#این_خیالها_از_ضعف_ایمان_است
✅حضرت آیت الله بهجت قدس سره:
آیا حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه الشریف که از دست دشمن ها در پشت پرده غیبت است، از دوستانش هم غافل است که هرچه بر سرشان آمد، آمد؟ این خیال ها از ضعف ایمان است. آیا می شود که حضرت جهت حقانیت مذهب را تقویت و تأیید نکند؟! خدا می داند آن حضرت تا به حال چه کرده و چه می کند!
📚 در محضر بهجت، ج۳، ص۲۷۶
@Dastan1224
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
#چرا_ما_فرق_نداریم ❗️
🍃آیت الله بهجت قدس سره: چنان چه در اتاقی در بسته باشیم و بدانیم که قدرت بزرگی پشت در ایستاده و سخنان ما را ، علیه یا لَه خود می شنود و ضبط می نماید و به موقع علیه ما به اجرا می گذارد ، چقدر حال ما فرق می کند و مواظب سخنان خود می شویم!؟
با اینکه آنها را نمی بینیم ، ولی علم داریم و می دانیم که پشت در هستند ، پس چرا حال ما نسبت به امام زمان (عج) چنین نیست در انجام آنچه بر لَه یا علیه اوست!؟ و با اهل سنت که چنین اعتقادی را ندارند ، فرق نداریم!؟
📗جناب عشق
@Dastan1224
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
☫
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹 شهـــید محمــدرضا دهقــان :
صبر را سرلوحه ڪار خود قرار دهید و
مطمئـن باشید ڪه هرڪس از این دنیا
خـواهد رفـت و تنهــا ڪسی ڪه باقـی
می ماند خداوند متعال است، اگر دلتان
گرفت یاد عاشورا کنید و مطمئن باشید
غم شما از غم ام المصائب خانوم زینب
ڪبـری(س) ڪـوچڪتر اســت، روضـہ
اباعبدالله و خانوم زینب کبری فراموش
نشود و حقیقتا مطمئن باشید که تنها با
یــاد خـــداســت...
➫
@Dastan1224
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
◈
✍ #سخــــن_بــــزرگان
🌷آیت الله حــق شــناس(ره):
مـــــن ڪمال خود را در #خــدمت به
خانم میدانم و خود را موظف میدانم
ڪه آن چه ایشان میخواهد فــــراهم
ڪنـــــم.
↷↷↷
@Dastan1224
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
»
📜 #حــدیثامـــروز
❤️ قال امـام علی علیه السلام:
اگر خواستى از #بــرادرت ببُرّى ته
مانده اى از دوســـتى خود براى او
باقى گذار ڪه اگر روزى به فكرش
رسيد كه آشـتى كند به آن بازگردد.
📚 نهــج البلاغــه از نامه ۳۱
➫
@Dastan1224
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
#حکایت
آیت_الله_شفتی و دعای سگ گرسنه
نمی دانم نام آیت الله شفتی را شنیده اید یا خیر؟
اما داستان جالب و آموزنده ای است. یکی ازعلمای ربانی قرن دوازدهم مرحوم سید محمد باقر #شفتی رشتی معروف به حجه الاسلام شفتی است که از مجتهدین برازنده و پرهیزکار بود، او بسال 1175 ه-ق درجرزه طارم گیلان دیده به جهان گشود و بسال 1260درسن 85سالگی در #اصفهان از دنیا رفت و مرقد شریفش درکنار مسجد سید اصفهان، معروف ومزار علاقمندان است.
وی درمورد نتیجه ترحم، و فراز و نشیب زندگی خود، حکایتی شیرین دارد که دراینجا می آوریم:
حجه السلام شفتی درایام تحصیل خود در نجف و اصفهان به قدری #فقیر بود که غالبا لباس او از زیادی وصله به رنگهای مختلف جلوه می کرد، گاهی ازشدت گرسنگی و ضعف غش می کرد، ولی فقر خود را کتمان می نمود و به کسی نمی گفت.
روزی درمدرسه علمیه اصفهان، پول نماز وحشتی بین طلاب تقسیم می کردند، وجه مختصری از این ناحیه به اورسید، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خرید و به مدرسه بازگشت، درمسیر راه ناگاه درکنار کوچه ای چشمش به سگی افتاد که بچه های او به روی سینه او افتاده وشیر می خوردند، ولی از سگ بیش ازمشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حرکت نداشت.
حجه الاسلام به خود خطاب کرده وگفت: اگر از روی انصاف داوری کنی، این #سگ برای خوردن جگر از تو سزاوارتر است، زیرا هم خودش و هم بچه هایش گرسنه اند، از این رو جگر را قطعه قطعه کرد و جلو آن سگ انداخت.
خود حجه السلام شفتی نقل می کند: وقتی که پاره های جگر را نزد سگ انداختم گویی اورا طوری یافتم که سربه آسمان بلند کرد و صدائی نمود، من دریافتم که او درحق من دعا می کند.
ازاین جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان، از زادگاه خودم شفت مبلغ دویست تومان برای من فرستاد وپیام داد که من راضی نیستم از عین این پول مصرف کنی، بلکه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت کند و از سود تجارت، از او بگیر و مصرف کن.
من به همین سفارش عمل کردم، به قدری وضع مالی من خوب شد که ازسود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی بدستم آمد و با آن حدود هزاردکان وکاروانسرا خریدم و یک روستا را در اطراف محلمان بنام گروند به طور دربست خریداری نمودم، که اجاره کشاورزی آن هرسال نهصد خروار برنج می شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صد نفر از در خانه من نان می خوردند، تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بودکه من به آن سگ گرسنه نمودم، و او را برخودم ترجیح دادم.
@Dastan1224
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
#پند
مؤمنان، داراى درجات اند. بعضى از آنان ، يك درجه دارند ؛ بعضى دو درجه ، بعضى سه درجه، بعضى چهار درجه ، بعضى پنج درجه، بعضى شش درجه ، و بعضى هفت درجه...
@Dastan1224
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
#یک_داستان_یک_پند
✍عید قربان است، در محلّ دو سه نفر از حجّاج در خانه قربانی خود را انجام میدهند و گوشت را به سه قسمت تقسیم کرده و تا دو ماه از قصاب بینیاز میشوند و بعد از تقسیم گوشت همدیگر را در آغوش گرفته و میگویند: حاجی قبول باشد..... اینها غافل هستند که با ذبح گوسفند و تقسیم آن در بین خودشان این کار نزد خدا قربانی محسوب شود، بسیاری هستند که برای به صرفهشدن هر چند ماه، چند نفر اینگونه گوسفند ذبح میکنند پس باید آنها خیلی به خدا نزدیک شده باشند چون عید قربان، عید قرب و نزدیکی به خداوند است در حالی که اینها به جای پخش کردن آن بین نیازمندان، گوشت را به منزل خود بردهاند و به جای خدا به هوایِ نفس خود تقرّب جستهاند. همسایههای متوسط هم جمع شده و گوسفندی برای ذبح در کوچه حاضر کردهاند.
🌾مشهدی محمّد گوسفند را خریده و منتظر است همسایهها در گوشت سهیم شوند تا مبلغ را بین سهیمشدگان تقسیم کند. درب منازل را میزنند و صاحبخانه را برای سهیمشدن به کوچه دعوت مینمایند. چند نفری در این کوچه هستند که فقیرند و درآمدی ندارند و از شرم درب منزلشان را بستهاند تا همسایگان گمان کنند که در منزل نیستند و تا زمانی که گوشت تقسیم نشده است از ترس آبروی خویش که فقرشان بر همسایگان اظهار نشود خود و فرزندانشان را در خانه زندانی کردهاند.... این عید قربان اغلب ما در کشور است، حال برمیگردیم به عید قربان واقعی از دیدگاه اسلام:
📖در کتاب ثواب الأعمال، ص59 از نبی مکرم اسلام (ص) روایت شده است: إنَّما جَعَلَ اللّه الأضحی لِشبَعِ مَساکِینِکُم مِنَ اللَّحمِ فَأطعِمُوهُم
🌟خداوند عید قربان را برنهاد تا مستمندان از گوشت سیر شوند؛ پس از گوشت قربانی به ایشان بخورانید.
🌏در حالی که در عید قربان شکم یک فقیر هم در کوچه و محلّه اغلب سیر نمیشود و از حدیث بر میآید در عید قربان خانهٔ مساکین باید از گوشت پُر شود تا آنان از حسرت گوشت خارج شوند، در حالی که عید قربان عزای فقراء برای حفظ آبرویشان در محلّ و نزد فرزندانشان شده است.
📜در روایات از ائمه معصومین (ع) بیان شده که یکسوم قربانی را به همسایگان، یکسوم آن را به نیازمندانی که درخواست داشتند و یکسوم باقی مانده را برای خانوادۂ خود نگه میداشتند؛ از این رو مستحب است كه قربانى سه قسمت شود؛ یكسوم آن را خودش بخورد؛ یكسومش را صدقه بدهد و یكسومش را هدیه کند و احتیاط آن است كه چیزى از آن بخورد؛ اگر چه واجب نیست. حال اگر یکسوم را به همسایگان بدهیم در ساختار شهری ما این امر جای اشکال است چرا که در زمان اهلبیت (ع) شهرها، بالاشهر و پایینشهر و فقیرنشین و منطقهٔ مرفّه نداشتند، در حالی که وقتی کسی در منطقهٔ فقیرنشین اندکی رشد اقتصادی و غنی میشود به منطقهٔ بالاشهر و مرفّهنشین نقل منزل میکند، پس در همسایگی هم اگر بخواهیم گوشت تقسیم کنیم باید همسایگان نیازمند که مدّنظر حدیث است لحاظ شوند.
@Dastan1224
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍با پیـرمــردِ مؤمنـی، درمسجد نشسته بـودم. زن جوانی صورت خود گرفته بود و برای درخواست کمک داخل خانهی خـدا شد. پــیرمـردِ مــــؤمـن٬ دســت در جیب ڪرد و اسڪناس ارزشمندی به زن داد. دیگران هم دست او را خالی رد نڪردند و سڪهای دادند.
جوانـی از او پـرسیــد: پول شیرین است چگونه از این همه پول گذشتی؟ سڪه ای می دادی ڪافی بود!! پیرمرد تبسمی ڪرد و گفت:پسرم صدقه٬ هفتاد نوع بلا را دفع میڪند. از پـول شیـــرینتـــر، جـان و سلامتی من است ڪه اگر اینجا٬ از پولِ شیرین نگذرم، باید در ساختمانِ پزشڪان بروم و آنجا از پولِ شیرین بگذرم و شربت تلخ هم روی آن بنوشم تا خدا سلامتیِ شیرینِ من را برگرداند! بدان ڪه از پول شیرینتر، سلامتی٬ آبرو٬ فرزند صالح و آرامش است.
به فـرمـایــش حضـرت علـی (ع) چه زیاد است عبرت و چه ڪم است عبرتگیرنده. وأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
📚بقره آیهی195
و (از مال خود) در راه خدا انفاق کنید و خود را با (دوری از انفاق) به مهلکه و خطر در نیفکنید و نیکویی کنید ڪه خدا نیکوکاران را دوست دار
@Dastan1224
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
#پند
کاش وقتی بچه هامون بزرگ شدن بهشون بگیم:
مهم نیست اگه 20نشی میتونی16بشی
و به تلاشی که کردی افتخار کنی…
لازم نیست بهترین باشی مهم اینه که خوشبخت باشی
مهم اینه که از زندگیت لذت ببری…
خوشبختی جایی هست که توش مقایسه نباشه بهترین ها همیشه خوشبخت نیستن
@Dastan1224
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
✨﷽✨
#حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
✍مرد فاسقي در بني اسرائيل بود كه اهل شهر از معصيت او ناراحت شدند و تضرع به خداي كردند! خداوند به حضرت موسي وحي كرد: كه آن فاسق را از شهر اخراج كن، تا آنكه به آتش او اهل شهر را صدمه اي نرسد. حضرت موسي آن جوان گناهكار را از شهر تبعيد نمود؛ او به شهر ديگري رفت، امر شد از آنجا هم او را بيرون كنند، پس به غاري پناهنده شد و مريض گشت كسي نبود كه از او پرستاري نمايد. پس روي در خاك و بدرگاه حق از گناه و غريبي ناله كرد كه اي خدا مرا بيامرز، اگر عيالم بچه ام حاضر بودند بر بيچارگي من گريه مي كردند، اي خدا كه ميان من و پدر و مادر و زوجه ام جدائي انداختي مرا به آتش خود به واسطه گناه مسوزان . خداوند پس از اين مناجات ملائكه اي را به صورت پدر و مادر و زن و اولادش خلق كرده نزد وي فرستاد. چون گناهكار اقوام خود را درون غار ديد، شاد شد و از دنيا رفت . خداوند به حضرت موسي وحي كرد، دوست ما در فلان جا فوت كرده او را غسل ده و دفن نما. چون موسي به آن موضع رسيد خوب نگاه كرد ديد همان جوان است كه او را تبعيد كرد؛ عرض كرد خدايا آيا او همان جوان گناهكار است كه امر كردي او را از شهر اخراج كنم ؟! فرمود: اي موسي من به او رحم كردم و او به سبب ناله و مرضش و دوري از وطن و اقوام و اعتراف بگناه و طلب عفو او
@Dastan1224
۱۵ شهریور ۱۴۰۰