#با_آدم_های_مومن_همنشینی_کن
☘آیت الله بهجت (ره):
💕با کسی نشست و برخاست کنید که همین که او را دیدید به یاد خدا بیفتید
❌نه اینکه با کسی که گناهکار است و در فکر گناه
@Dastan1224
♦️ گزیدهای از روایات جهاد با نفس، مورد توصیه آیتالله بهجت(ره)
✍امام صادق علیهالسلام فرمود: هر بندهای که به چیزی که خدای عزّوجلّ دوست دارد روی آورد، خداوند نیز به چیزی که او دوست دارد روی آورد، و کسی که به [ریسمان] الهی چنگ زند، خداوند او را حفظ میکند و کسی که خداوند به سوی او روی آورد و او را نگاهداری کند، باکی ندارد آسمان بر زمین افتد یا بلائی سخت و همهگیر بر اهل زمین فرود آید؛ چنین کسی بهسبب پرهیزکاری در حزب خدا جای دارد و از هر بلایی در امان است، آیا خداوند نمیگوید: «همانا پرهیزکاران در مقام امن الهی جای دارند».
📚 وسائلالشیعه، ج15، ص211
@Dastan1224
#بیشتر_دعا_کنیم❗️
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
خدا میداند تعداد دعاها باید چقدر باشد تا مصلحت ظهور فراهم آید.
📚 در محضر بهجت، ج1، ص118
@Dastan1224
✍ آیتالله بهجت(ره):
اگر بفرمایید به آن حضرت(امام زمان علیهالسلام) دسترسی نداریم؟ جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم(پایبند) نیستید، و او به همین از ما راضی است.
📚 در محضر بهجت، ج1، ص361
@Dastan1224
#قابل_توجه_روحانیون_ما…❗️
☘ حضرت آیة الله العظمی بهجت رحمة الله به یکی از روحانیان که گاهی در مجالس ایشان موعظه می کرد، فرمودند: بر منبر، خطبه های کوچک نهج البلاغه را بخوان و برای مردم بازگو کن چرا که وقتی آن خطبه ها خوانده شود، مردم در پای منبر شنونده ی امام علی علیه السلام خواهند بود.
@Dastan1224
✍استاد پناهیان
به پیامبر(ص) گفتند: «آن جوانی که پشت سر شما نماز میخوانَد، چشمچرانی هم میکند. بعضی از گناههای خیلی بد را هم انجام میدهد.» لابد منظورشان این بود که شما نصیحتش بفرمایید تا آن عیبش را هم کنار بگذارد.
رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: «همان نمازش او را درست خواهد کرد» [نیازی به نصیحت نیست.] راوی میگوید: «طولی نکشید که آن جوان توبه کرد و آن عیب را کنار گذاشت.» اگر درست به نماز پرداخته شود، اینقدر برکت دارد.
@Dastan1224
#پند
🔹 مجموعه جلسات حاج اسماعیل دولابی (ره)
برگرفته از کتاب طوبای محبت جلد اول - جلسه چهاردهم
.
🔸 مشیت الهی:
این هم خوب است. کارهای خدا را امضا کن.
اگر امضا نکنی غصهها را خوردهای و همه از کیسهات رفته است. اگر دانستیم خدا خیر ما را میخواهد غصه نمیخوریم. کارهایی که او میکند همه برای ما خوب است. پس با اختیار خود آن را امضا کن. مشیت خدا مشی خداست؛ آن را امضا کن. به یک حساب محمد و آل محمد (ص) مشیتند.
.
اگر کارهای خدا را امضا کردی خیر میبارد. خوش اخلاقی به سوی شما رو میآورد، باطن شما هم با خدا آشتی کرده است. از این ساعت به بعد تمام زندگیات را درست برو. هر کجا باز دیدی دارید تکان میخورید، صلواتی بفرست و مواظب باش که صفایت با خدا بهم نخورد.
.
📓
@Dastan1224
#داستانی_زیبا (اول پدرت را راضی کن)
جناب شيخ رجبعلی خیاط، گاه به بعضی از افراد اجازه حضور در جلسه های خود را نمیداد و یا شرطی برای آن می گذاشت...
یکی از ارادتمندان شیخ که قریب بیست سال با ایشان بود، آغاز ارتباط خود با شیخ را این گونه تعریف می کند:
در آغاز هر چه تلاش می کردم که به محضر او راه پیدا کنم اجازه نمی داد تا این که یک روز در مسجد جامع ایشان را دیدم، پس از سلام و احوال پرسی گفتم: "چرا مرا در جلسات خود راه نمیدهید؟"
فرمودند: "اول پدرت را از خود راضی کن بعد با شما صحبت می کنم"!
شب به منزل رفتم و به دست و پای پدرم افتادم و با اصرار و التماس از او خواستم که مرا ببخشد.
پدرم که از این صحنه شگفت زده شده بود پرسید: چه شده؟ گفتم: شما کار نداشته باشید، من نفهمیدم، اشتباه کردم....مرا ببخشید و بالاخره پدرم را از خود راضی کردم.
فردا صبح به منزل جناب شیخ رفتم، تا مرا دید فرمود: "بارک اللّه!! خوب آمدی، حالا پهلوی من بنشین"
از آن زمان که بعد از جنگ جهانی دوم بود تا موقع فوتشان، با ایشان بودم
@Dastan1224
✨﷽✨#داستان
📚همیشه یک راه حل دیگر هم وجود دارد
✍روزگاری یک دهقان در قریه زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد. دهقان دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد دهقان نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر دهقان ازدواج کند قرض او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت: ...
اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود. این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت! سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.
دخترک دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود.
در همین لحظه دخترک گفت: آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است....
و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است
@Dastan1224
حجت الاسلام قرائتی :
نمازشب توفیقى میخواهد كه آن را هم باید از خدا طلبید.گاهى گناهان و دروغ ها سبب محرومیّت انسان از نمازشب مى گردد وشیرینى عبادت ونیایش، از انسان گرفته میشود.
🌙 #اهمیت_نماز_شب_در_سلوک
@Dastan1224
🔔
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
امـید را از آن نـجـــاری آمـوختــم
ڪہ مغــازهاش آتـش گـرفـت ولی
او با همان چوبهای سوخته، زغال
فـروشـی بـاز ڪرد....
@Dastan1224
✍آیت الله بهجت قدس(ره):
محاسن اخلاقِ شرعیه و مفاسد اخلاق شرعیه، در کتب و رسائل عملیه، متبیّن شدهاند.
دوری از علما و صلحا، سبب میشود که سارقینِ دین، فرصت را غنیمت بشمارند و ایمان و اهلش را به ثمنهای بَخس و غیرمبارک بخرند، همه اینها مجرب و دیده شده است.
📚بهسوی محبوب، ص35
@Dastan1224
#حق_الناس_ما_را_بدبخت_میکند
✍ شخصی از حضرت آیت الله العظمی بهجت درخواست دستوری فرمودند. آقا که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند :«تا میتوانید گناه نکنید» سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ذکر شدند.
بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: «اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید سعی کنید گناهی که در آن حقّالناس است نباشد». باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند.
و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: «اگر گناه مرتکب شدید که در آن حقّالناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است.»
📚 برگرفته از کتاب فریادگر توحید، ص 218
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@Dastan1224
❇️ فضیلت زیارت عاشورا
💠 امام صادق علیه السلام به صفوان میفرمایند:
✍ «زیارت عاشورا» را بخوان و از آن مواظبت کن به درستی که من چند خیر را برای خواننده آن تضمین می کنم:
🔸اول: زیارتش قبول شود.
🔸دوم: سعی وکوشش او مشکور باشد.
🔸سوم: حاجات او هر چه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و ناامید از درگاه او برنگردد زیرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد.
📚 بحارالانوار، جلد۹۸،
@Dastan1224
با عمل صالح مداوم یا با گریه بر حضرت اباعبدالله جوهره وجودی انسان طلا میشود؛ یعنی بالاترین خواهد شد.
شاید ولایت عام یعنی شیعه بودن، یک جوهرهای را اقتضا کند که تا اندازهای رشد نماید. اما ارتباط با حضرت اباعبدالله و گریه بر حضرت و ارتباط تنگاتنگ با قضیهی عاشورا این رشد را تخصصی میکند و جوهره را مدام جلا میدهد.
خدا رحمت کند مرحوم امام خمینی قدس سره را، درست فرموده بودند که "مردم ما هرچه دارند، از محرم و صفر دارند" این فرمایش قابل انکار نیست.
🔹حجت الاسلام و المسلمین #ناصر
@Dastan1224
#حضور_وغیاب_یکسان…❗️
💠✨آیت الله بهجت (ره):
چرا به این معرفت نرسیده ایم که هر حرفی می زنیم قبل از این که ما بشنویم به گوش امام زمان می رسد، اگر این مطلب را درک کردیم حضور و غیاب حضرت برای ما یکسان می شود
@Dastan1224
💠مرحوم دولابی فرمودند:
❤️علی فرمود (اولنا محمد) آدم و قبل ازاوهمه محمد بودند.اوسطنا محمد:یعنی یعنی میانه هم که آفریده شدند هم محمد.بعد فرمودندکلنا محمد: یعنی ما سوای خدا همه اش محمد است. یعنی هر ذی روحی از بنی آدم که منسوب به ماست محمد است. چون ایمان به محمد دارند.همه محمداند.
خود را پیدا کن ببین که از خانم زهرا جدا نیستی از پیغمبر خدا جدا نیستی.
📚طوبای محبت ۱ ص ۱۷۴
@Dastan1224
🌿 مرحـوم #دولابـی (ره) :
خداوند فرمود: اگر شڪر کردید،
برای شما زیاد میکنم و اگر کفران
کردید، همانا عـذابم سخت است.
شڪر هر چیزی منــاسب خود آن
چیز است. شکر پـول، کمک کردن
و انفـاق به فقیـر است. شکر علم
تعلین دادن و شکر قدرت، گرفتن
دست ضعیف
@Dastan1224
💠
#حکیمانه
آثار دهگانه قرائت سوره یس:💠
🌟پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمؤمنین فرمودند:💎 ای علی! «یس» را بخوان که در آن ده اثر است: هر که آن را قرائت کند:
1) اگر گرسنه باشد سیرگردد؛
2) اگر تشنه باشد، سیراب گردد؛
3) اگر عریان باشد، پوشانیده گردد؛
4) اگر عزب باشد، ازدواج کند؛
5) اگر ترسان باشد، امنیت یابد؛
6) اگر مریض باشد، عافیت یابد؛
7) اگر زندانی باشد، نجات یابد؛
8) اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود؛
9) نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد؛
10) اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.
@Dastan1224
عالم ربانی آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی قدس سره:
کسانی که می گویند: در واقعه عاشوراء آنچه که حاکم بود مسأله عشق بود، اشتباه کرده اند؛ عشق منهای تعقل جنون، عشق جدای از مبانی شرع یعنی لا ابالی گری و خودکامگی، عشق به دور از موازین و مبانی یعنی هوس و سرکشی.
عشقی در مکتب امام حسین علیه السلام ارزش دارد که براساس فهم و ادراک و تشخیص و تعقل و درایت باشد، نه بر اساس هوی و هوس و غلبه احساسات.
📕 اسرار ملکوت ج2 ص 186
@Dastan1224
#نماز_خوشمزه❗️
🍃آیت الله مجتهدی تهرانی : این کار را یادگاری از من داشته باشید: اقامه که میگویید قبل از گفتن الله اکبر یک سلام به امام حسین علیه السلام بدهید. این نمازتان خیلی عالی می شود
@Dastan1224
#پند
با نیت کار کن
.
✍حاج آقا دولابی (ره): خانواده ات هر چند نفر که هستند، به آنها نگاه نکن و به نیت همان تعداد از ائمه علیهم السلام از آنها پذیرایی کن.چند وقت که این کار را ادامه دادی، ببین چه میشود.
.
با نیت کار کن. مثلاً در حمام خودت را به این نیت بشوی که داری نفست را از صفات رذیله و از هوی و هوس و آرزوهای دور و دراز میشویی. سرت را به این نیت اصلاح کن که داری گناهان و خیالات باطل را از وجودت قیچی میکنی، سرت را به نیت شانه کردن سر یک یتیم شانه کن
.
💥خانه را که جارو میزنی و لباس ها را که میشویی، به نیت بیرون ریختن دشمنان اهل بیت علیهم السلام از زندگی و وجودت انجام بده. چند وقت که با نیت کار کردی، آن وقت ببین که نور همۀ فضای زندگی ات را پر میکند و راه سیرت باز میشود.
@Dastan1224
#عکس_نوشته
💠استاد حسین #انصاریان
◽️از اخلاق الهی ستّار بودن است، عيب خلق را اگر ديدی چشم بپوش.
@Dastan1224
✨﷽✨
🏴مظلوم ترین فرد عالم
✍متاسفانه در بیشتر مجالس مذهبی از یاد امام زمان و دعا برای تعجیل ظهور آن حضرت غفلت می شود، و اگر بدانیم چقدر از آن حضرت غافل بوده ایم، متوجه می شویم که آن حضرت مظلوم ترین فرد عالم هستند.
امام حسین در عالم مکاشفه به یکی از علمای قم فرمودند: مهدی ما در عصر خودش مظلوم است، تا می توانید درباره آن حضرت سخن بگویید و قلم فرسایی کنید؛ آنچه درباره شخصیت این معصوم بگویید درباره همه معصومین علیهم السلام گفته اید؛ چون حضرات معصومین همه در عصمت و ولایت یکی هستند و چون این زمان، دوران مهدی ما است سزاوار است درباره او بیشتر گفتگو شود.
💥و در خاتمه فرمودند: باز تاکید میکنم درباره مهدی ما زیاد سخن بگویید و بنویسید، مهدی ما مظلوم است، بیش از آنچه نوشته و گفته شده باید درباره اش نوشت و گفت.
📚 کتاب صحیفه مهدیه؛ بخش مقدمه
┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅
@Dastan1224
💎گویند: روزی ابلیس خواست با فرزندانش از جایی به جای دیگر نقل مکان کند، خیمه ای را دید، و گفت:
اینجا را ترک نمیکنم تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم.
👈به سوی خیمه رفت و دید گاوی به میخی بسته شده و زنی را دید که آن گاو را می دوشد،
بدان سو رفت و میخ را تکان داد.
با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان
درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود لگدمال کرد و او را کشت.
🔸مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را کشت.
🔹 شوهر آن زن آمد
و با دیدن فرزند کشته شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را طلاق داد.
سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را زدند، و بعداز آن نزدیکان آن مرد آمدند و همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای شدیدی به پا شد!!
🔹 فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب کردند و از پدر پرسیدند: ای وای،
این چه کاری بود که کردی؟!
👈 ابلیس گفت: کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم.
✨✨ بیشتر مردم فکر می کنند کاری نکرده اند، در حالی که نمی دانند یک رفتار یا یک کلام شان :
🔺 مشکلات زیادی را ایجاد می کند
🔺 آتش اختلاف را بر می افروزد
🔺 خویشاوندی را برهم میزند
🔺 دوستی وصفا صمیمیت را از بین میبرد
🔺 کینه و دشمنی می آورد
🔺 طراوت و شادابی را تیره و تار میکند
🔺 دل ها را میشکند
👈 بعدا کسی که اینکار را کرده فکر می کند کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده است!
✅قبل از اینکه حرفی را بزنی، مواظب سخنانت باش !
مواظب باش میخی را تکان ندهی !
عضو شویدو به عزیزانتان معرفی کنید
@Dastan1224
#حکایت قاضی و کوزه عسل ملانصرالدین
ملا نصرالدین سندی داشت که باید قاضی شهر آن را تائید میکرد ولی از بخت بد وی، قاضی اصلاً کاری را بدون باج انجام نمی داد.
ملا نصرالدین هم آه در بساط نداشت که با قاضی شریک شود و کار تائید سند را به انجام برساند این بود که کوزه ای برداشت و آن را پر از خاک کرد و روی آن عسل ریخت بعد کوزه ی عسل و سند را برداشت و پیش قاضی رفت و کوزه را هدیه داد و درخواستش را اعلامکرد .
قاضی به محض اینکه در پوش کوزه را برداشت و عسل را دید بی درنگ سند را تائید کرد و هر دو شاد و خندان از هم خداحافظی کردند.
چند روز گذشت قاضی به نیرنگ ملا نصرالدین پی برد یکی از نزدیکان خود را به خانه ی ملا فرستاد و پیام داد که در سند اشتباهی شده است
ملا به فرستاده قاضی پاسخ داد از طرف من سلامی گرم به قاضی برسان و بگو اشتباه در سند نیست در کوزه ی عسل
@Dastan1224
#حکایت
روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟....
بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد!
مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!!
@Dastan1224
#حکایت پندآموز «استادان عارف»
یكی از مریدان عارف بزرگی، در بستر مرگ استاد از او پرسید:
مولای من استاد شما كه بود؟
عارف: صدها استاد داشته ام.
مريد: كدام استاد تأثیر بیشتری بر شما گذاشته است؟
عارف اندیشید و گفت:
در واقع مهمترین امور را سه نفر به من آموختند.
اولین استادم یك دزد بود.
شبی دیر هنگام به خانه رسیدم و كلید نداشتم و نمی خواستم كسی را بیدار كنم. به مردی برخوردم، از او كمك خواستم و او در چشم بر هم زدنی در خانه را باز كرد. حیرت كردم و از
او خواستم این كار را به من بیاموزد. گفت كارش دزدی است. دعوت كردم شب در خانه من بماند. او یك ماه نزد من ماند. هر شب از خانه بیرون میرفت و وقتی برمی گشت می گفت
چیزی گیرم نیامد. فردا دوباره سعی می كنم. مردی راضی بود و هرگز او را افسرده و ناكام ندیدم.
دوم سگی بود.
سگ هرروز برای رفع تشنگی كنار رودخانه می آمد، اما به محض رسیدن كنار رودخانه سگ دیگری را در آب می دید و می ترسید و عقب می كشید. سرانجام به خاطر تشنگی بیش از
حد، تصمیم گرفت با این مشكل روبه رو شود و خود را به آب انداخت و در همین لحظه تصویر سگ نیز محو شد.
استاد سوم من دختر بچه ای بود.
دختر بچه با شمع روشنی به طرف مسجد می رفت. پرسیدم:
خودت این شمع را روشن كرده ای؟
گفت: بله.
برای اینكه به او درسی بیاموزم گفتم: دخترم قبل از اینكه روشنش كنی خاموش بود، میدانی شعله از كجا آمد؟ دخترك خندید، شمع را خاموش كرد و از من پرسید:
شما می توانید بگویید شعله ای كه الان اینجا بود كجا رفت؟
فهمیدم كه انسان هم مانند آن شمع، در لحظات خاصی آن شعله مقدس را در قلبش دارد، اما هرگز نمیداند چگونه روشن میشود و از كجا می آید
@Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپتصویرۍ
🎥سخنــرانی حاج آقا دانشمند
👌موضـوع: حرمت غذای امامحسین (ع)
@Dastan1224
#حکایت
روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند... و او را بدینگونه سیر نمایند. بعد از 70 سال عبادت ، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم.
آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه آتش پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد، آتش پرست 3 قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود حرکت کرد.
سگ نگهبان خانه آتش پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت... مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت، مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد. مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟
به اذن خدای عز و جلٌ ، سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهابی که به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم... تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک آتش پرست آمدی و طلب نان کردی
@Dastan1224