eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
🍯شيره فروش و حجاج 👑روزى (حجاج بن يوسف ثقفى ) خونخوار (و وزير عبدالملك بن مروان خليفه عباسى ) در بازار گردشى مى كرد. شير فروشى را مشاهده كرد كه با خود صحبت مى كند. به گوشه اى ايستاد و به گفته هايش گوش داد كه مى گفت : اين شير را مى فروشم ، در آمدش فلان مقدار خواهد شد. استفاده آن را با در آمدهاى آينده روى هم مى گذارم تا به قيمت گوسفندى برسد، يك ميش ‍ تهيه مى كنم هم از شيرش بهره مى برم و بقيه در آمد آن سرمايه تازه اى مى شود بعد از چند سال سرمايه دارى خواهم شد و گاو و گوسفند و ملك خواهم داشت . آنگاه (دختر حجاج بن يوسف ) را خواستگارى مى كنم ، پس از ازدواج با او شخص با اهميتى مى شوم . اگر روزى دختر حجاج از اطاعتم سرپيچى كند با همين لگد چنان مى زنم كه دنده هايش خورد شود؛ همين كه پايش را بلند كرد به ظرف شير خورد و همه آن به زمين ريخت . حجاج جلو آمد و به دو نفر از همراهانش دستور داد او را بخوابانند و صد تازيانه بر بدنش بزنند. شير فروش پرسيد: براى چه مرا بى تقصير مى زنيد؟! حجاج گفت : مگر نگفتى اگر دختر مرا مى گرفتى چنان لگد مى زدى كه پهلويش بشكند، اينك به كيفر آن لگد بايد صد تازيانه بخورى . @Dastan1224
🌹داستان آموزنده🌹 یکی از سرمایه داران مدینه وصیت کرد که پس از مرگش، انبار خرمای او را پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) به بینوایان انفاق کند. پس از مرگ او، رسول خدا تمام خرماها را به فقرا داد، آن گاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود: سوگند به خدا که اگر خود این مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه ای می‌داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرما بود که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم. @Dastan1224
🖇 اتفاقی عجیب زیر حرم حضرت عباس(ع) 🌻 آبی که 14 قرن پیش از فرزندان پیامبر اسلام سلب کردند امروز در حرم قمر بنی هاشم، به طرز معجره آسايی نابينا را بينا می‌كند، بيمار سرطانی را شفا میدهد و از 50 سال قبل تاكنون اين آب در يك سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده می‌شود نه كم و نه زياد می‌شود. ۞ شيخ عباس 74 ساله، كه 36 سال خادم حرم حضرت عباس عليه السلام است، در مورد جريان آب دور قبر علمدار كربلا گفت: قبلا دو چشمه در سرداب مطهر وجود داشت كه از 400 سال قبل كه آب لوله كشی نبود اين آب مرتب می‌جوشيده و از يك طرف وارد و از طرف ديگر خارج مي‌شد كه مزه و طعم آن آب از بهترين آب معدنی امروز هم بهتر بود و آن سرداب پله داشت. ↫ مردم می‌آمدند و از آن آب به عنوان تبرك استفاده میكردند و آب در تابستان خنك و در زمستان گرم بود. 【 از 50 سال قبل تاكنون اين آب در يك سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده ميیشود نه كم و نه زياد می‌شود. 】 💥 وی ادامه داد: شما به خوبی می‌دانيد اگر آب به مدت 10 روز در يك جا بماند گنديده می‌شود، اما اين آب با وجود اينكه درب ورودی آن بسته شده مانند گلاب ميماند و در اطراف قبر مطهر حضرت قمربنی هاشم حلقه زده و همچنان بسيار تازه و معطر مانده است. 💢 اين آب به ارتفاع يك متر بالاتر از قبر قرار دارد، اما هرگز وارد مرقد مطهر نشده و من اين‌ها را به چشم خود ديده ام و بارها شاهد بوده ام چقدر افراد كور وارد حرم شده و چند قطره از اين آب در چشمان آنها ريخته شده و بينا شده اند و يا افرادی داراي امراض پوستی و سرطانی با استفاده از اين آب شفا پيدا كرده اند. مگر آب دريای رحمت آقا تمام می‌شود. ❂ هم اكنون در بخش درب صاحب الزمان مرقد مطهر ابوالفضل پنجره كوچكی قرار دارد كه وصل به سرداب حرم است و اگر نگاه كنيد از آن مرتب بوی گلاب می‌آيد و اين همان آبی است كه متأسفانه خادمان كنونی در ورودي آن را و راه رسيدگی به سرداب را به روی زوار بسته @Dastan1224
〽️ سخنرانى امام حسين(ع) در ميدان جنگ ✿ امام حسين عليه السلام روز عاشورا براى اتمام حجت در برابر لشكر دشمن قرار گرفت و بر شمشير خود تكيه داد و با صداى بلند فرمود: شما را به خدا سوگند آيا مرا مى شناسيد؟ ◇ سپاه پاسخ دادند: بلى، تو فرزند دختر پيامبر خدا و نوه آن حضرت هستى. امام حسين عليه السلام : شما را به خدا آيا مى دانيد رسول الله پدر بزرگ من است؟ سپاه: بلى، مى دانيم. ✿ امام حسين عليه السلام شما را به خدا مى دانيد فاطمه دختر پيغمبر مادر من است؟ سپاه: بلى، مى دانيم. امام حسين عليه السلام: شما را به خدا آيا مى دانيد على بن ابى طالب پدر من است؟ سپاه: بلى، مى دانيم. امام حسين عليه السلام: شما را به خدا آيا مى دانيد خديجه دختر خويلد نخستين زنى كه به اسلام گرويد مادر بزرگ من است؟ سپاه: بلى، مى دانيم. امام عليه السلام : شما را به خدا آيا مى دانيد حمزه سيد الشهدا عموى پدر من است؟ سپاه: بلى، مى دانيم. 🖇 امام عليه السلام: شما را به خدا آيا مى دانيد اين شمشير كه بر كمر بسته ام شمشير پيامبر خدا صلى الله عليه و آله است؟ سپاه: آرى، مى دانيم. امام عليه السلام: شما را به خدا آيا مى دانيد اين عمامه را كه بر سرم بسته ام، عمامه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله است؟ سپاه: بلى ، مى دانيم. امام عليه السلام: شما را به خدا آيا مى دانيد پدرم على اولين مردى بود كه اسلام آورد و در علم از همه آگاه تر و در حلم و صبر از همه شكيباتر و او پيشواى همه مردها و زنها است؟ سپاه: بلى، مى دانيم؛ ◇ فبم تستحلون دمى ... پس چرا ريختن خون مرا روا مى دانيد؟ در صورتى كه فرداى قيامت حوض ‍ كوثر در اختيار پدر من خواهد بود و او عده اى را از آب كوثر باز مى دارد، چنانچه كه شتر تشنه را از آب باز دارند و در همان روز پرچم حمد نيز در دست او خواهد بود. سپاه: ما همه اينها را مى دانيم ولى هرگز از تو دست برنمى داريم تا بر اثر تشنگى جان بدهى. 📙بحار ، ج44 ، ص318 @Dastan1224
!! در روایتی آمده است: در زمان رسول خدا حضرت محمد (ص)، مردی خدمت آن حضرت آمد و از تنگ دستی شکایت کرد. حضرت به او فرمودند: شاید نماز نمی خوانی؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا نمازهای پنجگانه را به جماعت و در پشت سر شما بجا می آورم. حضرت فرمودند: شاید کسی در منزلت نماز نمی خواند؟ آن مرد عرض کرد: همه نماز می خوانند و تا آن ها را به خواندن نماز واندارم، از خانه خارج نمی گردم. پیامبر (ص) فرمودند: شاید در همسایگی تو کسی می باشد که نماز نمی خواند؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا تمامی آن ها نماز می خوانند. پس در آن لحظه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: ای رسول خدا؛ در فلان بیابان فرد بی_نمازی از دنیا رفته است و کلاغی استخوان کوچکی از آن فردِ بی نماز و تارک الصلاة را به منقار گرفته و آورده در میان درختی که در خانه ی این مرد است قرار داده است، پس به او بگو آن استخوان را بردارد تا وسعتِ رزق و روزی پیدا نماید. 📙 تفسیر عیاشی، ج1: 25. @Dastan1224
〽️ فوق العاده تأمل بر انگیز! ❗️ خدا و خرما 〽️ در حادثه کربلا با سه‌ نمونه شخصیت روبرو می‌شویم ... ✿ اول: امام حسین(ع) ◇ حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور و ناحق بشود. ◇ تا آخر می‌‌ایستد. خودش و فرزندانش کشته می‌شوند. ◇ هزینه انتخابش را می‌‌دهد و به چیزی که نمی‌خواهد تن‌ نمی‌‌دهد. √ از آب می‌گذرد، از آبرو نه‌ ✿ دوم: یزید بن معاویه (لعن الله) ◇ همه را تسلیم می‌خواهد. ◇ مخالف را تحمل نمی‌‌کند. ◇ سرِ حرفش می‌‌ایستد. ◇ نوه‌ پیغمبر و اهل بیت اش را سر می‌‌ٔبرد و به اسارت میبرد √ بی‌ آبرویی را به جان میخرد و به چیزی که می‌‌خواهد می‌رسد ✿ سوم: عمرِ سعد ◇ به روایتِ تاریخ تا روز8محرّم در تردید است. ◇ هم خدا را می‌خواهد هم خرما، ◇ هم دنیا را می‌خواهد هم اخرت. ◇ هم می‌خواهد حسین را راضی‌ کند هم یزید را ◇ هم اماراتِ ری را می‌خواهد،هم احترامِ مردم را ◇ نه‌ حاضر است از قدرت بگذرد،نه‌ از خوشنامی. √ هم آب می‌خواهد هم آبرو. ❗️ دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی‌ است که به هیچکدام از چیزهایی که می‌خواهد نمی‌‌رسد. ❗️ نه سهمی از قدرت می‌‌برد نه‌ از خوشنامی چون که بعد از بودن سردوراهی ..... راه نادرست رو انتخاب کرد ▒ ما آدمهایِ معمولی‌ راستش نه جرات و ارادهِ امام حسین صلوات الله علیه شدن را داریم، نه قدرت و حماقت یزید شدن را، اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست! ⇦من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم⇨ °•• زکات علم ، آموختن است! ••° @Dastan1224
درخواندن اذن دخول زیارت،اگراذنت دادند،اشکت جاری میشود.واگرمیخواهی زیارتت اساسی باشد،آنچه راکه میگویی،قلبت هم همان رابگوید. @Dastan1224
آیت الله بهجت(ره) : همین دوستی و دشمنی ها [بخاطر خدا] برای انسان می ماندو گرنه هرعملی شروط زیادی دارد که معلوم نیست بتوانیم آنها را رعایت کنیم . اما دوستی و دشمنی شرطی ندارد. ودوستی خدا به اندک چیزی حاصل می شود. حضرت رسول (ص) میفرماید: اگر همه مردم برمحبت علی (ع) گرد می آمدند،هرگز خداوند آتش جهنم را نمی آفرید. @Dastan1224
حضرت آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی در حال سبزی پاک کردن در منزل... @Dastan1224
🌷 امیرالمومنین امام على (عليه السلام) : ✍ الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ اَلْعِبَادِ فِي عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْيُنِهِمْ فِي آجَالِهِمْ 👌 صدقه دادن دارويى ثمر بخش است ، و كردار بندگان در دنيا ، فردا در پيش روى آنان جلوه گر است. 📗حکمت 7 نهج البلاغه @Dastan1224
🖇 امام حسین(ع) و مرد فقیر ... 〽️ عرب بیابانی نیازمند وارد مدینه شد و پرسید سخی ترین و بخشنده ترین شخص در این شهر کیست؟ ◇ همه امام حسین(ع) را نشان دادند. عرب امام حسین علیه السلام را در مسجد در حال نماز دید و با خواندن قطعه شعر حاجت خود را مطرح کرد. ✿ مضمون قطعه شعری که وی خواند چنین است: تا حال هر که به تو امید بسته ناامید بر نگشته است، هر کس حلقه در تو را حرکت داده، دست خالی از آن در، باز نگشته است. تو بخشنده و مورد اعتمادی و پدرت کشنده مردمان فاسق بود. شما خانواده اگر از اول نبودید ما گرفتار آتش دوزخ بودیم. 🌱 او اشعارش را می خواند و امام در حال نماز بود. چون از نماز فارغ شد و به خانه برگشت، ◇ به غلامش قنبر فرمود: از اموال حجاز چیزی باقی مانده است؟ غلام عرض کرد: آری، چهار هزار دینار موجود است. ◇ فرمود: آن پولها را بیاور! کسی آمده که از ما به آن سزاوارتر است. 🌱 سپس عبایش را از دوش برداشت و پولها را در میان آن ریخت و عبا را پیچید مبادا عرب را شرمنده ببیند، دستش را از شکاف در بیرون آورد و به او داد و این اشعار را سرود: ◇ این دینارها را بگیر و بدان که من از تو پوزش می خواهم و نیز که من بر تو دلسوز و مهربانم. اگر امروز حق خود در اختیار داشتم بیشتر از این کمک می کردم، لکن روزگار با دگرگونیش بر ما جفا کرده، اکنون دست ما خالی و تنگ است. ◇ امام با این اشعار از او عذر خواهی کرد. ❗️ عرب پولها را گرفت و از روی شوق گریه کرد. امام پرسید: چرا گریستی شاید احسان ما را کم شمردی؟ گفت: گریه ام برای این است که چگونه این دستهای بخشنده را خاک در بر می گیرد و در زیر خاک می ماند. 📚 بحار ، ج44 ، @Dastan1224
حال خوش معنوی یعنی «نداشتن نگرانیِ بیهوده» 🌻 یعنی «داشتن حالت شکر» 🌻 یعنی «دیدن و درک زیبایی‌هایی که خدا آفریده». ✨ما معمولاً وقتی دل‌مان خیلی گرفته و مشکلات خیلی به ما هجوم آورده، به سراغ عبادت و دعا می‌رویم و درِ خانۀ خدا ناله می‌زنیم. 🌻 در‌حالی‌که اصلش این است که وقتی سرشار از شادی و نشاط هستی، دنبال دعا و عبادت باشی تا از خدا تشکر کنی. 😍 حال خوش معنوی یعنی دیدن کبریایی خدا و لذت بردن از عظمت و شکوهش. «الله اکبر» یعنی «خدایا! تو چه باعظمت و باشکوهی!» باید دلت با این ذکر بلرزد! ❣حال خوش معنوی یعنی لذت بردن از اینکه در بغل خدا هستی؛ عین یک کودک که وقتی بین غریبه‌ها، به بغل پدر و مادرش می‌رود، کِیف می‌کند. 🦋حال خوش معنوی یعنی پناه‌جویی به خدا و لذت بردن از اینکه احساس کنی در پناه خدا هستی! این کِیف- از یک مرحله‌ای به بعد- اشک آدم را هم جاری می‌کند. 🌻 حال خوش معنوی یعنی چشیدن حلاوت ذکر خدا، یعنی چشیدن شیرینی، نه چشیدن غم و اندوه ناشی از بدبختی! «استاد » @Dastan1224