🍃 از آیت الله بهجت(ره) پرسیدند:
🔺 بالاترین وزنه چند کیلو است
که یه نفر بزنه و بهش بگن پهلوان .
🔺 گفت بالاترین وزنه یه پتوی یک کیلویی است
که هنگام نمازصبح بتواند از روی خودبلند کند❗️
#نماز_اول_وقت📿
--------------------------------
آیت
@Dastan1224
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
✨🥀صلیاللهعلیکِیافاطمةالزهرا🥀✨
🏴 #مشارکت_مالی دربرگزاریمراسمفاطمیه #هیئتعاشقانحضرتفاطمهزهرا (سلام الله علیها)
● باپرداختحتی5000تومان بانیمجلس عزایاهلبیتشوید
💳(بنام سیدنعیمنیکجعاوله)
6037997389455784🔘راهنمایی وارسالرسیدواریز👇 @Alimadd @Alimadd 🎥 برای دیدنتصاویرمراسم کلیک کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/152436767C8a757d5f71 🚩هیئتعاشقانحضرتفاطمهزهرا(علیهاسلام) https://pay.eitaa.com/v/?link=vE8Tb
✨«آیتالله بهجت»
کار خیر خود را کم دست نگیرید، در هرکار خیری خود را به قدر نخود هم شده شریک کنید، شاید همان کار خیر بیریا قبول و باعث نجاتتون شد.
ضمن اینکه انجام کار خیر توفیقآور است
«توفیق زیارت، رفیق خوب، همسر و فرزند خوب»
انجام کارخیر اول، کار خیر دوم را براتون ارمغان میاره و این خیر دائمی باعث سعادتمندی و نجات انسان میشه
در حدیث داریم فرزند صالح میخواهی زیاد صدقه بده،
صدقه دادن زمینه نسل صالح است، صدقه تا هزار سال و تا ۷ نسل روی انسان اثر
@Dastan1224
هدایت شده از گسترده پُربازده اُفق
😍این چادررنگی رو دیدی😌👆
📣 #چــــــادر داریم تا چادر 🤗
چادر باید 👇
👈لطیف و خوشفرم باشه‼️
👈از بهترین پارچه ها باشه‼️
👈قیمتش هم مناسب باشه‼️
از همه مهم تر اینکه تولید داخل کشور باشه و به پیشرفت کشور کمک بکنه😍
💢فروش ویژه چادر رنگی همراه با هدایای ارزشمند از مشهد مقدس🕌👇
http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
ارسال به سراسر ایران🇮🇷☝️
هدایت شده از طهارت نفس
📌خبر خوش دولت در آذر ماه چه شد؟
یارانه ۸۰۰تومانی دی ماه دولت رئیسی شامل چه خانوادههای می شود؟
برای جزئیات بیشتر وارد لینک زیر شوید💯
خبرش سنجاق شده💯
👇👇👇👇
eitaa.com/joinchat/2485190670Cc29123a022
eitaa.com/joinchat/2485190670Cc29123a022
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«کفران نعمت!»
💢 نسبت به امام زمان علیهالسّلام و غربت حضرت بیتفاوت بودیم؛ نعمتهای مادی و معنوی که داشتیم از ما گرفته شد و هنوز هم بلایا و فتن ادامه دارد!
🎤استاد حسین
@Dastan1224
هدایت شده از طهارت نفس
🔴 میدونی چقدر خلافی داری؟ کدوم دوربین ها جریمه کردنت؟ رایگان استعلام کن!
🚔 با استفاده از این اپلیکیشن میتونی خلافی رو قبل از دوبرابر شدن پرداخت کنی، اگر هم میخوای خلافی رو بیاری پایین تا ماشینت رو #نخوابونن، خیلی راحت میتونی چندتا رو #جداگانه پرداخت کنی👌
📥دانلود از کافه بازار و Google Play
👇👇
https://zaya.io/1n76m
https://zaya.io/1n76m
🌷🌷🌷
مولانا می گوید روزی خدمت حضرت شمس الدین تبریزی قدس الله سرّه بودم و ایشان حکایت می کردند که:
قافله ای بزرگ در صحرایی بی آب و علف در حرکت بود، هیچ آبی برای آشامیدن نداشتند و هیچ آبادی هم در اطراف دیده نمی شد.
از دور چاه آبی دیدند که بر سر چاه نه دولابی بود و نه دلوی برای بیرون کشیدن آب، سطلی پیدا کردند و با ریسمان داخل چاه فرستادند، سطل را کشیدند اما ریسمان پاره شد، سطل دیگری فرستادند و باز همان داستان، دیگر سطلی نداشتند که داخل چاه بفرستند، شخصی را به ریسمان بستند و به داخل چاه آب فرستادند اما باز ریسمان پاره شد و او نیز بیرون نیامد
مرد عاقلی در قافله بود، او گفت:
من داخل چاه می شوم.
او را به ریسمان بستند و پایین فرستادند هنوز به ته چاه نرسیده بود که موجودی سیاه، بزرگ و بد شکلی ظاهر شد.
مرد عاقل بسیار وحشت کرد اما در دل گفت:
اگر در این لحظه آرام نباشم و عقلم را به کار نگیرم حتما اسیر او و کشته خواهم شد، پس توکل کرد و جان خود را به خدا سپرد.
موجود بد شکل گفت:
التماس و تقلا نکن تو اسیر من هستی و هیچ راه نجاتی نداری، الا که جواب سوال مرا به درستی بدهی.
مرد عاقل گفت: سوالت چیست؟
گفت: کجای این دنیا از همه جا بهتر است؟
مرد عاقل در دل گفت:
من اسیر این موجود هستم، اگر بگویم زیباترین مکان دنیا شهر بغداد است یا نام مکان دیگری را به زبان برانم مانند این است که:
این چاه تاریک و نمور و سرد را که محل زندگی این موجود وحشتناک است به تمسخر گرفته باشم و جانم را از دست خواهم داد.
پس گفت:
" بهترین جای دنیا جایی است که در آن
آدمی، یک مونس و همدمی داشته باشد
حال در زیر زمین باشد یا در سوراخ تنگ یک موش! "❤️
آن موجود وحشتناک از این پاسخ بسیار خرسند شد و احسنت احسنت کنان گفت: تنها تو را آدمی زاده دیدم
تو را آزاد می کنم و به برکت این پاسخی که گفتی دیگر خونی نخواهم ریخت ، همه مردان عالم را به خاطر تو و این سخن محبت آمیزت می بخشم، آب را در چاه رها کرد و همه اهل قافله را سیراب.
@Dastan1224
هدایت شده از طهارت نفس
جوک مذهبی😁
جوک و طنز شهدا😵
طنز قرائتی، دانشمند و بهلول👳
داستان طنز📖
جوک صوتی🎧
کانال 👳کافه بهلول 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/138674176C86e5824dc8
کانال کافه بهلول👳 ☝️☝️
💟داستان کوتاه
این ماجرا واقعی و مربوط به زمانی است که آنتوان دو سنت اگزوپری، نویسنده کتاب شازده کوچولو، در اسپانیا اسیر نیروهای فرانکو بوده است.
"مطمئن بودم كه مرا اعدام خواهند كرد به همین دلیل به شدت نگران بودم. جیبهایم را گشتم تا شاید سیگاری پیدا كنم كه از زیر دست آنها كه حسابی لباسهایم را گشته بودند در رفته باشد یكی پیدا كردم و با دستهای لرزان آن را به لبهایم گذاشتم ولی كبریت نداشتم. از میان نرده ها به زندانبانم نگاه كردم. او حتی نگاهی هم به من نینداخت درست مانند یك مجسمه آنجا ایستاده بود.
فریاد زدم "هی رفیق كبریت داری؟
به من نگاه كرد شانه هایش را بالا انداخت و به طرفم آمد. نزدیكتر كه آمد و كبریتش را روشن كرد بی اختیار نگاهش به نگاه من دوخته شد. لبخند زدم و نمیدانم چرا؟ شاید از شدت اضطراب، شاید به خاطر این كه خیلی به او نزدیك بودم و نمیتوانستم لبخند نزنم. در هر حال لبخند زدم و انگار نوری فاصله بین دلهای ما را پر كرد.
میدانستم كه او به هیچ وجه چنین چیزی را نمیخواهد. ولی گرمای لبخند من از میله ها گذشت و به او رسید و روی لبهای او هم لبخند شكفت. سیگارم را روشن كرد. ولی نرفت و همانجا ایستاد. مستقیم در چشمهایم نگاه كرد و لبخند زد. من حالا با علم به اینكه او نه یك نگهبان زندان كه یك انسان است به او لبخند زدم نگاه او حال و هوای دیگری پیدا كرده بود.
پرسید: "بچه داری؟" با دستهای لرزان كیف پولم را بیرون آوردم و عكس اعضای خانواده ام را به او نشان دادم و گفتم: "آره ایناهاش" او هم عكس بچه هایش را به من نشان داد و درباره نقشه ها و آرزوهایی كه برای آنها داشت برایم صحبت كرد.
اشك به چشمهایم هجوم آورد. گفتم كه میترسم دیگر هرگز خانواده ام را نبینم. دیگر نبینم كه بچه هایم چطور بزرگ میشوند. چشمهای او هم پر از اشك شدند.
ناگهان بی آنكه كه حرفی بزند. قفل در سلول مرا باز كرد و مرا بیرون برد. بعد هم مرا بیرون زندان و جاده پشتی آن كه به شهر منتهی میشد هدایت كرد. نزدیك شهر كه رسیدیم تنهایم گذاشت و برگشت بی آنكه كلمه ای حرف بزند.
یك لبخند زندگی مرا نجات داد."
@Dastan1224