eitaa logo
داستان و پند. ........ اخبار فوری اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.7هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 عشق مادر در يک روز گرم تابستان ، پسر کوچکي با عجله لباسهايش را در آورد و خنده کنان داخل درياچه شيرجه رفت. مادرش از پنجره نگاهش مي کرد و از شادي کودکش لذت ميبرد. مادر ناگهان تمساحي را ديد که به سوي پسرش شنا مي کرد. مادر وحشتزده به سمت درياچه دويد و با فريادش پسرش را صدا زد . پسرش سرش را برگرداند ولي ديگر دير شده بود. تمساح با يک چرخش پاهاي کودک را گرفت تا زير آب بکشد، مادر از راه رسيد و از روي اسکله بازوي پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت مي کشيد ولي عشق مادر آنقدر زياد بود که نمي گذاشت پسر در کام تمساح رها شود.کشاورزي که در حال عبور از آن حوالي بود ، صداي فرياد مادر را شنيد، به طرف آنها دويد و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراري داد. پسر را سريع به بيمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودي پيدا کند. پاهايش با آرواره هاي تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روي بازوهايش جاي زخم ناخنهاي مادرش مانده بود. خبرنگاري که با کودک مصاحبه مي کرد از او خواست تا جاي زخمهايش را به او نشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتي زخمها را نشان داد ، سپس با غرور بازوهايش را نشان داد و گفت ،" اين زخمها را دوست دارم ، اينها خراشهاي عشق مادرم هستند." @Dastan1224
💎سجودِ لِلّه، أفضل عبادات 💎 ✍ آیت‌الله بهجت(ره): سجودِ لِلّه(سجده برای خدا) افضل عبادات است. بالاترین مقام جسمانی که در آن جا انسان عبودیت را برای خدا اختیار کند همین سجود است و ظاهراً افضل افعال است. 📚 بیانات در درس صلات، جلسه ۱۷۱ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹نشر_صدقه _جاریست🔹 @Dastan1224
🌹🌹🌹🌹 حاج اقا نخودكي گفت ، ميخواهيد يك چيزي يادتون بدم كه قدرتش از علم كيميا هم بالاتر باشه. بعد از هر نماز اينها را بخوانيد: 1️⃣ تسبيحات حضرت زهرا 2️⃣ آيت الكرسي تا هوالعلي العظيم 3️⃣ سه تا قل هوالله احد 4️⃣ سه تا صلوات 5️⃣ آيه ٢ سوره طلاق سه مرتبه يعني؛ وَ مَنْ يَتَّقِ الله يَجعَل لَهُ مَخرَجاً 💫 و آيه ٣سوره طلاق ، دو مرتبه يعني؛ وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ۚ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا حاج آقا نخودكي گفت : هرچه من دارم از عمل كردن به اين پنج مورد بعد از هر نماز دارم. کمی @Dastan1224
خوشا به حال کسی که خطای خود راببیند و به عیب خود توجه داشته باشد و عیوب دیگران را نادیده بگیرد و خود را کامل و بی @Dastan1224
✍امیرالمؤمنین علیه السلام : دل های پاک بندگان نظرگاه خدای سبحان است، پس هر کس دل خویش را پاک گرداند، خداوند به آن نظر می افکند. 📚غررالحکم، ح۶۷۷۷ @Dastan1224
🚫 در روایتی آمده است: یک قاضی مقدّس و بسیار عابد از دنیا رفت. او حقّی را ناحق نمی کرده و علاوه بر شهرت به قضاوت عادلانه، مۆمن و متّقی بوده است و از این رو همسرش یقین داشته که وی بهشتی است. وقتی زن جسد شوهر را در لحد قرار داد و پارچه روی صورت او را کنار زد، دید ماری از بینی او بیرون آمد و شروع به کندن و خوردن صورت او کرد. زن از این وضعیت عجیب ترسید. هنگام شب، شوهر خود را درخواب دید و از آنچه رخ داده بود سۆال کرد و گفت: تو که انسان خوبی بودی! پس این مار چه بود؟ قاضی جواب داد: آن به خاطر برادر توست. روزی برادر تو با کسی نزاع داشت. برای حلّ مسأله به نزد من آمدند و من در دل خود دوست داشتم که حق با برادر تو باشد. نه اینکه العیاذبالله ناحقی باشد، بلکه دوست داشته حق با برادر زنش باشد البته نتیجه حکمیّت به نفع برادرت شد و من از این امر خوشحال شدم و با اینکه واقعاً حق با برادر تو بود، اکنون گرفتارم. همین که قاضی در دل بین دو مسلمان تفاوت قائل شده، عمل او در برزخ مجسّم شده و موجب آزار او گردیده است ⚠️مواظب حق دیگران باشیم گناهی که خدا آن را تا بنده حلال نکند نمی بخشد 📚 الکافی، ج 7، ص 410 کمی @Dastan1224
✨﷽✨ 🔰توصیه ویژه ایت الله بهجت: 💠تکان میخوری بگو یا صاحب الزمان 💠می نشینی بگو یا صاحب الزمان 💠برمیخیزی بگو یا صاحب الزمان 💭صبح که از خواب بیدار میشوی مؤدب بایست و صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن و بگو آقا جان دستم به دامانت خودت یاری ام کن 👈 شب که میخواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو"السلام علیک یا صاحب الزمان"بعد بخواب. ✅ شب و روزت را به یاد محبوب سر کن که اگر اینطور شد، شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی ندارد، دیگر نمیتوانی گناه کنی، دیگر تمام وقت بیمه امام زمانی. 👌 امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: "که در حیرت دوران غیبت فقط کسانی بر دین خود ثابت قدم می مانند که با روح یقین مباشر و با مولا و صاحب خود مأنوس باشند." 📕 کمال الدین و تمام النعمه، ص 303 🌧أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌨 کمی @Dastan1224
📚 راز مثل و حکایت خواندنی ملانصرالدین روزی بود و روزگاری بود... یک روز ملانصرالدین تصمیم گرفت "گاوش" را به بازار ببرد و بفروشد. پیش از رفتن به بازار "آب و علف" خوبی به گاوش داد و آن را به بازار برد. یکی از آدم های "بدکار" وقتی دید ملانصرالدین گاوش را به بازار آورده تا بفروشد "فکر شیطانی" به ذهنش رسید و نقشه ای کشید که سر بیچاره "کلاه بگذارد." او با عجله به سراغ دوستانش رفت و نقشه اش را با آن ها در میان گذاشت و "طبق نقشه" یکی یکی به طرف ملا نصرالدین رفتند. اوّلی گفت: عمو جان این "بز" را چند می فروشی؟! ملانصرالدین گفت: "این حیوان گاو است و بز نیست." مرد گفت: گاو است؟ به حق چیزهای نشنیده! مردم بز را به بازار می آورند تا به "اسم گاو" بفروشند. ملاّ داشت "عصبانی" می شد که مرد حیله گر راهش را گرفت و رفت. دوّمی آمد و گفت: ملاّ جان بزت را چند می فروشی؟! ملّا از کوره در رفت و گفت: "مگر کوری و نمی بینی که این گاو است نه بز؟" مرد "حیله گر" گفت: چرا عصبانی می شوی؟ بزت را برای خودت نگه دار و نفروش! چند لحظه بعد سومّی آمد و گفت: «ببینم آقا این حیوان "قیمتش" چند است» ملا گفت: «ده سکه» خریدار گفت: ده سکه؟!! "مگر می خواهی گاو بفروشی که ده سکه قیمت گذاشتی این بز دو سکه هم نمی ارزد..." ملا باز هم عصبانی شد و گفت: گاو؟ پس چی که گاو می فروشم... خریدار گفت: دروغ به این بزرگی! مگر مردم "نادان" هستند که پول گاو بدهند و بز بخرند. ملاّ نگاهی به گاوش انداخت کمی چشم هایش را مالید و با خود گفت: «نکند من دارم اشتباه می کنم و این حیوان واقعاً بز است نه گاو!!» خریدار چهارمی سر رسید و با لبخند آرامش گفت: ببخشید آقا! آیا این "بز شما" شیر هم می دهد؟ مّلا که "شک" در دلش بود گفت: «نه آقا، بز است، به درد این می خورد که زمین را شخم بزند» خریدار گفت: «خوب حالا این بزت را چند می فروشی تا با آن زمینم را "شخم بزنم"» ملا با خود گفت: «حتماً من اشتباه می کنم مردی به این "محترمی" هم حرف سه نفر قبلی را تکرار می کند» "معامله انجام شد." ملا گاوش را که دیگر "مطمئن" بود، بز است به "دو سکه" فروخت و به خانه اش برگشت. " دزدها هم با خیال راحت گاو را به آن طرف بازار بردند و با خیال راحت فروختند." از آن به بعد وقتی خریداری بخواهد هر جنسی را به قیمت کمتری بخرد می‌گویند؛ " بز خری می کنی @Dastan1224
🟣داستان نابغه آلمانی که عاشق صحیفه سجادیه بود! روی سنگ قبر او، این حدیث امیرالمومنین (ع) نقش بست: الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا. 1⃣ پروفسور آنه‌ماری شیمل، اسلام‌پژوه وخاورشناس معروف آلمانی بود که علاقه شایانی به دعاهای امام سجاد (ع) و صحیفه سجادیه داشت. 2⃣ شیمل در جایی پیرامون ادعیه اسلامی به ویژه صحیفه سجادیه می گوید: من خود همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامی را از اصل عربی آن می‏خوانم و به ترجمه‏‌ای مراجعه نمی‏کنم. من خودم بخشی کوچک از کتاب صحیفه سجادیه را به آلمانی ترجمه و منتشر کرده‏‌ام، قریب هفت سال پیش وقتی مشغول ترجمه دعای رؤیت هلال ماه رمضان و دعای وداع با آن ماه بودم، مادرم در بیمارستان بستری بود و من که به او سر می‏زدم پس از آنکه او به خواب می‏رفت در گوشه‏ای از آن اتاق به کار پاکنویس کردن ترجمه‏‌ها مشغول می‏شدم. 3⃣ اتاق مادرم دو تختی بود. در تخت دیگر خانمی بسیار فاضله بستری بود که کاتولیکی متعصب بود. وقتی فهمید که من دعاهای اسلامی را ترجمه می‏کنم، دلگیر شد که مگر در مسیحیت و در کتب مقدسه خودمان کمبودی داریم که تو به ادعیه اسلامی روی آوردی!؟ وقتی کتابم چاپ شد یک نسخه برای او فرستادم. یک ماه بعد او به من تلفن زد و گفت: صمیمانه از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعا آن را می‏خوانم. وی می افزاید: امام زین‏ العابدین علیه السلام برای بسیاری از مردم جهان غرب کارساز است. @Dastan1224
💠امام حسین علیه السلام و ساربان 🦋🌿امام صادق علیه السلام فرمود: زنی در کعبه طواف می کرد و مردی هم پشت سر آن زن می رفت. آن زن دست خود را بلند کرده بود که آن مرد دستش را به روی بازوی آن زن گذاشت؛ خداوند دست آن مرد را به بازوی آن زن چسبانید. مردم جمع شدند حتی قطع رفت و آمد شد. کسی را به نزد امیر مکه فرستادند و جریان را گفتند. او علما را حاضر نمود، و مردم هم جمع شده بودند که چه حکم و عملی نسبت به این خیانت و واقعه کنند، متحیر شدند! امیر مکه گفت: آیا از خانواده پیامبر صلی الله علیه و آله کسی هست؟ گفتند: بلی حسین بن علی علیه السلام اینجاست. شب امیر مکه حضرت را خواستند و حکم را از حضرتش پرسیدند. حضرت اول رو به کعبه نمود و دستهایش را بلند کرد و مدتی مکث فرمود: و بعد دعا کردند. سپس آمدند دست آن مرد به قدرت امامت از بازوی آن زن جدا نمودند. امیر مکه گفت: ای حسین علیه السلام آیا حدی نزنم؟ گفت: نه. صاحب کتاب گوید: این احسانی بود که حضرت نسبت به این ساربان کرد اما همین ساربان در عوض خوبی و احسان حضرت در تاریکی شب یازدهم به خاطر گرفتن بند شلوار امام دست حضرت را قطع @Dastan1224