eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
#🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 نیمه‌ی‌پنهان‌عشق💔 🍃 نویسنده: 📚 امتحان اولی رو با موفقیت به پایان رسوندیم.. انرژی شد برای امتحانای بعدی و یکی پس از دیگری موفق شدن.. روز آخر بعد از امتحان، اونقد دلم گرفته بود از اینجا و این شهر غریب و تموم اتفاقاش ، که دوست نداشتم بمونم خوابگاه و فضای دانشگاه.. ساعت ده بود که از جلسه بلند شدم.. برگه مو دادم دست استاد صادقی و اولین نفر اومدم بیرون.. هوا همیشه خنک بود.. دستامو بردم توی جیب مانتو پاییزیم و آروم آروم قدم زدم به سمت بیرون.. روز اولی که اومدم این شهر پر بودم از حس شادابی و تازگی و جوونی... چقدر هیجان داشتم... چه روزایی گذروندم.. درس خوندنام.. معروف شدنم به عنوان دانشجوی برتر.. تلاشم برای انتقالی.. رفتن پیش استاد و اولین بار.. خونه ی سحر.. بیمارستان.. آقای پارسا.. اون رستوران لعنتی و منفجر شدن تمام احساساتم.. همه اتفاقا عین پرده ی سینما از جلوی چشمام رد میشد و تفهمیدم کی رسیدم به اون رستورانی که جدیدا ازش به عنوان رسوران نفرین شده یاد میکردم.. ایستادم و به سردردش نگاه کردم.. -هیچ وقت از یادم نمیری.. صدای بوق ماشینی توجهمو به سمت جاده جلب کرد.. ماشین سانتافه ی سفید.. آشنا بود!نه؟؟ همون سانتافه ای که با ترس و لرز توش نشستم و رفتم بیمارستان ملاقت سحر و بعدش ترسم ریخت و تا اون مهمونی هم رفتم.. چقدر بد.. رفتم سمتش.. روز اخر بود و این شهر و استاد و تموم خاطرات.. برم.. درو باز کردم و نشستم.. -سلام استاد.. +سلام خانوم درویشان پور.. چقدر شیرین بود حس احترام.... ٭٭٭٭٭--💌ادامه دارد 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
رمان یاسمین فرنوش خودش بهم گفت چي شده- . كاوه – د اون طوري نبوده ! خبر نداري شازده بهرام خان چي ها گفته . در حاليكه سخت كنجكاو شده بودم ، پرسيدم بهرام چي گفته ؟- !! كاوه ولش كن ، حرفش رو هم نزن پدر سگ رو ! خودت رو لوس نكن ، عصبانيم ها- منكه فرنوش نيستم سرم داد بزني و هيچي بهت نگم . حرف بزني ميدوم ميرم بابام رو برات ميارم . بعد در حاليكه مثل –كاوه : دخترها خودش رو لوس ميكرد و انگشتش رو به طرفم تكون ميداد و تهديدم مي كرد . آروم با عشوه گفت ! اونوقت ميفهمي يه من ماست چقدر كره ميده بي حيا پسر چشم دريده- . خندم گرفت ! كاوه – چه عجب عنق آقا از هم وا شد حاال ميگي اين پسره چي گفته يا نه ؟- ! كاوه –عقدم كن تا بهت بگم . اگه تو تموم دنيا فقط يه دختر مونده باشه و اونم تو باشي ، امكان نداره طرفت بيام- گم شو ، ايكبيري . اگه تو دنيا فقط يه مرد مونده باشه اونم تو مفنگي باشي . نميزارم از زير چادر گوشه ابرومو ببيني ! –كاوه ! اينار و با صداي زنونه مي گفت .همونطوري نگاش كردم . از پس زبونش كه بر نمي اومدم !مرتيكه هرزه بي سروپا ! كاوه – آل ببره اون جيگرت تو كه اينجوري نيگام نكني . تنم مور مور شد بي حيا حرفات تموم شد ؟ حاال ميگي اون پسره چي گفته ؟ : هر دو زديم زير خنده كه گفتم . كاوه – نه تموم نشده . يه دونه ديگه مونده . بگو خالصم كن- . كاوه – خاك تو سرت كنن كه اونقدر سرد مزاجي اين عشوه ها رو واسه هر كي مي اومدم تا حاال عقدم كرده بود . ميخنديدم و نگاهش مي كردم . حريف زبون اين هيچكس نمي شد كاوه جون من بگو چي شده ؟- آهان ! االن آدم شدي . جونم برات بگه كه چي ؟ آهان امروز صبح كله سحر ، ماه پيشوني خانم خودش رو هفت قلم آرايش –كاوه .ميكنه كه كجا بره ؟ بياد ديدن تو گداي آس و پاس ! تا اتولش رو از گاراژ ميكشه بيرون و كوچه اول رو رد ميكنه ، سر گذر كوچه دوم چي مي بينه ؟ آقا بهرام خبيث رو آقايي كه من باشم و خانم خوشگلي كه شما باشين ، فرنوش خانم سرعت ماشين رو زياد مي كنه تا ايز گم كنه . اما هر كاري ميكنه . ، بهرام پدر سوخته دست از تعقيب ور نمي داره گويا يواشكي دنبال فرنوش ميرفته كه خونه تو رو پيدا كنه حاال اين موقع تو آدم مفلوك تو چه فكري هستي ؟ كه چي ؟ كه وقتي اومد اينو بهش ميگم ! وقتي فرنوش اومد اونو بهش ميگم ! وقتي فرنوش اومد اون جوري ناز مي كنم . وقتي فرنوش ! اومد اين جوري ناز مي كنم ! وقتي فرنوش اومد يه ابرو مي دم باال يكي رو ميدم پايين ميشم گري گوري پك خفه م كردي كاوه ! ميشه مثل آدم تعريف كني ؟- ! كاوه – من اينطوري بلدم بگم برو از خود بهرام بپرس به اين خوبي دارم تعريف ميكنم ديگه . يعني اصل مطلب رو بگو . حاشيه نرو- !كاوه –من بايد اخبار رو با تفسيرش بگم . خشك و خالي نمي تونم بگم . باشه ، به درك بگو- . كاوه – بقيه اش يادم رفته ! بايد بگي غلط كردم تا بگم : يه لنگه كفش رو ول كردم طرفش كه خورد تو سرش و گفت ! آخ !الهي دستات بشكنه چيزي كه بدم مي آد از مردي كه دست بزن داشته باشه- ! كاوه – ديونه ام كردي يه باليي ماليي سرت ميارم ها كاوه – نگو ترو بخدا خجالت ميكشم . تو كه اينقدر بي حيا نبودي 👇 🌺🍃http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662