eitaa logo
داستان راستان
11.6هزار دنبال‌کننده
400 عکس
107 ویدیو
3 فایل
مدیریت کانال: @salmanzadeh57 لینک کانال تبلیغات ارزان: https://eitaa.com/joinchat/3347906861C14c82f0d0b
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 در زمان حضرت عیسی بن مریم علیه السلام زنی بود پرهیزکار و باخدا وقت نماز کارش را رها می کرد و مشغول نماز می‌شد. روزی مشغول پختن نان بود که موذن با بانگ اذان مردم را به نماز فرا خواند. این زن دست از نان پختن کشید و مشغول نماز شد، زمانی که به نماز ایستاد، شیطان در وی وسوسه کرد و گفت، ای زن تا تو از نماز فارغ شوی همه نان های تو می‌سوزد. زن در دل خود جواب داد: اگر همه نان ها بسوزد، بهتر است تا این که روز قیامت تنم به آتش دوزخ بسوزد و به عذاب گرفتار شوم. شیطان بار دیگر وسوسه کرد: ای زن! پسرت در تنور افتاد و بدنش سوخت زن در دل جواب داد: اگر خداوند مقدر کرده است که من در حال اقامه نماز باشم و پسرم در آتش تنور بسوزد، من به قضای خدا راضی‌ام و نماز خود را رها نمی‌کنم اگر خدا مصلحت بداند او را از سوختن نجات می‌دهد. در این هنگام شوهر زن از راه رسید، زن را مشاهده کرد که مشغول نماز است و تنور هم روشن می‌باشد. درون تنور نان ها را دید که پخته شده ولی نسوخته و فرزندش در میان آتش مشغول بازی است و به قدرت خدا آتش در او اثر نکرده است. وقتی زن از نماز فارغ شد مرد دست او را گرفت نزدیک تنور آورد و گفت: داخل تنور را نگاه کن، وقتی زن به درون تنور آتش نظر کرد، دید فرزندش سالم و نان ها کاملاً پخته شده بدون آنکه سوخته باشد، زن فوراً سجده شکر و سپاس خداوند بزرگ را به جای آورد. شوهر، فرزند خود را برداشت و پیش حضرت عیسی علیه السلام برد و داستانش را برای حضرت تعریف کرد. حضرت عیسی علیه السلام فرمود: برو از همسرت بپرس چه کرده و با خدای خود چه رابطه ای داشته؟ شوهر آمد و از او سوال نمود. زن پرهیزکار پاسخ داد: من با خدای خود عهد کرده ام چند عمل نیک را انجام دهم. آنها از این قرار است: اول اعمال آخرت را بر کار دنیا مقدم بدارم. دوم از آن روزی که خود را شناختم بدون وضو نبوده ام. سوم همیشه نماز خود را در اول وقت می‌خوانم، چهارم اگر کسی بر من ستم کرد و مرا دشنام داد کینه او را در دل نمی‌گیرم و او را به خدا واگذارم. پنجم در کارهای خود به قضای الهی راضی هستم. ششم سائل را از در خانه ام مایوس نکنم. هفتم نماز شب را ترک ننمایم. حضرت عیسی علیه السلام فرمودند: اگر این زن مرد بود، پیغمبر می‌شد، برای اینکه اعمال پیغمبران را انجام می‌دهد و شیطان نمی‌تواند او را فریب دهد. ٢٣٣ @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 خدایا ! یاریمان کن بتوانیم افکار پریشان خود را رهایی بخشیم .... و دلمان را مالامال از نور تو گردانیم راه رسیدن به تو دشوار است ما را توان تحمل این دشواری عنایت کن و در تاریکخانه این دنیا تنها رهایمان نکن همچنان که تنهایمان نگذاشته‌ای مرحم دل غمگینمان باش تا بتوانیم پیام شادی را به دل هستی برسانیم. مهربانا ! به ما بیاموز آنگاه خوشبخت خواهیم بود که در خوشبخت کردن دیگران سهیم باشیم و تلاشمان را در یاری رساندن به دیگر انسانها فزونی بخش .... آمین ‎ @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 دور خودت دایره ای بکش دایره ای به وسعتِ بیخیال بودن... دایره ای که قضاوتهای بی منطقِ دیگران را، از افکارت تمیز دهد... باور کن هیچ چیز در این جهان برقرار نمی ماند! اتفاقات برای افتادنند... زبان برای حرف زدن.. و لحظه ها برای گذشتن ... به همین سادگی! همه چیز مهیاست تا فقط زندگی کنی. قضاوت هایشان را بیخیال... اگر زبانی بیهوده چرخیده دلیلی ندارد فکری هم بیهوده مشغولِ چرایی اش باشد... شاد باش و خوبی کن! فرصت زیادی نمانده....زندگی کن.. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 حجت الاسلام قرائتی: من خودم به درد آخوندی نمی‌خوردم. یک عده هم غصه من را می‌خوردند و می‌گفتند: قرائتی تو در اخلاق که گیر داری، صدا هم که نداری، نمی‌توانی روضه هم بخوانی، پس به چه درد آخوندی می‌خوری؟! و لذا در یک روستا هم که رفتم مرا بیرون کردند. گفتند: تو نمی‌توانی روضه بخوانی. مرا بیرون کردند، یعنی نامه نوشتند به امام جمعه کاشان آیت‌الله یثربی که ما این شیخ را نمی‌خواهیم. روضه می‌خواندم و مردم می‌خندیدند.(خنده حضار). هرچه روضه می‌خواندم مردم می‌خندیدند. نامه نوشتند بابا این را نمی‌ خواهیم! من ،قرائتی روضه‌خوان ورشکسته هستم. بعد شغلم را عوض کردم و پای تخته سیاه آمدم،کارم گُل کرد. اگر کسی در کنکور رفوزه می‌شود نگوید: خاک بر سرم! دو سال است پشت کنکور ماندم. برو خیاطی کن ممکن است لباس عروس بدوزی دویست هزار تومان(به پول اون زمان) مزدش بشود. چه کسی گفته شما حتماً دانشگاه بروی؟ ممکن است کسی در دانشگاه رد شود و در حوزه قبول شود. در حوزه رد شود و در تجارت موفق شود. حدیث داریم اگر در یک شغلی شکست خوردید، نگویید: بخت من بد است. شغلت را عوض کن .. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 انسان سه گونه میمیرد: مرگ روح مرگ وجدان مرگ جسم مرگ روح یعنی : شکستن وقار و غرور یک انسان به دست دیگری...... مرگ وجدان : یعنی استفاده از انسانها برای مقاصد شخصی بدون هیچ گونه پشیمانی و ترحمی....... مرگ جسم : یعنی ایستادن نفس و تپش قلب........ دردناکترین مرگ ها، مرگ روح است.... وحشتناک ترین مرگ ها، مرگ وجدان.... و آسان ترین مرگ ها مرگ جسم....... @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 اگر یک شخص ثروتمند که به او اطمینان و اعتماد داری؛ به تو بگوید نگران نباش وغصّه‌ی بدهی‌هایت را نخور، خیالت راحت باشد، من هستم... ببین این حرف او چقدر به تو آرامش می‌بخشد و راحت می‌شوی خدای مهربان که غنی و تواناست به تو گفته است: ألَیسَ اللهُ بِِکافٍ عَبدَهُ آیا خداوند برای کفایت امور بنده اش بس نیست؟ یعنی ای بنده‌ی من ، برای همه‌ی کسری و کمبودهای دنیوی و اخروی‌ات من هستم. این سخن خدا چقدر تو را راحت می کند و به تو آرامش می بخشد؟! «ألا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ،» دلها با یاد خدا آرامش می یابد. خدا مهربانتر از آن چیزیست که تو فکر میکنی @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 امام صادق(ع): هر کس از ترس فقر ازدواج نکند نسبت‌به لطف خداوند بدگمان شده است. چرا که خداوند می فرماید: اگر آنان فقیر باشند خداوند ازفضل وکرم خود بی ‌نیازشان‌می کند. ٣ص٢٥١ حضرت محمد(ص): هیچ مردی نیست که همسرش را در خانه یاری دهد مگر اینکه برای او عبادتی فراوان از روزه و شب زنده داری به شمار آید. امام صادق ع : دو ركعت نمازى كه مرد متأهّل ‌مى‌خواند، برتراست از هفتاد ركعت ‌نمازى كه مرد مجرّد مى‌خواند. پیامبر اکرم(ص): هر کس دوست دار خداوند را پاک و پاکیزه دیدار کند؛ باید ازدواج نماید.. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 امروز 13 محرّم پس از آنکه اُسرا و سرهای مقدّس شهدا را در کوفه گردانیدند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و دستور داد سر مطهّر امام حسین علیه السلام را در برابرش گذاشتند. آنگاه زنان و کودکان آن حضرت را به همراه امام سجّاد علیه السلام ـ در حالی که به طناب بسته بودند ـ وارد مجلس نموده، در برابر تخت آن ملعون ایستاده نگاه داشتند. در این حال درباریان آن ملعون به تماشا ایستاده بودند. (2) پس از مجلس شوم ابن زیاد، اهل بیت علیهم السلام را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه نمودند. (3) ➖➖➖ 💠کور روشندل شهادت عبدالله بن عفیف ازدی از اصحاب امیر المؤمنین علیه السلام بود و در جنگ های جمل و صفّین دو چشم خود را از دست داده بود. لذا مشغول عبادت بود. او هنگامی که شنید پسر زیاد ملعون به امیر المؤمنین و امام حسین علیهما السلام نسبت کذب می دهد، از میان جمعیّت بر خاست و گفت : ساکت باش ای پسر مرجانه، دروغگو تویی و پدر تو که به تو این مقام را داد. ای دشمن خدا ! فرزندان پیامبر صلّی الله علیه و آله را به قتل می رسانی ، و بر منبر مومنان این چنین سخن می گویی ؟ مأموران خواستند معترض او شوند که با کمک قبیله اش به خانه رفت، ولی بعد آمدند و خانه ی او را محاصره کردند. پس از رشادت های او و دخترش دستگیر شد و همان طور که از خدا خواسته بود به دست بدترین خلق یعنی ابن زیاد به شهادت رسید. (5) ➖➖➖➖➖➖ 📚 منابع : ۱. امالی صدوق ص 229. و ... . ۲. الوقایع الحوادث ج 4، ص63 ـ 62. ۳.وقایع الأیّام تتمّه ی محرّم، ص 256. ۴. امالی صدوق ص 229. و ... . ۵. ارشاد ج 3ص 117. و ... . @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 اُبذُلْ لِصَدِيقِكَ كُلَّ المَوَدَّةِ ، و لا تَبذُلْ لَهُ كُلَّ الطمأنِينَةِ ، و أعْطِهِ مِن نَفسِكَ كُلَّ المُواساةِ ، و لا تَقُصَّ إلَيهِ بِكُلِّ أسرارِكَ .; امام على عليه السلام همه محبّتت را نثار دوستت كن، اما همه اطمينانت را به پاى او مريز، هر گونه همدردى و كمك مالى به او بكن، ولى همه اسرارت را با او در ميان مگذار .; ٢٤٦٣ @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 ابن سكّيت، دانشمندى بزرگ و شجاع شيعه معاصر متوكل عباسى است. متوكل از جانيان و بی رحمان به نام روزگار است. متوكل به وقت مستى و شراب خوارى، كارهاى بسيار زشتى انجام مى داد. از جمله شير گرسنه اى را به جان بى گناهى مى انداخت و گاهى مار خطرناكى را در آستين افراد جاى مى داد و بسيارى از اوقات، كوزه و سبوهاى پر عقرب به گفته او در مجلسش مى شكستند تا عقرب ها به جان مردم بيافتند! ابن سكّيت، از ائمه شعر و ادب و نحو و لغت و حامل لواى علوم غريبه و از ثقات و افاضل اماميه بغداد و مورد تصديق و توثيق علماى رجال و ارباب سير و باخبر از علوم قرآنيه و از شاگردان فراء و ابن الاعرابى و ابو عمرو شيبانى بود. داراى چهارده تأليف در علوم مختلفه است. او نسبت به اميرالمؤمنين علی (عليه السلام) شديدا عشق مى ورزيد و از خواص اصحاب حضرت جواد و هادى (عليهما السلام) بود. يک روز متوكل از او پرسيد دو فرزند مرا بيشتر مى پسندى يا حسن و حسين و فاطمه (علیهم السلام) را؟ ابن سكّيت در برابر اين موجود باطل و باطل گویی اش، با كمال شجاعت و به خاطر حفظ دينش فرياد زد قنبر، غلام على (علیه السلام) نزد من از تو و پسرانت افضل است. متوكل دستور داد زبان از پس حلقش بيرون كشند و غلامان وى را زير پاى خود لگدمال نمايند. او پس از تحمل اين مصيبت، به رضوان الهى واصل شد و درس حفظ دين را گرچه به قيمت از دست رفتن دنيا تمام شود، براى روزگار به يادگار گذاشت. ٩ @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 🔸مخالفتهایی از خود بنی امیه در پی قتل امام حسین (ع) [امام حسین (ع)]در عاشورا فرمود که اینها مرا خواهند کشت، اما من امروز به شما می‌گویم که بعد از کشتن من اینها دیگر نخواهند توانست به حکومت خودشان ادامه دهند، آل ابی سفیان دیگر رفتند. آل ابوسفیان که خیلی زود رفتند، بلکه آل امیه نتوانستند به‏ حکومت خود ادامه دهند، ... حکومت بنی امیه بعد از قضیه کربلا دائماً متزلزل بود. چه اثری از این بهتر و بیشتر که در میان خود بنی امیه مخالف پیدا کرد؟ اینها نیروی معنویت را می‌رساند. 🔹[برادر ابن زیاد] همین ابن زیاد با آن شقاوت، برادری دارد به نام عثمان بن زیاد. عثمان آمد به برادرش گفت: برادر! من دلم می‌خواست تمام اولاد زیاد به فقر و ذلت و نکبت و بدبختی دچار می‌شدند و چنین جنایتی در خاندان ما پیدا نمی‌شد. 🔹[مادر ابن زیاد] مادرش مرجانه یک زن بدکاره است. وقتی که پسرش چنین کاری را کرد، به او گفت: پسرم! این کار را کردی ولی بدان که دیگر بویی از بهشت به مشامت نخواهد رسید. 🔹[برادر مروان] مروان حَکم، آن شقی ازل و ابد، برادری دارد به نام یحیی بن حکم. یحیی در مجلس یزید به عنوان یک معترض از جا بلند شد، گفت: سبحان الله! اولاد سمیه (یعنی اولاد مادر زیاد)، دختران سمیه باید محترم باشند ولی آل پیغمبر را تو به این وضع در این مجلس حاضر کرده‌ای؟! آری، ندای حسینی از درون خانه اینها بلند شد. 🔹[زن یزید] داستان هند، زن یزید را هم شنیده‌اید که از اندرون خانه یزید حرکت کرد و به عنوان یک معترض به وضع موجود به سوی او آمد و یزید مجبور شد اصلًا تکذیب کند، بگوید اصلًا من راضی به این کار نبودم، این کار را من نکردم، عبیدالله زیاد از پیش خود کرد. 🔹[پسر یزید] ...پسرش معاویة بن یزید- که خلیفه و ولیعهد اوست و معاویه ایناوضاع را برای اینها تأسیس کرده بود- بعد از چهل روز رفت بالای منبر و گفت: ایهاالنّاس! جدّ من معاویه با علی بن ابیطالب جنگید و حق با علی بود نه با جدّ من، پدرم یزید با حسین بن علی جنگید و حق با حسین بود نه با پدرم، و من از این پدر بیزاری می‏‌جویم. من خودم را شایسته خلافت نمی‌دانم و برای اینکه مثل گناهانی که جدّ و پدرم مرتکب شدند مرتکب نشوم، اعلان می‌کنم که از خلافت کناره گیری می‌کنم. کنار رفت. این نیروی حسین بن علی علیه السلام بود، نیروی حقیقت بود. در دوست و دشمن اثر گذاشت. 📚شهید مطهری، حماسه حسینی، ج ۱، ص ۲۲۶ @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 خدایا... چه لذتی دارد که تو انیس قلوب باشی... چه حس شیرینی دارد اعتماد به تو... چه شکوهی دارد تعظیم در برابر عظمت تو... محبوبم همه جا، لحظه به لحظه شمیم حضور توست... هیچ کاری برایم سهل نشد مگر با عنایت تو... هیچ باری از دوشم زمین گذاشته نشد مگر با مدد تو... هیچ انسانی در مسیرم قرار نگرفت مگر به خواست تو... و من این روزها چه خوب دریافتم که هیچ برگی از درخت نمی افتد و هیچ دانه ای سر از خاک بر نمی آورد مگر به خواست تو... خدایا خواسته ات را بر هدایت من قرار ده، ای بهترین هدایتگر. @DastaneRastan