هدایت شده از یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
14.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
ـ دعای جوشن کبیر ،
ـ صد رکعت نماز #لیلهالقدر ،
ـ ناله و عبادت تا خودِ صبح ...
💥 تو را از جهنم رها نخواهد کرد؛ تا وقتی که ...
@fateme_madarm
#داستانی_تکاندهنده #آلزایمر
شخصی به مادرش گفت:
مادر یه بیماری داری ، باید ببرمت آسایشگاه سالمندان...
مادر گفت : چه بیماریی؟
فرزند : آلزایمر
مادر : چی هست؟
فرزند: یعنی همه چیزو فراموش میکنی
مادر: انگار خودتم همین بیماریو داری!
فرزند: چطور مادر؟
مادر : انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم ، چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی ، قامت خم کردم تا قد راست کنی..
و فرزند رفت توی فکر...
بعد از دقایقی به مادرش گفت: مادر ! منو ببخش...
مادر : برای چی؟
فرزند : به خاطر کاری که میخواستم بکنم...
مادر :من که چیزی یادم نمیاد...
🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🎁این هدیه زیبا را هم برای همه بفرستید؛
تا همگان قدر این عطیّه الهی را بهتر بدانند و برای حفظ آن دعا کنند...
@Dastan1224
#داستان
میروم به آخیه
این اصطلاح در مواردی به کار میرود که شخص متکبر و قدرتمندی به منظور تایید حرف خود از دیگران نظر میخواهد ولی طاقت شنیدن نظر مخالف یاانتقاد را ندارد.
پادشاهی شعری ساخت و به ملکالشعراء دربار خویش داد تا بخواند. شاعر گفت این شعر متوسط است و در خور پادشاه نیست. ملک برآشفت و امر کرد او را به آخیه بستند.
(آخیه ریسمانی است که استران را به آن میبندند. یا میخ طویله)
بعد از چند روز با شفاعت دیگران او را آزاد کردند و مجددا به دربار آوردند. پادشاه دوباره شعر دیگری که سروده بود به وی داد تا بخواند. ملکالشعراء پس از خواندن بدون اینکه چیزی بگوید اقدام به خروج از قصر کرد. ملک پرسید کجا میروی. وی پاسخ داد "میروم به آخیه".
شاه با دلقک همی شطرنج باخت
مات کردش زود خشم شه بتاخت
گفت "شهشه" و آن شه کبرآورش
یک یک از شطرنج میزد بر سرش
که بگیر اینک شهت ای قلتبان
صبر کرد آن دلقک و گفت الامان
دست دیگر باختن فرمود میر
او چنان لرزان که عور از زمهریر
باخت دست دیگر و شه مات شد
وقت "شهشه" گفتن و میقات شد
بر جهید آن دلقک و در کنج رفت
شش نمد بر خود فکند از بیم تفت
زیر بالشها و زیر شش نمد
خفت پنهان تا ز زخم شه رهد
گفت شه هی هی چه کردی چیست این
گفت "شهشه" "شهشه" ای شاه گزین
کی توان حق گفت جز زیر لحاف
با تو ای خشمآور آتشسجاف
@Dastan1224
✨﷽✨
# داستان
✍در زمان طاغوت که فسق و فجور و فساد همه جا را فرا گرفته بود، یک شب آقا سیدمهدی قوام منبری میرود در همان بالاشهر تهران؛ به ایشان پاکتی پر از پول میدهند. در حال رفتن به منزل، در مسیر یک زنی را میبیند، وضعیت نامناسبی داشته و معلوم بوده اهل فساد و فحشا است!آقا سیدمهدی به یک پیر مردی میگوید: برو آن زن را صدا کن بیاید!
آن مرد تعلل میکند و میگوید: وضعیت آن زن و بی حجابی اش مناسب نیست او را صدا بزنم. خلاصه با اصرار سید و با کراهت می رود و او را صدا می زند که آن آقا سید با شما کار دارند!زن می آید، آقا سیدمهدی از آن زن می پرسد: این موقع شب اینجا چه می کنی؟!زن می گوید: احتیاج دارم، مجبورم!سید آن پاکت پر از پول را از جیبش در می آورد و به زن می دهد و می گوید: این پول، مال امام حسین - ع - است، من هم نمی دانم چقدر است؛ تا این پول را داری، از خانه بیرون نیا!
مدتی از این قضیه می گذرد، سید مشرف می شود کربلا. (در آنجا)زنی بسیار مجبه را می بیند با شوهرش ایستاده اند. شوهر می آید جلو و دست سید را می بوسد و می گوید: زنم می خواهد سلامی به شما عرض کند!زن جلو می آید و سلام می کند و می گوید: آقا سید!من همان زنی هستم که آن پاکت را در آن شب به من دادید؛ ایشان هم شوهر من است که با هم مشرف شده ایم زیارت؛ من آدم شدم!
@Dastan1224
✅آقا مسأله مهم است!
✍امام خمینی(ره): شما الان تحت نظر خدا و تحت نظر امام زمان (عج) هستید، ملائكه ، شما را مراقبت می كنند، نامه اعمال شما را به امام زمان (عج) عرضه می دارند.(به حسب روایت) هفته ای دو دفعه، ؛ من می ترسم ما كه ادعای این را داریم كه تبع این بزرگوار هستیم، شیعه این بزرگوار هستیم، اگر نامه اعمال را ببیند نعوذ بالله شرمنده بشود.
شما اگر یك فرزندتان خلاف بكند شما شرمنده می شوید، اگر این نوكر شما خلاف بكند شما شرمنده اید. ... من خوف دارم كه كاری بكنیم كه امام زمان (عج) پیش خدا شرمنده بشود. ... مراقبت كنید از خودتان، پاسداری كنید از خودتان... مبادا یك وقتی نامه عمل شما برود پیش امام زمان (عج) و آنجا گفته بشود به امام زمان (عج) كه این پاسدارهای شما، و ایشان سرشكسته بشوند ، آقا مساله مهم است.
📚صحیفه امام
@Dastan1224
🌼از همین گریهها میترسند
✍امام خمینی(ره):جوانهای ما خیال نکنند که مسأله، مسأله «ملتِ گریه» است! این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید «ملت گریه»! آنها از همین گریهها میترسند، برای اینکه گریهای است که بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است. اینها شعائر مذهبی ماست که باید حفظ بشود. اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود.
🗓 امام خمینی(ره) | ۳۰ مهر ۱۳۵۸
@Dastan1224
#دیر_شدن_پیروزی_به_خاطر...
🍃آیت الله بهجت می فرمود بعد از پیروزی انقلاب به ملاقات آقای خمینی رفتم ایشون فرمودند من اول تکیه گاهم این مردم بود و کار انقلاب پانزده سال عقب افتاد ولی وقتی تکیه گاهم خدا شد ، طولی نکشید که پیروز شدیم...
📚زمزم عرفان
@Dastan1224
#برکات_وجود_امام_خمینی_ره
آیت الله بهاءالدینی:ائمه از وجود امام ، خوشحال و مسرورند. امام در روحانیت شاخص بود و حضرات معصومین(ع) به ایشان مبتهج بودند.
@Dastan1224
#فرقی_بین_زنده_بودن_و_مرگ
#معصومین_نیست
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
اهم آداب زیارت این است که بدانیم بین حیات و ممات معصومین هیچ فرقی نیست.
رحمت واسعه، ص٢٢٣
@Dastan1224
#شب_چه_طوری_برمیگردی_خونه⁉️
🍃آیت الله مرعشی(ره) : وقتی ازمنزل خارج می شوم ، خدا را به 124 هزار پیامبر قسم میدهم که با ایمان به خانه برگردم. چرا که در روایت آمده ، چه بسا مرد با ایمان از خانه خارج میشود و بی ایمان برمیگردد .
@Dastan1224
#شب_خوب_روز_خوب❗️
🍃حضرت علامه حسن زاده آملی : بدان که هر چه مراقبت و حضور عندالله كاملتر باشد ، و مزاج انسانی به اعتدال ممكن نزدیکتر باشد ، و قوه خیال و دستگاه وی قویتر و صحیحتر باشد ، تمثلات در لوح نفس صافتر و سالمتر است. استادم علامه طباطبائی - قدس سره - در خلوتی به من فرمود : «آقا هر روز که مراقبتم قویتر است ، در شب تمثلاتم صافيتر است.
@Dastan1224
عبد صالح خدا حاج احمد آقا خمینی :
هر کس بین اطاعت از مقام معظم رهبری و امام راحل تفاوت قائل باشد،درخط آمریکاست...
میخواستند مرا در مقابل آیتالله خامنهای قرار دهند توی دهانشان زدم...
@Dastan1224
حضرت آیت الله بهاالدینی(ره) :
یادم هست در سال ۱۳۶۵ شمسی که بیمار بودم و در اثر کسالت، ضعف شدیدی پیدا کردم، بر آن شدم که در آن شب تهجد را تعطیل کنم، چون توان آن را در خود نمی دیدم، اما در سحر همان شب حاج آقا روح الله خمینی را در خواب دیدم که می گوید:
«بلند شو و مشغول تهجد باش»
در آن شب به خاطر سخنان ایشان مشغول نماز شب شدم.
🌙 #اهمیت_نماز_شب_در_سلوک
@Dastan1224
#همه_قبول_داریما_اما...❗️
🍃آیت الله شبیری زنجانی: به یاد دارم که آیة الله العظمی بروجردی همیشه در موعظه آخر درس میفرمودند : «دنیا میگذرد و فریب میدهد»...
@Dastan1224
#حدیث_عشق
امام جواد عليه السلام : به دل آهنگ خدا داشتن برتر است تا خسته كردن جوارح به عبادت....
📕بحار الأنوار ،ج
@Dastan1224
🌷 علامه طهرانی(ره) :
☘ دست انسان به یک پر چادر حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشد ، او را بس است.
@Dastan1224
#چرا_شما_چشم_برزخی_ندارید❓
🍃روزی ازحضرت علامه حسن زاده پرسیدند : آقا شما چشم برزخی دارید؟ فرمودند: مگر شما ندارید؟! در دیدن چشم تعجب نیست ؛ زیرا خداوند چشم را براى دیدن آفریده ، اگر شما نمیبیند جای تعجب است
@Dastan1224
#داستان
و از طرفی هَوْلِ ورود به نَشْأِه ای که غیر از این نَشْأه است و چشمش میبیند چیزهایی را که پیش از این نمی دید؛
«... فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطائَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدید» .
می بیند حضرت رسول و اهل بیت طهارت - صلوات اللَّه علیهم - و ملائکه رحمت و ملائکه غضب را حاضر شده اند تا درباره او چه حکم شود و چه سفارش نمایند؟ و از طرف دیگر ابلیس و اعوان او برای آنکه او را به شکّ اندازند جمع شده اند و میخواهند کاری کنند که ایمان او از او گرفته شود و بی ایمان از دنیا بیرون رود، و از طرفی هَوْلِ آمدنِ مَلَکُ الْمَوْت که آیا به چه هیئت خواهد بود و به چه نحو جان او را قبض خواهد نمود؛ الی غیر ذلک.
«قالَ اَمیرُالْمُؤمِنینَ علیه السلام: فَاجْتَمَعَتْ عَلَیْهِ سَکَراتُ الْمَوْتِ فَغَیرُ مَوْصُوفٍ ما نَزَلَ بِه .
شیخ کلینی رحمه الله روایت کرده از حضرت صادق علیه السلام که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را درد چشمی عارض شد، حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم به عیادت آن حضرت تشریف برد، دید او را که صیحه و فریاد میکشد.
فرمود که: آیا این صیحه از جزع و بی تابی است یا از شدّت درد است؟
امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: یا رسول اللَّه! من هنوز دردی نکشیدم که سخت تر از این درد باشد.
فرمود: یا علی! چون مَلَکُ الْمَوْت نازل شود به جهت قبض روح کافر با خود بیاورد سیخی از آتش، پس بیرون کشد روح او را با آن سیخ! پس صیحه کشد جهنم!
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام چون این را شنید برخاست و نشست و گفت: یا رسول اللَّه! اعاده فرما بر من این حدیث را، زیرا که دردِ مرا فراموشی داد.
پس گفت: آیا از امت شما کسی به این نحو قبض روح میشود؟
فرمود: بلی حاکمی که جَوْر کند، و کسی که مال یتیم را به ظلم و ستم بخورد، و کسی که شهادت دروغ دهد .
@Dastan1224
#پندانه
🔴 طرز نگرشتان را تغییر دهید تا دنیایتان تغییر کند!
🔸کودکی از مسئول سیرکی پرسید: چرا فیل به این بزرگی را با طنابی به این کوچکی و ضعیفی بستهاید؟ فیل میتواند با یک حرکت به راحتی خودش را آزاد کند و خیلی خطرناک است!
🔹صاحب فیل گفت: این فیل چنین کاری نمیتواند بکند. چون این فیل با این طناب ضعیف بسته نشده است. او با یک تصور خیلی قوی در ذهنش بسته شده است.
🔸کودک پرسید: چطور چنین چیزی امکان دارد؟
صاحب فیل گفت: وقتی که این فیل بچه بود مدتی آن را با یک طناب بسیار محکم بستم. تلاش زیاد فیل برای رهاییاش هیچ اثری نداشت و از آن موقع دیگر تلاشی برای آزادی نکرده است.
🔹فیل به این باور رسیده است که نمیتواند این کار را بکند!
🔺 شاید هر کدام از ما، با نوعی تفکر بسته شدهایم که مانع حرکت ما به سوی پیروزی است.
@Dastan1224
#چه_مراقباتی_داشتند_عُرَفا⁉️
🍃میرزا جواد آقا تهرانی ، شبی دیر وقت به منزل میآیند ، متوجه میشوند که کلید منزل همراهشان نیست ، چون خانوادهشان ، خواب بودند از در زدن خودداری کرده و در هوای سرد تا اذان صبح قدم میزنند. هنگام اذان در میزنند و وارد خانه میشوند ، یکی از فرزندان که از قضیه مطلع میشود ، میپرسد چرا زنگ نزدید؟ ایشان میگویند : شما خواب بودید ، زنگ من موجب اذیت شما میشد!
@Dastan1224
#زیارت_آسمان❗️
🍃آیت الله حائری شیرازی : زندگی آپارتمان نشینی اجازه نداده انسانها سالی یک بار هم به آسمان نگاه کنند. یکی از محرومیتهایی که ایجاد کرده ، محروم شدن از نعمت بزرگ دیدار ستارگان است . اگر انسان ماهی یک شب برود در روستا تا بتواند آسمان را ببیند و زیارت کند ، مثل زیارت یک امامزاده برایش سازنده است. ندیدن آسمان ، خیلی مضر است.
🍃یک نگاه به آسمان برای انسان کافی است که بداند این چیزهایی که برای خودش برداشته ، باعث خجالت است. آسمان را گذاشته اند برای صفر کردن تعلقات. انسان یک نگاهی به آسمان بکند، پاسخ سوالاتش را می گیرد! برای نجات انسان از تعلقات ، یک نگاه معنادار به آسمان بس است.
@Dastan1224
#حکایت
شخصی در تاریکی می رفت که پایش به سکه ای خورد، با خود گفت شاید سکه طلا باشد ...
چون نور کافی نبود، کاغذی را آتش زد تا آن را بهتر ببیند...
دید که یک سکه دو ریالی است... بعد دید کاغذی که آتش زده یک اسکناس هزار تومانی است...
به خودش گفت: چی رو بخاطر چی آتش زدم؟؟!
متاسفانه این واقعیت زندگی خیلی از ما آدم هاست...
اغلب چه چیزهای عظیمی را به خاطر چیزهای بسیار کوچک آتش میزنیم و خودمان هم توجه به آن نداریم.
کاش یادمان باشد که با شکستن پای دیگران، ما بهتر راه نخواهیم رفت.
کاش یادمان باشد که با شکستن دل دیگران، ما خوشبخت تر نمی شویم.
و ای کاش بدانیم ، اگر دلیل اشک کسی شویم، و یا آبروی کسی را بریزیم دیگر با او طرف نیستیم، بلکه با خدای او طرفیم.
@Dastan1224
#حکیمانه
روشنی چشم در نماز است
وجود مبارك پيغمبر(عليه و علي آله آلاف التحيّه و الثناء) فرمود نور چشم من نماز است - قُرّه عينی فی الصلاه- قُرّه به خنكی و سردی گویند ، هوای سرد را هوای قارّ گويند ، می گويند فرزند قرّه عين است نه يعنی نور چشم . انسان دو گريه دارد يك بار در حال اندوه و غم ، اين اشك ، اشك گرم است يك وقت در حال نشاط و شوق که اين اشك ، اشك خنك است . می گويند فلان شخص قرّه العين است يعنی باعث آن است كه انسان خوشحال بشود و اشك شوق بريزد كه اين اشك خنك است. وجود مبارك حضرت فرمود قرّه العين من در صلات است اين يك معنای ظاهری است كه می شود برای اين حديث ذكر كرد. لازمهٴ قرّه العين بودن يعنی روشن بودن چشم اين است كه انسان جای را ببيند پس اصلِ معناي قرّه العين چيز ديگر است لازمهٴ آن روشن بودن چشم است وقتی چشم آدم روشن شد بالأخره ميبيند اگر كسی توانست معبود را در عبادت ببيند اين صلات براي او قرّه العين است براي اينكه چشم او روشن می شود خب روشن می شود كجا را ميخواهد ببيند خودش را ببيند كه قبل از نماز می ديد ديگران را ببيند كه قبل از نماز می ديد در نماز چه چيزی می بيند كه قبل نمی دید.
@Dastan1224
✨#حکیمانه
✍از بزرگی پرسيدند شگفت انگيز
ترين رفتار انسان چيست؟
👈پاسخ داد : از كودكى خسته مى
شود ،براى بزرگ شدن عجله مى كند و
سپس دلتنگ دوران كودكى خود میشود.
👈ابتدا براى كسب مال و ثروت از
سلامتى خود مايه مى گذارد سپس
براى باز پس گرفتن سلامتى از دست
رفته پول خود را خرج مى كند.
👈طورى زندگى مى كند كه انگار
هرگز نخواهد مرد ، و بعد طورى مى
ميرد كه انگار هرگز زندگى نكرده است.
👈آنقدر به آينده فكر مى كند كه
متوجه از دست رفتن امروز خود
نيست ، درحالیکه زندگى گذشته يا
آينده نيست،زندگى همين حالاست.
@Dastan1224
#داستانی بسیار زیبا
مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد .
عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند.
هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسای شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده .
زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند .
ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش.
بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن.
روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد .
پس این نصیب توست ...
صدقه را بنگر که چه چیزیست! !!
صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است
@Dastan1224
✍آیت الله جوادی آملی:
علاقه علي (عليه السلام) به مرگ آن حضرت در باره خود مي فرمايد: من به مرگ علاقه مندم؛ زيرا به جهاني ميرسم كه به طور يكنواخت، حق در آن جاري است و باطل در آن راه ندارد، جهاني كه يكنواختْ صدق است و كذب در آن نيست، ولي حق دنيا با باطل آن، و صدقش با كذب مخلوط و ممزوج است، براي من هيچ چيز گواراتر از مرگ نيست.
در جاي ديگر ميفرمايد: اگر شوق شهادت و اشتياق لقاي خدا نبود، هرگز لحظه اي به مصاف كافران نميرفتم و حاضر نبودم آنها را ببينم؛ و چون اشتياق به شهادت دارم به انتظار نبرد آنان مينشينم.
┏━✨🕊✨🕊✨┓
@Dastan1224
#دلیل_بلاهای_که_به_ما_میرسد❗️
آیت الله بهجت (ره) :🌺
هر بلایی که به ما می رسد ، بخاطر دوری ما از اهل بیت علیهم السلام ودوری از روایات آنها است.
@Dastan1224
#افشا_شدن_بزرگترین_راز_هستی...
🍃از امیرالمومنین پرسیده شد که چه کردی که "علی" شدی ، حضرت فرمودند: «إنّی کنتُ بوابّاً لقلبی.» یعنی نگهبان دلم بودم
@Dastan1224
#حاصل_عمر_در_یک_کلام
#آبرو_نبریم
🍃فرزند آیت الله سلطانی : به پدرم گفتم اگر بنا باشد شما به من فقط یک نصیحت بکنید ، چه می گویید؟ ایشان سرشان را پایین انداخته، تأملی کردند ؛ سپس سرشان را بلند کرده فرمودند:
#پسرم_آبروی_کسی_را_مبر!
@Dastan1224
#سکوت_کن_تا_رشد_کنی...
🍃پیش آقای قاضی از محمد تقی بهجت شکایت شد که اگر نیم ساعت با او حرف می زدند ، فقط سکوت می کرد . آقای قاضی نگاه معنا داری به او کردند و گفتند ؛ چرا !؟ جواب می دهد ، اما شما نمی شنوید . پرسید ؛ چگونه !؟ فرمودند ؛ با سکوتش می گوید ؛ سکوت کن ، با سکوت به مقامات عالیه می رسی .
@Dastan1224