✨﷽✨
#پندانه
کمکم داریم نزدیک میشیم به ماه محرم
استوری بعضی بچه هیئتیا رو باز میکنی
همه دارن تمرین خودکشی میکنن برا محرم.
بعد میبینی آخر ماه صفر هم میزنه:
(شرمندم که زندهام)..😐!
ما باید خودمون آماده عیدغدیر کنیم فعلا
که خود امام حسین سفارش کرده
بعدش
چه فایده داره محرم خودتو بکشی تو
روضه ها و هیئتا...
تموم که شد
همون آش و همون کاسه...
مگه فقط به سینه زنیه؟؟
مگه فقط به مداحی گوش دادنه؟؟
مگه به سه متر ریش بلند کردنه؟؟
مگه به پست و استوری گذاشتنه
خودتو میکشی که اربعین پای پیاده
بری تا حرم اونوقت زورت میاد
پاشی نماز صبتو بخونی،
یا چرا
موقع قرآن تو هیئت میشه بیرون میری و مداحی شروع میشه میای
چجوریاس؟؟
حالا این فقط یه نمونشه...
داریم اشتباه میزنیم دین این نیست
دینداری این نیست ولی خوش به حال
اونایی که خالصن خوش به آخرتشون
این دنیا که با تموم خوبیا و
بدیاش میگذره، ولی ماهاییم که باید درست ازش استفاده کنیم.
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
امیرالمؤمنینعلیۧٔﷺ:
اگرسهچیزرادرزندگیتاناصلاحکنید،خداوند
سهچیزدیگررابرایشمااصلاحمیکند.
¹.باطنترا،اصلاحکن.
خداوندظاهرترا،اصلاحمیکند
وخوبیاتراسرزبانهامیاندازد.
².رابطهاتراباخدا،اصلاحکن.
خداوندرابطهاترابامردماصلاحمیکند
وباعثاحترامخلقبهتومیشود .
³.آخرتترا،اصلاحکن.
خداوندامردنیایتورا،اصلاحمیکند.
📚خصالشیخصدوق
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
🖇 #داستان🌿
💧قتیل_العبرات🥀
🔳 گریه رسول خداﷺ در سوگ سیدالشهداء
▪️پیامبر اکرمﷺ بارها بر فرزندشان امام حسینﷺ گریستند و این خبر را به مردم دادند .
▪️در روایتی وارد شده است که حسین بن علیﷺ درحالیکه بر رسول خداﷺ وحی نازل شده بود، وارد شد و از کمر او بالا رفت و بر پشت او بازی نمود .
▪️جبرئیل به حضرت عرض کرد:
" ای محمدﷺ! همانا زود است که امتت بعد از تو فتنه کنند و این فرزندت را به قتل رسانند."
▪️آنگاه دست دراز کرد و مشتی از تربت را به او داد و گفت:
"در این سرزمین است که فرزندت کشته خواهد شد، سرزمینی که اسم آن "طف" است"
▪️چون جبرئیل رفت، رسول خداﷺ درحالیکه آن تربت در دستش بود بر اصحابش وارد شد…
▪️حضرت شروع به گریه کرد؛ عرض کردند:
"چه چیز شمارا به گریه درآورده، ای رسول خدا ؟! "
🖤پیامبرﷺ فرمود:
«جبرئیل مرا خبر داد که همانا فرزندم حسینﷺبعد از من در طف کشته خواهد شد.»
مهمنیستکہقبلاچهگناهیکردے
اینمهمہکہخودتوازاوننجاتبدے،
توبہکنۍودیگہسمتشنرے!
اونوقتهکہمیشےعزیزدُردونہخداوامام زمان..!
هنوزمدیرنشده...
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
دعواشدھبود...
آقاامیرالمومنینﷺرسید؛
گفت:آقا؎قصابولشڪنبزاربرھ
گفت:بھتوربطۍندارھ
گفت:ولشڪنبزاربرھ
دوبارھگفت:بھتوربطۍندارھ
دستشوبردبالا،محڪمگذاشتتوصورت
علی«؏»؛آقاسرشوانداختپایینرفت..
مردمریختنگفتنفهمید؎ڪیوزد؎؟!
گفت:نھفضولۍمیڪردزدمش
گفتن:زد؎توگوشعلۍﷺخلیفھمسلمین!
ساتوربرداشت،دستشوقطعڪرد..!
گفت:دستۍڪھبخورھتوصورتعلۍ«؏»
دیگھمالمننیست..💔(:
دستۍڪھبخورھتوصورتامامزمانم
نباشھبهترھ!
امامزمانﷻفرمود:هرموقعگناھمیڪنۍ
یھسیلۍتـوصورتمنمیزنۍ!!💔
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
پيامبر از ناكثين و قاسطين و مارقين ميگويد
اميرالمؤ منين (عليه السلام) ميفرمايد: روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به من فرمود: اي علي (عليه السلام) به زودي با عهد شكنان، گمراهان و خارج شدگان از دين جنگ خواهي كرد. عرض كردم يا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم ناكثين (پيمان شكنان) كيانند؟ فرمود: طلحه و زبير و (عايشه) كه در حجاز با تو بيعت ميكنند و در عراق پيمان ميشكنند و هر گاه اين كار را كردند با آن ها
[صفحه 463]
جنگ كن. زيرا در قتال و جهاد با آنها پاكيزگي براي اهل زمين است. عرض كردم يا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم قاسطين (گمراهان) كيانند؟ فرمود: معاويه و يارانش، عرض كردم: آنها كه از دين بيرون ميروند (مارقين) كيايند؟ فرمود: ياران ذي الثديه [735] (پستاندار) و آنها هستند كه از دين بيرون ميروند همانطور كه تير از كمان خارج ميشود پس آنها را بكش چون در كشتار آنان گشايش و فرج براي اهل زمين و عذابي فوري بر آنها و ذخيره اي (ثوابي) براي تو در قيامت در نزد خداست … يا علي (عليه السلام) تو پيمان مرا رعايت كرده و بر طريقه من كارزار ميكني و امت من با تو مخالفت خواهند كرد
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
ميثم تمار صاحب سر امام
ميثم فرزند يحيي بود و از صاحبان سر علي (عليه السلام) بود كه علم تفسير قرآن را نزد علي (عليه السلام) فرا گرفته بود و از معارفي كه آن حضرت به او ياد داده بود كتابي هم تدوين كرده بود، يك بار امام علي (عليه السلام) به جاي ميثم در مغازه خرمافروشي وي ايستاد و او را به دنبال كاري فرستاد و تا بازگشت او خود در مغاره ماند، يك مشتري باري خريد خرما به علي (عليه السلام) مراجعه كرد حضرت فرمود: پول را بگذار و خرما را بردار …
وقتي ميثم برگشت و از اين معامله با خبر شد ديد كه پولهاي آن شخص د تقلبي است و به حضرت قضيه را گفت. علي (عليه السلام) فرمود: او هم خرما را تلخ خواهد يافت، ميثم در همين گفتگو با علي (عليه السلام) بود كه مشتري خرما را آورد و گفت: اين خرماها تلخ است …
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
وصيتي از امام علي
اميرالمؤ منين علي (عليه السلام) در وصيتي به فرزند خود محمد حنفيه فرمود: اي پسر، از خودبيني و بد خلقي و كم صبري دوري كن، كه اگر اين سه خصلت را داشته باشي هيچ رفيقي با تو مدارا و دوستي نخواهد كرد و همواره مردم از تو كناره خواهند گرفت خود را به اظهار دوستي وادار كن و بر زحمات خود، خويشتن را شكيبا ساز … و از دست دادن دين و آبروي خود درباره هر كس كه باشد بخل بورز كه دين و دنيايت سالم تر خواهد بود.
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
رفتگر محله چهرهاش را پوشانده بود. معلوم بود همان مرد همیشگی نیست. جلو رفت و سلام داد و فهمید شهردار شهر است!
قصه این بود که زن رفتگر محله مریض شده بود. به او مرخصی نمیدادند. میگفتند جایگزین ندارند. رفتگر مستقیم رفته بود پیش شهردار شهر یعنی همون آقا مهدی باکری.
خلاصه دیدند
آقا مهدی خودش جای رفتگر آمده سر کار.
#شهید_مهدی_باکری
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
#تلنگرانه
استادقراںٔتۍمیگفتن :
یهروز #شیطان ڪهازمسںٔله #توبه آگاه
میشه
میرهبهاصحابشمیگه:مااینهمہبندهرو
فریبمیدیم .
اما #خدا راهتوبهروبراشقرارداده،
پسماچهڪنیم؟!
یڪۍازیاراشبهشمیگهبھشاِلقاڪنیمڪه
براۍتوبههنوززوده؛جوونه؛وحالاحالاها
وقتدارهتوبهڪنه ..
اینجوريتوبهروبرآش
عقبمیندازیمتآمرگشفرابرسھ ..
- دیرنشهرفیق!'🚶🏿♂
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
✍اهمیت نماز
🍃 شرط اينکه نماز آدم را ادب کند اين است که آدم بپذيردش. حال نداشتي بلند شو بايست محکم نمازت را بخوان، ديدي وضو را تند مي گيري بگو صبر کن، آرام وضو بگير. از اول با خودت لج کن. اين را مي گويند جهاد با نفس.
🍃 براي نماز، جهاد با نفس نمي کند و با خودش در نمي افتد، آن وقت مي گويد: خدا امام زمان ما را به ما برگردان. خب، آقا که بيايند که تو بايد بري جهاد! تو دو دقيقه وقت براي خدا، براي نماز نمي دهي، مي خواهي بروي پا رکاب حضرت جان بدهي براي خدا؟!
🍃 البته، اگر آدم آقا را ببيند اينقدر آدم مي شود که هم جان بدهد هم وقت براي نماز بگذارد؛ ولي تا من و تو وقت ندهيم براي نماز معلوم نيست آقايمان بيايند.
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
قابل توجه کسانی که فرزندانشان و همسایه ها را به راحتی نفرین می کنند.
به جای نفرین دعا کنیم.
ابراهيم اطروش مي گويد : با معرفت كرخي بر كنار دجله نشسته بوديم .
ديديم عده اي جوان در قايقي نشسته و در ضمن حركت به قاضي و آوازه خواني و نواختن موسيقي و شرب خمر مشغول هستند .
بعضي از دوستان از معروف كرخي خواستند كه آنها را نفرين كند . او دستهايش را بلند كرد و گفت :
خدايا همانطور كه آنها را در دنيا شاد كردي ، در آخرت هم آنان را شاد بفرما !
دوستان به او گفتند : ما از تو خواستيم آنها را نفرين كني ، اما تو برايشان دعا كردي ؟
او گفت : اگر خدا بخواهد آنها را در آخرت شاد فرمايد وسائل توبه كردن آنان را فراهم مي آورد .
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
روزی عایشه، همسر رسول اکرم (ص) در حضور او نشسته بود که مردی یهودی وارد شد. هنگام ورود به جای «سلام علیکم» گفت: «السام علیکم»؛ یعنی «مرگ بر شما». طولی نکشید که یکی دیگر وارد شد. او هم به جای سلام گفت: «السام علیکم». معلوم بود که آنها می خواستند با زبان، رسول اکرم (ص) را آزار دهند.
عایشه سخت خشمناک شد و فریاد بر آورد که: «مرگ بر خود شما و...». آن حضرت فرمود: ای عایشه! ناسزا مگو، اگر ناسزا مجسّم گردد، بدترین و زشت ترین صورت ها را دارد، اما نرمی، ملایمت و بردباری روی هر چه گذاشته شود، آن را زیبا می کند و زینت می دهد و از روی هر چیزی برداشته شود، از قشنگی و زیبایی آن می کاهد. چرا عصبی و خشمگین شدی؟ عایشه گفت: مگر نمی بینی که با کمال وقاحت و بی شرمی به جای سلام چه می گویند؟ رسول اکرم (ص) فرمود: من هم در جواب گفتم: «علیکم» (بر خود شما)، همین قدر کافی بود.
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
ﺳﺎﺭه، ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ (صلی الله علیه و آله) ﺭﻓﺖ. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
– ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪهﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
- ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
– ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
– ﺷﻤﺎ همیشه ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﻨﺎه ﻭ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﺑﻮﺩﯾﺪ، ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﻦ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎنی ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺷﺪهﺍﻡ، ﺁﻣﺪهﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ؛ نه جامهای دارم، نه مرکبی و نه پولی که زندگی ام را بگذرانم.
– ﺗﻮ ﮐﻪ در مکه روزگاری ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻥِ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ، ﭼﻄﻮﺭ شد که ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺷﺪﯼ؟
– ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻧﯽ سراغ من نمیآید، فراموش خاص و عام شدهام، به سختی زندگی میکنم.
ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (صلی الله علیه وآله) ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻣﺮﮐﺐ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻧﺪ.
عجیب ﺭﻭﺍیتی است! هم عجیب و هم ﻏﺮﯾﺐ!
ﯾﮑﯽ ﺍینکه ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪه ﺑﻮﺩه، ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ هم ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭘﻨﺎه ﺍﻭ ﺑﻮﺩه است.
ﺩﻭﻡ ﺍینکه ﻧﻔﺮﻣﻮﺩ ﻗﻮﻝ ﺑﺪه ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻧﮑﻨﯽ ﺗﺎ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ، ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻤﮑﺶ ﮐﻨﻨﺪ.
ﺳﻮﻡ اینکه ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺸﺮﮎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ، ﺁﻣﺪ ﮐﻤﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ!
ﺧﺪﺍﯾﺎ! ﻣﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻣﺎﻥ ﺷﺒﯿﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ تو ﺍﺳﺖ؟
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
عربى به حضور پیامبر (ص) آمد و گفت: اى رسول خدا! به چه كسى نیكى كنم؟
پیامبر: به مادرت.
عرب: سپس به چه كسى نیكى كنم؟
پیامبر: به مادرت.
عرب: سپس به چه كسى نیكى كنم؟
پیامبر: به مادرت.
عرب: سپس به چه كسى نیكى كنم؟
پیامبر: به پدرت.
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
چون حضرت موسی (علیه السلام) دعا کرد که یا رب، فرعون را هلاک کن.
از حق تعالی ندا آمد ای موسی، او را زودتر باید هلاک می کردیم اما او هر روز سفره ای می گستراند و بندگان، نعمت از او می خورند.
به عزت من که تا او نان و نعمت بر خلق تمام می دارد، او را هلاک نکنم.
حضرت موسی (علیه السلام) گفت پس مهلت او کی تمام می شود؟
گفت آنگاه که نان دادن از خلق بازگیرد.
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
امام صادق علیه السلام می فرماید:
روزی حضرت عیسی علیه السلام بربالای بلندی ایستاده بود.
ابلیس بر او عیان شد و گفت:
تو که می گویی خداوند برهرکاری تواناست، از این بلندی خودت را پائین بینداز تا خداوند تو را نگه دارد.
حضرت فرمود:
سزاوار نیست بنده ای بخواهد خدا را آزمایش کند، بلکه اوست که بندگانش را می آزماید. آن معجزات را خداوند به من اجازه داده و این را اجازه نفرموده است.(1)
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
برگزیده حضرت سبحان ، جناب سلیمان با بساط شاهی و سلطنت و عظمت و مکنت بر دهقانی گذر کرد . دهقان چون شأن سلیمان را دید گفت : خدای مهربان به پسر داود پادشاهی عظیم و سلطنتی کبیر کرامت فرموده . باد این سخن را به گوش سلیمان رسانید . حضرت از بساط عظمت به زیر آمد و نزد او رفت و فرمود : چیزی را که توانایی آن را نداری و تحمل مسئولیتش را برایت قرار نداده اند آرزو مکن ؛ اگر یک تسبیح تو را خدا بپذیرد ، برای تو از آنچه حشمت دنیا به سلیمان عنایت شده بهتر است ، زیرا ثواب تسبیح باقی و ملک سلیمان فانی است !
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
«حضرت موسی(ع) شخصی را در کنار عرش خدا در مقام عالی مشاهده کرد. حسرت برد که او نیز در چنان مقامی قرار گیرد. [پس] به خدا عرض کرد: «خدایا! چه چیز باعث شده که این شخص دارای چنین مقام ارجمندی گشته است؟
خداوند به موسی(ع) وحی کرد: او در دنیا حسود نبود و نسبت به مردم حسد نمی ورزید. به این خاطر در کنار عرش الهی قرار گرفته است»
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
حضرت باقر علیه السلام روایت شده : موسی به حضرت حق عرضه داشت : به کدام یک از بندگانت دشمنی بیشتر می ورزی ؟ فرمود : کسی که در شب مانند مردار در بستر افتاده و روز را به بطالت و بیهوده کاری می گذراند
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
آن عبد شایسته حق سالها مردم نینوا را به رعایت حق و دست شستن از شرک و کفر و گناه دعوت کرد ، ولی مردم در برابر تعالیم الهی
او تکبّر ورزیدند و با وی به مخالفت برخاستند تاجایی که آن حضرت را از هدایت خود ناامید ساختند ، و آن جناب از حضرت ربّ جهت نابودی قوم نینوا نفرین نمود و سپس آنان را رها کرده به جایی رفت که مردم به او دسترسی نداشته باشند . چون به منطقه بازگشت زندگی مردم را عادی یافت ، معلوم شد جامعه نینوا به پیشگاه حق برگشته و عذاب را با قدرت و قوّت توبه از خود دور کرده اند . پس ، با خشم و غضب منطقه را ترک کرد و چنانکه می دانید از میان امواج دریا در شکم ماهی جای گرفت . خداوند علّت نجاتش را از آن زندان مهلک چنین بیان می فرماید : « فَلَوْ لاٰ أَنَّهُ کٰانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ * لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلیٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ »(1) پس اگر او اهل تسبیح نبود ، هر آینه تا قیامت در شکم ماهی مانده بود . کانال داستان وپند ☀@Dastan1224
✨﷽✨
🌸 زنبور هیچ گاه تخریب نمیکند.
آنچه را که نیاز دارد جمع آوری میکند،
اما به روشی استادانه و با چنان مهارتی که شکل گل کاملا دست نخورده باقی بماند...
🌸 بگونه ای زندگی کن که
به هیچ کس آسیب نرساني.
سازنده، ملاحظه گر و هنرمندانه زندگی کن.
🌸 با حساسیت و ظرافت زندگی کن
و هیچ گاه دلبسته نشو.
🌸 از تجارب زندگی لذت ببر.
از تمام گلهای زندگی لذت ببر.
اما روان باش و در هیچ جایی توقف نکن
تا به خدا برسی.🌸
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
🌿مردم خوابند😴
🌹 رسول الله (صلوات الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
النَّاسُ نِيَامٌ فَإذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا
مردمی كه در اين دنيا زندگی میكنند همه خوابند وقتی بميرند تازه بيدار ميشوند؛
پس عالم برزخ نسبت به دنیا، عالم بيداری است،
ولی خود همين عالم برزخ نسبت به قيامت، عالم خواب است؛
🔶زيرا بيداری واقعی در قیامت است،
🔸در عالم برزخ، حيات و علم و فهم و ادراک و قدرت به مراتب از دنيا قویتر و از عالم قيامت ضعيفتر است
🔸پس برزخ نسبت به دنيا در حكم عالم بيداري نسبت به خواب است و نسبت به قيامت در حكم عالم خواب است.
👤#علامه_طهرانی
#مردم_خوابند
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
✨شکر نعمت نعمتت افزون کند
✍مردی که ﻋﻘﺐ تاکسی ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮی ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﭼﻴﺰی ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ میﻛﺮﺩ، ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮچی میدوییم، ﺑﺎﺯﻡ ﻋﻘﺒﻴﻢ.
🔸کسی جوابی ﻧﺪﺍﺩ.
🔹ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ: همهاش ﺩﺍﺭﻳﻢ میدوییم، ﺑﺎﺯﻡ هیچی.
🔸زنی ﻛﻪ ﺟﻠﻮی ﺗﺎکسی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ:ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺘﻮﻥ.
🔹ﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﺮﺍ؟
🔸ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﭘﺴﺮ ﻣﻦ همهاش 6ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻭلی نمیتونه ﺑﺪﻭئه. ﻫﺮ ﻛﺎﺭی میکنیم نمیتونه.
🔹ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻﻛﺪﺍﻡ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻳﻢ.
🔸خیلی مواقع نعمتهایی که ما داریم، حسرت دیگرانه. پس قدرشون رو بدونیم و بابتشون سپاسگزار باشیم.
🔸 الحمدلله علی کل حال
کانال داستان وپند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
🌀 چرا بعضی از مواقع، حال نماز شب نداریم؟
🌀️ چون روح که خراب شود، جسد را هم خراب میکند.
🌀 اگر مبتلای به گناه شدی، بدان که جسمت هم با تو همیاری نمیکند و نمیتوانی برای نماز شب بلند شوی و کسل خواهی بود.
🌀 شاید شما بفرمایید که من خیلی حالم خوب است و بدنم قبراق است، امّا همین که اجازه نمیدهند،
یعنی این بدن شما، سست است، مریضی دارد و تقوای قلب، شفای این اجساد است.
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
💠اهمیت دعا برای فرزند
🔹سزاوار است انسان، علاوه بر تربیت و نیکی به فرزندان برای آنها دعا کند.
🔹یکی از دعاهایی که مضامین بسیار زیبایی در این زمینه دارد، دعای ۲۵ صحیفه سجادیه است که فرازهایی از آن بدین شرح است:
🔅«خدایا بر من منت گذار و فرزندان مرا حفظ کن و آنها را اصلاح کن و فایده آنها را به من برسان»
🔅«خدایا! عمر آنها را طولانی گردان و به آنها تندرستی بده و آنها را به دین حق و خوی نیکو هدایت کن»
🔅«خدایا! آنها را نیکوکار و صاحب بینش و دوستدار و نیکخواه اولیا خودت و بدخواه و کینه جوی نسبت به دشمنانت قرار بده»
🔅«خدایا ! نام مرا به سبب ایشان، جاویدان گردان و آنان را در حاجت ها، یاور من گردان و مهربان شان کن تا دل سوی من داشته باشند و فرمان بردار من باشند نه نافرمان و بد رفتار»
#دعا_تربیت_فرزند
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍شیخی عارف و سخنوری توانا روزی به مغازۀ بقالی در بازار رفت و خواست مقداری گردو بخرد. قیمت گردو را پرسید. بقال پیمانه را داد و به شیخ گفت: گردوها را دستت بگیر و سبک سنگین کن و هر کدام وزنی نداشت (پوچ بود) جدا کن.
شیخ سؤال کرد: چرا چنین لطفی در حق من میکنید؟! (گردوی سالم را به من و خراب را به دیگران میفروشی!!!)
بقال گفت: شما عالم و خطیبی باسواد هستید. من مطالب زیادی از شما یاد گرفتهام و به وجود شما افتخار میکنم و میخواهم جبران علم کنم.
شیخ آه سردی کشید و سری به تأسف تکان داد و پیمانه را به بقال داد و گفت: این همه من در منبر، از انصاف سخن گفتم؛ بهای علم من آن بود که مانند دیگران، گردو به پیمانه برای من میکشیدی نه این که اختیار انتخاب دهی و چنین پیشنهادی به من بدهی!!!
احترام مرا زمانی نگه داشته بودی که آنچه را در پای منبرم شنیده بودی استفاده و عمل میکردی؛ و مرا نیازی به جبران حقالزحمه علمام با مقداری گردوی پُرمغز نبود. وای بر حال من که بر پای منبر من چنین کسانی می نشینند...
کانال داستان و پند
☀@Dastan1224