eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی دیگران را نابود نکنیم ⚪️ جوانی از رفیقش پرسید: کجا کار می‌کنی؟ پیش فلانی، ماهانه چند می‌گیری؟ 5000 همه‌ش همین؟ 5000 ؟ چطوری زنده‌ای تو؟ صاحب کار قدر تو رو نمی دونه، خیلی کمه! یواش یواش از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد، قبلا شغل داشت، اما حالا بیکار است. 🔵 زنی بچه‌ای را به دنیا آورد، زن دیگری گفت: به مناسبت تولد بچه‌تون، شوهرت برات چی خرید ؟ هیچی ! مگه میشه ؟! یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری ؟! بمب را انداخت و رفت، ظهر که شوهر به خانه آمد، دید که زنش عصبانی است و .... کار به دعوا کشید و تمام. 🔴 پدری در نهایت خوشبختی است، یکی می‌رسد و می‌گوید: پسرت چرا بهت سر نمی‌زند؟ یعنی آنقدر مشغوله که وقت نمیکنه؟! و با این حرف، صفای قلب پدر را تیره و تار می‌کند. 🔺این است، سخن گفتن به زبان شیطان. در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم؛ چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ یه النگو نداری بندازی دستت؟ چطور این زندگی را تحمل می‌کنی؟ یا فلانی را؟ چطور اجازه می دهی؟ ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا فضولی و... اما نمی‌دانیم چه آتشی به جان شنونده می‌اندازیم! ☘ شر نندازید تو زندگی مردم. واقعا خیلی چیزا به ما ربطی نداره! کور، وارد خانه‌ی مردم شویم و کَر از آنجا بیرون بیاییم. مُفسد نباشیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Dastan1224
✨🌸✨ به راحتی میشه بدون فکر حرف زد ولی بسختی میشه زبان را کنترل کرد به راحتی میشه قانون را تصویب کرد ولی بسختی میشه به آنها عمل کرد به راحتی میشه هر روز از زندگی لذت برد ولی بسختی میشه به آنها عمل کرد به راحتی میشه گرفت ولی بسختی میشه بخشش کرد @Dastan1224
✍🏻یڪ روز دیناری صدقه دادم. رسول خدا فرمودند: یا علی! آیا میدانی ڪه صدقه از دست مومن خارج نشود، مگراینڪه از دهان هفتاد شیطان بیرون آید. ✍🏻ڪه هر یڪ او را با وسوسه خود از دادن منع می ڪنند (یڪی گوید نده ڪه ریا میشود ودیگری میگوید نده ڪه او مستحق نیست و آن دیگر گوید نده ڪه خود بدان محتاج خواهی شد و ...) وقبل از آنڪه به دست سائل برسد بدست خدا خواهد رسید. @Dastan1224
برخی عوامل فقر از دیدگاه پیامبر اکرم و امیرالمومنين علیهماسلام : 1_پیشی بر بزرگترها و پیران ؛ 2_صدازدن پدر و مادر با نام کوچک(چون نوعی بی احترامی است) ؛ 3_نشستن دستها هنگام غذا خوردن ؛ 4_خشک کردن اعضای بدن با دنباله ی لباس و آستین ؛ 5_غذا خوردن درحال جنابت؛ 6_غذاخوردن درحالت خوابیده(به نوعی بی احترامی به نعمتهای الهی است) ؛ 7_بی احترامی به خرده های نان ؛ 8_اسراف در معاش ؛ 9_خلال دندان با هر چوبی ؛ 10_تاخیر در شستن ظرفهای غذا ؛ 11_درپوش نگذاشتن روی ظرفهای غذا ؛ 12_کوتاه نکردن مو و ناخن ؛ 13_برجای ماندن تار عنکبوت درخانه (شايد اشاره به عدم نظافت منزل داشته باشد)؛ 14_جارو کردن خانه در هنگام شب و باقی گذاشتن خاکروبه(آشغال)در منزل؛ 15_خواب میان مغرب و عشا و قبل از طلوع خورشید ؛ 16_وضو گرفتن در محل قضای حاجت و طهارت ؛ 17_سبک شمردن نماز ؛ 18_ترک سریع مسجد ؛ 19_آب دهان و بینی انداختن در مساجد و محل عبور مردم؛ 20_عادت به دروغگویی ؛ 21_سوگند دروغ ؛ 22_زیاد گوش دادن به موسیقی و آواز ؛ 23_رد کردن سائل و گدای شب ؛ 24_زنا کردن ؛ 25_قطع ارتباط با خویشان و نزدیکان. @Dastan1224
❣﷽ 🌷 💠✨در روستایی در ماه رمضان سیلی آمد و گندم‌زار پیرمرد ڪشاورزی را برد. پیرمرد ناراحت شده و یڪ ڪوزه آب برداشت و با یڪ ڪلنگ به پشت‌بام مسجدِ روستا رفت. آب را از ڪوزه خورد و با ڪلنگ بخشی از سقف مسجد را ویران ڪرد و گفت: «خدایا برای تو روزه بودم، روزه‌ات را خوردم و خانه‌ی تو را خراب ڪردم تا تو خانه‌ی مرا دیگر خراب نڪنی و بدانی خانه‌‌خرابی چه اندازه سخت است.» یڪ سال سقف مسجد سوراخ بود. سال بعد٬ گندم‌زار آن مرد دو برابر محصول داد. 💠✨پسر پیرمرد گفت: «پدرم یاد دارم سال گذشته سیل گندم‌هایمان را برد، رفتی و سریع سقف مسجد را سوراخ ڪردی، حالا ڪه محصول را همان خدا دو برابر داده و جبران سال گذشته شده است، چرا یادت نمی‌افتد ڪه بروی از خدا تشکر ڪنی و سقفی را ڪه پارسال سوراخ ڪردی، مرمت و درست ڪنی؟؟؟ ای پدر! الحق ڪه انسان٬ خیلی در برابر نعمت‌های خدا ناسپاس است.» @Dastan1224
آموزنده مقام حضرت عباس علیه السلام در کلام حضرت امام سجاد علیه السلام ✍از ثابت بن ابى صفيت نقل است كه سرور عابدان، امام سجاد عليه السلام نگاهی به عبيدالله پسر اباالفضل العباس كرد و گريست. سپس فرمود: بر رسول خدا صلى الله عليه و آله، روزی سخت تر از روز جنگ اُحد نبود كه در آن عمويش حمزه بن عبدالمطلب شير خدا و شيرمردِ رسول خدا کشته شد و پس از آن سخت‌ترين روز پيامبر، روز جنگ موته بود كه در آن پسر عمويش جعفر بن ابی طالب كشته شد. اما هرگز روزی چون روز حسين عليه السلام نیست. در آن روز سی هزار مرد بر او گِرد آمدند كه خود را از اين امت می‌پنداشتند و همگی با ريختن خون او، بخدای عزوجل تقرب می‌جستند و او هر چه خدا را به يادشان می‌آورد پندی نمی‌گرفتند تا اينكه او را از سر عداوت و ستم و سركشی كشتند. 💥سپس فرمود: خدا عباس را رحمت كند كه ايثار كرد، آزموده شد و جانش را فدای برادرش ساخت، تا آنجا که دو دستش از تن جدا شد و خدای عزيز و جليل بجای دو دستش، به او دو بال داد تا با آنها در بهشت همراه فرشته‌ها پرواز كند، همان طوری كه براى جعفر بن ابی طالب (جعفر طيار) مقرر ساخت. براستی كه عباس را پيش خدای تبارك و تعالی جايگاهی ويژه است كه همه شهيدان در روز رستاخيز به آن غبطه می‌خورند و رشك می‌برند. @Dastan1224
داستان یاغی نیستم ! روزی عارف عالی مقام مرحوم آخوند کاشی مشغول وضوگرفتن بودندکه شخصی با عجله آمد وضوگرفت و به داخل اتاق رفت وبه نماز ایستاد. با توجه با این که مرحوم آخوند کاشی خیلی بادقت وضو می گرفتند و همه آداب و ادعیه ی وضو را به جا می آوردند؛ تا وضوی ایشان تمام شود ، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خواند. به هنگام خروج با مرحوم آخوند کاشی رو به رو شد. ایشان پرسیدند: چه کار می کردی؟ گفت: هیچ. ایشان فرمودند: هیچ کار نمی کردی؟! عرض کرد : نه! زیرا می دانست اگر بگوید نماز میخواندم، کار بیخ پیدا می کند و... آقا فرمود: مگر تو نمازنمیخواندی؟! گفت: نه! مرحوم آخوند فرمودند: من خودم دیدم داشتی نماز می خواندی؟ گفت: نه آقا اشتباه دیدید. با تعجب پرسیدند : پس چه کار می کردی؟ گفت: آقا فقط آمده بودم به خدایم بگویم من یاغی نیستم، همین، این جمله در مرحوم آخوند رحمه الله علیه خیلی تأثیر گذاشت و تا مدتها هر وقت از احوال آخوند میپرسیدند، ایشان با حال خاصی می فرمودند: من یاغی نيستم......  @Dastan1224
مولا على عليه السلام: هركه به اندازه كفاف بسنده كند، آسايش يابد و در منزلگاه آسودگى فرود آيد @Dastan1224
‌ 📚 زمانی که فردی علم خاصی را آموزش می‌بیند و آن را از اساتید خود فرامی‌گیرد، عالم به آن علم خواهد شد و این فرد متقابلا در مقابل علمی که یادگرفته، مسئول است. به علم خود عمل نکند نه تنها به آن علم جاهل است بلکه از افرادی که آن علم را ندارند نیز پایین تر است چراکه عمر خود را بیهوده سپری کرده است. حال تصور کنید فردی که به علم خود عمل نمی‌کند عالم دین باشد، فردی که علم شناخت خدا و معصومین (ع) را فراگرفته است اما به هیچ وجه دنباله رو آنها نباشد، چنین فردی عالم را از خدا و شناخت معصومین (ع) غافل خواهد کرد چراکه خود است. امام خمینی (ره) در تاریخ 11 اسفند سال 57 سخنرانی ایراد کرده و به این مسئله بسیار مهم اینگونه اشاره کرده‌اند : " « اذا فَسَدَ الْعالِمُ فَسَدَ الْعالَم » عالِم فاسد عالَم را متعفن می‌کند؛ در جهنم از تعفن عالِم پناه می‌برند به آتش! و این تعفنْ، تعفّنِ توجه به دنیاست، توجه به مقام است. از این چیزها اجتناب کنید. " @Dastan1224
✨مرحوم شیخ مرتضی زاهد از خوبان تهران بود، که نماز جماعتش محفل انس بندگان خوب خدا بود. ایشان پس از نماز روایتی می خواند و موعظه ای می کرد و چند مسئله شرعی می گفت. . 🌙یک بار وقتی شب از مسجد به منزل بر می گردد و رساله را می بیند، متوجه می شود که مساله شرعی را اشتباه به مردم گفته است. . ✨شبانه راه می افتد و یکی یکی در خانه ی کسانی که پشت سرش نماز خوانده بودند و آن ها را می شناخت، می زند و می گوید: آقا من مسئله را اشتباه گفتم و درست آن چنین است. یکی از اهالی می گوید: حاج آقا، حالا چه عجله ای داشتید؟ خودتان را به زحمت انداختید. فردا شب بعد نماز تصحیح می کردید و درستش را می گفتید. . 🌙شیخ مرتضی می گوید: عزیزم، شما عجله ندارید. شاید حضرت عزرائیل عجله داشته باشد و امشب آخرین شب عمر من باشد و کار به فردا نکشد و دیگر فرصت درست کردنش را نداشته باشم! . . ✨چنین کسانی همیشه آماده اند. قشنگ زندگی می کنند و چون می دانند راهشان طولانی است و بدون راهنما نمی توانند این راه بی نهایت را بروند، دائم مضطر به اولیای الهی و متوسل به آن ها هستند. @Dastan1224
✨﷽✨ ✍جمله ای زیبا از حضرت علی(ع) نه سفیدی بیانگر زیبایی است.. و نه سیاهی نشانه زشتی می باشد.. کفن سفید اما ترساننده است و کعبه سیاه اما دوست داشنتی است.. انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش.... قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش خدا گلایه کنی... نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش انسان بزرگ نمیشود ، جز به وسیله ی فكرش ، شریف نمیشود ، جز به واسطه ی رفتارش ، وقابل احترام نمیگردد جز به سبب اعمال نیكش. @Dastan1224
✍گاهی برای رهاشدن از زخم هاے زندگے باید بخشید و گذشت . میدانم ڪه بخشیدن ڪسانے ڪه از آنها زخم خورده ایم ، سخت ترین ڪار دنیاست ولــــے ، تا زمانے ڪه هر صبح چشمان خود را با ڪینه بازڪنیم ؛و آدمهاے خاطرات تلخ را زنده نگه داریم ؛ و در ذهن خود هر روز محاڪمه شان ڪنیم ؛ رنگ آرامـــش را نخواهیم دید. گــــاه ،چشم ها را باید بست و از ڪنار تمام بد بودنها گذشت @Dastan1224
📚کار امروز را به فردا واگذار نکنیم آیت الله بهجت(ره): خوب است انسان کار امروز را به فردا، بلکه کار هیچ ساعتی را به ساعت دیگر احاله نکند، مگر از روی عذر؛ وگرنه نمی داند که بعد از این ساعت چه طور می شود. یادم می آید زمانی در ایام تحصیل مریض بودم، و نمی توانستم درس بخوانم و فکر کنم و فرمایش استاد را تعقل نمایم، ولی می توانستم تا محل درس که مقبرهی آقامحمد تقی شیرازی -رحمه الله - بود بروم و در مجلس درس استاد شرکت کنم. اگر نمی رفتم درس فوت می شد، و اگر می رفتم نمی توانستم دربارهی مطالب استاد فکر و تعقل کنم؛ لذا با خود گفتم: می روم و تنها الفاظ را بدون فکر و نظر، در خاطر می سپارم و یادداشت می کنم. به درس رفتم و از اول تا آخر درس، فقط الفاظ را بدون فکر، حفظ و بعد از درس ثبت کردم و عملا حتی یک لفظ را از قلم نینداختم ولی در باره ی آن هیچ فکر نکردم. بعد که حالم مساعد شد، به نوشته ها مراجعه کردم دیدم که درست ضبط کرده ام. بار دیگر مریض شدم، دیدم نمی توانم در درس شرکت کنم، به درس نرفتم ولی نوشته های دیگران را گرفتم و درج کردم. مقصود این که: اگر انسان کاری را که می توانست در وقتش بکند، ولی نکرد، چه بسا بعد دیگر نتواند آن را انجام دهد. بنابراین، نباید انسان درس ها و غیر آن را از وقت خود به وقت و زمان دیگر احاله کند. چرا که چه بسا دیگر موفق به انجام آن نشود، چون در آن زمان هم کارها و وظایفی برای او پیش می آید که دیگر نمی تواند آن کار فوت شده را جبران نماید. @Dastan1224
✨﷽✨ ✅برو کشکت را بساب ✍می‌گویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او می‌گوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد می‌دهد و می‌گوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد. مرد کشک ساب می‌رود و پاتیل و پیاله ای می‌خرد شروع به پختن و فروختن فرنی می‌کند و چون کار و بارش رواج می‌گیرد طمع کرده و شاگردی می‌گیرد و کار پختن را به او می‌سپارد. بعد از مدتی شاگرد می‌رود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز می‌کند و مشغول فرنی فروشی می‌شود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد می‌شود. کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی می‌رود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم می‌کند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او می‌گوید: «تو راز یک فرنی‌پزی را نتوانستی حفظ کنی حالا می‌خواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ برو همان کشکت را بساب.» ‌@Dastan1224
در داروخانه ﻓﺮﺩﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ﻭ با زبان ساده ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﯽ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺁﻣﯿﺰ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ؟ ﺑﻠﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ . ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺗﯿﺮ ﺁﻫﻦ ﻭ ﺁﺟﺮ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯽ؟ ﺍﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﮔﺮﻭﻧﻪ ﻫﺎ .... ﻣﺮﺩ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺩﻭﺧﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ ، ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯﺑﺮ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﻢ .... ﺍﮔﻪ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ ﺑﻬﺘﺮﻩ، ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﺪﻩ .. ﻣﺘﺼﺪﯼ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ،ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎﺵ ﯾﺦ ﺯﺩ .. ﭼــﻪ ﺣﻘﯿــﺮﻭﻛﻮﭼﮏ ﺍﺳــﺖ ﺁﻥ ﮐﺴــﯽ ﻛــﻪ ﺑــﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻐــﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ ! ﭼــﺮﺍ ﻛـــﻪ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧــﺪ ﺑﻌــﺪ ﺍﺯ ﺑــﺎﺯﯼ ﺷﻄﺮﻧــﺞ ، ﺷــــﺎﻩ ﻭ ﺳـﺮﺑــﺎﺯ ، ﻫـﻤــﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻌﺒــﻪ ﻗــــﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧـــﺪ. جايگاه شاه و گدا ، دارا و ندار ، قبراست... انسانیت هست كه به یادگار می ماند... @Dastan1224
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 ✨گل صداقت ✨ سال ها پیش در چين باستان شاهزاده ای تصميم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصميم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند . وقتي خدمتکار پير قصر ماجرا را شنيد به شدت غمگين شد. چون دختر او مخفيانه عاشق شاهزاده بود ، دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت . مادر گفت : تو شانسی نداری ، نه ثروتمندی و نه خيلی زيبا . دختر جواب داد : می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند ، اما فرصتی است که دست کم يک بار او را از نزديک ببينم . روز موعود فرا رسيد و شاهزاده به دختران گفت : به هر يک از شما دانه ای می دهم ، کسی که بتواند در عرض 6 ماه زيباترين گل را برای من بياورد ، ملکه آينده چين می شود . دختر پيرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت . سه ماه گذشت و هيچ گلی سبز نشد ، دختر با باغبان های بسياری صحبت کرد و راه گل کاری را به او آموختند ، اما بی نتيجه بود ، گلی نروييد... روز ملاقات فرا رسيد ، دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و ديگر دختران هر کدام گل بسيار زيبايی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند . لحظه موعود فرا رسيد شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پايان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آينده او خواهد بود . همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هيچ گلی سبز نشده است . شاهزاده توضيح داد : اين دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراطور می کند : گل صداقت ... همه دانه هايی که به شما دادم عقيم بودند ، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود... @Dastan1224
زندگی واقعا بسیار ساده است🌸🍃 و چه زیبا می‌شود که هر صبح بــــا طـلوع دوبــاره‌ خورشیــد دلمان را مملو از عشق کنیم و🌸🍃 به باغچه‌ دل خود سری بزنیم عــلـف‌هــای هرز را بِـکنـیـم بـه گـــل‌هــا آبــی بــدهیم🌸🍃 بــگذاریــم ریـه‌هـایمــان هـوایـی تــازه بــخـورد اصلا زنـدگــی کنـیـم🌸🍃 @Dastan1224
✨﷽✨ ✨ الماس از تراش و انسان از تلاش می درخشد! صادق باش هنگامی که فقیری ! ساده باش وقتی که ثروتمندی ! مودب باش وقتی در قدرتی! ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ @Dastan1224
زمان کمک می کند به رنجهایت عادت کنی، زمان کمک می کند صبور باشی زمان ثابت میکند که برای چه کسانی ارزش واقعی داشته ای و چه کسانی ماندند با تو اگر چه بارها رنجاندی و رنجاندند... در این عصر یخبندان و زمانه ی مصلحت ها و منفعت ها و کسالت ها و بی حوصلگی ها ، اگر کسی در کنارت ماند ، فرشته ای ست که از سوی خداوند برای آرامشت آمده است. اگر بود ، اگر داشتید ، روی چشمانتان نگهش دارید. روزگار روزگارِ رفتن است و نماندن...!! پس توسعی کن بمانی و نرنجانی متفاوت باش بمان و نرنجان @Dastan1224
فضیلت و خواص سوره ص 💫از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است: هر ڪس سوره صاد را در شب جمعه قرائت ڪند خیر دنیا و آخرت به او داده می شود آنگونه ڪه به احدی از مردم داده نشده است مگر به پیامبران یا فرشتگان مقرب خدا. هم چنین خداوند او و همه ڪسانی از خانواده اش ڪه محبوب اویند و حتی خادمش ڪه به او خدمت ڪرده است را با شفاعت او وارد بهشت می ڪند. @Dastan1224
🍃﷽🍃 💟⇦اگر فردا آخــرین روز دنیا باشد جالب است: تـمام خطوط تلفن دنیا پر میشود از جمله هایی مانند: 💟⇦"همیشه دوستت داشتم عاشقتم" هیچ وقت نتوانستم بگویم دوستت دارم " مرا ببخش" اولین و آخرین عشقم تو بودی " 💟⇦هزاران نفر برای دیدن ڪسی ڪه دوست دارند حاضر هستند ڪل داراییشان را بدهند برای اینڪه وقت دیدن طرفشان را لحظه ای داشته باشند 🔶خـیلی ها پشیمان میشوند 🔹ڪه چرا خیانت ڪردند، 🔸خیلی ها دنبال گرفتن 🔷یڪ بخشش ساده میروند 💟⇦ڪـاشڪی هـــر روز روز آخر بود تا ما انسان ها قدر لحظات زندگی را میفهمیدم! قدر یکدیگر را میدانستیم 💟⇦ڪاشڪی به جای لج بازی و یا غرور بیجا، لحظه ای را با عشق سپری میڪردیم 🔶لــحظه ای باور ڪن 🔶فــــردا زنــدگی و دنـــیا تــمام میشود . . . @Dastan1224
لبخندی کوچک ویاکلامی زیبا میتواندقلبی رالمس کند یادلی راشادکند هیچکس خوشحال به دنیانیامده است اماهمه‌‌ ماباتوانایی خلق شادی بدنیاآمده‌ایم بیاییم باهم مهربان‌ترباشیم وشادی بیافرینیم🌸 @Dastan1224
🌷 علامه طباطبایی (ره) : ☘ کسی که نیت کند آبروی مومنی را ببرد در اصل خود را آماده می کند برای جنگ با خدا. 🌿 ریختن آبروی مومن از گناهانی است که در دنیا و آخرت آبروی انسان را می برد ┏━✨🕊✨🕊✨┓ 🆔    @Dastan1224
🌷 پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) : ☘ اگر آسمان ها و زمين در برابر بنده اى سر به هم آورند و آن بنده تقواى خدا پيشه كند ، حتماً خداوند از ميان آن دو ، شكاف و راه خروجى برايش قرار خواهد داد. ☘ لَو أنّ السَّماواتِ و الأرضَ كانَتا رَتقا على عَبدٍ ثُمّ اتَّقَى اللّهَ، لَجَعَلَ اللّهُ لَهُ مِنهُما فَرَجا و مَخرَجا 📗 بحارالانوار ج8 ص258 @Dastan1224
*کلاغی که مامور خدا بود* اقای شیخ حسین انصاریان می‌فرمود یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن سفره ناهار چیده شد ماست، سبزی، نوشابه،نون دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشتی رو بیارن که... یه کلاغی از راه رسید رو سر این دیگ و یه فضله ای انداخت تو دیگ آبگوشتی.. دل همه برد حالا هرکه دلش میشه بخوره گفت اون روز اردو برای ما شد زهر مار خیلی بهمون سخت گذشت. توکوه گشنه همه ماست و سبزی خوردیم کسی هم نوشابه نخورد خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا تف و لعن کلاغ کردن گاهی هم میخندیدن ولی اصلش ناراحت بودن وقت رفتن دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن یه دفعه ای گفتن رفقاااااااااا بدویییییین چی شده؟ دیدیم دیگ که خالی کردن یه عقرب سیاهی ته دیگه. واگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود ما این آبگوشت رو میخوردیم و همه مون میمردیم کسی هم نبود. *اگر آقای انصاریان اون عقرب را ندیده بودن هنوز هم میگفتن یه روز رفتیم کوه خدا حالمون گرفت* *حالت نگرفت، جونت نجات داد* خدا میدونه این بلاهایی که تو زندگی ما هست پشت پرده چیه. امام عسکری فرمودند: هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آن که نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است. بهترین راه برای شکر نعمتهای خداوند عزیز، نماز است. @Dastan1224
🔆 🔴 اخلاق، سرآمد همه علوم 🔸 بو علی بن سینا هنوز به سن ۲۰ سالگی نرسیده بود كه علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم الهی، طبیعی، ریاضی و دینی زمان خود سرآمد عصر شد. 🔸روزی به مجلس درس ابو علی بن مسكویه، دانشمند معروف آن زمان حاضر شد. 🔸با كمال غرور، گردویی را به جلوی ابن مسكویه افكند و گفت: مساحت سطح این را تعیین كن. 🔹ابن مسكویه جزوه‌هایی از یك كتاب كه در علم اخلاق و تربیت نوشته بود (كتاب طهارت الاعراق)، به جلوی ابن سینا گذاشت و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح كن تا من مساحت سطح گردو را تعیین كنم، تو به اصلاح اخلاق خود محتاج‌تری از من به تعیین مساحت سطح گردو. 🔸 بوعلی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه عمرش قرار گرفت. @Dastan1224
✨﷽✨ ✨ از عالمۍ پرسیدند براۍ خوب بودن ڪدام روز بهتر است؟ عالم فرمود یڪ روزقبل ازمرگ گفتند: ولى مرگ راهیچڪس نمیداند عالم فرمود: پس هر روز زندگۍ را روز ِآخر فڪرڪن وخوب باش شاید فردایۍ نباشد @Dastan1224
🔆 🔻روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه می‌کند. 🔸شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: «استاد، چه شده كه این‌گونه اشك می‌ريزيد؟ آيا کسی به شما چیزی گفته؟» 🔹شیخ جعفر در میان گریه‌ها گفت: «آری، یکی از لات‌های این اطراف حرفی به من زده که پریشانم کرده.» 🔸همه با نگرانی پرسیدند: «مگر چه گفته؟» 🔹شیخ در جواب می‌گويد او به من گفت: «شیخ جعفر، من همانی هستم که همه در مورد من می‌گویند. آیا تو هم همانی هستی که همه می‌گویند؟! و اين سئوال حالم را عجيب دگرگون كرد.» ▫️گفتا؛ شیخا، هر آن‌چه گویی هستم ▪️آیا تو چنان‌که می‌نمایی هستی ؟ @Dastan1224
ای فرزند آدم: 💟⇦•از تاریکی شب میترسی، اما از عذاب قبر چرا نه؟ ✳️⇦•در جنت میخوای داخل شوی اما در مسجد چرا نه؟ ✴️⇦•رشوه میدی اما به یک فقیر غذا چرا نه؟ ⇦•کتاب های متنوع جهان را میخوانی اما قران پاک را چرا نه؟ 💭⇦•برای قبولی در امتحانات دنیوی تمام شب بیداری میکشی اما برای امتحان آخرت آمادگی چرا نه؟ شب تا صبح ساعتهاباذوق وشوق بازی فوتبال وفیلمهای آنچنانی تماشا می کنی اما برای نماز وقت و ذوق وشوق چرا نه ؟؟ @Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی می‌کرد. نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشه‌ای از اتاق رفت و زار زار گریست. گفت: «خدایا من چه گناهی کرده‌ام بخاطر مادرم بر نفسم پشت‌ پا زده‌ام. من خود، خود را مقطوع‌النسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیبایی‌ام را از من نگیر.» گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.» از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامع‌ترین لغت‌نامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد. @Dastan1224