eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
👌 حق الناس ▫️حاج میرزا علی محدث زاده، پسر مرحوم حاج شیخ عباس قمی گفت: جلد سیزدهم کتاب بحارالانوار، به امانت نزد پدرم بود، بعد از فوت ایشان به وسیله‌ی برادرم محسن آقا به صاحبش رساندم. ▫️شب بعد خواب پدرم را دیدم، گوشم را گرفت و گفت: کتاب را دادی، چرا جلدش را شکستی؟ از خواب بیدار شدم، به محسن گفتم: کتاب که سالم بود، مگر تو جلدش را شکستی؟ گفت: زمین کوچه گل بود و من زمین خوردم، لذا گوشه‌ی جلد کتاب تا شد. ▫️کتاب را گرفته و صحافی کرده و پس دادیم. پس از سه روز، طلبه ای به منزل ما آمد و گفت: دیشب آقای حاج شیخ عباس را در خواب دیدم گفت: برو به علی بگو جلد کتاب را درست کردی، من آسوده شدم، خدا عاقبتت را به خیر کند. @Dastan1224
✍ رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود : 🌿 روز قيامت مردی می آيد در حالی كه نيكی هايش مانند ابر متراكم يا مانند كوه های استوار است، ☘ پس می گويد : پروردگارا! اين نيكی ها كجا برای من است (چه کرده ام که این نیکی ها برای من ثبت شده است؟) در حالی كه من آن‌ها را انجام نداده‌ام؟ خداوند می فرمايد : اين علمی است كه آن را به مردم آموختی ، بعد از تو بدان عمل نمودند . 📚 بصائر الدرجات ، ص ۵ @Dastan1224
✍️ نامه‌ آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی به طالب علم کیمیا : ای طالب راه خدا و ای سالک طریق هدی ! جستن کبریت احمر ، عمر ضایع کردن است . روی بر خاک سیه آر که یک‌سر کیمیا است ، و شیخ بهائی علیه الرحمة می‌فرماید : گیرم که نحاس را تو زر کردی زر کن مس خویشتن اگر مردی ای برادر ، یقین دان که قنطار قنطار طلای احمر برای کسی که از این عالم داخل آن عالم شد به قدر ذره‌ای نفع و اثر ندارد . چنان فرض کن که انسان عمری را صرف نمود و آن علم را پیدا کرد ، بعد امر به انتقال به آن عالم شد ، از اینجا که رفته ، در آنجا هم چنین علمی ذره‌ای نفع ندارد . پس اکسیری حاصل کن که برای آن عالم بدرد خورد ، و آن اکسیر را حضرت حق توسط پیغمبر بر حق حضرت محمد بن عبدالله (علیه آلاف التحیة و الثناء) برای شما آورده است . @Dastan1224
آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی می­‌فرمودند: محضر آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی- اعلی اللّه مقامه الشّریف- بودم، کسی آمد و به ایشان گفت: آقا! من به نسخه­‌ای که برای شب­ خیزی به من دادید، مو به مو عمل کردم امّا موفّق نمی­‌شوم. آیه آخر سوره کهف را خوانده­‌ام، دعایی را که داده­‌اید، خوانده­‌ام، صدقه هم فرمودید دادم، همه کار کردم امّا موفق نشدم. آقا فرمودند: گوشَت را جلو بیاور تا چیزی در گوشَت بگویم. چیزی به او گفتند که دیدیم سرخ شد و عقب نشست. بعد فرمودند: این را انجام بده، درست می­‌شود! آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند: بعدها که آن شخص پیش من آمد، خودش برایم گفت: آن روز آقا فرمودند: تو چند روز است که در منزل بد اخلاقی می­‌کنی و با همسر و بچّه­ هایت قهری، با این حال می­ خواهی خدای متعال باز توفیق شب­ خیزی به تو بدهد؟! هیهات! این­ ها که هیچ، اگر خضرِ نبی هم تعلیمی به تو بدهد، توفیقِ شب­ خیزی نخواهی داشت! @Dastan1224
☘ لا يُحِبُّكَ إلّا مؤمنٌ ، ولا يُبغِضُكَ إلّا منافقٌ .  ☘ پيامبر اکرم(صلى الله عليه و آله) به امیرالمومنین امام على (عليه السلام) فرمود : 👌 تو را جز مؤمن دوست ندارد و جز دشمنت نمى دارد. 📖 كنز العمّال 32878 @Dastan1224
حجت الاسلام قرائتی : نمازشب توفیقى میخواهد كه آن را هم باید از خدا طلبید.گاهى گناهان و دروغ‏ ها سبب محرومیّت انسان از نمازشب مى ‏گردد وشیرینى عبادت ونیایش، از انسان گرفته میشود. 🌙 👈 @Dastan1224
👌 حق الناس ▫️حاج میرزا علی محدث زاده، پسر مرحوم حاج شیخ عباس قمی گفت: جلد سیزدهم کتاب بحارالانوار، به امانت نزد پدرم بود، بعد از فوت ایشان به وسیله‌ی برادرم محسن آقا به صاحبش رساندم. ▫️شب بعد خواب پدرم را دیدم، گوشم را گرفت و گفت: کتاب را دادی، چرا جلدش را شکستی؟ از خواب بیدار شدم، به محسن گفتم: کتاب که سالم بود، مگر تو جلدش را شکستی؟ گفت: زمین کوچه گل بود و من زمین خوردم، لذا گوشه‌ی جلد کتاب تا شد. ▫️کتاب را گرفته و صحافی کرده و پس دادیم. پس از سه روز، طلبه ای به منزل ما آمد و گفت: دیشب آقای حاج شیخ عباس را در خواب دیدم گفت: برو به علی بگو جلد کتاب را درست کردی، من آسوده شدم، خدا عاقبتت را به خیر کند. @Dastan1224
هرگاه مسلمان در تنگنا و سختی افتد، هرگز نباید از پروردگار عزوجل خود شکایت کند، بلکه باید به درگاه پروردگار خویش، که زمام و تدبیر امور به دست اوست، شکایت برد. @Dastan1224
فقط به نداشته ها فکر نکنیم، بلکه به خود و دیگران نعمتهای خدای مهربان را یادآوری کنیم تا بر نعمتش بیفزاید برخی از نعمتها مانند: سلامتی بدن اعم از : دیدن، شنیدن، بوییدن، خوردن، جویدن، بلعیدن، هضم کردن، دفع کردن و... نعمت امنیت، پدر و مادر، فرزند سالم، دوستان خوب، فامیل با معرفت، آبرو، آزادی، کسب، کار ، درآمد حتی کم، سرپناه واز همه مهمتر محبت خدا و اهلبیت و دینداری و میلیونها میلیون نعمت دیگر که اگر یکی از آنها گرفته شود میتواند کل زندگی ما مختل کند @Dastan1224
چرا مردم احتیاج به پیامبر و امام دارند؟ 🌕 جابر گوید: از امام باقر علیه‌السلام پرسیدم: «چرا مردم احتیاج به پیامبر و امام دارند»؟ فرمود: «به‌جهت اینکه دنیا در دایره‌ی صلاح و درستی باقی بماند». پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «ستارگان سبب آرامش و آسایش اهل آسمان هستند و اهل بیت من سبب آسایش اهل زمین‌اند. وقتی ستارگان از میان بروند اهل آسمان دچار ناراحتی می‌شوند وقتی اهل بیت من نیز از میان بروند اهل زمین دچار ناراحتی خواهند شد». منظور پیامبر از اهل بیت، ائمّه علیهم‌السلام هستند که اطاعت از آن‌ها را قرین و همراه اطاعت خود قرار داده و در این آیه فرموده است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» آن‌ها پیشوایان معصومی هستند که گناه و معصیت از ایشان سر نمی‌زند و مؤیّد و موفّق و مورد پشتیبانی خدا هستند. به برکت آن‌ها خدا به بندگان روزی می‌دهد.» عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَیِّ شَیْءٍ یُحْتَاجُ إِلَی النَّبِیِّ وَ الْإِمَامِ فَقَالَ لِبَقَاءِ الْعَالَمِ عَلَی صَلَاحِهِ ... قَالَ النَّبِیُّ النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَتِ النُّجُومُ أَتَی أَهْلَ السَّمَاءِ مَا یَکْرَهُونَ وَ إِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَیْتِی أَتَی أَهْلَ الْأَرْضِ مَا یَکْرَهُونَ یَعْنِی بِأَهْلِ بَیْتِهِ الْأَئِمَّهًَْ الَّذِینَ قَرَنَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِهِ فَقَالَ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ وَ هُمُ الْمَعْصُومُونَ الْمُطَهَّرُونَ الَّذِینَ لَایُذْنِبُونَ وَ لَا یَعْصُونَ وَ هُمُ الْمُؤَیَّدُونَ الْمُوَفَّقُونَ الْمُسَدَّدُونَ بِهِمْ یَرْزُقُ اللَّهُ عِبَادَهُ @Dastan1224
ماجرای_پنجاه_غلام_متوکل درثاقب المناقب، محمدبن حمدان از ابراهیم بن بطلون و او از مادرش روایت کرده است که:《پرده دارمتوکل بودم، او پنجاه غلام به من سپرده شد وبه من دستوردادند که آنهارا مسلمان وبه آنهانیکی کنم، وقتی یک سال تمام شددرحالی که نزداو ایستاده بودم ابوالحسن علی بن محمد النقی"ع" براو وارد شدند ودرجایگاهشان نشستند. به من دستوردادند غلامان را ازخانه هایشان خارج کنم ومن نیز چنین کردم. چون ابوالحسن رادیدند، تمامی آنهابه سجده افتادند. متوکل نتوانست درآنجابماند، بلندشدوپشت پرده پنهان گشت وامام برخاستند. وقتی متوکل فهمید بیرون آمدوگفت: وای برتو بطلون! این چه کاری بود که غلامان کردند؟ گفتم: بخداسوگندنمیدانم. گفت: ازآنهابپرس. ازآنان درمورد کاری که کردندسوال کردم. گفتنداین مردی است که هرسال نزدما می آمدودین رابرماعرضه می کرد و ده روز نزدما می ماند. اوجانشین پیامبر برمسلمانان است.《متوکل دستورداد تاهمه ی آنها را تا آخرین نفر بکشند.》 وقت عشاءبه نزد ابی الحسن "ع" رفتم. غلامی درآنجابود؛ به من نگاه کردندوفرمودند: داخل شو، وارد شدم وایشان نشسته بودند. فرمودند: ای بطلون، باقوم چه کارکردند؟ گفتم: ای فرزندرسول خدا همه را تاآخرین نفرکشتند! فرمودند: تمامی آنهاراکشتند؟! گفتم: آری، بخدا سوگند. فرمودند: میخواهی همه آنهارا ببینی؟ گفتم : بله، ای فرزند رسول خدا. بادست به پرده اشاره کردند. واردشدم ودیدم همه نشسته اند و میوه میخورند.》 @Dastan1224
در راه خدا از سرزنش هيچ نكوهشگرى مترسيد، كه او شما را در برابر هر كس كه بخواهد به شما گزندى برساند و ستمى روا دارد، محافظت می کند @Dastan1224