🍃صبح قبل از هر کاری خودت را به صورت فردی بسیار شاد تجسم کن.
بسیار امیدوار، با طراوت و مشتاق از رختخواب بلند شو. انگار قرار است آن روز اتفاقی کامل با ارزشی بیکران روی دهد.
با حالی بسیار مثبت و سرشار از امید در حالی که احساس می کنی آن روز، روزی عادی نخواهد بود از رختخواب بلند شو. گویی چیزی استثنایی، شگفت انگیز و بسیار نزدیک در انتظارت است.
تمام آن روز را دوباره و دوباره به یاد بیاور.
در عرض هفت روز خواهی دید که کل الگو، شیوۀ زندگی و موجت تغییر کرده است.
بنابراین اگر فکری منفی آمد، بلافاصله آن را به فکری مثبت تبدیل کن. به آن نه بگو. بلافاصله کنارش بگذار. آن را دور بینداز.
در عرض یک هفته احساس می کنی که بی دلیل شاد هستی.
👤 اُشو
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
معامله و مروت !
شخصی را قرض بسیار آمده بود. تاجری کریم را در بازار به او نشان دادند که احسان می کند و دستگیر است.
شخص، تاجر سخاوتمند را در بازار یافت و دید که به معامله مشغول است و بر سر دِرهمی چانه می زند، بازگشت.
تو را که این همه گفت و گوی است بر دَرمی
چگونه از تو توقع کند کَس کَرمی
خواجه دانست که به کاری آمده است و عقب او برفت و گفت به چه کار آمده ای؟
گفت: برای هر چه آمده بودم بیفایده بود. خواجه به غلامش اشاره کرد و کیسه ای هزار دینار زر به او داد. مرد را عجب آمد گفت:
آن چه بود و این چه؟
خواجه گفت:
آن معامله بود و این مروت، کوتاهی در معامله بی مزد و منت است و کوتاهی در کار تو دور از فتوت...
«روضه خلد »
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
می گویند سال ها پیش در جزیره ای،
آهو های زیادی زندگی میکردند.
خوراک فراوان و نبود هیچ خطری باعث شد که تحرک آهوها کم و به تدریج تنبل و بیمار شده و نسل آنها رو به نابودی گذارد.
برای حل این مساله تعدادی گرگ در جزیره رها شد.
وجود گرگ ها باعث تحرک دوباره آهوان گردید و سلامتی به آنها باز گشت.
ناملایمات، مشکلات و سختی ها هم گرگهای زندگی ما هستند که ما را قوی تر می کنند و باعث می شوند پخته تر شویم....
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
༺📚════════
از حاتم پرسیدند:
بخشنده تر از خود دیده ای؟
گفت:
آری.
مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛
یکی را شب برایم ذبح کرد،
از طعم جگرش تعریف کردم،
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد.
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم.
گفتند: پس تو بخشنده تری!
گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد،
اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم!
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
یک مثالی از هواپیما وجود دارد که بسیار الهام بخش است :
وقتی مهماندارها آموزشهای لازم برای ایمنی پرواز رو ارائه میدهند میگویند:
“به محض تغییر اکسیژن اول ماسک خود را بگذارید سپس ماسک کودکان را”
واضح است اگر اول ماسک خود را نگذارید بیهوش می شوید و کودکتان هم بیهوش خواهد شد.
ما اگر خودمان حس و حال خوبی نداشته باشیم، اگر برای حال خوب خودمان تلاش نکنیم چگونه انتظار داریم بتوانیم روی اطرافیانمان تاثیرگذار باشیم؟!
گاهی افراد فقط قصد دارند حال بقیه را خوب کنند، دنیای درونی خودشان به شدت آشفته است، حال روحی شان اصلا خوب نیست ولی معتقدند نباید حرفی زد، باید حفظ ظاهر کرد و به اصطلاح صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشت تا دیگران نفهمند و همیشه لبخند به لب در حال پاسخ به نیازهای دیگران هستند و سعی میکنند از هیچ کمکی به بقیه دریغ نکنند
و حتی گاهی آنقدر مهرطلب می شوند که نمی توانند به دیگران نه بگویند چون می ترسند خاطر دیگران مکدر شود و یا دیگران آن ها را رها کنند و حتی نمی توانند از دیگران در خواستی داشته باشند چون نگرانند باری بر روی دوش دیگران بگذارند ولی به این مساله اصلا توجه نمی کنند که اگر حال شما خوب نباشد و دائم در حال سرویس دادن به بقیه باشید در دراز مدت دچار افسردگی و کناره گیری از بقیه می شوید و در افکاری چون چرا دیگران به من هیچ اهمیتی نمی دهند؟ بشکنه این دست که نمک نداره؟ این همه در حقشون خوبی کردم چرا جبرانش نکردن و … غرق خواهید شد و مقصر دیگران نیستند چون شما هیچ وقت از آن ها خواسته ای نداشته اید که آن ها اجابت کنند
پس مواظب حال خوب خودتون باشید و بعد به حال خوب بقیه فکر کنید
حال خوب شما فقط به خود شما و افکار و باورهایتان بستگی دارد.
شاهکار هنری منحصر به فرد خودتان را فقط خود شما می توانید خلق کنید و برای این کار حتما لازم است خودتان را با باورهای سازنده و محکم سرشار کنید.
برای اینکه بتوانیم خانواده ای سالم داشته باشیم و اطرافیانمان هم از ما تاثیر مثبت بگیرند، اول باید حال خودمان راخوب کنیم.
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
پادشاهي وزيري داشت كه هر اتفاقي مي افتاد مي گفت: خيراست!!
روزي دست پادشاه در سنگلاخها گيركرد و مجبور شدند انگشتش را قطع كنند، وزير در صحنه حاضر بود گفت: خيراست!
پادشاه ازدرد به خود ميپيچيد، از رفتار وزير عصبي شد، اورا به زندان انداخت...
1سال بعد پادشاه كه براي شكار به كوه رفته بود، در دام قبيله اي گرفتارشد كه بنا بر اعتقادات خود، هرسال 1نفر را كه دينش با انها مختلف بود، سر ميبرند و لازمه اعدام ان شخص اين بودكه بدنش سالم باشد.
وقتي ديدند اسير، يكي از انگشتانش قطع شده،و ي را رها كردند.
انجا بود كه پادشاه به ياد حرف وزير افتاد كه زمان قطع انگشتش گفته بود: خير است!
پادشاه دستور ازادي وزير را داد
وقتي وزير ازاد شد و ماجراي اسارت پادشاه را از زبان اوشنيد، گفت: خيراست!
پادشاه گفت: ديگرچرا؟؟؟
وزير گفت:از اين جهت خيراست كه اگرمرا به زندان نينداخته بودي و زمان اسارت به همراهت بودم، مرا به جاي تو اعدام ميكردند......
چه زیادند خیرهایی که خدا پیش رومون میذاره و ما نمیدونیم و ناشکریم
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
روباهی با شتری رفاقت ڪرد. هر دو دو بچه داشتند.
شرط ڪردند، روباه صبح تا ظهر نزد بچهها بماند تا شتر به چرا برود و عصر شتر در نزد بچهها بماند و روباه به شڪار برای بچههایش رود.
شتر چون بیرون رفت، روباه پریده و شڪم یڪی از بچه شترها رو درید و خود و بچههایش خوردند.
شتر از بیابان برگشت و روباه جلوی شتر پرید و گفت: «ای شتر مهربان! من نگهبان خوبی نبودم، مرا ببخش، گرگی آمد و یڪی از بچهها راخورد.»
شتر پرسید: بچه تو یا بچه من؟
روباه گفت: «ای برادر! اول بازی صحبت من و تو ڪردی؟؟؟ چه فرقی دارد بچه من یا تو!!!»
حکایت مرگ خوبه اما برای همسایه
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
روزی سقراط حکیم معروف یونانی مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثراست؛
علت ناراحتیش را پرسید، پاسخ داد: در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم، سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت
و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم ...
سقراط گفت: چرا رنجیدی؟
مرد با تعجب گفت: خب معلوم است چنین رفتاری ناراحت کننده است!!
سقراط پرسید: اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد وبیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟
مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم؛ آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود!
سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟
مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم ...
سقراط گفت : همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟
و آیا کسی که رفتارش نادرست است روانش بیمار نیست؟
اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟
بیماری فکر و روان نامش "غفلت" است و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند!!
پس از دست هیچکس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است!
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
دهقان پیر با ناله میگفت:
ارباب …
آخر درد من یکی دوتا نیست، با وجود این همه بدبختی نمیدانم دیگر خدا چرا با من لج کرده و چشم تنها دخترم را چپ آفریده است. دخترم همه چیز را دوتا میبیند ...
ارباب پرخاش کرد که: بدبخت، چهل سال است نان مرا زهرمار میکنی، مگر کور هستی نمیبینی که چشم دختر من هم چپ است؟!
دهقان گفت: چرا ارباب میبینم اما چیزی که هست؛ دختر شما همهی این خوشبختیها را "دو تا" میبیند،
ولی دختر من، این همه بدبختی را ...
✍🏻 #کارو
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🌸🍃🌸🍃
امیر المؤمنین امام علی علیهالسلام در مسجد در حال عبادت بودند که وقت افطار شد. امام علی سفره خود را باز کردند و به پیرمرد غریبی که نزدیک ایشان بود تعارف کردند.
اما پیرمرد غریب، نتوانست از غذای خشک و ساده امام عل چیزی بخورد. پس غذایی که به او تعارف شده بود را در پارچهای گذاشت و از مسجد بیرون رفت؛
پیرمرد غریب، کوچه به کوچه میگشت تا به خانهای برسد که غذای خوبی داشته باشد و خود را سیر کند.
تا این که به خانه امام حسن علیهالسلام رسید. وارد منزل شد و از غذای آنها خورد. وقتی سیر شد، غذای خشک آن پیرمرد را از پارچه درآورد و به امام حسن علیهالسلام نشان داد و گفت:
در مسجد، پیرمرد غریبی را دیدم که از این عذای خشک میخورد. به من هم داد ولی اصلا از گلویم پایین نرفت. دلم به حالش سوخت. از غذای خود بدهید تا برای او نیز ببرم.
امام حسن علیهالسلام به گریه افتادند و فرمودند:
آن پیرمرد، امیرالمومنین، امام علی علیهالسلام، پدر ماست!
ینابیع الموده، صفحه 174
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🎯انگیزشی
بسیار زیبا و خواندنی👌
آرنولد شوارزنگر شخص دیگری است که آرزوی خود را به عمل و موفقیت تبدیل کرد. ابتدا او بهعنوان «آقای جهان»، وزنهبرداری معروف، در انظار عموم ظاهر شد.
ولی شوارزنگر یک «مردعضلهدار» معمولی نبود. او مردی بود با رؤیاها و اهداف فراوان. او تاجری ثروتمند، یکی از پردرآمدترین ستارگان سینما، و سرانجام فرماندار کالیفرنیا شد. به این ترتیب، به همهی رؤیاها و اهداف خویش دست یافت.
او که در اتریش متولد و بزرگ شد، از بچگی آموزش وزنهبرداری را شروع کرد. در هجده سالگی، اولین مسابقهی بدنسازی و یکی از پنج عنوان پیاپی «آقای جهان» را برد. به امریکا مهاجرت کرد و به بردن مسابقات مشابه ادامه داد.
گرچه بیش از هر شخص دیگری در هنر بدنسازی ورزیده بود، دیگر برای او هماوردجویی محسوب نمیشد. او برای یافتن زمینههای دیگری جستجو کرد تا بتواند در آنها از استعدادهایش بهرهبرداری کند. آموزش او در رشد جسمانی به او یاد داد که آگاهی از آمادگی بدنی لازم است. او با اطلاع از این آگاهی، میخواست آن را تسهیم کند.
او زندگینامهای نوشت، آرنولد: تربیت یک بدنساز، که کتابی پرفروش شد. بعد آن را با کتابی دربارهی بدنسازی برای خانمها دنبال کرد که به زنان یاد میداد چگونه با بهکارگیری آموزش بدنسازی سالم و سرحال شوند. این عمل منتهی شد به ایجاد حرفهی ورزشی مکاتبهای، و شرکتی برای ارائهی مسابقات بدنسازی. اینگونه کارها او را روی مسیری قرار داد که به موفقیت تجاری منتهی شد.
هدف بعدی او این بود که ستارهی سینما شود. حتی قبل از اینکه اولین نقش سینمایی خود را به دست آورد، این را هدف خود قرار داد که در حوزهی سینما به اندازهی بدنسازی معروف شود. پس از نپذیرفتن نقشهای جزئی، موقعی که بهعنوان بازیگر نقش اول فیلم کونان بَربَری انتخاب شد، پشتکارش مؤثر واقع شد .این فیلم به مجموعهای از فیلمهای بزنبزنی منتهی شد که او را به یکی از پردرآمدترین بازیگران هالیوود تبدیل کرد.
موفقیت در سینما آرنولد را مغرور نکرد. او برای خود اهدافی جدید مشخص کرد، این بار در دنیای تجارت. در املاک و مستغلات سرمایهگذاری کرد، رستورانی زنجیرهای ساخت، و فعالانه در حرفههای دیگر شرکت کرد ـ و مولتی میلیاردر شد.
وقتی که موفقیتش زیاد شد، در هدف رؤیایی خود خواست تا به جامعه خدمت کند. به همه جای کشور سفر کرد تا سطح تندرستی و سلامتی جوانان را ارتقا دهد. به بخشهای مرکزی شهر رفت و بچهها را ترغیب کرد تا از جرم و خشونت اجتناب کنند، به مواد مخدر، اسلحه و جنایتکاران «نه» و به تحصیلات «بله» بگویند. او در چندسازمان خصوصی برای بهداشت و سلامت جسمانی نقش رهبری فعال را ایفا کرده است.
در سال 2003، آرنولد اعلام آمادگی کرد و با اکثریت قاطع بهعنوان فرماندار جدید کالیفرنیا انتخاب شد.
شما میتوانید چیزهای زیادی از این مرد یاد بگیرید. در تعیین اهداف به هیچ زمینهی خاصی محدود نیستید. آرنولد میتوانست آیندهاش را به بدنسازی محدود کند و بسیار هم موفق باشد، ولی رؤیای او بیشتر از اینها بود. او اهدافی بالاتر برای خودش تعیین کرد و برای نیل به آنها از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. او از موفقیتهایش یاد گرفت و دانش خود را در جنبههای دیگر زندگی تعدیل کرد.
مثل آرنولد با انتقاد دلسرد نشوید. منتقدان توانایی بازیگری او را در اولین فیلمهایش دستکم گرفتند، ولی او دلسرد نشد و هدفش را دنبال کرد تا یکی از پردرآمدترین بازیگران هالیوود شد.
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662