✨﷽✨
👈اجل لحظه ای هم به تاخیر نخواهد افتاد!
🌸حکایت مرگ حضرت موسی(ع)🌸
جریان مرگ حضرت موسی (ع) اینگونه بود که ایشان برای مناجات به کوه طور رفت و برگشت و در راه مصر بود. یک مرد باوقاری را دید که مشغول کندن قبر بود و زیبا این کار را انجام میداد. کار که تمام شد به موسی گفت برای یک لحظه در قبر بخواب تا ببینم اندازه شخصی که می خواهد در آن دفن شود، شده است.
🌱 آن شخص ملک الموت بود و همان لحظه که حضرت موسی در قبر خوابید، جانش را گرفت. خداوند هم در سوره مبارکه اعراف این نکته را بیان می کند که اجل شما لحظه ای به تأخیر نخواهدافتاد
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
❗️ مردی در خواب میدید ..
💭 داشت در جنگلهای آفریقا قدم می زد که ناگهان صدای وحشتناکی که دائم داشت بیشتر می شد به گوشش رسید. به پشت سرش که نگاه کرد دید شیر گرسنهایی با سرعت باورنکردنی دارد به سمتش میآید و بلافاصله مرد پا به فرار گذاشت و شیر که از گرسنگی تورفتگی شکمش کاملا به چشم میزد داشت به او نزدیک و نزدیکتر میشد که ناگهان مرد چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل چاه آویزان بود.
💭 سریع خود را به داخل چاه انداخت و از طناب آویزان شد. تا مقداری صدای نعرههای شیر کمتر شد و مرد نفسی تازه کرد متوجه شد که در درون چاه ماری عریض و طویل با سری بزرگ برای بلعیدن وی لحظهشماری میکند. مرد داشت به راهی برای نجات از دست شیر و اژدها فکر میکرد که متوجه شد دو موش سفید و سیاه دارند از پایین چاه از طناب بالا میآیند و همزمان دارند طناب را میخورند و میبلعند.
◇ مرد که خیلی ترسیده بود با شتاب فراوان داشت طناب را تکان میداد تا موشها سقوط کنند اما فایدهایی نداشت و از شدت تکان دادن طناب داشت با دیوارهی چاه برخورد میکرد که ناگهان دید بدنش با چیز نرمی برخورد کرد. خوب که نگاه کرد دید کندوی عسلی در دیوارهی چاه قرار دارد و دستش که آغشته به عسل بود را لیسید و از شیرینی عسل لذت برد و شروع کرد به خوردن عسل و شیر و اژدها و موشها را فراموش کرد که ناگهان از خواب پرید.
◇ خواب ناراحتکنندهای ی بود و تصمیم گرفت تعبیر آن را بیابد و نزد عالمی رفت که تعبیر خواب میکرد و آن عالم به او گفت تفسیر خوابت خیلی ساده است: شیری که دنبالت میکرد ملک الموت(عزراییل) بوده...چاهی که در آن اژدها بود همان قبرت است...طنابی که به آن آویزان بودی همان عمرت است...و موش سفید و سیاهی که طناب را میخوردند همان شب و روز هستند که عمر تو را میگیرند...
❗️مرد گفت ای شیخ پس جریان عسل چیست؟
گفت: عسل همان دنیاست که از لذت و شیرینی آن مرگ و حساب و کتاب را فراموش کردهای...
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
راه های #استجابت_دعا:
💮1.هدیه کردن 5 اناانزلنا (سوره قدر)به امام جوادالائمه وخواستن حاجت
💮2-نیت چهل روزه حدیث شریف کسا
💮3-نیت چهل روزه زیارت عاشورا و استغاثه به امام حسین و گفتن ذکر یاکاشف الکرب أن وجه الحسین إکشف الکربی به حق أخیک الحسین
💮4_ذکر صلوات
💮5_دائم الوضو بودن
💮6_خواندن دعای توسل و وقتی به اسم امام جواد رسیدید گفتن 100مرتبه یا جواد الائمه ادرکنی و 100مرتبه ذکر صلوات
💮7-دعای نادعلی وزیارت امین الله
💮8_آیه الکرسی
هر کی حاجت داره حاجت رواشه ان شاءالله
التماس دعاى فرج
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
🍀خلقت جنّ و انس كدام مقدم بود؟☘
🔥خلقت جنّ قبل از خلقت انسان بود, به دليل اين كه شيطان (ابليس ) از جنّ بود كه بر آدم سجده نكرد و خود را برتر دانست و از رانده شدگان درگاه الهي شد
🌹خداونددر سورهء مباركه حجر مي فرمايد:
🔥 طايفهء جن را پيش تر (از انسان ) از آتش گدازنده خلق نموديم
🌱اين آيه تصريح بر تقدّم خلقت جن و شيطان بر انسان دارد, اما اين كه اين مدّت چه مقدار بود, ظاهراً دليل معتبري در دست نيست , جز اين كه مي گويد: بين خلقت جانّ و خلقت آدم شش هزار سال فاصله بود.
⚡️زمانی كه خداونداراده كرد آدم را خلق كند, مدّت هفت هزار سال بر جنّ و نسناس (1)گذشته بود و ابليس لعين هم قسمتي از زمان را گذرانده بود.(2)
🌱عده ایی ازمفسرآن نیز میگویند که نسناسیان به دلیل درگیری با جنیان نسل آنها منقرض گردیدوشیطان🔥 که باقیمانده جنیان از این درگیری بود توسط فرشتگان به آسمانها برده شدوهمراه فرشتگان به عبادت خداوندمشغول گردید وبسیاری ازفرشتگان گمان میکردند که شیطان نیز فرشته ایی ازفرشتگان الهی می باشد.
👈1.موجوداتي شبيه انسان كه يك دست و يك پا داشته و نظير حيوانات مي چرند, يا گروهي از بني آدم كه از نظر خلقت با يك ديگر فرق دارند.
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
🌼ﺍﻗﺘﺪﺍﺀ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺑﻪ ﺍﺫﺍﻥ ﮔﻮﻳﺎﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﮔﻮﻳﺎﻥ
✍ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺁیت ﺍلله آقا ﺷﻴﺦ ﺟﻮﺍﺩ ﺍﻧﺼﺎﺭﻯ ﻫﻤﺪﺍﻧﻰ (ﺭﻩ) ﻣﻰﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :
ﺭﻭﺯﻯ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﺭِ ﻣﺴﺠﺪ ﺷﺪﻡ. ﺩﻳﺪﻡ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻯ ﻋﺎﻣﻰ ﻭ ﻋﺎﺩّﻯ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻭ ﺻﻒ ﺍﺯ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ، ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺻﻒ ﺑﺴﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻗﺘﺪﺍ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ، ﺧﻮﺩ ﺍﺑﺪﺍً ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺻﻔﻮﻑ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺍﻃّﻠﺎﻋﻰ ﻧﺪﺍﺷﺖ.
ﻣﻦ ﻣﻰﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺑﺮﺍﻯ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺩ ﺍﺫﺍﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ؛ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺩﺍﺭﻳﻢ : ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﻯ ﻭﺍﺟﺐ ﻳﻮﻣﻴّﻪ ﺧﻮﺩ، ﺍﺫﺍﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻫﺮ ﻧﻤﺎﺯﻯ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﺩﻭ ﻭﺻﻒ ﺍﺯ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻳﺪ یک ﺻﻒ ﺍﺯ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻗﺘﺪﺍ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺯﺍﻯ ﺁﻥ ﻓﻴﻤﺎﺑﻴﻦ ﻣﺸﺮﻕ ﻭ ﻣﻐﺮﺏ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ.
🌴ﺁﺭﻯ! ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﺁﺛﺎﺭ ﻣﻠﻜﻮﺗﻰ ﺍﺫﺍﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺍﺫﺍﻥ ﮔﻮﻳﺎﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﮔﻮﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﻄّﻠﻊ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ.
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
هدایت شده از مجموعه تبلیغات غدیر ✅
❇️کلینیک تخصصی بهبود اختلالات آقایان
❇️تنظیم و بهبود مشکلات به منظور درک همسرداری
✅دارای ضمانت نامه
✅موردتایید ژورنال کالیفرنیا و FDA آمریکا و BRC انگلیس
✅برای درمان #قطعی وارد پیج ما بشید
https://eitaa.com/joinchat/30278133C339dd284b2
جهت دریافت ویزیت تلفنی فرم زیر را پر کنین:
https://digiform.ir/w98f541cd
🔴 حکایت مخترع دين و توبه
امام صادق عليه السلام فرمود : مردي در زمانهاي گذشته زندگي مي كرد و مي خواست دنيا را از راه حلال بدست آورد ، و ثروتي فراهم نمايد كه نتوانست . از راه حرام كوشش كرد تا مالي بدست آورد نتوانست .
شيطان برايش مجسم و آشكار شد و گفت : از حلال و حرام نتوانستي مالي پيدا كني ، مي خواهي من راهي به تو بياموزم كه اگر عمل كني به ثروت سرشاري برسي و عده اي هم پيرو پيدا كني ؟
گفت : آري مايلم . شيطان گفت : از نزد خودت ديني اختراع كن و مردم را به آن دعوت نما . او كيشي اختراع كرد و مردم گردش را گرفته و به مال زيادي دست يافت .
روزي متوجه شد كار ناشايستي كرده و مردمي را گمراه نموده است ؛ تصميم گرفت به پيروانش بگويد كه گفته ها و دستوراتم باطل و اساسي نداشته است .
هر چه گفت : آنها قبول نكردند و گفتند : حرفهاي گذشته ات حق بوده است و اكنون خودت در دينت شك كرده اي ؟
چون اين جواب را شنيد غل و زنجيري تهيه نمود و به گردن خود آويخت و مي گفت : اين زنجيرها را باز نمي كنم تا خداي توبه مرا قبول كند .
خداوند به پيامبر صلي الله عليه و آله آن زمان وحي نمود كه به او بگويد : قسم به عزتم اگر آنقدر مرا بخواني و ناله كني كه بند بندت از هم جدا شود دعايت را مستجاب نمي كنم ، مگر كساني كه به مذهب تو مرده اند و آنها را گمراه كرده بودي به حقيقت كار خود اطلاع دهي و از كيش تو برگردند .
❌نکته: توبه یعنی جبران
📚پند تاریخ ج۴ ص۲۵۱، بحار ج۲ ص۲۷۷
کانال داستان و پند
☀️@Dastan1224
امیرالمؤمنین علی(ع) از لحاظ توانایی مالی فقیر نبود؛ میتوانست به بهترین شکل ممکن و مانند ثروتمندان جامعه خود زندگی کند اما....
🔴 این حکایت را بخوانید...
علی(ع) روزى از کنار جمعى از قریش عبور میکرد، در حالیکه پیراهنى کهنه و وصلهدار به تن داشت، آنها بهم گفتند على(ع) تهیدست شده، این سخن به گوش حضرت رسید، به متصدى صدقات خود فرمود که همه محصول خرماى امسال را جمع کن و یکجا بفروش و نقد نما، متصدى دستور حضرت را عملى کرد و پول آنها را خدمت حضرت آورد.
امام(ع) پولها را در همان انبار خرما ریخت، و به کارگزارش گفت: چون از تو خرما خواستم پول را با پا پراکنده کن و بپاش. در این موقع به دنبال یکى از آن افراد قریش فرستاد، و در حضور آنها از کارگزار خود خرما طلبید، وى درهمها را با پا پخش نمود، مردان قریش پرسیدند، یا ابا الحسن این همه اموال از کجا آمده؟!
فرمود: این مال کسى است که مال ندارد و تنگدست شده است، پس از بیرون رفتن آنان، حضرت دستور داد براى خانوادههاى بینوایى که هر سال خرما مىفرستادند به قدر قیمت آن، از آن پولها بفرستند
📚کافی، ج 6، ص 439
کانال داستان و پند
☀️@Dastan1224
🔴يك لقمه و فروختن دين
🏷فضل بن ربيع گفت : روزي شريك بن عبدالله نخعي بر مهدي عباسي سومين خليفه بني العباس وارد شد . مهدي گفت : بايد يكي از اين سه كار را بپذيري : يا منصب قضاوت را قبول كني يا اولاد مرا تعليم دهي و يا از غذاي ما بخوري .
شريك فكر كرد كه تعليم فرزندان خليفه مشكل و امر قضاوت سخت است ، خوردن غذا آسان است ، لذا سومي را انتخاب كرد . مهدي عباسي به آشپز دستور داد چند نوع غذاي لذيذ از مغز استخوان شكر سفيد تهيه كند .
وقتي غذا حاضر شد ، نزد شريك آوردند و او به مقدار كافي خورد . متصدي آشپزخانه به خليفه گفت : اي امير اين شيخ بعد از اين غذا خوردن هرگز رستگار نخواهد شد .
فضل بن ربيع گفت : بخدا سوگند شريك پس از آن طعام مجالست و هم نشيني با بني العباس را اختيار نمود و قضاوت و تعليم اولاد ايشان را هم پذيرفت . روزي حواله اي براي شريك از بابت حقوقش به صرافي نوشتند ، شريك به صراف مراجعه كرده سخت مي گرفت كه بايد نقد بپردازي . آن مرد گفت : كتان و لباس قيمتي نفروخته اي كه اين قدر سخت مي گيري .
شريك در جواب او گفت : بخدا قسم از كتان با ارزشتر يعني دينم را فروخته ام .
📚پند تاریخ ج۴ ص۸۶
📚مروج الذهب ج ۳ ص۳۲۰
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
کانال داستان و پند
☀️@Dastan1224