eitaa logo
داستان آموزنده 📝
16.3هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
12 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷علی را ضربتی کاری نمی شد 🌷گمانم ابن ملجم یاعلی گفت 🔻قاتل مولا امیرالمومنین علیه السلام شقی ترین اشقیا... رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به حضرت علی (علیه السلام) فرمود: شقی ترین مردم امت های نخستین و آخرین کیست؟ حضرت علی (علیه السلام) فرمود: خدا و پیامبرش بهتر می دانند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: شقی ترین امت های اول، کسی است که شتر حضرت صالح (علیه السلام) را پِی کرد و شقی ترین امت من کسی است که تو را به شهادت می رساند. 📚از کُتب مخالفین؛ انساب الاشراف بلاذری، جلد ۳، صفحه ۲۵۹ ‎ ‎ ‎ ‌ ‌@Dastane_amozande
⚔مردانگی و مروت امام علی علیه‌السلام 📝جریان آب دهان انداختن دشمن به صورت علی (ع) و خشم و غضب آن حضرت در برخی کتب روایی، تاریخی نقل شده است: 📚یعنی نقل شده که علی (ع) در یکی از جنگ ها مردی را بر زمین افکند و سپس بر سینه او نشست تا سرش را جداکند! آن مرد به صورت آن حضرت آب دهان انداخت .حضرت علی(ع) برخاست و او را ترک کرد و بعد از گردشی در میدان، برگشت و سر او را جدا کرد. وقتی از حضرتشان سبب این کار را پرسیدند فرمود :"نگامی که آب دهان به صورتم انداخت، من بر او خشم گرفتم و ترسیدم که اگر او را در چنین حالتی بکشم، خشم و غضب من در کشتن او دخالت داشته باشد. و من نخواستم که او را بکشم مگر تنها برای رضایت پروردگار. 📚 ابن الطقطقى‏، الفخرى،ص:49 ‎ ‎ ‎ ‌ @Dastane_amozande
کن فیکون که کاری ندارد برای خدا... کن فیکونی برای اصلاح امر شما!! میانه‌ی شب‌هایی که مقدر می‌شود تمامی تقدیرها؛ ای کاش خواستن تقدیر ما باشد و آمدن تقدیر شما ... علیه السلام یارب به فضل و احسان تغییرده قضا را اللهم عجل لولیک الفرج @Emamkhobiha🌹
✨﷽✨ ⚡️زیبا و پند آموز⚡️ ✍پيرى در روستايى هرروز براى نماز صبح از منزل خارج وبه مسجد مى رفت .دريك روز بارانى پير ، صبح براى نماز از خانه بيرون امد ،چند قدمى كه رفت در چاله اي افتاد، خيس وگلى شد. به خانه بازگشت لباس راعوض كرد ودوباره برگشت ، پس از مسافتى براى بار دوم خيس و گلى شد برگشت لباس راعوض كرد ازخانه براى نماز خارج شد. ديد در جلوى در، جوانى چراغ به دست ايستاده است سلام كرد و راهي مسجد شدند، هنگام ورود به مسجد ديد جوان وارد مسجد نشد پرسيد اى جوان براى نماز وارد مسجد نمى شوى؟ جوان گفت نه ،اى پير ،من شيطان هستم براى بار اول كه بازگشتى خدابه فرشتگان گفت تمام گناهان او را بخشيدم براى باردوم كه بازگشتى خدا به فرشتگان گفت تمام گناهان اهل خانه او را بخشيدم ترسيدم اگر براى بار سوم در چاله بيفتى خداوند به فرشتگان بگويد تمام گناهان اهل روستا رابخشيدم كه من اين همه تلاش براى گمراهى انان داشتم براى همين امدم چراغ گرفتم تا به سلامت به مسجد برسى!!! گر تو ان پیر خرابات باشی فارغ ز بد و بنده ی الله باشی شیطان به رهت همچو چراغی بشود تا در محضر دوست همیشه حاضر باشی. @Dastane_amozande
📜امیرالمؤمنین عليه السلام: إذا ضاقَ المسلمُ فلا يَشكُوَنَّ رَبَّهُ عَزَّوجلَّ، و لْيَشكُ إلى رَبِّهِ الذي بِيَدِهِ مَقالِيدُ الاُمورِ و تَدبِيرُها هرگاه مسلمان در تنگنا و سختى افتد، هرگز نبايد از پروردگار عزّوجلّ خود شكايت كند، بلكه بايد به درگاه پروردگار خويش، كه زمام و تدبير امور به دست اوست، شكايت برد @Dastane_amozande
‌ 📚حکایت مشهدی غفار پیرمردی به نام مشهدی غفار ،حدود صد و بیست سال پیش ، در بالای مناره مسجد ملاحسن خان شهر خوی،سالها بود ڪه اذان می گفت. پسر جوانے داشت ڪه به پدرش می گفت: ای پدر صدای من از تو سوزناڪ تر و دلنشین تر و رساتر است، اجازه بده من نیز بالای مناره رفته و اذان بگویم. پدر پیر مےگفت: فرزندم تو در پایین مناره بایست و اذان بگو. بدان در بالای مناره چیزی نیست . من مےترسم از آن بالا سقوط ڪنے ،مےخواهم همیشه زنده بمانے و اذان بگویے. بگذار تو جوان هستے عمری از تو بگذرد و سپس بالای مناره برو. از پسر اصرار بود و از پدر انڪار. روزی نزدیڪ ظهر پدر پسر خود بالای مناره برای گفتن اذان فرستاد. مشهدی غفار تیز بود و از پایین پسرش را ڪنترل مےڪرد. دید پسرش هنگام اذان گاهے چشمش خطا رفته و در خانه مردم نظر مےڪند. وقتی پایین آمد مشهدی غفار به پسر جوانش گفت: فرزندم من می دانم صدای تو بلندتر از صدای پدر پیر توست، می دانم دلنشین تر از صدای من است. و هیچ پدری نیست بر ڪمالات و هنر فرزندش فخر نڪند. من امروز به خواسته تو تسلیم شدم تا بر خودت نیز ثابت شود، آن بالا جای جوانے چون تو نیست و برای تو خیلے زود است. آن بالا فقط صدای خوش جواب نمی دهد، نفسے ڪشته و پیر مے خواهد ڪه رام موذن باشد . تو جوانے و نفست هنوز سرکش است و طغیان گر، برای تو زود است این بالا رفتن. به پایین مناره ڪفایت ڪن، و بدان همیشه همه بالا رفتن ها به سوی خدا نیست. چه بسا شیطان در بالاها ڪمین تو ڪرده است ڪه در پایین اگر باشے ڪاری با تو ندارد. @Dastane_amozande
🌷پیامبر(ص)میفرمایند: 👑يا على هر كه تو را بكُشد مرا كشته است، و هر كه تو را دشمن دارد مرا دشمن داشته است و هر كه تو را ناسزا گويد مرا ناسزا گفته است. زيرا كه تو از من و به منزله جان منى. و روح تو از روح من اسـت وطینـت تـواز طینت من است، به درسـتیکه حـق تعـالی مرا و تـو را بـا هم آفریـد و از سـایر خلـق برگزیـد و مرا برای پیغمبری و تو را برای امامت اختیار نمود، پس هرکه انکار کند امامت تو را چنان است که انکار پیغمبری من کرده. 📚 جلاء العیون مجلسی ره ص۳۱۱ @Dastane_amozande
🤲دعای نفرین گونه امیرالمومنین (ع) ● اميرالمؤمنين علیه السلام خطاب به امام حسن علیه السلام فرمودند: در سحر روزی که ضربت خوردم، نشسته بودم که خوابم برد، در عالم رؤيا پيغمبر را ديدم و عرض کردم: يا رسول الله! چه دشمنی‌ها و كجی‌ها که از این امت به من نرسيده! پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: یاعلی! نفرين كن ...❗ 👈 امير المؤمنين عرضه میدارند: خدايا اين مردم را از من بگير و جمعيتی بهتر از اينها به مـن بده و مرا نیر از اين مردم بگير مثل خودشان به آنها بده❗ . 📚 بحارالانوار ج۴۲ ص۲۲۶ ‎ ‎ ‎ ‌ ‌@Dastane_amozande
امام على عليه السلام: آن كه دور انديش باشد، احتياط كند مَن أخَذَ بالحَزمِ اسْتَظْهَرَ غررالحكم حدیث 7913 @Dastane_amozande
امام على عليه السلام: دانش اندك با عمل، بهتر از دانش فراوان بى عمل است قَليلُ العِلمِ مَعَ العَمَلِ خَيرٌ مِن كَثيرِهِ بِلا عَمَلٍ غررالحكم حدیث 6772 @Dastane_amozande
کسی آمد محضر آیت الله میلانی در مشهد. در اطراف حرم امام رضا علیه السلام مغازه داشت. عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زائر زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از نرخ متعارف می فروشم. حکم این کار من چیست؟ آیت الله میلانی فرمود: این کار “بی انصافی” ست. مغازه دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود حرام است کفش هایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج می شد. آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت! آقا دهانش را گذاشت کنار گوش مغازه دار و گفت: داستان کربلا را شنیده ای؟ گفت:بله! گفت میدانی سیدالشهدا علیه السلام تشنه بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟ گفت: بله آقا، شنیده ام. آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم “بی انصافی” بود! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌@Dastane_amozande
‌ وقتی حضرت یوسف می‌خواهد از دست زلیخا فرار کند می‌گوید:«رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ= [یوسف] گفت پروردگارا! زندان براى من دوست‏ داشتنى‏ تر است از آنچه مرا به آن مى‏ خوانند.» خدا گفت، اگر می‌گفتی نجاتم بده و زندان را نمی خواستی، ما تو را زندان نمی‌انداختیم. ولی چون خودت سخت گرفتی و گفتی زندان بروم، ما هم زندان را برایت در نظر گرفتیم. یعنی تو نگاهت به ما این بود. خدا می‌گوید هر کس به ما هر طور نگاه کند، ما همانطور با او رفتار می‌کنیم. @Dastane_amozande