📚📚📚📚📚
▪️ابوبصیر میگوید روزی در مجلس امام صادق علیه السلام نشسته بودم که زنی وارد شد و عرض کرد: یابن رسولالله من کسالتی دارم و اطباء علاجم را در خوردن شراب دانستهاند. حال آیا اجازه میدهید من مشروب بخورم؟!
🔹حضرت فرمود: بااینکه طبیب برایت دوا معین کرده چرا نمیخوری؟!
🔹زن پاسخ داد: من از شما پیروی میکنم و شیعهی شمایم، اگر بفرمایید نخور، نمیخورم و اگر امر کنید بخور میخورم. چراکه اگر فردای قیامت از من سوال شد چرا دوا نخوردی و مُردی میگویم صادقآلمحمد به من فرمود نخور و اگر مواخذه شدم چرا شراب خوردی میگویم صادقآلمحمد مرا امر کرد.
🔹امام صادق علیه السلام به من فرمود: ابابصیر آیا تعجب نمیکنی از ایمان محکم این زن که چنان تابع دین میباشد که با بیماری و به دستور طبیب از خوردن شراب بدون اجازه ما ابا میکند؟
🔹سپس به زن فرمود بخدا جایز نمیدانم قطرهای از آن بخوری و اگر بخوری پشیمان میشوی متوجه شدی؟
زن گفت بلی
منبع: اصول کافی
کانال داستان و پند
☀️@Dastan1224
✨﷽✨
🔹پیر مرشدی با سه شاگرد مکتباش در حجرهای زندگی میکردند. یکی از شاگردان روزها در گرمای ظهر به پشت بام میرفت و زیر آفتاب میخوابید و شب هنگام که میشد به داخل حجره آمده و در داخل استراحت میکرد.
🔹شاگردان دیگر بر کار او خرده میگرفتند و میگفتند: تو چرا معکوس عمل میکنی، و به جای آن که روز را در حجره بخوابی، پشت بام میخوابی و شب را که در پشت بام میشود خوابید تو در اتاق می خوابی؟!
🔹شاگرد گفت: شما را توان درک کارهای من نیست، من مشغول ریاضت نفس خود و اصلاح آن هستم. شاگردان شکایت آن شاگرد به استاد کردند و از استاد خواستند تا او را نصیحت کند. استاد گفت: صبر کنید!!!
🔹روزی استاد که از بیرون به داخل حجره آمد شاگرد را نیافت. دوستاناش گفتند: طبق معمول در پشت بام خوابیده است. استاد گفت: به پشت بام بروید و با دقت بنگرید تا مطمئن شوید خواباش برده است یا نه؟!
🔹شاگردان چون به پشت بام رفتند او را در خواب عمیق یافتند. منتظر شدند تا استاد، شاگرد را نصیحت کند ولی استاد سخنی از نصیحت او به میان نیاورد.
⬅️ در پاسخ شاگرداناش در علت سکوت خود گفت: کسی که در برابر آفتاب سوزان ظهر، در زیر نور آن میتواند بخوابد و خواباش میبرد، شک نکنید سخنان مرا نوری نباشد که قویتر از آن آفتاب، که او را بتواند از خواب غفلت و جهلاش بیدار سازد.
کانال داستان و پند
☀️@Dastan1224
💎💎💎💎💎
🔸چند ساله به این فکر میکنم که شیطان چطوری بعد از اخراج از بهشت دوباره وارد بهشت شد و آدم را فریب داد؟
✅ پاسخ
✍ حجتالاسلام دکتر قربانی مقدم
🔹اولاً امکان ارتباط شیطان با انسان و وسوسهگری او، نیازی به حضور فیزیکی او نزد انسان ندارد (در نظر داشته باشید که به تصریح قرآن کریم، شیطان از همان زمان اخراج، مجوز ارتباط با انسان را از پروردگار عالم داشته است ؛ اعراف آیه 27) و بر این اساس، این امکان وجود دارد که او بدون ورود به بهشت، وسوسه خود را انجام داده باشد.
🔹 ولی آنچه مهمتر است اینکه شیطان از جایگاه و مقام خود رانده شد نه از بهشت. زیرا اساساً وی در بهشت موعود قرار نداشته تا از آن رانده شود، چون بهشت موعود اولا محل امر و نهی و تکلیف نیست بلکه نتیجه اعمال انسان است و ثانیاً جاودانی است و کسی از آن، خارج یا اخراج نمیشود. با این توضیح معلوم میشود که حضرت آدم نیز در بهشت موعود زندگی نکرده است، بلکه طبق نظر مفسران، آن بهشتی که از آن صحبت شده باغی از باغهای دنیا یا در آسمان (مثلاً کرات دیگر) بوده است. (المیزان ج1، ص 202). این مکان به نحوی بوده که آدم و حوا در آنجا زندگی پر نعمت و بیدردسری داشته است اما به دلیل نافرمانی از آن آسایشگاه و آرامشگاه محروم گردید.
🔹بنابراین دسترسی شیطان به ایشان، پس از نافرمانی و سجده نکردن و رانده شدن از جایگاه ویژهاش، کاملا ممکن بوده است.
کانال داستان و پند
☀️@Dastan1224
رزق چیست؟
رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم میدانند.
زمانی که خواب هستی و ناگهان ، به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار میشوی رزق است ، چون بعضیها بیدار نمیشوند .
زمانی که با مشکلی رو به رو می شوی خداوند #صبری به تو میدهد که چشمانت را از آن بپوشی ، این صبر ، رزق است.
زمانی که در خانه لیوانی آب به دست پدر و یا مادرت میدهی این فرصت #نیکی کردن ، رزق است.
گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواست نباشد (مقیم اتصال نباشی) ناگهان به خود می آیی و #نمازت را با خشوع می خوانی (متصل میشوی) این #تلنگر ، رزق است.
یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست از او بی خبری و دلتنگش میشوی و جویای حالش میشوی ، این رزق است.
رزق واقعی این است . رزق خوبی ها ،
نه #ماشین نه درآمد ، اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش میدهد ، اما رزق خوبیها را فقط به #دوستدارانش میدهد.
و در آخر همینکه عزیزانتان هنوز در کنارتان هستند و نفسشان گرم است و سلامت ، این بزرگترین رزق #خداوند است
زندگيتان پر از رزق باد انشاءاللّٰه 🤲🌹
#رزق_واقعی
#شکرکردن_خدا
☀️@Dastan1224
#خداوند به یکی از پیامبران خویش وحی نمود که به مؤمنین بگو:
«لا تلبسوا لباس اعدائی و لا تطمعوا مطاعم اعدائی و لا تسکلوا مسالک اعدائی فتکونوا اعدائی کماهم اعدائی»؛
لباس دشمنان مرا نپوشید، غذا های دشمنان مرا نخورید و روش های دشمنان مرا پیروی نکنید که اگر چنین کنید شما هم دشمنان من خواهید بود همچنان که آنان دشمنان من هستند.
تاثیر لباس در شخصیت انسان بسیار واضح است. تاثیر لباس اینقدر زیاد است که حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه در خطبه متقین، که صد و ده صفت مومنین را بیان می کند، می فرمایند دومین صفت، لباس آنهاست.
«فَالْمُتَّقُونَ … وَ مَلْبَسُهُمُ الاْقْتِصادُ»
#لباس مستقیما روی #شخصیت_انسان تاثیر می گذارد.
شما اگر لباسی را بپوشید که برای یک انسان خوب، عالی و بزرگوار است تاثیر خودش را می گذارد.
همچنین اگر کسی لباسی بپوشد که برای فلان خواننده بدکاره آمریکایی است، بداند که رویش تاثیر می گذارد.
اندازه لباس هم تاثیرگذار است.
«من تشبه بقوم فهو منهم»؛ هر کس به قومی شباهت پیدا کند از آن قوم است.
چه دلش پاک باشد چه نباشد، کم کم به آن سمت گرایش پیدا می کند.
#پوشش_اسلامی
#تاثیر_لباس
#روایت_حدیث
#حجاب
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
☀️@Dastan1224
استادى از شاگردانش پرسید:
چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟
چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند
صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟
شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت:
چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست میدهیم
استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست میدهیم
درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل
کنارمان قرار دارد داد میزنیم؟
آیا نمیتوان با صداى ملایم صحبت کرد؟
چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد میزنیم؟
شاگردان هر کدام جوابهایى دادند
امّا پاسخهاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.
سرانجام او چنین توضیح داد:
هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند،
قلبهایشان از یکدیگر فاصله میگیرد.
آنها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.
هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد،
این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.
سپس استاد پرسید:
هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى میافتد؟
آنها سر هم داد نمیزنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت میکنند.
چرا؟چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است.
فاصله قلبهاشان بسیار کم است.
استاد ادامه داد:هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد،
چه اتفاقى میافتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمیزنند
و فقط در گوش هم نجوا میکنند و عشقشان
باز هم به یکدیگر بیشتر میشود.
سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بینیاز میشوند
و فقط به یکدیگر نگاه میکنند. این هنگامى است که
دیگر هیچ فاصلهاى بین قلبهاى آنها باقى نمانده باش
این همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست است
که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت
می توانی حس کنی اینجا بین انسان و خدا هیچ
فاصله ای نیست می توانی در اوج همه شلوغی ها
بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی
#عشق_خدا
#حکایت_روایت
#پروفایل_مذهبی
☀️@Dastan1224
نماز تمرینی برای ملاقات خداست. نماز برای خوبان تجربه ملاقات خدا و برای ما تمنای ملاقات خداست. برای نماز که آماده میشویم باید به فکر روزی باشیم که به ملاقات خدا خواهیم رفت. راستی با چه صحنه با شکوهی مواجه خواهیم شد؟ در قلبمان چه حس با عظمتی پیدا خواهیم کرد؟ آیا خدا با ما سخن خواهد گفت؟ چقدر به ما اجازه میدهد از ملاقاتش حظ ببریم؟
#نماز_با_حضور_قلب
#ملاقات_خدا
#رضا_پناهیان
☀️@Dastan1224
#امام_خمینی (ره) می فرماید:
قلب همانند پرنده ای است که دائماً از شاخه ای به شاخه ای پرواز می کند و تا زمانی که درخت آرزوی دنیا و حب آن در دل برپاست، قلب بر شاخه های آن می نشیند و اگر شخص با مجاهدت توانست ریشه درخت دنیاطلبی را قطع کند، قلب ساکن و مطمئن می شود و حضور قلب پیدا می شود.
#دنیا_دوستی_وابستگی_دنیا
#آخرت
#روایت
☀️@Dastan1224
دلیل حواس پرتودرمانی نماز ، تند خواني و تعجيل در اتمام نماز است، كه علت سريع خواني هم، عدم اهتمام به نماز است.
چرا كه چنين افرادي، نماز را فقط براي رفع تكليف مي خوانند، لذا با كراهت و بي ميلي عبادت را انجام مي دهند و در نتيجه احساس خستگي مي كنند.
انگيزه تند خواني، حاضر شدن نزد محبوب كذايي است و از اين كه چند لحظه اي در نزد كسي كه قلبش متوجه او نيست ايستاده، رنج مي برد و مي خواهد هر چه سريعتر به طرف كسي يا كاري كه دوست دارد پرواز كند.
اگر كسي قلبش متوجه خدا باشد و از اين حضور راضي باشد، لزومي براي تندخواني و فرار از نماز نمي بيند، چون در محضر كسي است كه بايد باشد، لذا تمام حواسش را متمركز به محبوب واقعي مي نمايد.
در روایتی آمده است: روزی #رسول_خدا_صلی_الله_علیه_و_آله_و_سلم وارد مسجد شد. دید که انس بن مالک نماز می خواند و به اطراف نگاه می کند.
حضرت فرمود:
ای انس! نمازت #نماز_خداحافظی باشد! تصورت این باشد که گویی دیگر زنده نیستی تا نماز بخوانی. چشمانت را به سجده گاهت متمرکز کن، به گونه ای که نشناسی چه کسی طرف چپ یا راست تو ایستاده است. بدان که مقابل کسی ایستاده ای که تو را زیر نظر دارد؛ اما تو او را نمی بینی.
#حضور_قلب_در_نماز
#حواسپرتی_وسوسه_شیطان
#حکایت_روایت
☀️@Dastan1224
📚 داستانک
خانومه به پسرش گفت: «بیرون منتظر بمون تا من خرید کنم و زود برگردم.» بعد اومد داخل مغازه و کوچکترین نایلون رو برداشت.شروع کرد به برداشتن گوجهفرنگی،همه رو خودش جدا میکرد؛البته بر عکس بقیه مردم، فقط ضرب دیدههاش رو برمیداشت.
وقتی نایلون رو پُر کرد و اومد جلو تا حساب کنه،پسرش چادرش رو کشید:
- مامان میوه میخری؟
خانومه آروم بهش گفت:امروز نه مامان. برو بیرون منتظر بمون.
- خودت گفتی فردا میخرم.
پسره خیلی اصرار کرد.اما مامانش دستش رو گرفت و برد بیرونِ مغازه.
🍇 همین که داشت میرفت بیرون، فروشنده یک نایلون برداشت و پُرِ میوه کرد،گذاشت کنار خرید خانومه.خانومه با شرمندگی گفت: «ممنون،اما بد عادت میشه.»
✨ فروشنده هم گفت: «یعنی میخواین نذر سلامتی امام زمان رو رد کنین؟»
🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹
☀️@Dastan1224
مردی نزد #عالمی از پدرش شکایت کرد. گفت: پدرم مرا بسیار آزار میدهد. پیر شده است و از من میخواهد یک روز در مزرعه گندم بکارم روز دیگر میگوید پنبه بکار و خودش هم نمیداند دنبال چیست؟ مرا با این بهانهگیریهایش خسته کرده است… بگو چه کنم؟
عالم گفت: با او بساز.
گفت: نمیتوانم!
عالم پرسید: آیا فرزند کوچکی در خانه داری؟
گفت: بلی.
گفت: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب کند آیا او را میزنی؟
گفت: نه، چون اقتضای سن اوست.
آیا او را نصیحت میکنی؟
گفت: نه چون مغزش نمیرود و…
گفت: میدانی چرا با فرزندت چنین برخورد میکنی؟!
گفت: نه.
گفت: چون تو دوران کودکی را طی کردهای و میدانی کودکی چیست، اما چون به سن پیری نرسیدهای و تجربهاش نکردهای، هرگز نمیتوانی اقتضای یک پیر را بفهمی!! “در #پیری انسان زود رنج میشود، گوشهگیر میشود، عصبی میشود، احساس ناتوانی میکند و… “پس ای فرزند برو و با پدرت مدارا کن اقتضای سن پیری جز این نیست.”
#درک_کردن_احترام_گذاشتن
#حکایت_روایت_حدیث
☀️@Dastan1224