#حکایت
بعضی وقتا آدما الماسی تو دست دارن، بعد چشمشون به یه گردو می افته ....
خم میشن تا گردو رو بردارن، یهو الماسه می افته رو شیب زمین، قل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره .... میدونی مثل چی می مونه ...؟
یه آدم دهن باز ...
یه گردوی پوک ...
و یه دنیا حسرت ...
مواظب الماسهای زندگیمون باشیم، شاید به دلیل اینکه صاحبش هستیم و بودنش برامون عادی شده ارزشش رو از یاد بردیم ...
میدونی الماسهای زندگی آدم چی میشه :
پدر ، مادر ، همسر، فرزند، سلامتی، سرفرازی، خانواده، دوستان خوب، کار، عشق و ... هستند ...!
@Dastan1224
👌#قمار_بُردش_هم_باخت_است!
✍حکیمی در وقت مردن به پسرش وصیت کرد که: "هرگاه به قماربازی میل نمودی، اول برو پیش «لیلاج» [1] که استاد و سرآمد همه قماربازان است و با او قماربازی کن."
روزی فرزند، بعد از وفات پدرش، هوس قمار بازی کرد. به یاد نصیحت پدرش افتاد و با خود گفت: "خوب است اول به سراغ ليلاج معروف بروم."
🔻پُرسان، پُرسان، سراغ خانه لیلاج را از مردم گرفت. گفتند: در گُلخُنِ حمام، منزل دارد. به گلخن رفت. دید لیلاج تا کمر در خاکستر نشسته است. پیش رفت و سلام کرد و از او درخواست بازی نمود.
لیلاج، قاب را از کنار دست خود برداشت و به هوا پرتاب کرد و گفت: "انداختم پشت بام، برو بردار جفت آمد!"
فرزند حکیم رفت پشت بام، دید لیلاج راست می گوید. از بام به زیر آمد و رو کرد به لیلاج و گفت: "تو که در قمار این چنین استادی، چرا گلخن تابی می کنی و برهنه هستی؟"
👈لیلاج گفت: "برای این که قمار، بردش هم باخت است!" پسر حکیم، پس از شنیدن این سخن، سر را میان دو دست گرفت و از آنجا دور شد و بر روان پدر، رحمت فرستاد.🤲🤲
1 [ ليلاج: نام قمارباز معروف در زمان قديم]
2 [گُلخن حمام: محل داغ نمودن آب
@Dastan1224
#پند
کسی که شب و روز بزرگترین همّ و غمش دنیا باشد، خداوند متعال فقر را در برابر چشمانش قرار دهد و کارش را پریشان سازد و از دنیا جز به آنچه خداوند قسمتش کرده نرسد.
@Dastan1224
💢مراقبت از نماز
🔸آیت الله بهجت رحمة الله علیه می فرمایند:
اگر نمازتان را مراقبت و محافظت نکنید، اگر میلیاردها قطره اشک هم برای سیدالشهدا(ع) بریزید، در آخرت شما را نجات نمی دهد.
---------------------------------
@Dastan1224
#آقا_دیابت_دارم_چه_کنم❓
سوال از آیت الله بهجت:
دچار بیماری قند (دیابت)هستیم باید چکار کنیم؟🍁
هندوانه ابوجهل(حنظل)بخورید البته بسیار کم،زیرا زهر است.🍁🍃
ورق های آسمانی جلد۲
ص۲۹۵
@Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی مردی نزد پیامبر(ص) آمد
و عرض کرد:
من تمام گناهان را انجام داده ام،
آیا راه توبه برای من هست؟
فرمود: آیا پدر و مادرت زنده اند؟
گفت: تنها پدرم زنده است.
فرمود: به پدر خود احترام و نیکی کن؛
تا خداوند تو را ببخشد.
وقتی که آن مرد رفت،
حضرت به اطرافیانش فرمود:
«ای کاش مادرش زنده بود».
🌺حضرت محمد(ص) فرمودند:
همانگونه که دعای پیامبران
در مورد امت خودشان
مستجاب است، دعای پدران نیز
در حق فرزندانشان مستجاب است».
📙نهج الفصاحه
🎙#استاد_دانشمند
@Dastan1224
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت استاد یزدانپناه از ناراحتی شدید علامه حسن زاده آملی نسبت به بی احترامی به آیت الله خامنه ای
➕بیانات علامه حسنزاده نسبت به مقام رهبری
@Dastan1224
📚محاکمه
جلسه محاكمه عشق بود، عقل قاضی ، و عشق محكوم ....
به دلیل تبعيد به دورترين نقطه مغز يعنی فراموشی ، قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند
قلب شروع كرد به طرفداری از عشق
آهای چشم مگر تو نبودی كه هر روز آرزوی دیدن چهره زیبایش را داشتی؟
ای گوش مگر تو نبودی كه در آرزوی شنيدن صدايش بودی ؟
وشما پاها كه هميشه مشتاق رفتن به سويش بوديد حالا چرا اينچنين با او مخالفيد ؟
همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترك كردند ،
تنها عقل و قلب در جلسه ماندند عقل گفت:
ديدی قلب همه از عشق بی زارند ، ولی متحيرم با وجودی كه عشق بيشتر از همه تورا آزرده چرا هنوز از او حمايت ميكنی !؟
قلب ناليد و گفت:
من بی وجود عشق ديگر نخواهم بود و تنها تكه گوشتی هستم كه هر ثانيه كار ثانيه قبل را تكرار ميكند و فقط با عشق ميتوانم يك قلبی واقعی باشم .
@Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 امام باقر(علیه السلام) میفرمایند :
✍ نعمتهایی که خداوند به تو عطا کرده را نمی توانی به شماره درآوری ؛ لکن بلاهایی که خداوند از تو دفع میکند بیش از نعمتهایی هست که به تو عطا فرموده.
@Dastan1224
🌷 آیت الله جوادی :
👌 معنای ادخال سرور اين نيست كه انسان بنشيند طنز بگويد كسي را بخنداند، ادخال سرور اين است كه مشكل او را مشکل بیکاری را... حل كند. «إِدخَال السُّرُور فِي قَلبِ المُؤمِن»
@Dastan1224
🤲دعای ابوذر غفاری ...!
حجتالاسلام والمسلمین استاد فرزانه شیخ جعفر ناصری نقل میکردند که:
در ملاقاتی که با والد گرامی- آیت الله حاج شیخ محمد ناصری- محضر آیتالله العظمی بهجت داشتیم، سخن از اولیای الهی به میان آمد.
والد فرمودند:
من از ابتدای طلبگی، به مرحوم(عارف کامل) آیت الله آسید جمال گلپایگانی رحمة الله علیه نه تنها ارادت داشتم، بلکه شیفته حرکات و روش و حتی جملات این مرد الهی بودم و در نماز جماعت ایشان شرکت میکردم. یادم هست ایشان در قنوت نماز با صدایی آرام و پرطمأنینه این دعا را میخواندند:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْأَمْنَ وَ الْإِیمَانَ بِکَ وَ التَّصْدِیقَ بِنَبِیِّکَ...».
آیتالله العظمی بهجت فرمودند:
بله این دعای حضرت ابوذر است. روایت دارد:
روزی جناب ابوذر غفاری خدمت رسول خدا رسید و ایشان را مشغول صحبت با دحیه کلبی دید و نشناخت و رفت در حالی که در واقع، این فرد که رسول خدا با او صحبت میکرد دحیه نبود، بلکه جبرائیل امین بود بهصورت دِحْیَه کلبی.
جبرئیل عرض کرد:
یا رسول خدا اگر اباذر به ما سلام میکرد، ما سلام او را جواب میدادیم و بعد عرض کرد: ابوذر دعایی دارد که او را در آسمانها مشهور کرده، از او بخواه آن دعا را برایت بخواند...
بعد پیامبر به ابوذر فرمودند:
جبرئیل گفت تو دعایی میخوانی که تو را در آسمانها مشهور کرده است. ابوذر آن دعا را برای آن حضرت خواند:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْأَمْنَ وَ الْإِیمَانَ بِکَ وَ التَّصْدِیقَ بِنَبِیِّکَ وَ الْعَافِیَهَ مِنْ جَمِیعِ الْبَلَاءِ وَ الشُّکْرَ عَلَی الْعَافِیَهِ وَ الْغِنَی عَنْ شِرَارِ النَّاسِ»
بار خدایا! از تو امان و ایمان به خودت را درخواست میکنم توفیق تصدیق و دنبالهروی از پیامبرت را آرزومندم، عافیت از جمیع بلایای دنیوی و اخروی را از پیشگاهت طلب میکنم. روحیه شکر و سپاسگزاری از عنایاتت را خواهانم. پروردگارا! مرا از مردم بد و آزاررسان بینیاز کن.»
ابوذر برای از دست دادن توفیق مکالمه با جبرئیل به قدری پشیمان شدند که چند روز نتوانستند از منزل بیرون بیایند.
📚 (الكافی، ج2، ص587)
@Dastan1224
📚 داستان کوتاه
مردی برای پسر و عروسش خانهای خرید. پسرش در شرڪت پدر، مدیر فروش بود و رییس زنان و دختران زیادی بود ڪه با آنها تعامل داشت.
پدر بعد از خرید خانه، وقتی ڪلید خانه را به پسرش داد از او خواست، هرگز از روی این ڪلید، ڪلید دوم نسازد. و پسر پذیرفت.
روزی در شرڪت، پدر ڪلید را از جیب پسرش برداشت. وقتے پسر متوجه نبود، پسردر شرڪت سراسیمه به دنبال ڪلید میگشت.
پدر به پسر گفت:
قلب تو مانند جیب توست و چنانچه در جیب خود بیش از یڪ ڪلید از خانهات نداری، باید در قلب خودت نیز بیش از محبت یڪ زن قرار ندهی.
همسرت مانند ڪلید خانهات، نباید بیشتر از یڪی باشد. همانطور ڪه وقتی نمونه دیگری از ڪلید خانهات نداشتی، خیلے مواظب آن بودی تا گم نشود، بدان همسرت نیز نمونه دیگری ندارد، مواظب باش محبت او را گم نڪنی.
اگر عاشق زن دیگری شوی، انگار یدڪی دومی از ڪلید خانه داری و زیاد مراقب ڪلید خانهات نخواهے بود.
@Dastan1224