو هم بـزن !
پاسخ یعنـی: از عقـل خود استفــاده کـن
و بهترین روش را انتخاب کن
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
مثل۱۰ ساله ها بخند
مثل۲۰ساله ها مهمونی برو
مثل۳۰ساله ها سفر کن
مثل۴۰ساله ها فکر کن
مثل۵۰ساله ها نصیحت کن
مثل۶۰ساله ها دقت کن
ومثل۷۰ساله ها عاشق باش!
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
هر یک از لحظہ های زندگی ما همچون الماسی...
بی نہایت ارزشمند است کہ بہ هیج وجہ
نمیشود روی آن قیمت گذاشت...
پس قـدر آن بدانیم...
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
حال من خوب است
و چه آرامشی ست در آغوش تنهایی
دیگر از هیچ نداشتنها نمیترسم
حالا چه کسی میتواند از من بگیرد
چیزهایی را که ندارم ...
#امیر_وجود
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
✅کجاها نباید خندید؟!
✍ به سرآستین پاره ی کارگری
که دیوارت را می چیند , نخند
به پسرکی که آدامس می فروشد
و تو هرگز نمی خری ، نخند
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه
می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند , نخند
به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی
به سر دارد ...
به پارگی ریز جوراب کسی درمجلسی
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان , نخند
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
که هرگز نمی دانی
چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند :
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای
همه چیز و همه کسند ...
آدم هایی که برای زندگی تقلّا می کنند ...
بار می برند ...
بی خوابی می کشند ...
کهنه می پوشند ...
جار می زنند ...
سرما و گرما را تحمل می کنند
و گاهی خجالت هم می کشند ...
خیلی ساده: هرگز به آدم هایی که ضعیفتر از تو هستند, نخند. روزی ممکن است تو جای آنها باشی. کسی چه میداند؟
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
داستان کوتاه
✍زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد. شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مىکرد براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.» زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند.
شوهرش با تعجب پرسید: «چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم.» زن جواب داد: «دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند.» شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى «مرا بغل کن» چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است.
عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد. فاصله ابراز عشق دور نیست. فقط از قلب تا زبان است و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید.
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak